¶↕️
ا↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑↑ا
ادامهٔ فرستهٔ پیشین:

*🟢 ☛#antibulldozing
🟢*** ☚#پادویرفتار
  یا: ☚#پادویروبی

💎 مثال:
● 👈 زمین‌دوستان یک کارزارِ پادویرُفتار (ضدِ تخریب) راه انداختند تا آن بوستان را نجات دهند.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*🟣 ☛#megabulldozer
🟣 ☚#کلان‌ویروب
  یا: ☚#مساویروب ( *مَساویروب )

💎 مثال:
● 👈 یک کلان‌ویروب (بولدوزرِ غول‌پیکر) آوردند تا در مدت‌زمانی که گفته بودند منطقه را هموار کنند.

✍️ نکته: برای دیدنِ پیشوندِ مَسا بروید: اینجا .

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*🟢 ☛#bulldizerish
🟢*** ☚#ویروب‌سان
  یا: ☚#ویروب‌گون
یا: ☚#ویروبین

💎 مثال:
● 👈 شیوه‌های ویروبینِ (قلدرمآبانهٔ) او بسیاری را در آن نشست ناراحت کرد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

✍️ نکته:
۱- برای دیدنِ فعل‌ها یا واژه‌های دیگر از ریشهٔ «روب» بروید به:
to scan .

۲- برای to bulldoze همچنین می‌توان سه فعلِ خوش‌ساختِ دیگر نیز نِپاشت:

🍀  #بارفتن (bâr.(r)of.t.an) (باروبیدن) 👈 بار + رُوبیدن

🌸  #بارشتن (bâr.oš.t.an) (بارولیدن) 👈 بار + --ول (از ریشهٔ واژهٔ «هُل» (هُل دادن)) + --یدن

⌛  #ویرشتن (vir.oš.t.an)(ویرولیدن) 👈 ویر (از «ویران») + --ول (از ریشهٔ واژهٔ «هُل» (هُل دادن)) + --یدن

✍️ نکته:
۱- ستاکِ حالِ بارُفتن می‌شود: باروب .(بسنجید با: رُفتن —> روب .)

۲- ستاکِ حالِ بارُشتن می‌شود: بارول .(بسنجید با: هِشتن —> هِل .)

۳- ستاکِ حالِ ویرُشتن می‌شود: ویرول .(بسنجید با: هِشتن —> هِل .)

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
💤 @JavidPajin 💤
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

¶↕️
ا????????

#واژه‌یاد (یک)

یادآوریِ برخی از واژه‌های خوش‌آوای کانال که در طولِ پنج سالِ گذشته در این کانال نپاشته شده‌است:(بر روی واژهٔ انگلیسی تلیک کنید و به درآیهٔ آن بروید:)

? stimulus ژیوَک

? federal جُداکام

? hostel مانْسَرا

? tap, faucet تَزاب، تَزان

? proxy فرابان

? fund توزه، توزان

? mistake, error شِکَنْد

? nuance مویَن

? zorb شاتوپ

? jenga بالاچین

? seat belt جای‌بَند

? helmet سَربان

? clone هَمژِن

? sibling هَمتَن

? application کارآیه

? fake ریوه، ریبا

? traffic گذرنا

? microwave پرتوپَز، تابش‌پَز

? rumor راوه، راوِش

? chignon تافَند، تافه

? second تِکَن

? power bank برقدانی ، برقدان

? delivery نزدبَری

? curette, curettage ساوَن

? cravaté, necktie  زیبَند

? sheeple گوسپَل، گُسپَل

? screen روتاب

? screen saver روتاب‌بان

? stand پایَن

? ocean آبْشَن

? mannequin مانْتَن

? region راسیک

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
? @JavidPajin ?
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

¶↕️
ا⬇️⭐️⬇️⭐️⬇️⭐️⬇️⭐️⬇️

✅ فهرستِ فعل‌های کانال بر پایهٔ الفبایِ فارسی:

? حرف آ

? حرف الف

? حرف ب-۱ ، حرف ب-۲

? حرف پ-۱ ، حرف پ-۲

? حرف ت

? حرف ج ، چ ، خ

? حرف د

? حرف ر

? حرف ز ، ژ

? حرف س

? حرف ش ، غ ، ف

? حرف ق ، ک

? حرف گ ، ل

? حرف م

? حرف ن

? حرف و-۱ ، حرف و-۲

? حرف هـ

? حرف ی

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
? @JavidPajin ?
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

¶↕️

❇️ نوواژه برای جایگزینیِ #to_stutter یا #to_stammer به معنای سخن گفتن یا آغاز کردنِ سخن با دشواری و توقف‌ها و تکرارهای فراوان به علتِ اضطراب و هراسِ ناشی از مشکل‌های روانی؛ با لکنت سخن گفتن؛ تته‌پته کردن؛ مِن‌مِن کردن؛ گیر کردنِ زبان؛ با گرفتگیِ زبان سخن گفتن، و جُزین

ا⬇️ █ ⬇️ █ ⬇️

❍◄#دشواختن (doš.vax.t.an)
  یا:
❍◄#دشوازیدن (doš.vâz.id.an)? دُش ⟪پیشوند، به معنای «دشوار، بد»⟫ + واز ⟪ستاکِ برساخته از ریشه‌ٔ نیاایرانی -vak به معنای «سخن گفتن»⟫ + --یدن⟪نشانه‌ٔ‌ مصدر⟫

⟦پایینِ صفحه را ببینید.⟧

✍️ نکته: ستاکِ حالِ دُشواختن می‌شود: دُشواز .(بسنجید با: انداختن ⇇ انداز .)

? مثال:
● ? ۱- او به پلیسِ ۱۱۰ زنگ زد و نام و نشانیِ خود را دُشواخت ( دُشوازید، با لکنت گفت.)

● ? ۲- او دارد دلیلِ دیر آمدنش را به کلاس می‌دُشوازد (با سختی و با لکنت بیان می‌کند.)

● ? ۳- مرد بیمــــــــار دردهــــــایش را
در حضور پزشک می‌دُشواخت

*?*** توجه:
┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*? ☛#stutter
or: ☛#stuttering (اسم)
or: ☛#stammer
or: ☛#stammering
?*** ☚#دشوازش
  یا: ☚#دشوازه
  یا: ☚#دشوازی

? مثال:
● ? ۱- او را به دوره‌ای آموزشی فرستادند تا دُشوازی‌اش (لکنتِ زبانش) را اصلاح کند.

● ? ۲- او با یک دشوازهٔ (لکنتِ زبانِ ) آزاردهنده سخن می‌گفت و حوصلهٔ همه را سر برده بود.

● ? ۳- کرد درمان آن پزشک نامدار
مشـکل دشوازی آن مرد را

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*? ☛#stutterer
or: ☛#stammerer
?*** ☚#دشوازگر
  یا: ☚#دشوازنده

? مثال:
● ? ۱- آن‌ها به دشوازگرها ( کسانی که زبان‌شان می‌گیرد، لکنت‌داران) شگردهای گوناگون و ابزارهای کارآمدی ارائه می‌کردند تا بتوانند دشوازهٔ خود را کم‌کم درمان کنند، یا کمتر کنند.

● ? ۲- دُشـــــوازگری ســــرودۀ حــــافظ را
در مجلس انس شاعران می‌دُشواخت

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*? ☛#stuttering (صفت)
or: ☛#stammering
?*** ☚#دشوازنده
  یا: ☚#دشوازا
  یا: ☚#دشوازان

? مثال:
● ? اگرچه آغازِ سخنش کمی دُشوازان (لکنت‌دار) بود، ولی کم‌کم بر خود مسلط شد و تقریباً عادی حرف زد.

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*? ☛#stutteringly
or: ☛#stammeringly
?*** ☚#دشوازانه

? مثال:
● ? ۱- من دُشوازانه (با تته پته) از او پرسیدم که آیا دوست دارد با من شام بخورد یا نه؟

● ? ۲- من از دخترک پرسیدم که آیا دوست دارد مدرسه‌اش را عوض کند. او دُشوازانه (با مِن‌مِن) گفت، نه.

