?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago
🖊 به قلم سیاستمدار: روسیه و ایران؛ بدرود تاواریش
👈 حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور در دولت روحانی، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
✍ با حمله روسیه به اوکراین، و تحریمهای بسیار شدید غرب علیه آن کشور، روسیه برای بهرهگیری از تجارب چنددههای ایران در زمینه مقابله با تحریم، رو به سوی ایران آورد؛ اعلام جبهه مقاومت علیه تحریمها کردد؛ از ارز بریکس و جریان اقتصادی نوین مشرق زمین سخن گفت؛ و…
✍ علیرغم این همگامی و مشی واحد، ایران و روسیه در مواجهه با تحریمها تابع دو رویکرد متفاوت سیاسی بودند:
۱/ روسیه، تابع رویکرد دور زدن تحریمها، و تلاش برای رفع کامل و برداشتن آنها از طریق دیپلماسی و گفتوگو.
۲/ ایران، تابع رویکرد دور زدن تحریمها، تلاش برای تحکیم جبهه مقاومت کشورهای تحت تحریم از روسیه تا سوریه و…، حامی ایجاد جریان نوین اقتصادی و ارز بریکس، و البته مخالفت کامل با هرگونه دیپلماسی و گفتوگو برای رفع کامل و برداشتن تحریمها.
✍ ازاینرو، ایران تمام تجاربی را که در امر دور زدن تحریمها کسب کرده بود، در راستای جبهه واحد کشورهای تحت تحریم، در اختیار روسیه قرار داد و شرایط تبادلات پنهان جهانی را نیز برای آن کشورِ تحتِ تحریمْ سهل و آسان کرد؛ اقدامی که سببِ تحریم بیشتر ایران به جهت کمک به روسیه شد.
✍ روسیه هم در عوض، روابط ایران با جهان، بهویژه اروپا، را در امتدادِ ماندگاری در این جبهه تعریف کرد و ضربات جبرانناپذیری به تعاملات ایران و غرب وارد ساخت.
✍ اما انتخاب #ترامپ شرایط بینالمللی را تغییر داد؛ و اینک استوار بر رویکرد دیپلماسی و گفتوگوی آمریکا و روسیه:
▪️سران آمریکا و روسیه بهزودی دیدار خواهند کرد.
▪️همانگونه که پیش از این کرملین گفته بود، و شب گذشته نیز ترامپ بر آن تاکید کرد، بهزودی «تحولی بزرگ در روابط اقتصادی» این دو کشور رخ خواهد داد.
▪️جبهه مقاومتِ کشورهای تحت تحریم، با خروج روسیه از آن، فرو خواهد پاشید، آن سان که ارز بریکس برنیامده فرو ریخت.
▪️ایران، با تحولات سوریه و منطقه و خاتمهی آرامآرام تحریمهای دیگران، دوباره «تکسوارِ وادی برهوت تحریمها» خواهد شد!
✍ چراکه آمریکای جدید، در جهت برقراری مجدد فشار حداکثری علیه ایران، ازیکسو علیه شرکتهای نفتی واسطه ایران در امارات متحده عربی، هنگکنگ و شرکتهای حمل نفت و فرآوردههای نفتی در هند و چین و… اقدام به برقراری تحریم کرده است و دوباره میگوید:
▪️ایران از پولهای نفتی برای «تامین مالی تروریسم» استفاده میکند.
▪️ایران «بزرگترین منبع بیثباتی» در منطقه است.
▪️تمام امکانات برای «مقابله با برنامه هستهای ایران» روی میز است.
▪️برنامه موشکی ایران «خطری بزرگ برای غرب» است.
✍ و از سوی دیگر در مجمع عمومی سازمان ملل با قطعنامه محکومیت #روسیه در جنگ علیه #اوکراین مخالفت و در شورای امنیت منافع روسیه را تامین میکند؛ شب گذشته با رییسجمهور فرانسه علیه برنامه هستهای و موشکی ایران توافق میکند؛ شرایط را برای تحول بزرگ در روابط اقتصادی با روسیه فراهم میسازد و…
✍ در مقابل، روسیه نیز خوشنود از این تحول، و در راستای دیدار نزدیک سران دو کشور، وزیر خارجه خود را برای بالا بردن ارزش تعاملاتی روسیه در این دیدارِ قریبالوقوع راهی کشورمان مینماید؛ تا با یک تیر تهدیدآمیز، دو نشان ویژه را زده باشد:
▪️یا اجبار ایران به قبول پیشنهادهای روسیه، وفق گفتوگو و توافقات اخیر #پوتین و ترامپ.
▪️یا پذیرش آنچه بر سر برنامه هستهای ایران خواهد آمد، ماندن همیشگیِ ایران در جبههی تحریمها، و قرار گرفتن دوباره ذیل فصل هفتم منشور.
✍ لذا سفر امروز وزیرخارجه روسیه به تهران:
▪️سفر خداحافظی روسیه در حالِ گریز از تحریمها با ایرانِ همیشه تحت تحریم و خروج از جبهه مقاومت علیه تحریمها است، ایرانِ مخالف دیپلماسی و گفتوگوی بیواسطه و مستقیم با آمریکا.
