?? DJ Valeron levando Mozart Sinfonia N°40 com a Bucharest Metropolitan Orquestra

دی جی والرون در حال رهبری سمفونی موتزارت شماره 40، با ارکستر متروپولیتن بخارست.

@kuyum

وقتی اپوزیسیون هم از پرچم اسرائیل در دستان فرح پهلوی به گریه می‌افتد: باید خون گریست!

@kuyum

#صمد_بهرنگی‌دن بیر گورولممیش شکیل

من همیشه می‌کوشم مجلس تاریک دیگران را روشن کنم، جنگل را روشن کنم، اگرچه بعضی از جانوران مسخره‌ام می‌کنند و می‌گویند:
"با یک گل بهار نمی‌شود، تو بیهوده می‌کوشی با نور ناچیزت جنگل تاریک را روشن کنی."

خرگوش گفت: این حرف مال قدیمی‌هاست. ما هم می‌گوییم "هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است."

#صمد_بهرنگی
کتاب: اولدوز و عروسک سخنگو

@kuyum

America 1492
آمریکا ۱۴۹۲

?️قلمروهای ایالات متحدهٔ آمریکا که در دریای کارائیب و اقیانوس آرام پراکنده هستند، نُه منطقهٔ زمانی را شامل می‌شوند. جغرافیا، آب و هوا و حیات وحش فوق‌العاده متنوع و گوناگون آمریکا، این کشور را در زمرهٔ ۱۷ کشور دارای تنوع زیستی فراوان قرار داده است. سرخ‌پوستان دیرین و رنگین‌پوستان، ۱۵٬۰۰۰ سال پیش از سیبری از تنگه برینگ به قاره آمریکا مهاجرت کردند. استعمار قاره آمریکا توسط اروپایی‌ها از سده شانزدهم میلادی آغاز شد. در آغاز ایالات متحدهٔ آمریکا با ورود امپراتوری بریتانیا در ویرجینیا و برمودا، امپراتوری هلند در نیو هلند، امپراتوری فرانسه در شمال و غرب و امپراتوری اسپانیا در تصرف رود می‌سی‌سی‌پی و جنوب غربی همراه بود. ۱۳ مستعمره بریتانیایی توسط امپراتوری بریتانیا در ساحل شرقی پدیدار گردید.

سرخپوستان دیرین (به انگلیسی: Paleoindians) عنوانی است که به نخستین مردمانی که پای در قاره آمریکا گذاشتند گفته می‌شود. آن‌ها مهاجرانی از #آسیا و #سیبری بودند و با عبور از تنگه برینگ وارد قاره آمریکا شده و در نواحی مختلف آن ساکن شدند. گمانه زنی‌ها برای زمان ورود آنها متفاوت است و از ۴۵ تا ۱۳ هزار سال پیش از میلاد را دربر می‌گیرد. در کل زمان زندگی سرخپوستان دیرین را بین ۱۸ تا ۸ هزار سال پیش از زادروز مسیح برآورد کرده‌اند. آنان شکارچیانی بودند که احتمالاً بر اثر عصر یخبندان در پی شکار به قاره جدید آمده بودند. برخی گمانه‌ها از این قرار است که مردم آن منطقه از وجود قاره جدید آگاه بودند و کم شدن منابع غذایی آگاهانه آنهارا به سوی آلاسکا سوق داده بود و شاید پیش از آن‌ها گروه‌هایی نیز در قاره جدید ساکن شده بودند.

?️شواهد حاصل از مطالعات کامل ژنومی نشان می‌دهد که اولین مردم در قاره آمریکا حدود 36000 سال پیش، از آسیای شرقی باستان فاصله گرفتند و به سمت شمال به سیبری گسترش یافتند، جایی که با یک جمعیت سیبری متفاوت در دوران پارینه سنگی (معروف به اوراسیاهای شمالی باستان) مواجه شدند و با آنها تعامل داشتند. هم مردم پالئوزیبری و هم بومیان باستان آمریکا که بعداً به منطقه برینگ مهاجرت کردند از دیگر جمعیت‌ها جدا شد و متعاقباً قاره آمریکا را پر کرد. 

?بنابراین و در یک جمع‌بندی می‌توان پذیرفت که به احتمال قوی سرخ‌پوستان از شاخه‌های قدیمی هسته مرکزی تورکان بوده‌اند که از طریق تنگه برینگ وارد آمریکا شده‌اند. این فرضیه را تشابه بسیار عجیب صنایع دستی از قبیل نقوش روی گلیم آنان را با تورکان و #آزربایجان پشتیبانی می‌نماید. منش زندگی و حتی مدل چادر آنان هم در قرابت بالایی با چادرهای کنونی #تورکان^یاکوت در سیبری دارد. علاوه بر موارد بالا، از جهت زبانشناسی نیز تشابه‌های فوق‌العاده‌ای بین بن‌واژه‌های زبان سرخ‌پوستی و زبان دیرین تورکی قابل مشاهده است. آتا، آنا، سو، می (مقدس)، کند (کاند)، نوو (آب‌ریز) و ... از این مجموعه محسوب می‌شوند.