● ? ۳- چـه دشوازانه آن دزد ستمــــگر
ز دزدی‌های پی‌درپی سخن گفت

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

*☑️*** هم‌ریشه‌های دیگرِ  #دشوازیدن، #دشوازی و #دشوازگر  در زبان‌های ایرانی و هندی‌ایرانی‌اروپاییِ غیرِایرانی:

? اوستایی  ?  سخن گفتن  ➖  -vaoc
? فارسی میانه  ?  سخن، واژه  ➖  vāz
? پارتی  ?  سخن گفتن  ➖  -w´c
? خوارزمی  ?  گفتن  ➖ -ws
? ختنی  ? بحث‌ کردن  ➖  vamjāmayyau
? فارسی  ?  نواختن، نوا، آوا، آواز، بانگ، واژیدن و ...
? بلوچی  ?  سخن گفتن  ➖  -gwaš
? ابیانه‌ای  ?  سخن‌ گفتن  ➖  vātan
? فریزی  ?  سخن گفتن  ➖  -våt-
? کردی  ?  سخن گفتن  ➖  -vātin
? آسی  ?  پیام، خبر  ➖  wac
? شغنی  ?  فریاد زدن  ➖  wāgh
? یزغلامی  ?  سوگند خوردن  ➖  -něwaz
? سانسکریت  ?  سخن گفتن  ➖  vac
? آلمانی میانه  ?  گفتن، ذکر کردن  ➖  gewahenen
پورواهندی‌ایرانی‌اروپایی (پِهیا)  ?  سخن گفتن  ➖ -uek

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

✍️ نکته:
۱- برای دیدنِ فعل‌هایی دیگر از این ریشه بروید به:
to discuss , to slang , to euphemize , to pronounce .

۲- بیت‌هایِ زیبا در مثال‌ها سروده‌های بانو دکتر مژگانِ حسن‌پور است. سپاس از لطفِ ایشان،

۳- فعلِ دیگری که می‌توان برای #to_stutter نپاشت فعلِ تِتیستن (تتینیدن) که از جزءِ نخستِ واژهٔ تته‌پته برکشیده شده‌است. به مشتق‌های دیگرِ آن توجه کنید:
#stutter تِتینِش
#stuttering تتینان
#stutteringly تتین‌وار یا تتینانه
#stutterer تِتین‌گر یا تِتیننده

┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈┈

╔═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╗
? @JavidPajin ?
╚═━─ ┅ ┅ ⑅ ┅ ┅ ─━═╝

l    فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی

???
ا???

♦️
ا???
ادامهٔ فرستهٔ پیشین:

?  #round  یک مرحله یا دور از یک ورزش یا مسابقه
?  #رهال (rah.ân) ? رَه (همان «راه» است.) + --ال (پسوندِ اسم‌ساز —> بسنجید با: چنگال، کوپال.)
یا:   #رهند (rah.and) ? رَه + -َ-ند (پسوندِ اسم‌ساز —> بسنجید با: بلند، چرند، کُلند.)
  یا:   #رهان (rah.ân) ? رَه + --ان (پسوندِ اسم‌ساز —> بسنجید با: کوهان، سامان.)
یا:   #رهن (rah.an) ? رَه + -َ-ن (پسوندِ اسم‌ساز —> بسنجید با: سوزن، روزن، هاون.)

✨ نکته:
یادآور می‌شود که واژهٔ رَه (راه) با واژهٔ round در انگلیسی هم‌ریشه است. بروید به حسن‌دوست، درآیهٔ «راه» و اتیم‌آنلاین، درآیهٔ round .
.

?نکته:
مثلِ همیشه، دوستانِ گرامی می‌توانند پیشنهادهای خود را در یادداشت‌گاه بنویسند. پس‌از بررسی به متن افزوده خواهد شد.
.
⏬⏬⏬
@JavidPajin   ?   فرهنگِ ریشه‌شناختیِ نوواژگانِ همگانی و دانشی