?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
⚡️لیبرالیسم فرهنگی و فروپاشی سنگرهای هویت ملی و دینی ✔️احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم🔻 🔹[یک] شواهد نشان میدهد، در سایه بیعملی مسؤولان و سکوت خواص و نخبگان جامعه (اعم از روحانیان و دانشگاهیان)، «لیبرالیسم فرهنگی» در جمهوری اسلامی، با سرعتی باورنکردنی در…
⚡️لیبرالیسم فرهنگی و فروپاشی سنگرهای هویت ملی و دینی
✔️احمدحسین شریفی رئیس دانشگاه قم🔻
🔹[یک] شواهد نشان میدهد، در سایه بیعملی مسؤولان و سکوت خواص و نخبگان جامعه (اعم از روحانیان و دانشگاهیان)، «لیبرالیسم فرهنگی» در جمهوری اسلامی، با سرعتی باورنکردنی در حال درنوردیدن همه ارزشهای اسلامی ایرانی است. بسیاری از لایههای مرزهای عفت و حیا و غیرت اجتماعی و سیاسی و دینی در حال فروریختن است.
🔹[دو] سکوت و سکون عالمان دینی و رجال و رجالههای سیاسی هم به اسلامستیزان و لیبرالیستهای فرهنگی فهمانده است که جمهوری اسلامی اراده و برنامهای برای ترویج و نهادینهسازی ارزشهای اسلامی ندارد! فراموش نکردهایم که سال گذشته برخی از مسؤولان انتظامی کشور با قدرت و اقتدار سخن از دوربینهای ثبت بیحجابی به میان میآورند و اشراف همه جانبه بر رفتارهای هنجارشکنان و ...؛ اما امسال میبینیم که بیعفتان و بیحجابان، به صورت لخت مادرزاد و کاملاً برهنه بر روی ماشین پلیس سوار میشوند و همه فرهنگ کشور و اقتدار پلیس و و نظم و انضباط اجتماعی را به سخره میگیرند، و هیچ کس هیچ کاری نمیتواند انجام دهد! و نهایتاً یک سخن کلیشهای گفته میشود یا خواهد شد که آن دختر مشکل روحی و روانی داشته است!
🔹[سه] به هر حال، باید دانست که لیبرالیسم فرهنگی، زیربنا و زیرساخت لیبرالیسم اقتصادی و لیبرالیسم سیاسی و لیبرالیسم دینی است. روند لیبرال شدن جامعه اسلامی ایرانی ما در همه لایههای لیبرالیسم با سرعت در حال پیشروی است. خدا رحمت کند امام خمینی(ره) که خطر لیبرالها و لیبرالیسم را برای انقلاب اسلامی بدترین خطر میدانست و با بصیرت بینظیر خود میدید که لیبرالها چگونه با زیرکی تمام تلاش دارند در ارکان مختلف کشور نفوذ کنند و همچون موریانه پایههای فکری و فرهنگی نظام را از درون تهی کنند و میفرمود: «صریحاً اعلام میکنم: تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها بیفتد»
شش نکته درباره آزادی، دموکراسی و استبداد
جایی که دموکراسی نیست، آزادی هم نیست؛ چرا که، بزرگترین نیروی نابودکننده آزادی انسانها، حکومتها هستند؛ و اگر حق برکناری حاکمان را مردمي کسب نکرده باشند، بنده هستند و نه شهروند. بندگان ممکن است در ناز و نعمتی که ارباب فراهم کرده، خوش زیست کنند، اما آنها آزاد نیستند.
آزادی، با حق متفاوتبودن تعریف میشود. اگر کسی مدعی اعطای آزادی به ملتی باشد، اما حق آنها را برای متفاوتبودن به رسمیت نشناسد، قاعدتا این بدان معناست، آنچه داده شده، آزادی نیست، بلکه اجازه برای زیستن مطابق میل و خواست ارباب است. پیروی کردن از امیال ارباب، هر چه نامیده شود، اما نمیتوان آن را آزادی دانست.
تاسیس نظم سیاسی و اداره فرآیندهای حکومتی بر مبنای رای مردم، نه امری بیربط با آزادی شهروندان، بلکه نقطه اوج تحقق آن است. لیبرالیسم سیاسی در تاریخ خود دو مرحله حیاتی دارد: گام اول، رهایش تودهها از بندگی ارباب، و گام دو، تابعیت احکام حاکمان از اراده شهروندان. تنها با رهایی از بندگی و کسب حق برکناری همه مقامات سیاسی است، که رعیت به شهروند تبدیل میشود.
