عرفان و تصوف

Description
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 1 week ago

3 months, 2 weeks ago

ترجمه باب جهاد با نفس وسائل الشیعه شیخ حر عاملی. از غنی ترین منابع عرفان اهل بیتی.

5 months, 3 weeks ago

سید علی همدانی (۷۱۴-۷۸۶ق) در رساله المودة فی القربی، بابی را به روایات مدح صدیقه طاهره سلام الله علیها اختصاص می دهد «المودة الحادیة عشر، فی فضائل فاطمه علیها السلام بنت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم» از جمله این روایات چنین است:

عبدالله بن عباس روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «هنگامی که خداوند آدم و حوا علیهما السلام را آفرید، آن دو در بهشت به یکدیگر افتخار می‌کردند و می‌گفتند: خداوند هیچ مخلوقی زیباتر از ما نیافریده است. در همین حال بودند که ناگهان تصویر دختری را دیدند که نوری شعشعانی داشت و روشنایی‌اش چشمان را خیره می‌کرد. بر سر او تاجی بود و در گوش‌هایش گوشواره‌هایی آویزان. آن‌ها پرسیدند: این تاج بر سر او چیست؟ پاسخ داده شد: این، شوهر او علی بن ابی‌طالب است. پرسیدند: این گوشواره‌ها چیست؟ پاسخ داده شد: این‌ها حسن و حسین فرزندان او هستند. و این امر در علم پنهان من دو هزار سال پیش از آنکه تو را بیافرینم، وجود داشت.»

عن عبدالله بن عباس قال قال رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم لما خلق الله آدم و حوا علیهما السلام کانا یفتخران فی الجنة فقالا ما خلق الله خلقا احسن منا فبینما هما کذلک اذ رای صورة جاریة لها نور شعشعانی یکاد ضوئه یطفی الابصار علی راسها تاج و فی اذنیها قرطان قالا و ما هذا التاج علی راسها قال: هذا بعلها علی بن ابی طالب. قالا و ما هذا القرطان قال: الحسن و الحسین ابناها وجود ذلک فی غامض علمی قبل ان اخلقک بالفی عام.
(همدانی، المودة فی القربی، 1329.)
مشابه این روایت و البته با تفصیل بیشتر و عبارات دقیق تر، در منابع شیعه در کتاب شریف كشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج‏1، ص: 456 آمده است.

20 جمادی الثانی 1446

6 months, 2 weeks ago

عرفان یعنی معرفت معرفت=آگاهی آگاهی انسان نسبت به اشیاء از طرق مختلفی حاصل می شود. گاهی اوقات از طریق شنیدن یا خواندن و گاهی از طریق تعقل نسبت به موضوعات؛ اما سطح ژرف تری از آگاهی وجود دارد که در جان و نهاد انسان محقق می شود و قابل بیان و انتقال نمی باشد.…

6 months, 2 weeks ago

کتاب تحف العقول ابن شعبه حرانی .
یکی از منابع غنی و پربار در عرفان و معنویت ثقلین.

6 months, 3 weeks ago

کانال اطلاع‌رسانی «مدرسه تصوف‌پژوهی»

کانال «مدرسه تصوف‌پژوهی» با هدف ارائه اطلاعات جامع درباره فعالیت‌ها و برنامه‌های این مجموعه راه‌اندازی شده است. این بستر ارتباطی فرصتی برای معرفی رویکردها و اهداف مدرسه فراهم می‌آورد و مخاطبان را با فعالیت‌های گوناگون آن آشنا می‌سازد.

رسالت و اهداف مدرسه تصوف‌پژوهی

مدرسه تصوف‌پژوهی رسالتی علمی و پژوهشی را دنبال می‌کند که در آن، تحلیل و بررسی اندیشه‌های بنیادین تصوف با هدف ارزیابی ارتباط آنها با آموزه‌ها و معارف اهل بیت علیهم‌السلام در دستور کار قرار دارد.

این مدرسه، نهادی کاملاً مستقل است و هیچ‌گونه وابستگی فکری، ساختاری یا اعتقادی به نهادها، مکاتب یا جریان‌های مختلف ندارد. روش آن پژوهشی و رویکرد آن مبتنی بر آزاداندیشی و بهره‌گیری از تنوع دیدگاه‌هاست. مدرسه تصوف‌پژوهی با گشودن فضای تضارب آرا، بستر مناسبی برای ارائه و نقد نظرات صاحب‌نظران حوزه عرفان و تصوف فراهم می‌کند.

