?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago
فضائل معاوية بن أبي سفيان - رضي الله عنه - في السنة النبوية، جمعاً ودراسة
┄┅━? @moa_veh ?━┅┄
? من خُطَب أميرالمؤمنين معاوية رضي الله عنه على منبر دمشق
وَقَالَ هِشَامُ بْنُ عَمَّارٍ خَطِيبُ دِمَشْقَ: حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ وَاقَدٍ، ثَنَا يُونُسُ بْنُ حَلْبَسٍ قَالَ سَمِعْتُ مُعَاوِيَةَ عَلَى مِنْبَرِ دِمَشْقَ يَوْمَ جُمُعَةٍ يَقُولُ:
أَيُّهَا النَّاسُ اعْقِلُوا قَوْلِي، فَلَنْ تَجِدُوا أَعْلَمَ بِأُمُورِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ مِنِّي، أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ وصفوفكم في الصلاة، أَوْ لَيُخَالِفَنَّ اللَّهُ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ، خُذُوا عَلَى أيدي سفهائكم أو ليسلطن الله عليكم عدوكم فَلْيَسُومُنَّكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ. تَصَدَّقُوا وَلَا يَقُولُنَّ الرَّجُلُ إِنِّي مقلٌ، فَإِنَّ صَدَقَةَ الْمُقِلِّ أَفْضَلُ مِنْ صدقة الغني، إياكم وقذف المحصنات، وأن يقول الرجل: سمعت وبلغني، فَلَوْ قَذَفَ أَحَدُكُمُ امْرَأَةً عَلَى عَهْدِ نُوحٍ لَسُئِلَ عَنْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
?البداية والنهاية ت التركي ١١/٤٣٧ — ابن كثير (ت ٧٧٤)
┄┅━? @moa_veh ?━┅┄
?**امر به معروف و نهی از منکر نزد حاکم
٧٣٨٢ - أَخْبَرَنَا أَبُو يَعْلَى قَالَ: وَجَدْتُ فِي كِتَابِي، عَنْ سُوَيْدٍ - وَلَمْ أَرَ عَلَيْهِ عَلَامَةَ السَّمَاعِ، وَعَلَيْهِ (صَحَّ) فَشَكَكْتُ فِيهِ، وَأَكْبَرُ ظَنِّي أَنِّي سَمِعْتُهُ مِنْهُ - عَنْ ضِمَامِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ الْمَعَافِرِيِّ، عَنْ أَبِي قَبِيلٍ قَالَ: خَطَبَنَا مُعَاوِيَةُ فِي يَوْمِ جُمُعَةٍ فَقَالَ: إِنَّمَا الْمَالُ مَالُنَا وَالْفَيْءُ فَيْئُنَا، مَنْ شِئْنَا أَعْطَيْنَا، وَمَنْ شِئْنَا مَنَعْنَا، فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِ أَحَدٌ، فَلَمَّا كَانَتِ الْجُمُعَةُ الثَّانِيَةُ، قَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ، فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِ أَحَدٌ، فَلَمَّا كَانَتِ الْجُمُعَةُ الثَّالِثَةُ، قَالَ مِثْلَ مَقَالَتِهِ، فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِمَّنْ شَهِدَ الْمَسْجِدَ فَقَالَ: كَلَّا، بَلِ الْمَالُ مَالُنَا وَالْفَيْءُ فَيْئُنَا، مَنْ حَالَ بَيْنَنَا وَبَيْنَهُ حَاكَمْنَاهُ بِأَسْيَافِنَا، فَلَمَّا صَلَّى أَمَرَ بِالرَّجُلِ، فَأُدْخِلَ عَلَيْهِ، فَأَجْلَسَهُ مَعَهُ عَلَى السَّرِيرِ، ثُمَّ أَذِنَ لِلنَّاسِ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ، إِنِّي تَكَلَّمْتُ فِي أَوَّلِ جُمُعَةٍ فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيَّ أَحَدٌ، وَفِي الثَّانِيَةِ فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيَّ أَحَدٌ، فَلَمَّا كَانَتِ الثَّالِثَةُ أَحْيَانِي هَذَا أَحْيَاهُ اللَّهُ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ يَقُولُ: «سَيَأْتِي قَوْمٌ يَتَكَلَّمُونَ، فَلَا يُرَدُّ عَلَيْهِمْ، يَتَقَاحَمُونَ فِي النَّارِ تَقَاحُمَ الْقِرَدَةِ»، فَخَشِيتُ أَنْ يَجْعَلَنِيَ اللَّهُ مِنْهُمْ، فَلَمَّا رَدَّ هَذَا عَلَيَّ أَحْيَانِي، أَحْيَاهُ اللَّهُ، وَرَجَوْتُ أَنْ لَا يَجْعَلَنِيَ اللَّهُ مِنْهُمْابو قبیل (رحمه الله) روایت می کند که معاویه بن ابی سفیان (رضی الله عنهما) روز جمعه بر بالای منبر رفت و در هنگامهی خطبهاش فرمود: همانا مال، مال ماست و فیء (غنائم)، فیء ما میباشد؛ به هرکسی بخواهیم میبخشیم و از هرکسی بخواهیم منع میکنیم.
هیچکسی [از نمازگزاران] به او ایراد نگرفت، جمعه دوم که آمد مثل آن را فرمود و کسی آن را رد نکرد. جمعه سوم که آمد مانند آن سخن اولی را فرمود و مردی از میان حاضرین در مسجد بلند شد و رو به معاویه کرد و گفت: هرگز چنین نیست، مال، مالِ ما است و فیء، فیء ما میباشد. هرکسی میان ما و آن (اموال و فیءها) جدایی افکند (ممانعت ایجاد کند) با شمشیرهایمان او را به حکم خدا محاکمه میکنیم.
معاویه از بالای منبر پایین آمد و به نزد آن مرد رفت و او را همراه خودش به داخل [دارالحکومه] برد، مردم [که این صحنه را دیدند] گفتند: این مرد دیگر هلاک شد، بعد از آن مردم وارد شدند و آن مرد را دیدند همراه معاویه بر تخت حکومتی نشسته است. معاویه به مردم فرمود: همانا این مرد مرا زنده کرد، خداوند او را زنده گرداند، شنیدم رسول الله (صلی الله علیه و سلم) فرمودند: «سيكون أئمة من بعدي يقولون ولا يرد عليهم يتقاحمون في النار كما تتقاحم القردة؛ بعد از من امامانی خواهند آمد که سخنانی میگویند [لیکن] کسی مقابله نمیکند، آنان همانند میمون در آتش جهنم انداخته میشوند**.» و من اولین جمعه سخن [خلافی] گفتم و هیچکس بر من ایراد نگرفت، ترسیدم که در صف آن حاکمان باشم سپس در جمعه دوم آن سخن را تکرار کردم و کسی به من ایرادی نگرفت و پیش خودم گفتم قطعاً از این گروه هستم سپس در جمعه سوم آن سخن را تکرار کردم و این مرد جوابم را داد و مرا زنده کرد، خداوند او را زنده کند.
?مسند أبي يعلى - ت حسين أسد ١٣/٣٧٣ — أبو يعلى الموصلي (ت ٣٠٧)
┄┅━? @moa_veh ?━┅┄
?**انتقاد پذیری حاکمان
• [٢١٧٩٤] أخبرنا عَبْدُ الرَّزَّاقِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَعْمَرٌ، عَنِ الزُّهْرِيِّ، عَنْ حُمَيْدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ: حَدَّثَنِي الْمِسْوَرُ بْنُ مَخْرَمَةَ أَنَّهُ وَفَدَ عَلَى مُعَاوِيَةَ، قَالَ: فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَيْهِ - حَسِبْتُ أَنَّهُ قَالَ: سَلَّمْتُ عَلَيْهِ - ثُمَّ قَالَ: مَا فَعَلَ طَعْنُكَ عَلَى الْأَئِمَّةِ يَا مِسْوَرُ؟ قَالَ: قُلْتُ: ارْفُضْنَا مِنْ هَذَا، وَأَحْسِنْ فِيمَا قَدِمْنَا لَه، قَالَ: لَتُكَلِّمَنَّ بِذَاتِ نَفْسِكَ، قَالَ: فَلَمْ أَدَعْ شَيْئًا أَعِيبُهُ بِهِ إِلَّا أَخْبَرتُهُ بِهِ، قَالَ: لَا بَرَاءَ مِنَ الذُّنُوبِ، فَهَلْ لَكَ ذُنُوبٌ تَخَافُ أَنْ تُهْلِكَكَ إِنْ لَمْ يَغْفِرْهَا اللَّهُ لَكَ؟ قَالَ: قُلْتُ: نَعَمْ، قَالَ: فَمَا يَجْعَلُكَ أَحَقَّ بِأَنْ تَرْجُوَ الْمَغْفِرَةَ مِنِّي؟ فَوَاللَّهِ لَمَا أَلِي مِنَ الْإِصلَاحِ بَيْنَ النَّاسِ، وَإِقَامَةِ الْحُدُودِ، وَالْجِهَادِ فِي سَبِيلِ اللهِ، وَالْأُمُورِ الْعِظَامِ الَّتِي نُحْصِيهَا وَالَّتِي لَا نُحْصِيهَا أَكْثَرُ مِمَّا تَلِي، وإِنِّي لَعَلَى دِينٍ يَقْبَلُ اللهُ فِيهِ الْحَسَنَاتِ، وَيَعْفُو فِيهِ عَنِ السَّيِّئَاتِ، وَاللهِ مَعَ ذَلِكَ مَا كُنْتُ لِأُخَيَّرَ بَيْنَ اللهِ وَغَيْرِهِ، إِلَّا اخْتَرْتُ اللهَ عَلَى مَا سِوَاه، قَالَ: فَفَكَّرْتُ حِينَ قَالَ لِي مَا قَالَ، فَوَجَدْتُهُ قَدْ خَصَمَنِي، فَكَانَ إِذَا ذَكَرَهُ بَعْدَ ذَلِكَ دَعَا لَهُ بِخَيْرٍ.
[إسناده صحيح✓]مِسْوَر بن مَخْرَمَه (رضی الله عنه) میگوید: زمانی که به نزد معاویه (رضی الله عنه) رفتم بر او سلام کردم.
سپس معاویه (رضی الله عنه) فرمود: ای مِسْوَر، شما از حاکمان انتقاد میکنید، علتش چیست؟
گفتم: این حرفها را حالا بگذارید کنار و برای کاری که آمده ام در مورد آن با ما خوشرفتاری کنید!
معاویه (رضی الله عنه) فرمود: خیر، شما هر [انتقاد یا] چیزی که در دل دارید با من بگویید. (هرچه میخواهد دل تنگت بگو!)
[راوی گوید:] مِسْوَر بن مَخْرَمَه (رضی الله عنه) گفت: من تمام معایبی را که به او نسبت می دادم همه را در حضورش بر شمردم یکی هم باقی نگذاشتم، معاویه (رضی الله عنه) همه را یک به یک گوش داد.
آنگاه معاویه (رضی الله عنه) فرمود: هیچ کس از گناه مبری نیست، اما شما آیا در خود چنین گناهانی احساس نمیکنید که اگر خداوند متعال آنها را نبخشد شما را هلاک میکند؟
گفتم: چرا؟! من گناهانی دارم که واقعاً اگر خداوند نبخشد هلاک خواهم شد.
معاویه (رضی الله عنه) فرمود: پس شما با چه دلیل (و مجوزی) خودتان را بیشتر از من مستحق آمرزش و مغفرت میدانید؟ به خدا سوگند، خدمات من از قبیل اصلاح ملّت و برقراری حدود شرعی و کیفر مجرمین و جهاد در راه خدا، بیشتر از معایبی هستند که شما نام بردید و من پیروی دینی هستم که در آن خداوند متعال نیکیها را میپذیرد و بدیها را میبخشاید، ضمناً سوگند به خدا [اگر] هر زمانی به من اختیار داده شود که از بین [ایمان به] الله و غیر او یکی را برگزینم، من فقط خدا را بر میگزینم**!
مِسْوَر (رضی الله عنه) گفت: چون در سخنانش دقت و تفکّر کردم دیدم که حقیقتاً مرا از نظر دلایل مغلوب کرده است، بعد از آن هرگاه اسم او را بر زبان میآوردم برایش دعای خیر مینمودم.
?المصنف - عبد الرزاق - ط التأصيل الثانية ١٠/٣٦٦ — عبد الرزاق الصنعاني (ت ٢١١)
┄┅━? @moa_veh ?━┅┄
*▫️ العنوان:
أمير المؤمنين معاوية بن أبي سفيان مناقبه وخلافته
▪️ المؤلف: #سعد_بن_شايم_الحضيري_العنزي *▫️ الناشر: #مدار_الوطن_للنشر#معرفی_کتاب ┄┅━? @moa_veh ?━┅┄**
*?*القول المفيد في إثبات عدالة معاوية و براءة يزيد
✍? یاسر عطار#معرفی_کتاب ┄┅━? @moa_veh ?━┅┄**
*? کتاب : جامع الآثار القولية والفعلية الصحيحة لأمير المؤمنين معاوية بن أبي سفيان رضي الله عنهما*
✍️کاتب : عاطف بن عبد الوهاب حماد
⭕️ (أكثر من ثلاث مائة وخمسين أثراً صحيحاً عن سيرة آخر صحابي تولى خلافة المسلمين رضي الله عنه)
┄┅━? @moa_veh ?━┅┄
?ماجرای استلحاق زیاد!
?زیاد شخصی باهوش و شایسته بود و همچنین یکی از فرمانداران حضرت علی بود همچنانکه حافظ ابن حجر در مورد او گفته:
كان من الدهاة الخطباء الفصحاء،... ، ثم صار مع علي، فاستعمله على فارس.
◾️زیاد از باهوش ها و خطیب ها و فصیح ها بود.. سپس همراه علی شد و حضرت علی (رضی الله عنه) او را بر سرزمین فارس گمارد.¹
?مادر زیاد که سمیه نام داشت، در دوران جاهلیت یعنی قبل از اسلام زندگی میکرد _هنوز حلال و حرامی از جانب شریعت نیامده بود_ کنیز بود و با مردان بوسیله نکاح های جاهلی، همبستر میشد برای همین وقتی زیاد را به دنیا آورد برای مردم معلوم نبود حاصل نکاح کدام مرد با سمیه است! از این رو زیاد را زیاد بن ابیه یا زیاد بن سمیه خطاب میکردند
?ابوسفیان که او هم زمان جاهلیت (یعنی پیش از آمدن دین اسلام) را درک کرده بود میگفت که من در آن زمان با سمیه (مادر زیاد)، نکاح کرده ام و لهذا او از نطفهٔ من است. البته این را فقط در جمع های خصوصی میگفت و همه از این راز خبر نداشتند.
طبیعتاً این حالت برای زیاد بسیار درد آور بود زیرا از سوی برخی از مردم مورد استهزاء قرار میگرفت و میگفتند تو معلوم نیست پدرت کیست² و این زیاد را آزرده میکرد و زیاد حق خودش میدانست که به دنبال پدرش برود و معلوم شود پدرش کیست.
?سالها بعد وقتی معاوية رضی الله عنه به خلافت رسید زیاد نزد او آمد و ماجرا را برایش تعریف کرد و گفت که عده ای هستند شهادت میدهند که ابوسفیان ابراز داشته زیاد فرزند من و از نطفهٔ من است. بیشتر از ده نفر از صحابه و بزرگان آمدند و شهادت دادند که ما شنیده ایم ابوسفیان در جاهلیت گفته زیاد از پسر من است.