@kuyum

اندیشه ایرانشهری و یک نکته فلسفی

به یک اعتبار کلی تفکر ایرانشهری یک تفکر ذات گرایانه یا اسانشیالیستی است.

توضیح اینکه؛ ذات گرایی برای همه پدیدارهای عالم من جمله پدیدارهای تاریخی ؛ ذاتی یکسان و لاتغیر قائل است که در درازای تاریخ و در طی روندها و پروسه های تاریخی ؛ ثابت بوده و تغییر و تحول و تطور در آن راهی ندارد.
این اندیشه برخلاف نگاه تاریخی است که پدیدارهای تاریخی را در طول زمان دارای تغییرات و تحولات تعریف میکند.
میشل فوکو اندیشمند معاصر فرانسوی ؛ با آثارش نشان داد که تاریخ نه فرآیندی یکپارچه و پیوسته ؛ بلکه دارای انقطاعها و گسستها و بحرانها میباشند که این موضوع برخلاف دیدگاه ایران شهری ها ؛ دقیقا با پدیدار تاریخی ایران مطابقت دارد چرا که با یک نگاه کلی به سیر و روند گذشته تاریخی ایران ؛ می توان گسستهای تاریخی _ بحرانها_ قیامها_ .... وحتی تا مرز فروپاشی رفتن را مشاهده کرد . و این همان نگاه تاریخی به پدیدارها است ، که اولا ظهور و بروز و ساخته شدن پدیدارهای تاریخی را نه فی البداهه و ناگهانی ؛ بلکه در بستر و طول تاریخ تعریف میکند و دوم اینکه ؛ روند و مسیر تاریخ را دارای گسست و انقطاعهای تاریخی می بیند.

جریان ایران شهری ؛ پدیدار تاریخی ایران را از روز اول ؛ ثابت و لا تغیر می داند که  از همان اوان تشکیلش بطور یکسان و پیوسته تا به امروز رسیده است!!

بنا بر موارد فوق ؛ می توان گفت که جریان ایرانشهری ؛ یا اندیشه ایرانشهری ( اگر بتوان اندیشه گفت) ، تفکری ذات گرا بوده و دارای تاخر تاریخی می باشد.

و در آخر ؛ توضیحی در رابطه با پدیدار بجاست .
پدیدار یا فنومن یا آنچه بر انسان ظاهر می شود ؛ از منظر کانت فیلسوف آلمانی ؛ چیزی است که ما بر آن آگاهی داریم و یا می توانیم آگاهی داشته باشیم، برخلاف نومن یا وجود فی نفسه که انسان به هیچ وجه نمی تواند آن را مورد مطالعه ( ابژه) قرارداده وبر آن آگاهی داشته باشد ، که منظورش همان حقیقت استعلایی یا خداوند می باشد.

شاپور حکیم اوغلو

@kuyum

ضرورت تغییر مبدا تقویم در آزربایجان

تقویم هر ملتی متناسب با نوع فرهنگ، مختصات سرزمینی و سوابق تاریخی آن در طول زمان تنظیم شده است. در آزربایجان که جزو اقلیم سرد شناخته می‌شود، در دوران کهن و اسطوره‌ای، برای عبور از مرحله یخبندان و زمستان طولانی، #چیلله‌گئجه‌سی از اهمیت خاص ادراکی و الزاما آیینی برخوردار بود. مقطعی که با عبور از آن، زایش خورشید و گرمابخشی طبیعت آغاز می‌شود تا نوید بهاران در ادامه طبیعت را در پیش بگیرد. چنین شاخصی حتی در مطالعات اخترباستانشناسی سایت #شهریئری هم مشهود است. (زرگری ۱۳۹۵) بویژه در دوران اشکانی مشاهده می‌کنیم که #میترائیسم با فراگیری و گسترگی زیادی که در این سرزمین به خود اختصاص داده بود، بر اهمیت همین روز یا #انقلاب_زمستانه تاکید داشت.
اصولا سیستم تقویمی تورکان نه به صورت قمری بلکه برمبنای گردش سالیانه خورشید استوار بود و حتی اقوام کوچرو آنان نیز از گاهشماری شمسی استفاده می‌کردند.(دیوان‌الغات محمود کاشغری) مبنای این چرخش سالیانه هر چند که در مواردی نادر، #نوروز را هم مخصوصا در میان برخی از تورکان آسیای میانه شامل می‌شده؛ اما در تطبیق با شرایط و سوابق مستدل موجود در آن جعرافیا و یا در آزربایجان، شب چیلله اهمیتی غالب داشته است‌.