در این راستا، با دعوت از جامعه علمی و نخبگان حوزوی و دانشگاهی، تلاش می‌شود نقاط اشتراک و افتراق میان تصوف و تشیع به‌طور دقیق و عمیق تبیین و تحلیل گردد.

برنامه‌ها و فعالیت‌ها
مدرسه تصوف‌پژوهی به‌طور مستمر اقدام به برگزاری برنامه‌های متنوعی می‌کند که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1.دوره‌های دانش‌افزایی: ارائه مباحث تخصصی با محوریت تصوف و عرفان.
2.مدارس فصلی: برگزاری کارگاه‌ها و نشست‌های علمی در بازه‌های زمانی مشخص.
3.دوره‌های آموزشی: طراحی برنامه‌های آموزشی متناسب با نیازهای علمی مخاطبان.
4.کرسی های آزاد اندیشی: برگزاری کرسی های آزاداندیشی درباره مسائل مورد بحث.

این برنامه‌ها به‌صورت دوره‌ای و در هر فصل برگزار می‌شود و محتوای آنها بر اساس نظرسنجی و همفکری اعضای محترم کانال تنظیم خواهد شد. مشارکت فعال مخاطبان در تعیین موضوعات و کیفیت برگزاری این دوره‌ها، یکی از اصول راهبردی مدرسه تصوف‌پژوهی به شمار می‌رود.

این کانال، پل ارتباطی میان مدرسه و علاقه‌مندان به پژوهش‌های تصوف و عرفان اسلامی است و به‌عنوان فضایی پویا، امکان تعامل و تبادل علمی را برای مخاطبان خود فراهم می‌سازد.
@madresetasavof

7 months, 4 weeks ago

عرفان یعنی معرفت
معرفت=آگاهی

آگاهی انسان نسبت به اشیاء از طرق مختلفی حاصل می شود. گاهی اوقات از طریق شنیدن یا خواندن و گاهی از طریق تعقل نسبت به موضوعات؛
اما سطح ژرف تری از آگاهی وجود دارد که در جان و نهاد انسان محقق می شود و قابل بیان و انتقال نمی باشد. این آگاهی، محدود به لسان نیست بلکه در سطوح عمیق و درونی انسان نهادینه شده است به طوری که به اعمال و افعال او جهت می بخشد.

معمولا مباحث روان شناختی را از دایره معرفت شناسی خارج می کنند حال آنکه مطابق روایات اهل بیت علیهم السلام، احساسات و احوالات درونی انسان نیز سطحی از آگاهی است و ارزش بسیاری دارد. (در کمتر مکتب و مذهبی است که همچون تشیع امامیه، این اندازه برای احوالات درونی انسان ارزش قائل شده باشد به طوری که یک تالم درونی و احساس و تقلب باطنی نسبت به سید الشهدا علیه السلام را سبب محو شدن تمام گناهان می داند یا ...)
عشقی که مادر به فرزند دارد، یا گرایشی که انسان به زیبایی ها دارد، سطوحی از آگاهی است. آگاهی صرفا به معنای معلومات قابل انتقال یا گزارش نیست.
محور عرفان شیعه بحث آگاهی و معرفت است اما باید به این نکته مهم عنایت داشت که معرفت را صرفا به علوم معهود مثل فقه و کلام و غیره محدود نکنیم. سطحی از آگاهی بشری است که درجات عالی آن در حوزه احساسات و عواطف بشری تعریف می شود. (احساس نیاز، مهربانی، تسلیم بودن، در برابر حق، احساس تعلق، عشق و شوق، یقین و ...)
اینکه در روایات گفته اند ایمان درجاتی دارد و بالاترین درجه ایمان، رضا، یا محبت یا شوق است؛ اشاره به همین مسئله دارد.

راه رسیدن به این آگاهی چیست؟ تقوا در پرتو معرفت به امام. تقوا به معنای خداترسی نیست. تقوا، قوه و ملکه ای در نفس است که انسان را در مدار فرامین و اراده خداوند قرار می دهد.
تقوای وقتی ارزش دارد که بر محور معرفت به امام باشد.