حافظ ابن حجر رحمه الله تعالی اسامی برخی از شهود را ذکر میکند
?... ، و زيد بن نفيل الأزديّ، و شعبة بن العلقم المازنيّ، و رجل من بني عمرو بن شيبان، و رجل من بني المصطلق، و شهدوا كلهم على أبي سفيان أنّ زيادا ابنه، إلا المنذر فيشهد أنه سمع عليا يقول: أشهد أنّ أبا سفيان قال ذلك
?همه اینها شهادت دادند که ابوسفیان گفته زیاد پسر او است مگر منذر که گفت من از علی شنیدم که میگفت ابوسفیان چنین گفته. ³
?برای حضرت معاوية هم امری دشوار بود که چنین شخصی را برادر خود و جزو خاندان اشرافی بداند زیرا طبیعتا از سوی دشمنان سیاسی اش مورد عیب جویی قرار میگرفت وعلیه او تبلیغات بدی میکردند.
✋?ولی حضرت معاوية وقتی مدارک و مستندات زیاد را دید، فهمید که حق با او است و از سرزنش سرزنش کنندگان نترسید و حق او را ادا کرد و در ملاء عام اعلام کرد که زیاد فرزند ابوسفیان است.
◾️آنگونه که پیش بینی میشد شد! رقبای سیاسی این موضوع را برجسته کردند و خواستند که از این موضوع طعنی بسازند به این جهت تبلیغات کردند که معاوية کاری خلاف شرع انجام داده! زیرا کسی را به پدرش منسوب کرده که پدر او نبوده! و این تبلیغات به قدری زیاد بود که حتی برخی از صحابه و بزرگان را هم تحت تاثیر قرار داد حتی ابوبکره برادر زیاد هم از این تبلیغات در امان نماند و با برادرش قهر کرد.
☝️?ولی حضرت معاوية باتوجه به مدارک و شهادت بزرگان آن حکم را صادر کرده بود. حضرت معاوية با دلی مالامال از اندوه به مخالفان خود گفت:
واللَّه لقد علمت العرب أني كنت من أعزها فِي الجاهلية، وما زادني الإسلام إلا عزًا، وأني لم أتكثر بزياد من قلة، ولم أتعزز به من ذلة، ولكني عرفت حقًا فوضعته موضعه، فَقَالَ: يا أمير المؤمنين نرجع إلى ما يحبه زياد
قسم به الله عرب میداند که من در جاهلیت عزیز ترین مردم بودم و با آمدن اسلام عزت من بیشتر شد ومن از کمبود قوم و عشیره نیست که زیاد را برادر خود قرار داده ام و ذلیل هم نیستم تا بخواهم با آمدن زیاد عزیز شوم تنها دلیلی که من را به این کار وا داشت این بود که دیدم حق با زیاد است و من این حق را در جای خودش قرار دادم، آنگاه آن شخص مخالف گفت ای امیر المومنین برمیگردیم به آنچه که زیاد دوست دارد.⁴
?این مسئله مخالفین زیادی را برای خود درست کرد برخی از مخالفین پافشاری میکردند بر اینکه اصلا ابوسفیان با سمیه نزدیکی نکرده ! ولی وقتی خود ابوسفیان اعلام کرده دیگر شهادت اینها جایگاهی نخواهد داشت.
? علیٰ ای حال حضرت معاوية رضی الله عنه با توجه به شواهد و مدارک و در نظر گرفتن حکم شرعی و عدم منافات این عمل با حدیث شریف دست به این کار زده و هدفش خیر بوده اگر اجتهادش درست بوده باشد دو اجر دارد و اگر اشتباه باشد یک اجر. آنچه حایز اهمیت است این است که تهمت هایی که مخالفین به او میزنند بی اساس است.
-----------------------------------------
¹ الإصابة ج ۲ ص ۵۲۸
² عقد الفرید ج ۱ ص ۵۱
³ الإصابة ج ۲ ص ۵۲۸
⁴انساب الاشراف ج ۵ ص۲۲۴
┄┅━? @moa_veh ?━┅┄
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 2 weeks ago