با حقیقت

Description
با حقیقت بودن، شکوه زیستن ماست.

از حقیقت‌هایی می‌گوییم که هرچند فراموش شده باشند، اما حضور سهمگینشان انکارشدنی نیست
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 3 weeks ago

2 months, 3 weeks ago

🔹یادداشتی علیه اعدام از #زهره_دادرس، فعال حقوق زنان محبوس در زندان لاکان که در دوران مرخصی خود، منتشر کرد:

زندان لاکان و آخرین سه شنبه شهریورماه؛
صدای گریه از فضای زیر هشت به گوش‌مان می‌رسد. فاطمه از پشت تلفن، خبر اعدام یکی از اقوام خود در استانی دیگر را شنیده است و نمی‌تواند جلوی گریه‌اش را بگیرد. از پشت میله‌ها، دست‌هایش را در دست می‌گیریم و برای او و خانواده‌اش طلب صبر داریم. او می‌داند که ما امروز در اعتصاب غذای #نه_به_اعدام هستیم و این ابراز همدردی برایمان صرفاً عرض تسلیت نیست؛ اما می‌شود در چشمان پر از اشکش این پرسش‌ را خواند که چرا نتوانستیم از اعدام او جلوگیری کنیم و از کجا معلوم که خودش هم به این سرنوشت دچار نشود؟!

یک هفته گذشته است... در اولین سه‌شنبه مهر ماه، فاطمه هنوز سیاه‌پوش بود و اعتصاب غذای ما هم ساعت‌های اولیه خود را سپری می‌کرد که خبر اعدام جوانی دیگر و اینبار در گیلان ما را در بهت و غم فرو برد. می‌گویند او در یک نزاع دسته‌جمعی بر اساس اطلاعات اشتباه محکوم شده است. این جوان از اقوام یکی از نگهبانان بود. او هم در همین ساعات اولیه صبح از ماجرا با خبر شده و سراسیمه زندان را ترک کرده بود.

شنیدن خبر دو اعدام به فاصله‌ی یک هفته، در روز سه‌شنبه و در زندان، شکلی متناقض از احساس استیصال و همزمان عزم و جدیت مضاعف بر ادامه دادن این همراهی با کارزار سه‌شنبه‌های #نه_به_اعدام ،در وجودمان ایجاد کرده بود.

مدتی از خبر اعدام دوم نگذشته بود که از همشهری‌های آن فرد در زندان مطلع شدیم که پدر آن جوان نیز پس از اعدام فرزندش، دوام نیاورده و فوت کرده است. این خبر، به اندازه خبر اعدام برایمان تکان‌دهنده بود. مجریان آن حکم غیر انسانی را نمی‌دانم که آیا در برابر مرگ این پدر و عزای تازه به خود لرزیده‌اند یا نه؟!

در چند ماه اخیر، بارها در زندان از انتقال افراد به قرنطینه و اجرای احکامشان در زندان لاکان مطلع شدیم و به چشم خویش دیدیم که زندانیانی که زیر حکم اعدام هستند چطور با این اخبار، نگران و سراسیمه می‌شوند. نمی‌دانم این اجرای احکام است که سرعت بیشتری به خود گرفته یا همیشه همینطور بوده است و ما کمتر مطلع می‌شدیم. در این مدت پیگیر اخبار مربوط به صدور احکام اعدام‌ سیاسی نیز بوده‌ایم که بسیار نگران‌کننده است.

حالا برای پایان دادن به مجازات غیر‌انسانی اعدام و در اعتراض به اجرای آن، در زندان با هم همدل شده‌ایم، با همفکرانمان در دیگر زندان‌های کشور همراهیم و به خشونت‌پرهیز‌ترین شکل ممکن ایستادگی می‌کنیم.

#اعدام قتل حکومتی و مجازاتی غیرقابل بازگشت است که نه تنها در کاهش میزان وقوع جرم تاثیری نداشته، بلکه خود مصداقی از خشونت است و به افزایش کمیت و کیفیت جرم منجر شده است.

@harasswatch

2 months, 3 weeks ago

فرازهایی از زندگی سخنان امام سجاد(ع) - برگرفته از کتاب «زندگانی علی بن الحسین(ع)»

2 months, 3 weeks ago

🔸 یه خونه‌ی سالمندپسند

فرشاد شاه‌کرمی

پادکست الکسیر، به مسائل پزشکی ،با رویکردی اجتماعی نگاه می کند.
مجموعه اپیزودهای ابتدایی این پادکست به مسائل مرتبط با سالمندان می‌پردازد. در قسمت پنجم پادکست، به ویژگی‌های خانه‌های مناسب برای سکونتِ سالمندان پرداخته شده و اینکه چطور می‌توانیم تغییراتی را در خانه‌هایمان ایجاد کنیم که کیفیت زندگی سالمندان افزایش یابد و احتمال آسیب دیدن‌شان در خانه کم‌تر شود.