در اینجا مسیر عرفان شیعه از تصوف جدا شود؛ صوفیان این آگاهی را در غیب بینی و سلوک آفاقی تعریف می کنند اما در عرفان شیعه، نگاهی انفسی غلبه دارد و آگاهی را غیب بینی نمی دانند لذا مسیر ریاضت و ذکر و فکر را هم برای آن توصیه نمی کند.
متعلق این آگاهی چیست؟ و تفاوت آن با مکاشفه صوفیه چیست؟ در ادامه بیشتر خواهیم گفت.
#عرفان_شیعه

9 months ago

متقین و زاهدین، بهترین غذاها را خورده و بهترین مسکن ها را دارند
تفاوت زهد عیسوی با زهد علوی

در خطبه موسوم به همام، اصطلاحات و تعابیری وجود دارد (مانند: أَجْسَادُهُمْ نَحِيفَةٌ وَ حَاجَتُهُمْ خَفِيفَة) که برخی را به این گمان سوق داده است که تقوی و زهد، به معنای ترک دنیا و نعمت های دنیوی است. حال آنکه با نگاه به مجموع روایات اهل بیت علیهم السلام درباره مفهوم زهد درخواهیم یافت که زهد، یک حالت انفسی و ویژگی درونی است و بیشتر به نیت و انگیزه و خُلق انسان باز می گردد. به این معنا که انسان به مرحله ای رسیده باشد که نسبت به دنیا و مافیها، تعلق خاطر و دلبستگی نداشته باشد و در تمام امور، متوجه اراده پروردگار متعال و دستورات الهی باشد. این مضمون، هیچ تنافی با بهره بردن از دنیا ندارد و با توجه به اینکه در روایات متعدد، از رهبانیت و ترک دنیا نهی صورت گرفته است، می توان گفت ترک دنیا نوعی مخالفت با دستور خداست و با خود مفهوم تقوی و زهد هم منافات دارد! لذا تارکین دنیا را نتوان زاهد و متقی نامید.

در نامه امیرالمومنین علی علیه السلام به محمد بن ابی بکر پیرامون «متقین» توضیحاتی بیشتری نسبت به استفاده از بهره های دنیوی ذکر شده است که می تواند در تفسیر کلمات مبهم خطبه همام کارساز باشد.

ایشان می فرمایند:
«بدانيد اى بندگان خدا که متقین هم از دنياى زودگذر بهره گرفتند و هم از سراى آخرت، با اهل دنيا در دنيايشان شرکت جستند در حالى که با اهل دنيا در آخرت (تاريک) آنها شرکت نکردند. آنها در دنيا بهترين مسکن را برگزيدند و بهترين خوراک ها را تناول کردند و همان لذتى را که متنعمان از دنيا بردند، نصيبشان شد و آنچه را جباران مستکبر از آن بهره گرفتند، بهره آنان گشت، سپس آنها متقین از اين جهان با زاد و توشه کافى و با تجارتى پرسود، به سوى سفر آخرت رفتند. از لذت زهد در دنيا بهره مند شدند و يقين کردند که در آخرت همسايگان خدايند، در سرايى که هرچه تقاضا کنند اجابت مى شود و هيچ گونه لذتى از آنها دريغ نخواهد شد.»

متن عربی:
وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ، فَشَارَكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ، وَ لَمْ [يُشَارِكْهُمْ أَهْلُ] يُشَارِكُوا أَهْلَ الدُّنْيَا فِي آخِرَتِهِمْ؛ سَكَنُوا الدُّنْيَا بِأَفْضَلِ مَا سُكِنَتْ وَ أَكَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُكِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْيَا بِمَا حَظِيَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَكَبِّرُونَ؛ ثُمَّ انْقَلَبُوا عَنْهَا بِالزَّادِ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَتْجَرِ الرَّابِحِ، أَصَابُوا لَذَّةَ زُهْدِ الدُّنْيَا فِي دُنْيَاهُمْ وَ تَيَقَّنُوا أَنَّهُمْ جِيرَانُ اللَّهِ غَداً فِي آخِرَتِهِمْ، لَا تُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ وَ لَا [يَنْقُفُ] يَنْقُصُ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنْ لَذَّةٍ.

منبع: سید رضی، نهج البلاغة صبحی صالح، نامه ها، ص383
زهد و تقوی در #عرفان_شیعه

10 months, 1 week ago

فلسفه خلقت در عرفان شیعی

بحث از فلسفه خلقت و سوال از چرایی آفرینش انسان همواره از چالش برانگیزترین مسائل و سوالات بشر بوده و هست.