گرچه لیبرالیسم بر تقدم فرد و آزادی از سلطه دیگران تاکید دارد، اما انسان محکوم به زیستن با دیگران است. زیستن مدنی با دیگران، یعنی داشتن روابط اجتماعی با آنها بر بنیاد قانون. اما، چگونه میتوان آزاد بود و در عین حال، مجبور به رعایت قانون در مناسبات میانفردی گشت. پدیدار شدن ایده دموکراسی، پاسخی به همین معضل است.
از منظری روسویی، شهروندان از طریق مشارکت در فرآیندهای دموکراتیک، در عین پیوستن به اجتماع، به خلق اراده عمومی مشترکي یاری میرسانند که در عین عمومی بودن، اراده خود ایشان است. فقط با تولید نظم سیاسی از طریق فرآیندهای دموکراتیک است که هم میتوان در زندگی خصوصی و هم زندگی عمومی تابع اراده خود بود.
در جوامع استبدادی، حکمرانی و قانونگذاری بر مبنای صدور حکم فرمانرواست؛ پیروی از حکم فرمانروایان، نافی آزادی شهروندان در زندگی خصوصی و عمومی است. هیچ انسان آزادی نمیتواند از اراده خصوصی یک شخص یا گروهی از اشخاص پیروی کند و در عین حال خود را آزاد بنامد.
فرآیندهای دموکراتیک، گشوده و مبتنی بر تجربه سیاسی یک ملت، بتدریج ساختهشده و غنا مییابند. ممکناست در فرآیند قانونگذاری دموکراتیک، قوانین بد تصویب شود، اما مگر در نظامهای استبدادی همه قوانین خوب هستند. تجربه بشری نشان داده که در نظامهای دموکراتیک، قانون جایگاه شایستهتری دارد. چرا که اساسا حکومتهای استبدادی، در تعارض با اصل حاکمیت قانون شکل میگیرند. چگونه ممکن است سرشت حکومتی ذاتا در تضاد با حاکمیت قانون باشد، و در عین حال بتواند قانون خوب تصویب کند.
حتی در جوامع با دموکراسی دیرپا، قانونگذاری هم مبتنی بر آزمون و خطاست. فقط به مجادلات مربوط به قانون سقط جنین یا بیمه سلامت در آمریکا نگاه کنید. در هیچ کشور متمدنی چیزی به عنوان قانون گذاری ایستا، و از بالا وجود ندارد، که فقط یکبار قانونی تصویب و برای همیشه معتبر باشد.
حفاظت از آزادی فردی، بدون وجود دموکراسی و مهار قدرت سیاسی تقریبا ناممکن است. گرچه، در جهان عینی بعضی رژیمهای اقتدارگرا با نوعی آزادیهای اجتماعی و اقتصادی وجود دارند، اما چنین ٱزادیهایی شدیدا تابع اراده خیر حاکمان است، در نتیجه متزلزل و ناپایدار. علاوه بر آن، ناتوان از تامین خیریست که لیبرالها از طریق ترویج ایده آزادی در جستجوی آن هستند: ساخت شهروند خودمختار که از توان مقاومت در برابر اراده دیگران بویژه حاکمان برخوردار باشد.
مهدی کاظمی زمهریر، 10 بهمن 1403.
نشست برگزار شده در خانه اندیشمندان علوم انسانی به مناسبت سالگرد فوت مرحوم دکتر فیرحی، حاوی مباحث ارزشمندی بود که در فهم روندهای فکری موجود در جامعه ایران راهگشاست. بویژه اینکه در این نشست مقایسه هایی میان پروژه فکری ایشان و جواد طباطبایی صورت گرفت.
بنظرم. پروژه های دکتر فیرحی و دکتر جواد طباطبایی که اواخر عمر در گفتگو با هم پیش می رفت، سرشتی محافظه کارانه دارند. دکتر معینی در همین جلسه به ابعاد محافظه کارانه افکار مرحوم فیرحی اشاره دارد. دکتر طباطبایی نیز با تاکید بر بازگشت به نظم تاریخی موجود در فرهنگ ایرانی در کتاب ملت، دولت و حکومت قانون، همین رویکرد را آشکار می نماید.