▫️ منبع

#بهداشت_و_تندرستی
#مهم

5 months, 1 week ago
" نظر در حقیقت، [...] دشوار …

" نظر در حقیقت، [...] دشوار [...] است. [...] شاید علّتِ دشواریِ کنونی نه در خود امور، بلکه در ما باشد. زیرا حالِ عقل در نفسِ ما، در برابر چیزهایی که در طبیعت از همه آشکارترند، مانند چشمانِ خفاش در برابرِ روشناییِ روز است."

ارسطو - متافیزیک، کتاب آلفای کوچک، فصل یکم

" پدر، اینان را ببخش؛ چرا که نمی‌دانند چه می‌کنند!"

انجیل لوقا ۲۳:۳۴

« آنچه به طور کلی آشناست، از آنجا که آشناست، شناخته نیست»

هگل - پیشگفتار پدیدارشناسی روح

«آن‌ها چنین می‌کنند، بی آن‌که بدانند [ چه می‌کنند]»

مارکس - سرمایه

«آنچه از حیث اونتیکی نزدیک‌ترین است و آشنا، از حیث اونتولوژیکی دورترین است و ناشناخته ... »

هایدگر - هستی و زمان

آن جنبه‌هایی از چیزها که برای ما مهمترین جنبه‌ها هستند در نتیجه‌ی سادگی و عادی بودنشان پنهان مانده‌اند ( نمی‌توان متوجه‌اش شد - چون همیشه پیش چشم است.)

ویتگنشتاین - پژوهش‌ها‌ی فلسفی

https://t.me/altaqribMWH

5 months, 2 weeks ago
با حقیقت
5 months, 2 weeks ago
با حقیقت
5 months, 2 weeks ago
با حقیقت
5 months, 2 weeks ago
با حقیقت
5 months, 2 weeks ago
مطالب مرتبط با این مناسبت را …

مطالب مرتبط با این مناسبت را در این آدرس ببینید:
rtlo.ir/9883

? هفته‌ی کتاب در کلاس درس (چند فعالیت کلاسی به مناسبت هفته‌ی کتاب و کتاب‌خوانی)
? سفر به هزارتوی کتاب (نکات و فعالیت‌هایی برای تشویق کودکان به کتاب‌خوانی برای معلمان)
? شیر کتابخانه (یک طرح درس)
? راهبردهای تدریس خواندن (چگونه خواندن را بیاموزیم؟)
? هنر دقیق‌خواندن (معرفی کتاب همراه با نمونه‌ای از مطالب)
? کتابخانه، قلب تپنده‌ی مدرسه (نکاتی در زمینه‌ی اهداف و برنامه‌های کتابخانه‌ی مدرسه)
? چگونه کتاب بخوانیم؟ (معرفی به همراه خلاصه‌ی مختصری از مطالب کتاب)
? طلوع در کتابخانه (تجربیات مؤسسه‌ی طلوع در کتابخانه و تشویق به مطالعه)

5 months, 2 weeks ago
ناصر حسینی مهر: قرارداد همه‌ی کتاب‌هایم …

ناصر حسینی مهر: قرارداد همه‌ی کتاب‌هایم را فسخ کردم

ناصر حسینی مهر (متولد ۱۳۳۶) نمایشنامه نویس، مترجم، پژوهشگر و از کارگردان‌های مطرح تئاتر ایران است. او دانش آموخته هنرکده آناهیتا در تهران و ‏مدرسه عالی هنر پاریس است و کتاب‌های ترجمه‌شده‌اش ‏به عنوان متن درسی دانشجویان معرفی شده است.

در شرایط فعلی هیچ شوق و انگیزه‌ای برای انتشار دوباره این کتاب‌ها و همچنین آثاری را که به تازگی ترجمه یا تألیف کرده‌ام، ندارم. شاید بهتر باشد فعلاً در کشوهای میزم محبوس باشند و خاک بخورند، شاید هم روزی در آینده بیاید که اوضاع نشر یک طرفه نباشد و رابطه مؤلف با ‏ناشر سمت و سویی عادلانه و قانون‌مند به خود بگیرد.‌

تصمیم من در فسخ این کتاب‌ها به دو دلیل بوده: نخست ممیزی ناروایی که در سال‌های گذشته بر کتاب‌های من تحمیل شد ‏و ناشران نتوانستند از محتوای کتاب در مقابل ممیزی‌های غیرعلمی دفاع کنند.