در قرآن کریم به تناسب ظرفیت ادراک و فهم مخاطبین پاسخ های متعددی به این سوال داده شده که این پاسخ ها همه در راستا و طول همدیگر بوده و از سطح تا ژرفا را شامل می شود.

مثلا در ایه شریفه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ» ابتداءً به بحث عبودیت و خداپرستی اشاره شده یا در برخی آیات مسئله امتحان را مطرح کردند «وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضَ فِى سِتَّةِ أَیَّامٍ وَ کَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَآءِ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً»
یا در شریفه دیگر تجلی رحمت الهی و رحمانیت حق تعالی سبب این خلقت دانسته شده است «إِلاَّ مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ»

اما شاید ژرف ترین پاسخ به این سوال را باید در همان اصل محوری عرفان و معنویت شیعی، یعنی «ظهور ولایت الله» جستجو کرد.

در سوره بقره آمده است ملائکه با اطلاع از خلقت انسان، به خداوند فرمودند ما تسبیح تو میگوییم وتقدیست میکنیم پس چه نیاز به خلقت بشر؟ «نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ»

اما حق تعالی فرمود «انی جاعل فی الارض خلیفه»
من جانشینی میخواهم که بتواند بر اسماء و صفت من آگاهی پیدا کند «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ أَنْبِئُوني‏ بِأَسْماءِ هؤُلاءِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين‏»

فلسفه خلقت، ظهور و تجلی خلافت عظمی الهی بر زمین و ظهور اسما کونی حق است و تنها وجود انسان است که میتواند جامع ضدین شده و با جمع بین عقل و شهوت، ظرفیت صعود و ترقی به درجه خلیفه اللهی را داشته باشد.
(لِلَّـهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنی‌ فَادْعُوهُ بِها ...نحن والله الاسماء الحسني)

خلیفه الله کسی است که عالم به اسما و صفات حق شده و در نهایت مرتبه معرفت الله است

البته توجه شود که تمام این تعابیر و مفاهیم را باید در پارادایم کلام تشیع امامیه و بینونت محض خدا و خلق و ... فهمید. همچنین چونان که صوفیه گمان کردند نوع انسان، خلیفه الله نیست بلکه انبیا و اوصیا و بعد از رسول اکرم تنها ۱۲ نور پاک اهل بیت مصداق این مقام اند
و افضل این خلفا، وجود مقدس رسول ختمی مرتب است.
همچنین مقصود از تجلی و ظهور اسماء حق، فعل و مخلوق الهي است نه اینکه چنانکه صوفیه گمان کردند ذات الهی تجلی کرده باشد.

پس ظهور خلافت الهی، گوهر و جوهره جنس انسانیت را به رحمت و فیض حق تعالی شکل داد و مسیر وصول به آن نیز منحصرا عبودیت و بندگی بوده و محک سنجش عیار بندگی، آن اختبار و امتحان و ابتلا است.

انسان و انسانیت مدیون وجود مقدس رسول خدا و اهل بیت اویند و هرکس تمنای قرب به حق و لقا الله دارد باید به ریسمان خلیفه الله زمان یعنی حجت بن الحسن عج چنگ زند.(إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ... الامانة هی ولایة امیرالمومنین علی ع)
#عرفان_شیعه

10 months, 3 weeks ago

#کوتاه_نوشت

مومن به کسی گویند که به غیب و نادیدنی ها ایمان راسخ قلبی دارد (الذین یومنون بالغیب). به تعبیری، متعلق ایمان، مغیبات است و اکبر مغیبات، حق تعالی است.
به هر اندازه که غیب تبدیل به شهود شود، و نادیدنی ها، به دیده آید، از ارزش و منزلت ایمان هم کاسته می شود. لذا ایمانِ عارفی که اهل مکاشفه و دیدن مغیبات است در نازل ترین مرتبه است. مطابق آیات شریفه، آن بندگانی که بدون رویت معجزه، به پیامبران ایمان آوردند، از معرفت و منزلت والاتری برخوردارند.