▪️اعلام پیوستن مجدد روسیه به جبهه آمریکا و مخالفت با برنامه هستهای ایران در سطح شورای امنیت UN است.
▪️اعلام آمادگی برای میانجیگری، و توامان هشداردهنده نسبت به تحولات در شرف وقوع علیه ایران.
✍ دیدارهای امروز، دیدارِ بدرودِ یک تاواریش در سر یک دوراهی است؛ راهِ ماندن در تحریم و افتخار به آن، و راه گریختن از تحریم و نجات کشور خویش!
مثلت توهمزای اصلاح ناکارامدی
🔸 محمود پوررضائی فشخامی
🔹 دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه علامه طباطبائی
در جلسه کارگروه بهبود ناترازی انرژی در بخش گاز که با حضور سران سه قوه برگزار شد، رئیسجمهور دستور تشکیل سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی را صادر کرد. (پایگاه اطلاعرسانی ریاستجمهوری، 15 دی 1403)
https://president.ir/fa/156430
سازمانسازی ضلع سوم توهم اصلاح ناکارامدیها از طریق ایجاد ساختار جدید است. شوراسازی و قرارگاهسازی دو ضلع دیگر این مثلث توهمزاست.
«سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی» قرار است چه کار کند که اکنون در صلاحیت وزارتخانههای نفت و نیرو نیست؟
سازمان بهینهسازی و مدیریت راهبردی انرژی میخواهد عهدهدار چه مأموریتی شود که در قانون تأسیس وزارت نیرو مصوب 1353، قانون وظایف و اختیارت وزارت نفت مصوب 1391، قانون اصلاح الگوی مصرف انرژی مصوب 1389 و اصلاحات و الحاقات بعدی این قوانین نیامده است؟
اگر مشکل تمرکز در سیاستگذاری است، مگر در سال 1381 به همین منظور «شورای عالی انرژی» تشکیل نشد؟ نتیجه داد؟
اگر مشکل تمرکز در اجراست، چرا وزارتخانههای نفت و نیرو و سازمان انرژی اتمی را با هم ادغام و وزارت انرژی تأسیس نمیکنید؟
بیایید بپذیرید که مشکل ناترازی انرژی، مانند بسیاری دیگر از مشکلات کشور، از طریق بازی کردن با ساختارها حل نمیشود، بلکه این کار فقط توهم حرکت در مسیر اصلاح را به وجود میآورد.
♦فقه قرآنی ۱۸۰ درجه با فقه روایی و فتوایی فرق میکند/
♦اگر منطق من قرآنی باشد برخی روایات را دور میاندازم/
♦امام رضا(ع) میفرماید: روایاتی که ما را از بُعد بشری بالا بردهاند از ما نیست/
♦قرآن میفرماید کسانی که ایمان آوردهاند و آخرت را هم قبول کردند و عمل صالح هم انجام دادند، همه را روز قیامت پاداش میدهیم چه مسلمان باشند، چه یهودی، چه مسیحی، چه صابئی و چه …/
♦منطقی نیست که ما هم بگوییم با همه تمدنها گفتوگو کنیم و هم در کتابهای فقهی و علمی بنویسند فقط مسلمانان طاهر بوده و غیر مسلمانان نجس هستند/
🔹آیتالله سید کمال حیدری طی سخنانی در دیدار با جمعی از اعضای انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در تقارن با ایام وحدت حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه شریعت خیلی فربه شده است، فرمودند: آیا شریعت در صدر اسلام آن دینی بوده که الان هست؟ یا اساسا حجم احکام دین در صدر اسلام چقدر بوده و الان به کجا رسیده است؟ آیا اکنون محوریت دین و شریعت ما قرآن است یا محوریت آن روایت، آراء علما، فتاوا، مسلّمات، ضرورتها و اجماعات است؟ همین است که من در بحثهایم «فقه قرآنی» و «فقه روایی» را مطرح کردهام. اگر ابتدا این اصل حل نشود، ما تا روز قیامت در پارادوکسها میمانیم؛ کما اینکه ۱۴۰۰ سال در این پارادوکس ماندهایم.
🔹این استاد حوزه علمیه قم افزود: اصل دوم این است که آیا پیامبر(ص) غیر از اینکه قرآن را از سوی خداوند متعال برای ما آورد، روایت و فعل داشته است؟ هیچ کدام از اینها در قرآن نیامده و تاریخ در سیره پیامبر(ص) برای ما نقل کرده است. آیا همه اینها جزء دین است یا ۹۰ درصد اینها ربطی به دین ندارد؟ یعنی پیامبر(ص) فلان غذا را میخورده و فلان غذا را دوست نداشته، جزء دین است؟ اگر این را در قدم اول حل نکنید، شما گرفتار یک دین چند هزار مسألهای و فربه میشوید. و چنین میشود که برای مثال آقای خویی ۶۰۰ صفحه در مورد نجاسات بحث کرده است.