این محافظه کاری تبعات چندی دارد: از یکسو، ناتوان از گفتگو با روشنفکران و طبقات مدرن است؛ هر دو متفکر سعی دارند، با پیوند دادن اکنون با گذشته مانع از تحولات ریشه ای در جامعه ایران گردند. ثانیا، هر دو به نحوی بازسازی تفکراتی هستند که با برآمدن حکومت رضا شاه در ایران پدیدار شدند: ناسیونالیسم گذشته گرا و اسلام سیاسی. هر دو متفکر سعی دارند روایتی منزه از این دو رویکرد ارائه کنند.
از این رو می توان این جمع بندی را ارائه کرد، که این دو پروژه فکری واجد دو خصلت هستند: از یک سو، شکل مضبوط و پیرایش شده دو جدال فکری اساسی هستند که در صد سال گذشته در جامعه ایران ظاهر شد و از سوی دیگر، هر دو پروژه، "پروژه های شکست" برای خلق مسیر آینده ایرانند.
آینده ایران نه از مسیر انتخاب یکی از این دو پروژه، بلکه با فراتر رفتن و ساختن روایت جدیدی آشکار خواهد شد که محسنات هر دو پروژه را در خود دارد ولیکن نوع نگرش به ایران بطور اساسی متفاوت از نظرگاه های هر دو استاد درگذشته است.
?پوشهی شنیداری نشست علمی «نقد و بررسی آراء و اندیشهی سیاسی دکتر داود فیرحی»
سخنرانان:
دکتر جهانگیر معینی علمداری
دکتر مهدی فدایی مهربانی
دکتر احمد بستانی
دکتر محسن برهانی
دبیر نشست:
دکتر علی آردم
دور اول سخنرانی
04:35 دکتر محسن برهانی
22:36 دکتر احمد بستانی
42:03 دکتر مهدی فدایی مهربانی
01:03:45 دکتر جهانگیر معینی علمداری
دور دوم سخنرانی 01:21:59
دور سوم سخنرانی 02:13:55
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳، خانه اندیشمندان علوم انسانی
دکتر کاشی در این سخنرانی به خوبی توضیح می دهد که جامعه ایران از کثرت نیروها تشکیل شده و هرگونه روایتی از نظم که میدان سیاست را به گروه های معدودی محدود کند، در برقراری سازش سیاسی و اجتماعی شکست خواهد خورد.
بنظرم، نظریه های سیاسی مطرح در حوزه عمومی دچار دو عارضه هستند: مرکزگرا هستند یا پیرامون محور؛ حکومت محور هستند یا جامعه محور. نظریه ای که بتواند خواست حفظ یکپارچگی را با کثرت سازش دهد و الزامات حکومت گری را با خواست آزادی، خواهد توانست زمینه تاسیس/اصلاح نظم سیاسی را در ایران با موفقیت هدایت کند. شاخص راهنمای ما در این مسیر، تلاش برای اینهمانی میان مرزهای جامعه سیاسی با مرزهای جغرافیایی ایران است.
@kazemizamharir
?فایل صوتی
رویای نوصفوی گرایی
محمد جواد کاشی
( استاد اندیشه سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی)
?اخیرا حمله به موجودی به نام «چپ» سکه روز برخی مطبوعات رسمی کشور شده است. همنوایی تکراری آنها با برخی فعالان حوزه های سیاست، اقتصاد، بازار، تجارت و حتی دین نه جدید است نه بدیع. جریان اقتصادی راست افراطی، مطابق عادت چند ده ساله اش به جای پاسخگویی درباره نتایج حاکمیت مطلقش بر اقتصاد کشور در همۀ سطوح و دولت ها در ۳۵ سال گذشته و در برخی سطوح در دهۀ قبل از آن، حمله به موجودی ناموجود در ساختار قدرت به اسم «چپ» را ادامه داده است. مؤتلفین فکری این جریان در شاخه هایی متعارض در داخل و خارج از این حمله حمایت کرده اند.
?"بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی" گفتگوهایی را با پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی درباره نسبت آرای جریان چپ، تفکرات چپ مذهبی و علی شریعتی با بیلان چهل و چند سالۀ سیاست و اقتصاد مستقر انجام داده است تا روایتی دموکراتیک تر از دیروزی که یک دست و تک پارچه تعریف می شود، ممکن گردد.