خداوند در قرآن کریم، شدیدترین عذاب خود را برای کسانی می داند که غیب را شهود کردند و معجزات را دیدند، اما مجددا لغزیدند و گرفتار کفر شدند. قال الله سبحانه و تعالی:

قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَكُونُ لَنا عيداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آيَةً مِنْكَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقين‏.
قالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيْكُمْ فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمين‏.
المائدة : 114 و 115:

#عرفان_شیعه

11 months, 1 week ago

مسئله مرگ و مرگ اندیشی

(مرگ، پلی برای رسیدن به تمام آمال و آروزها)

اگر روزی عزمِ جمع آوری دستورات اهل بیت علیهم السلام در حوزه سیر و سلوک عرفانی را داشته باشم، مقوله مرگ اندیشی را در صدر این مجموعه دستورات قرار می دهم. عالمان پیشین ما در کتب حدیثی بابی را تحت عنوان «ذکر الموت» گشوده و کلمات گهربار اهل بیت علیهم السلام را در آن مسئله نقل کردند. به هر اندازه که بیشتر به یاد مرگ باشیم، دین ورزی ما عمق بیشتری پیدا می کند.

مرگ اندیشی و دوامِ ذکر و یاد مرگ از ارکان معنویت در مذهب تشیع امامیه و آموزه ای عملی و کاربردی برای تضمین تداوم حرکت در مسیر عرفان راستین اسلامی است. در نگاه شیعه، مرگ، به معنای نابودی و اضمحلال و فناء نیست بلکه مرگ برای مومنان، صرفا تغییر لباس و کالبد است. روح از کالبد مادی خارج شده و به کالبد مثالی منتقل می شود.
مرگ، یک گذرگاه و پُلی است که او را از جهنم دنیا و زندان طاقت فرسای مادیت، به بهشت عقبی و آزادی روحانی نزدیک می کند. مرگ، سراسر سرور و فرح و مسرت و خرسندی است. مرگ البته چیزهایی از انسان می گیرد، مثل کالبد مادی مان، مال و خانه و اهل و عیال مان و هزاران چیز دیگر؛ اما هیچکدام از اینها، در قبال چیزهایی که به ما می دهد، پشیزی ارزش ندارد و آن عبارت است از رویت الله. باری مرگ «لقاء الله» را نصیب انسان می کند.

به هر اندازه که در چیستی مرگ به خطا رویم، هراس و وحشت ما از آن بیشتر خواهد بود. ما مرگ را «فناء» می دانیم حال آنکه ماجرا دقیقا برعکس است، و آن «بقاء» است. مرگ برای انسان خوفناک است، چون آن را با عدم و «نابودی» یکسان می داند؛ حال آنکه مرگ، «بودن حقیقی» را به ما باز می گرداند پس شیرین ترین و لذت بخش ترین موهبت الهی به مومن است.

روایتی از صاحب این ایام سید الشهدا علیه السلام تقدیم می کنم باشد که نصب العین قرار دهیم:

«چون (در روز عاشورا) كار بر حسين بن على علیهما السلام سخت شد، كسانى كه با او بودند به چهره اش نگاه كردند، ديدند حالِ او بر خلاف ديگران می باشد، چه آنان به تدريج كه كار سخت می شد رنگ هاشان تغيير مى‏ كرد و بند پاشان به لرزه مى‏افتاد و ترس دلهاشان را فرا مى‏گرفت، و حسين علیه السلام و برخى از اصحاب خاص او، چهره ‏هایشان درخشان بود و اندام ها آرام و جانها مطمئن. اين بود كه بعضى به بعضى ديگر مى‏گفتند: نگاه كنيد كه چگونه به مرگ اعتنايى ندارد! آنگاه حسين علیه السلام گفت:

اى فرزندان پدران بزرگوار! شكيبا باشيد، كه مرگ جز پلى نيست كه شما را از سختى و ناراحتى به بهشت های گسترده و نعمتهاى پايان‏ ناپذير مى‏ رساند. كداميك از شما است كه آرزوى انتقال يافتن از زندانى به كاخى نداشته باشد؟ و مرگ براى دشمنان شما انتقال يافتن از كاخ است به زندان.

متن عربی:
«ما المَوتُ إلّا قَنطَرَةٌ تَعبُرُ بِکم عَنِ البُؤسِ وَالضَّرّاءِ إلَی الجِنانِ الواسِعَةِ وَالنَّعیمِ الدّائِمَةِ؛ فَأَیکم یکرَهُ أن ینتَقِلَ مِن سِجنٍ إلی قَصرٍ؟! وما هُوَ لِأَعدائِکم إلّا کمَن ینتَقِلُ مِن قَصرٍ إلی سِجنٍ وعَذابٍ...»
منبع: صدوق،معاني الأخبار، النص، ص: 289

9محرم الحرام 1446.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 1 week ago