🔹 ایشان تصریح کردند: مشهور میان علما این است که فقط مسلمانان طاهر و بقیه نجس هستند. این در حالی است که لفظ «نجس» فقط در یک مورد به کار رفته؛ آن هم آیه ۲۸ سوره توبه است که میفرماید مشرکین نجس هستند. و در تمام روایات شیعه و سنّی از پیامبر(ص) نیز تنها دو روایت این لغت به کار برده شده و به معنای نجاست معنوی است. حالا کسی جرأت میکند بگوید فقه ما باید قرآنی باشد؟! میگویند فلانی میخواهد دین را خراب کند و از بین ببرد. مشکل الان این است که شریعت فربه شده و انسان میبیند نمیتواند به آن عمل کند.
🔹آیتالله حیدری با اشاره به آیه ۹۶ سوره مائده، اظهار داشت: قاعده اصلی قرآن این است که خوردن هر موجود زنده در دریا و روی خشکی (غیر از چهار مورد) حلال است؛ مگر زمانی که احرام بودید، که در آن زمان خوردن حیوانات روی خشکی، حرام است. پس این همه حرام در فقه ما را از کجا آوردهاید؟ میگویند روایت و فتاوای فقها. این قرآن برای من هم نازل شده است؛ آنها آن طور میفهمند و من این طور؛ حق دارم بفهمم یا حق ندارم؟ آقایان میگویند حق ندارید. پس همان سلفیت اهل تسنن در سلفیت شیعه هم هست که حجیّت فقط در فهم قدما است؛ آنها این را از آیات فهمیدهاند و شما حق ندارید چیز دیگری بفهمید.
🔹ایشان با بیان اینکه فهم ایشان از قرآن درست نبوده است، افزود: ائمه(ع) بارها فرمودهاند حرامی [در خوردنیها] نیست مگر چیزی که خدا در قرآن فرموده است. جلد دوم تهذیب الاحکام شیخ طوسی میگوید امام باقر(ع) میفرماید هیچ [خوردنی] حرامی نیست مگر چیزی که خدا در قرآن فرموده است. آیا پیامبر(ص) همه چیز میخورد؟ بله، ایشان روحیه خیلی لطیفی داشت و از هر چیزی خوشش نمیآمد. لذا قرآن خیلی روی بُعد بشریت پیامبر(ص) تأکید میکند. یعنی چیزهایی را دوست دارد و چیزهایی را دوست ندارد؛ این ربطی به دین ندارد و مربوط به بشریت پیامبر(ص) است. خیلی چیزها را خوشش نمیآمد و میگفت مکروه شخصی خودم است ولی حرام نیست.
🔹این استاد حوزه علمیه قم تأکید کرد: منطقی نیست که ما هم بگوییم با همه تمدنها گفتوگو کنیم و هم در کتابهای فقهی و علمی بنویسند فقط مسلمانان طاهر بوده و غیر مسلمانان نجس هستند. درحالی که ایمان حقیقی و واقعی هم فقط مختص شیعیان ۱۲ امامی است. این مبنا بر اساس روایات است درحالی که خود اهل بیت گفتهاند تا ما زنده هستیم، هرچیزی به شما گفتند یا از ما سؤال کنید و اگر هم به ما دسترسی نداشتید، هر چیزی از ما به شما رسیده را به قرآن عرضه کنید، اگر موافق قرآن بود، عمل کنید. و این یعنی فقه قرآنی۱۸۰ درجه با فقه روایی و فتوایی فرق میکند.
🗓۱۴۰۳/۱۰/۰۸
🔻ادامه در:
*? ناگفته های آخرین نخست وزیر بشار اسد*
محمد جلالی، آخرین نخست وزیر رژیم بشار اسد، هفته گذشته به خبرگزاری کردی «روداو» گفت که ماهانه تنها ۱۴۰ دلار حقوق دریافت می کرده است.
او در آپارتمان ۱۵۰ متری خود در دمشق، فساد کشورش را در مقایسه با سایر کشورهای جهان "بی سابقه" توصیف کرد و بدهی سوریه به ایران را ۳۰ میلیارد دلار دانست.
جلالی گفت: فقر و فساد دو عاملی بود که منجر به سقوط رژیم سوریه شد نه جنگ ۱۳ ساله در این کشور.
وی افزود: سوری ها صبح روز ۸ دسامبر، با خبر فرار رئیس جمهور به روسیه از خواب بیدار شدند.
او گفت: «من هیچ ترسی نداشتم که باعث فرارم شود. در ساعت ۵ صبح روز ۸ دسامبر و قبل از رسیدن جنگجویان هیئت تحریر الشام به دمشق، ۲۰ محافظ امنیتی داشتم. همه آنها رفتند. من و خانواده ام تنها ماندیم.»
به نوشته خبرگزاری روداو ساعت ۸ صبح روز فروپاشی رژیم اسد، جلالی یک تماس تلفنی دریافت کرد که به او گفته بود "بمان تو محافظت خواهی شد". این تماس از سوی احمد الشرع، معروف به ابومحمد الجولانی، رهبر HTS، انجام شد.
جلالی درباره محتوای این تماس توضیح داد: "احمد الشرع به من گفت که ما ارتباط خود را حفظ خواهیم کرد و از شما محافظت می شود و من پاسخ دادم که می مانم و کشورم را مانند دیگران رها نکرده ام."
دو روز پس از سقوط اسد، به درخواست الشرع، جلالی قدرت خود را به محمد بشیر منتقل کرد و یک دولت موقت تا مارس ۲۰۲۵ تشکیل داد.
وی گغت: من به عنوان نخست وزیر دو میلیون پوند سوریه درآمد داشتم که حدود ۱۴۰ دلار است. وزرا یک میلیون یعنی ۷۰ دلار، کارمندان دولت ۲۰ دلار و سربازان فقط ۱۷.۵۰ دلار حقوق دریافت می کردند."
جلالی به طرح این پرسش درباره سربازان ارتش سوریه پرداخت که «چطور می توانید انتظار داشته باشید شخصی جان خود را برای کشورش به خطر بیندازد در حالی که فقط ۱۷.۵۰ دلار دستمزد می گیرد؟»
وی گفت: سوریه از سال ۲۰۱۱ درگیر جنگ بوده و به مناطق مختلف نظامی تقسیم شده و باعث شده تا اقتصاد کشور به تانک تبدیل شود. قبل از شروع همه اینها، آنها روزانه ۳۰۰۰۰۰ بشکه نفت خام خارج می کردند، اما کنترل آن را از دست دادند.
جلالی گفت برای بودجه سال ۲۰۲۵، ۵۲ تریلیون لیره سوریه با ۲۰ درصد کسری تعیین شده بود و بیشتر پول از محل مالیات تامین شده است. زمانی که اسد سقوط کرد، تنها ۱۰۰ میلیون دلار در بانک مرکزی باقی مانده بود و همه آن به لیره سوریه بود.
وی با اشاره به کاهش ۷۰ درصدی تولید برق در کشورش گفت : "ما قبل از جنگ ۸۰۰۰ مگاوات تولید میکردیم و مازاد آن را میفروختیم. اکنون به ۱۰۰۰ مگاوات رسیدهایم. ما به ۷۰۰چ مگاوات نیاز داریم تا همه روز را به مردم برق بدهیم.
جلالی درباره حمایت ایران از کشورش گفت: «هر ماه دو میلیون بشکه نفت به ما میدادند و ما نیمی از آن را میخریدیم. عراق به خاطر فشار آمریکا نتوانست به ما کمک کند. از زمان شروع انقلاب، ایران سالانه ۳ میلیارد دلار به سوریه می داد که منجر به یک بدهی ۳۰ میلیارد دلاری شده است.
?اقتصاد و جنگ در سوریه!
در این روزها پس از حمله گروههای مخالف مسلح در سوریه و سیطره بر مناطق مهمی در شمال این کشور همچون حلب این پرسش کانونی درباره علت یا علل این پیشروی سریع مطرح شده است.
قبلا هم تقریبا به علل عمده پرداختهام؛ همچون مشغولیت متحدان دمشق از ایران و حزبالله به جنگ با اسرائیل، و روسیه به جنگ با اوکراین و البته به نوعی نقش و درنگ سوالبرانگیز مسکو در یک هفته اخیر که بمبارانهای دو سه روز اخیر نیز نمیتواند توجیهگر نظارهگری آن تا تصرف حلب و پیشروی به سمت حماه باشد.
اما علل داخلی چه بسا از اهمیت بیشتری برخوردار باشد؛ مهمترین آنها وا دادن ارتش سوریه و فروپاشی سریع و دومینووار خطوط دفاعی آن از ریف حلب تا نزدیکی حماه در همان روزهای اول آغاز حمله است که حتی موجب شگفتی خود مهاجمان نیز شد. اما این اتفاق دو دلیل دارد؛ نخست خرید و همکاری برخی افسران ارتش با مخالفان و دیگری بیانگیزگی نیروهای آن که فرار را بر قرار ترجیح دادند. همین دو عامل نیز به یک علت بسیار مهم بر میگردد و آن هم بحران اقتصادی کشنده در مناطق تحت کنترل نظام سوریه است.
وقتی میانگین دریافتی ماهانه نیروهای ارتش و کارکنان دولت سوریه حدود 20 دلار است که پول بسته سیگار آنها هم نیست و کفاف مخارج یک روز آنها و خانوادههایشان را نمیدهد، این وادادنها و عقبنشینیها طبیعی است و دیگر نه انگیزهای برای جنگیدن میماند و نه مثل گذشته ایدئولوژی بعث با نبود پول در سایه فساد سیستماتیک در نهادهای حکومتی رنگ و حنایی برای آنها دارد.
البته رئیس جمهور سوریه دیروز حدود 7 دلار افزایش داد اما چیزی نیست.
اما در مقابل طرف مقابل به دلایل متعددی از انگیزه بیشتری برخوردار است. عامل اقتصادی پیشران مهمی در بالا بردن انگیزه گروههای مسلح بوده و هست. در کل وضعیت اقتصادی ساکنان شمال سوریه و مناطق حکومت خودگردان کٌردی بهتر از مناطق تحت کنترل دولت سوریه بوده و هست.
اقتصاد مناطق تحت کنترل مخالفان به نوعي تابع اقتصاد ترکیه شده و لیر این کشور در آنها حاکم است و دستمزدها هم غالبا از طرف دولت ترکیه تامین میشود.
هر چند در این مناطق هم با توجه به افت مستمر ارزش لیر ترکیه وضعیت اقتصادی چندان خوب نیست، اما بسیار بهتر از دمشق و دیگر مناطق تحت کنترل دولت سوریه است. به عنوان مثال، میانگین دستمزد ماهانه کارگران و کارکنان در مناطق تحت کنترل مخالفان حدودا به 100 دلار میرسد؛ یعنی رقمی 5 برابر حقوق یک افسر ارتش دولت سوریه. اما حقوق برخی نیروها، مدیران ادارات و نهادها در شمال سوریه (بخش تحت کنترل مخالفان) به 200 تا 500 دلار هم میرسد.
در کنار آن هم ترکیه و شرکتهایش در سالهای گذشته سرمایهگذاریهای قابل توجهی در زیرساختهای شمال سوریه به ویژه مناطق تحت کنترل «ارتش ملی سوریه» (ارتش آزاد سابق) داشته است؛ از جمله در بخش برق و در حالی که این مناطق برق دارند، اما مناطق تحت کنترل نظام سوریه اساسا در تاریکی بوده و برقی ندارند. در برخی شهرها مثل حلب قبل از سقوط، فقط در شبانهروز دو ساعت برق داشتند و هم اکنون ترکیه درصدد تامین برق این شهر راهبردی است. کما این که خود دمشق پایتخت این کشور 3 ساعت در روز برق دارد.
لب کلام این که اقتصاد در کنار عوامل دیگری در امتداد بحران سوریه، نقش کلیدی در پیشروهای اخیر مخالفان داشته است و اگر آنها نیز ماهی 10 تا 20 دلار میگرفتند که قوت روزانه خود و خانوادههایشان را تامین نکند، بعید بود که این گونه بجنگند و پیش بروند و اگر هم پیش میرفتند بعدا در جایی آنها نیز وا میدادند.
نتیجه این که نقش اقتصاد چنان اساسی است که در پروندههای کلان امنیتی و نظامی چون بحران سوریه در بزنگاه، عامل تعیین کنندهای است.
سیاست خارجی اقتصادمحور ترکیه در چنین ابربحرانهای امنیتی نیز پیوست اقتصادی قابل توجهی دارد؛ چنان که اقتصاد شمال سوریه کاملا به اقتصاد ترکیه وابسته است؛ به نحوی که اگر هم بخواهد نمیتواند به این وابستگی پایان دهد و همین خود ژئوپلیتیک شمال سوریه (فعلا مناطق تحت کنترل مخالفان) را به نفع ترکیه دگرگون کرده است.
حالا هم که حلب به تصرف آنها درآمده است؛ از یک سو به علت اهمیت اقتصادی این شهر، بحران اقتصادی دمشق و دیگر مناطق نظام وخیمتر خواهد شد و از دیگر سو وزنه ژئوپلیتیک ترکیه در شمال سوریه سنگینتر میشود و پس از تثبیت تصرف حلب، پروژههای کلان اقتصادی خود در آن را کلید خواهد زد.
شکی نیست که قدرت نظامی مولفه عمده و تعیین کنندهای در جنگهاست اما در مقابل نیز در دنیای جدید کشوری که اقتصاد و پول نداشته باشد، شورویِ برخوردار از 6 هزار بمب اتم هم باشد، در نهایت، جنگ و منازعه با رقبا و دشمنان را میبازد.
البته اقتصاد بدون پشتوانه قدرت نظامی نیز به ویژه در خاورمیانه به تنهایی تامین کننده امنیت نیست.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
فعلا در حال رصد و مطالعه تحلیل های یکسویه تحلیل گران و کارشناسان خبره! ای هستم که از صبح یکصدا در رسانه های رسمی و شبکه های اجتماعی در شیپور پیروزی می دمند و در پی #تخدیر افکار عمومی و آماده سازی برای تداوم روند مذاکره و توافقات آتی هستند. ( در این معنا البته میان #دفاع از آتش بس با #پیروزی_انگاری_یکسویه از آتش بس بسود حزب الله تمایز قائلم و این دو را یکی نمی دانم)
حکایت این عزیزان حکایت آن است که در شکست و پیروزی همیشه خود را پیروز می انگارد و غافل از آنست که شکست خود می تواند مقدمه پیروزی های بعدی باشد.
انشاالله جهاد #ماله_کشی شان مأجور باد. ببخشند بر من که از این تعبیر استفاده می کنم اما دل خونین ما از دیشب تاکنون جز این برنمی تابد که پاسداشت خون شهدای مقاومت در عرصه #جهاد_تبیین، رسالت #واقع_بینی و واقع نگریست و در این راه خوش آیند وبدآیند این و آن نباید موجب #حق_پوشی شود که #میراث شهیدان برای ما چیزی جز #حق_بینی و حق گویی نبوده و نیست.
اگر توفیقی بود و عمری، بنده هم خواهم کوشید براساس معیارها و ضوابط روشن راهبردی و میدانی ارزیابی خود را بدون #یکسویه نگری ارائه خواهم کرد.
ملاک ارزیابی حسن و قبح آتش بس دیشب را باید در دو کلمه دانست
دو کلمه ای که در تعداد لغت تفاوت چندانین دارند اما در معنا در مقابل هم می ایستند
همان که حضرت آقا فرمودند؛
عقب نشینی غیرتاکتیکی
سئوال کلیدی اما این است؛
آتش بس دیشب، از جنس کدام عقب نشینی است؟
عقب نشینی تاکتیکی یا غیر تاکتیکی؟
پاسخ به این سئوال کلیدی، کلید حل معمای حسن یا قبح آتش بس دیشب است
اگر چه در این پاسخ نقش تهران را از نقش بیروت بیشتر و سنگین تر می بینم
✍️علی عبدی
? برخی از مشکلات معرفت دینی در حوزه های علمیه
از دیدگاه بنده، ما در حوزه های علمیه با چند مشکل اساسی رو به رو هستیم:
1️⃣ مشکل اول: غلبۀ رویکرد فقهی به دین
اولین مشکل این است که ما به دین، بیشتر از دریجۀ «نگرش فقهی» نگاه می کنیم، با اینکه معارف دینی بسیار وسیع تر و گسترده تر از مباحث فقهی است. مثلاً اگر حدوداً 500 آیۀ قرآن را هم آیات فقهی بدانیم، این فقط یک دوازدهم کلّ قرآن را شامل می شود، اما با این حال، وقتی ما دروس اصلی حوزه ها را نگاه می کنیم، می بینم صدها درس فقهی و اصولی دایر است که از نظر کثرت و تعدّد، بسیار بیشتر از سایر دروس است. برخی دروس غیر فقهی هم که وجود دارند، عموماً از دروس رسمی حوزه محسوب نمی شوند، بلکه به عنوان درس های جنبی و درجۀ دوم مطرح اند. امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی (ره)، شهید مطهری (ره)، آیت الله جوادی و علامه حسن زاده، تلاش های زیادی کردند تا سایر علوم سلامی همچون عرفان و فلسفه و کلام و تفسیر هم مورد توجّه و مطالعه قرار بگیرند، اما با این حال – در عین پیشرفت های خوبی که حاصل شده – بیشتر باید به این علوم بپردازیم.
2️⃣ مشکل دوّم: غلبۀ «روایات» در فقه، به جای محوریت «قرآن»
مشکل دوّم، به مشکل اول مربوط می شود. همین نگرش فقهی هم که در حال حاضر - نسبت به سایر علوم - غلبه و حاکمیت دارد، عمدتاً بر اساس «محوریت روایات» است نه «قرآن»؛ به این معنا که استناد و دلیل اصلی فقهای ما در مباحث فقهی، بیشتر ناظر به روایت است نه ادلّۀ قرآنی. در مباحث فقهی، اول باید آیات مربوطه را به طور دقیق جمع آوری کرد، سپس مبانی و خطوط کلّی مسألۀ را از منظر قرآن بررسی نمود و در ادامه، روایات را با اصول و چارچوب های قرآنیِ به دست آمده سنجید و نهایتاً در صورت هماهنگی و عدم تخالف آن احادیث با برداشت کلّی قرآنی، به روایات مذکور عمل کرد. این روش در فقه ما بسیار کمرنگ است؛ زیرا عملیات اجتهادی عمدتاً روی روایات متمرکز است نه روی آیات قرآنی.
3️⃣ مشکل سوم: کم توجهی فقه ما به دو عنصر «زمان» و «مکان»
مشکل دیگر این است که فقه ما - در بیشتر موارد - مسائل را منقطع از شرایط زمانی و مکانی بررسی می کند؛ یا اینکه حداقل می توان گفت متغیّرات زمانی و مکانی، آن طور که باید مورد لحاظ قرار نمی گیرند.
4️⃣ مشکل چهارم: غلبۀ نگرش «فردی» در فقه ما
شهید صدر (ره) روی این مبنا تأکید زیادی داشتند که در استنباط احکام فقهی حتماً باید «جامعه» و «نظام اسلامی» مدّ نظر قرار بگیرد، نه فقط فعل مکلّف به عنوان یک «فرد»! در موارد بسیاری ما شاهدیم که مردم با حکمی مواجه می شوند که از نظر فردی درست است، اما وقتی شخص می خواهد آن حکم را در جامعه و زندگی عملی خود پیاده کند، دچار مشکل می شود. از آن جهت که ما شیعیان چندین قرن از سیاست و حکومت دور بوده ایم، طبعاً در طول تاریخ این رویکرد فردی در ما ایجاد شده است، اما الآن ما باید نگاه خود را تغییر بدهیم و مسائل فقهی را با نگرش کلان اجتماعی و حکومتی بررسی کنیم. دقیقاً به دلیل اهمیت فراوان دو عنصر «زمان» و «مکان» در فرایند اجتهاد و استنباط است که بنده موضوع چندین جلسه از درس خارج خود را «تأثیر الظروف الفکریة والثقافیة فی فهم النصّ الدینی» و «اسباب اختلاف مواقف الأئمة (ع) من حکّام زمانهم» قرار دادم و بحث های زیادی را در آنجا مطرح کردم.
❇️ برگرفته از مصاحبه سایت "مباحثات" با آیت الله حیدری
? ادامه دارد...
?تخمین تعداد پرسنل نظامی، امنیتی و لباس شخصی ایران
نیروهای مسلح نیز زیرمجموعه خامنهای هستند. تعداد آنها به طور شفاف اعلام نمیشود اما تعداد بیمهگذاران سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح که پرسنل نظامی ارتش، سپاه و نیروی انتظامی را تحت پوشش دارد ۵۹۵ هزار نفر است. [۷] سال ۱۳۹۴ تعداد پرسنل نیروهای مسلح عضو سازمان تامین اجتماعی نیروهای مسلح ۶۷۰ هزار نفر بود. [۸] این یعنی از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰، تعداد نیروهای مسلح جمهوری اسلامی بیش از ۱۱ درصد کاهش داشته است. برآورد میشود در جمهوری اسلامی در مقابل هر ۱۴۰ شهروند عادی حداقل یک نیروی مسلح قرار گرفته است.
وزارت اطلاعات؛ از نظر طبقهبندی استخدامی، کارکنان وزارت اطلاعات زیرمجموعه دولت هستند. اما وزیر اطلاعات مستقیما توسط خامنهای تایید میشود و این وزارتخانه به دلیل نوع ماموریت آن متفاوت از دولت است. سال ۱۳۹۸، یک موسسه زیرمجموعه وزارت دفاع ایالات متحده در گزارشی، تعداد کارکنان وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی را ۳۰ هزار نفر برآورد کرد. بسیاری از نیروهای وزارت اطلاعات به شکل پرسنل حراست در ادارات مشغول به کار هستند. در بخش دوم بند ط قانون استخدامی وزارت اطلاعات مصوب سال ۱۳۷۴ آمده است:
«... [ماموریت عبارت است از] اعزام مستخدم به طور موقت به دیگر وزارتخانهها، موسسهها و شرکتهای دولتی و غیردولتی، نیروهای نظامی و انتظامی، نهادهای انقلاب اسلامی، شهرداریها و شرکتهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر نام است و یا دارای قانون خاص میباشند.»
بهمن ماه سال ۱۴۰۱ سیدحسین حجتی، معاون وزیر اطلاعات و رییس سازمان حراست کل کشور در جریان یک همایش گفته بود ۳۰ هزار نیروی حراست در سرکوب اعتراضات در خیابانها حضور داشتند.
مجموع این موارد نشان میدهد هرچند آمار دقیق و شفافی از تعداد پرسنل وزارت اطلاعات وجود ندارد اما برآورد ۳۰ هزار نیروی وزارت اطلاعات به واقعیت نزدیک است. یعنی حداقل به ازای هر دو هزار و ۸۰۰ شهروند، یک نیروی امنیتی در جمهوری اسلامی وجود دارد.
بسیجی فعال؛ طبق ماده ۱۳ «قانون مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» مصوب ۲۱ مهر ۱۳۷۰، دو دسته بسیجی در کشور وجود دارند. در بخش «ب» این ماده آمده است: « بسیجی فعال. آن دسته از بسیجیان عادی داوطلب هستند که واجد شرایط لازم بوده و پس از گذراندن دورههای آموزشی، سازماندهی شده وضمن شرکت در برنامههای حفظ انسجام در انجام ماموریتهای محوله با سپاه همکاری میکنند.» بر این اساس بسیجیان فعال، از نظر وضعیت استخدامی، بخشی از همان جمعیت ۵۹۵ هزار نفر هستند، با این حال ۱۲ هزار و ۷۰۰ بسیجی فعال وجود دارند، که با همین عنوان در سازمان تامین اجتماعی بیمه شدند. شش هزار و ۲۰۰ نفر از این بسیجیان ساکن تهران هستند و پس از تهران، اصفهان با یکهزار و ۳۰۰ نیروی بسیجی فعال و بعد هم خراسان رضوی با ۷۰۴ نیروی بسیجی فعال قرار دارند. [۹]
در بند الف ماده ۱۳ قانون استخدامی سپاه پاسداران، به بسیجیان عادی پرداخته شده است، این افراد اگرچه آموزشهایی دریافت میکنند و احتمالا زیر مجموعه ۲۲ بسیج اقشار، از رانت و سهمیههای خاص برخوردارند، اما رابطه استخدامی آنها عموما در دستگاههای دیگر تعریف شده است؛ برای نمونه اعضای بسیج ادارات، طبیعتا در ادارات مختلف به عنوان کارمند مشغول به کار هستند، یا بسیج فرهنگیان، در بدنه آموزش و پرورش تعریف شدند.
منبع:حساب توییتر امیرهادی انواری
? معضل کمبود نیروی کار صنعتی
✍️ هرویک یاریجانیان
? مساله کمبود نیروی کار، از کارگر ساده گرفته تا نیروی نخبه و متخصص، در حال تبدیل شدن به یک چالش بزرگ و در نهایت بحرانی جدی برای آینده بخش صنعت کشور است. درحالی سال ۱۴۰۳ به عنوان سال «جهش تولید» نامگذاری شده که بخش تولید کشور درگیر تامین اصلیترین نیازهای زیرساختی خود مانند نیروی انسانی، برق، گاز، مواد اولیه و سایر مجوزهای موردنیاز فعالیت از سوی نظام پیچیده اداری است.
کارکرد بد اقتصاد کلان کشور و وضعیت نامطلوب شاخصهای آن، اثر سرریزی روی صنعت کشور داشته است؛ تورم مزمن و بالا منجر به از دست رفتن رفاه خانوار و کاهش شدید ارزش پول ملی شده که صرفه اقتصادی کار در حوزه صنعت حتی با وجود ارائه برخی مشوقها از سوی کارفرما را به حداقل رسانده است. این اثر جامعه صنعتی ایران را به یک «جامعه کوتاهمدت» بدل ساخته که در آن کارفرما و صاحب کسبوکار توان برنامهریزی حتی برای میانمدت را هم ندارد و کارگر نیز ترجیح میدهد برای گذران امور معیشتی روزمره به مشاغلی روی بیاورد که اگرچه امنیت، مهارتآموزی، بیمه، رفاهیات یا مزایای جنبی کمتری دارند اما عایدی روزمره آنها بیشتر است و از طرفی برخی سختیها مانند دور بودن محیط کار از شهر و محل سکونت را هم ندارند.
در این میان بهرهگیری از نیروی کار اتباع نیز بهرغم آنچه که این روزها در فضای عمومی جامعه مطرح میشود برای کارفرمایان صنعتی که حداقل نگاهشان بلندمدت است، گزینه مطلوب و دلخواهی نیست و با توجه به تشتت حاکم بر قوانین مهاجرپذیری و غیرشفاف بودن نگاه و مدل نظام حکمرانی در این حوزه، واجد ریسکهای فراوانی است و بهرهگیری از نیروی کار مهاجر در بخش صنعت، اگر گاهی مشاهده میشود، بیشتر از روی اجبار است.
کشور عزیز ما بالغ بر ۸۸ میلیون نفر جمعیت دارد که از این میان حدود ۶۵ میلیون نفر جمعیتِ در سنِ کار هستند اما کمتر از ۲۵ میلیون نفر آنها شاغل هستند. در مقام مقایسه، ترکیه حدود ۸۵ و آلمان ۸۴ میلیون نفر جمعیت دارند و جمعیت شاغل ترکیه ۲۹ و آلمان ۴۲ میلیون نفر است. مهمتر اینکه برابر آمار صندوق بینالمللی پول سرانه تولید ناخالص داخلی برای ایران ۵.۳، ترکیه ۱۲.۷ و آلمان ۵۴.۲هزار دلار است؛ یعنی ثروتآفرینی و تولید همان نیروی کار موجود نیز در مقام مقایسه با اقتصادهای متعارف بسیار پایین است که دلایل متعددی از جمله دور ماندن از فناوری روز، قطع مسیر بازارهای منطقهای و جهانی، بهرهوری اندک و ... دارد.
متاسفانه نظام آموزشی ما هم از پرورش نیروی کار برای صنعت ناتوان است. هنرستانهای فنیوحرفهای که زمانی امید زیادی به خروجی آنها وجود داشت، کارکرد چندانی ندارند و نمیتوانند نیاز صنعت به نیروی کار را پاسخ دهند. نرخ نسبتاً بالای بیکاری فارغالتحصیلان دانشگاه بهویژه زنان نشان میدهد که تناسبی میان خروجی نظام آموزش عالی و بازار کار وجود ندارد. در نهایت اینکه اگر سیاستگذار نتواند برای حل این معضل چارهای بیندیشد، تبعات نامطلوب آن به سرعت در حوزه تولید و اشتغال صنعتی بروز خواهد کرد. ضمن اینکه مساله نیروی کار اتباع نیز به دلیل ظرفیتهای خالی موجود در اشتغال صنعتی، همچنان لاینحل باقی خواهد ماند که مشکلات اجتماعی و امنیتی خودش را در پی دارد.
دولت چهاردهم باید تلاش خود را به اصلاح شاخصهای کلان اقتصاد و باز شدن مسیر ارتباط با بازارهای جهانی معطوف کند. اثرات مثبت بهبودهای احتمالی در کنار ابتکار و انگیزه بخش خصوصی تا حدود زیادی میتواند از عمق این مشکل بکاهد و لااقل پوسته آن را بشکافد. پس از آن میتوان برای کوچک کردن هسته سخت آن راهکارهای بیشتر مبتنی بر مشوقهای سیاستی اندیشید اما گام اول دفع خطر بسیار نزدیک است.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months ago