به هر رو، تطابق اقلیمی و حضور ریشه‌های فرهنگی میترائیسم در اروپا باعث شد که فراتر از یک تلقی مذهبی در مسیحیت، محدوده‌ای از همین ایام به‌عنوان شاخصی تقویمی مورد استقبال قرار گیرد. اولین فردی که در پی نزدیکی باورهای مهری و انتقال آن به مسیحیت تلاش کرد، امپراتور اورئالیوس بود ولی در ادامه، همسانی‌های هویتی، بازیگر موضوع شد تا به یک مقبولیت و استمرار زمانی برسد. در اصل، مبنای گاه‌شماری غربی یا میلادی، ارتباط مستقیمی با شب تولد مسیح نداشته و بیشتر حالتی قراردادی از منظر تاریخی بوده است. بنابراین، تقویم شمسی میلادی نه‌تنها الزاما ارتباط مستقیم یا مذهبی به باورهای مسیحیت ندارد، بلکه مبنای "خورشیدی" بودن آن و بویژه شاخص تغییر دوره سالیانه که کم‌وبیش بر پایه روز "انقلاب زمستانی" قرار دارد، می‌تواند از منظر تاریخی و هویتی در آزربایجان نیز مرسوم شود. این موضوع علاوه بر موارد فوق، با شیوه و روال متداول در اکثریت کشورهای جهان از جمله بسیاری از کشورهای مسلمان نیز مطابقت داشته و می‌تواند از منظر همکاری‌های بین‌المللی هم مورد توجه قرار گیرد.
موضوع دیگر زاویه نگرش در مقوله روانشناسی اجتماعی است. بدین صورت که در ایام پائیز و در نیم‌کره شمالی، همراه با کوتاه شدن طول روزها، اکثریت مردم مستعد افسردگی نهان و آشکاری می‌شوند که کیفیت روابط انسانی را تهدید می‌کند. آمارهای رسمی در این مقاطع زمانی نشان می‌دهد که درصد تصادفات رانندگی، نزاع، طلاق، و اختلافات مختلف با رشد و افزایش تعداد مواجه می‌شود. بنابراین با قرار دادن مبنای سال نو در این ایام، جامعه به دلیل مشغول شدن با تدارکات لازم استقبال از سال نو، با راحتی بیشتری از این بازه زمانی عبور می‌نماید. مدیران اجتماعی و فرهنگی اروپا نیز که بدین موضوع اشرافیت دارند، حتی برای ایجاد تاثیری مضاعف، تعداد زیادی از سمپوزیوم‌ها، نمایشگاه‌ها و رویدادهای هنری و فرهنگی خود را نیز به ایام پائیز و زمستان اختصاص می‌دهند. موضوعی که از منظر اقتصاد گردشگری هم واجد اهمیت است.
بنابراین و در یک جمع‌بندی، مناسب خواهد بود تا به دور از مبانی متعصبانه یا کوتاه‌نگرانه، مبنای سال نو خود را بر چنین روزی قرار دهیم. ضمن آن‌که جشن نوروز یا استقبال از بهار نیز همچنان می‌تواند جایگاه طبیعی خود را حفظ نماید.

#رضا_زرگری

@kuyum

سودان گلن سورمه لـی قیز ?

@kuyum

بچه‌ماموت در سرزمین تورکان

دانشمندان روسی از بقایای یک بچه ماموت ۵۰ هزار ساله رونمایی کردند که تابستان امسال در منطقه دور افتاده یاکوتیا در سیبری و به دنبال آب شدن یخ‌های دایمی این منطقه کشف شده بود.

این ماموت «یانا» نامگذاری شده و اسم آن بر گرفته از رودخانه‌ای است که در آنجا پیدا شده است.

محققان روسی گفته‌اند که این لاشه تنها لاشه ماموت در جهان است که به این خوبی حفظ شده است.

این ماموت بیش از ۱۰۰ کیلوگرم وزن، ۱۲۰ سانتیمتر قد و ۲۰۰ سانتیمتر طول دارد. به گفته محققان تخمین زده می‌شود که این ماموت تنها حدود یک سال سن داشته باشد.

منطقه خودمختار یاکوتستان سرزمین بکر و ناشناخته‌ای هست که تورکان آن هنوز به آیین‌های باستانی و اصیل خود پایبندند.

@kuyum

گون آیدین

Rənglər və Notlar
رنگ لر و نُت لار...
@kuyum

بیر قاچاق آراشدیرماسی

@kuyum