دلیل دوم به ناشران باز می‌گردد و سوءاستفاده‌های آنها. در سال‌های اخیر شاهد بوده و هستیم که حق بهره‌برداری از عوائد کتاب بیشتر در ‏کفه ترازوی ناشران بوده است. در همکاری با ناشران اغلب با سوءاستفاده ‏مواجه بوده‌ام؛ به ویژه در دست بردن خودسرانه متن. یعنی با تغییر، حذف و اضافات واژگان یا عبارت‌های کتاب دخالت می‌کردند و همچنان می‌کنند. یا ‏سوءاستفاده برخی از ناشران در چاپ شمارگان کتاب‌ها هم واقعاً حیرت آور است و هم مبهم.
یا این روزها شاهد چسباندن لیبل قیمت‌های جدید روی کتاب‌ها هستیم که بدون مشورت با مؤلف انجام می‌شود و به هیچ عنوان قانونمند نیست و ‏رواج شدیدی هم پیدا کرده.‏ بی دلیل نیست که در این روزگار حس ‏اعتماد و رابطه عمیق بین پدیدآورنده کتاب و ناشر به وجود نمی‌آید. در این یکی دو سال اخیر برخی از ناشران به بهانه گرانی کاغذ به هر ‏کار غیر قانونی دست زده‌اند و می‌زنند.

برخی از دوستان به من ‏پیشنهاد می‌کنند که برای حل مشکلات به «اتحادیه ناشران و کتابفروشان» ‏و «هیئت حل اختلاف»ی که در آنجا مستقر است، رجوع کنم، اما پرسش من آنجاست که وقتی اعضای ‏این «هیئت» همه از ناشران هستند چطور می‌توان انتظار داشت آنان مدافع حقوق پدیدآورندگان کتاب باشند و نه مدافع حقوق خودشان. در دنیای وارونه ای زندگی می‌کنیم. واقعاً یک نویسنده یا مترجم وقتی «کانون» یا «خانه» ای صنفی ندارد برای طرح شکایت‌های خود باید به کجا رجوع کند تا احقاق حق شود؟ باید به کدام ارگان قانونی پناه ببرد؟

به گمانم دلیل همه این کاستی‌ها چیزی نیست جز اینکه در حوزه ‏مالکیت معنوی پدیدآورندگان آثار، قوانین مشخص و روشنی وضع نشده و قوه ‏قضاییه هنوز در یافتن راهکاری مناسب درمانده است، در نتیجه شعبه‌های قضائی کارآمدی در این ‏بخش فعال نیست و صدای ما هم به گوش شنوایی نخواهد رسید.‏

دود این همه نابسامانی در وهله نخست به چشم ‏قشر کتابخوان جامعه رفته و در درازمدت به زیان فرهنگ، هنر و اندیشه ورزی ما تمام می‌شود. در این زیان‌آوری تردیدی نکنیم، چرا که تجربه تاریخی این را ‏ثابت کرده است.

چرا واسطه‌ها در این میان منافع کلان ببرند و نویسنده یا مترجم برای نگارش یک عبارت از چشم و جانش بگذارد؟ به همین دلیل ترجیح دادم که قرارداد انتشار همه کتاب‌هایم فسخ شود و اگر لازم ‏شد آنها را از طریقی دیگر و یا به صورت رایگان در اختیار مخاطبان بویژه دانشجویان ‏بگذارم. حال که من دارم رایگان کار می‌کنم، حداقل مخاطبان هم رایگان ‏بهره ببرند!

فضای تئاتر کشور ما از نظر احترام به حقوق مؤلف ‏وخیم‌تر از حوزه نشر کتاب است. بسیار اتفاق می‌افتد که در اجرای ‏نمایشنامه‌ها و متونی که به صحنه می‌رود، نه تنها حقوق مادی پدیدآورنده را نادیده می‌گیرند بلکه با کمی دستکاری در متن و یا تغییر در نام نمایشنامه حقوق معنوی نویسنده را هم پایمال می‌کنند و یک اثر دروغین به مخاطب تحویل می‌دهند.

مشروح مصاحبه:
mehrnews.com/xP4TG

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 3 weeks ago