#نئولیبرالیزم
#چپ
#نئو_شریعتی
#ناسیونالیزم_صفوی
.
*? @sokhanranihaa
? @Shariati_SCF
? #کانالسخنرانیها
?***
امروز قصد دارم چند سخنرانی که اخیرا شنیده ام، و بنظرم حاوی نکات مفیدی بودند، خدمتتان معرفی کنم.
سخنرانی دکتر کاشی اولین مورد است. چند فایل صوتی هم درباره افکار مرحوم دکتر فیرحی اخیرا شنیده ام، که حاوی نکات روشنگر و خوبی درباره وضع تفکر در جامعه کنونی ایران است، که بتدریج با اندکی توضیحات در اینجا بازنشر خواهم کرد.
ناامیدی، شر بدتر از جنگ!
ناامیدی، بدترین شر، حتی بدتر از جنگ است؛ و مهم ترین وظیفه نخبگان جامعه خلق تصویری از واقعیت و آینده است که شهروندان را به کنش بیشتر تشویق کنند.
جامعه #ایران، هم سویه های ناامید کننده دارد، و هم امید بخش. طبقه حاکمی که دچار چنان نابخردیست که از پذیرش واقعیت های گریز ناپذیر امتناع می ورزد، و شهروندان را از جوان تا پیر به حیرت فرو می برد. و در عین حال، این شکاف عیان و غیرقابل انحلال، خبر از وجود جامعه ای می دهد که چنان گسترده و عمیق دچار تحول گشته که حکومتیان اگر هم بخواهند، ناتوان از همراهی با آن هستند.
تحول یک جامعه شاید آغازگاه داشته باشد اما پایان ندارد. در لحظه ای که گمان می کنید به نقطه آرمانی رسیده اید، تحولات فکری و مادی می توانند چنان ذهن شما را دگرگون کنند که وضع آرمانی، در لحظه تحقق تنها کلبه ای فرسوده بنظر رسد.
بنابراین، در لحظه ای که ناامید به سراغ شما می آید، اندکی به گذشته نظر کنید؛ مسیر طی شده را ببینید؛ حتما شما را به سر شوق خواهد آورد که با وجود همه سرکوب ها و موانع، مردم ایران چگونه محدودیت ها را شکسته اند. خود را به جمع بسپارید و بدانید که مبارزه سیاسی و خواست تحولات اجتماعی، کنشی جمعی و پایان ناپذیر است. و هیچگاه لحظه ای فرانخواهد رسید که جامعه به ایستگاه سکون رسد، که چنین ایستگاهی اگر هم وجود داشته باشد نه آرمانشهر بلکه مکان مرگ جامعه است.
مهدی کاظمی زمهریر، 24 آبان 1403.
زیست مدرن ایران
جامعه ایران، نه در آستانه زیست مدرن خود، بلکه در درون آن غوطهور است. چند صباحی هست که «هرآنچه سخت و استوار» بود، «دود شده و به هوا رفته است». نهادهای سنتی همه در حاشیه زندگی قرار گرفتهاند و مهمترین نهاد سیاسی نمایندگی کننده آن در حوزه عمومی، ولایت فقیه، تداومش نه متکی بر سنت و باورهای مومنان، بلکه برآمده از موازنه قوائی است که با بهره گیری از "تفرقه افکنی"، "محروم سازی" و "سرکوب" فراهم میشود.
ایران امروز، هویتی نیرو محور دارد؛ شبکه متنوعی از نیروها که در جدال و ائتلاف با هم، هر لحظه صورتی را پدیدار می کنند. صورتی که موقت و بیثبات است؛ آنچه ثابت و استوار است، خود جامعه به مثابه کل است و هر صورتی تنها بطور موقت میتواند تصویری از آن باشد.
در چنین ایرانی نه نهاد سلطنت قابل استقرار است و نه نهاد ولایت قابل دوام. در افقش تنها جمهوری نمایان است که منبع اصلی ساخت ارزشها و هنجارهای عمومیست. اجتماعی که در کشاکش نیروهای مختلف، هنجارهای دیرپا را بیاعتبار می کند و هنجارهای نو را تاسیس می نماید. ما نه در آستانه تاسیس جامعه مدرن بلکه در درون آن هستیم.
مهدی کاظمی زمهریر، 19 تیر ۱۴۰۳.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago