?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
🔸از قضا که این یکی دو هفته شما درگیر فوت دومین رهبر انجمن #حجتیه بودید و خلق الله مشغول صفحات این و اون که ببینند کی بابت تسلیت گفته فصل دوم سریال #سرزمین_مادری هم داره از شبکه آی فیلم مجددا پخش میشه. حالا ربطش به انجمن چیه؟
🔸ربطش اینه که رهی رفته شده شاگرد حاج محسن بزار تو بازار که خیلی هم مذهبی هست و اینا و از قضا به خاطر دست پاکی و چشم پاک بودن رهی علیرغم همسطح نبودن خانواده اونو داماد خودش می کنه. اما راه این دو تا از وقتی جدا میشه که رهی وارد جریان مبارزه میشه و حاج محسن معتقده که کار آقا روحالله تندوری است و هدر دادن خون مسلمین. ایضا هم که نباید با تنها پادشاه شیعه جهان درافتاد و اونو تضعیف کرد.
🔸گره اونجایی کورتر میشه که بعد ماجرای پانزده خرداد رهی عملا راهش رو از خانواده همسرش جدا میکنه و رسماً با جریان انقلاب و امام خمینی همراهی میکنه. نتیجهاش هم میشه لو رفتن خودش و رفقاش به ساواک توسط پسرهای حاج محسن.
🔸قسمت آخر فصل دوم وقتی رهی از زندان آزاد شده که همسرش به اجبار خانواده درخواست طلاق می کنه و فرزند توراهیاش هم سقط میشه. حالا رهی رفته سراغ حاج محسن تازه اون بخش مقدس وجودش را بجنبونه. همون بخشی که خیلی دنبال شرعیات بوده اما پای مبارزه نداره. برای انقلاب سفید شاه شیرینی پخش می کنه اما مبارزان انقلابی را به ساواک معرفی میکند.
🔸همین پرداخت ساده در قالب ملودرام یکی از پیچیدهترین جریانهای معاصر را جلوی چشم مخاطب راحتالحلقوم کرده و تازه میفهمه که امام وقتی اسم حجتیه را آنطور با عتاب و خطاب میآورد منظورش چیست.
🔸حالا آن زمان که خط و خطوط مشخص بود بعد انقلاب که مثلا همه یکرنگ شدند این جریان هم رفت قاطی همه انقلابیها و مذهبی ها و شدند مسئول و وکیل این ملت. خیلی هاشون هم که بازاری بودند رفتن کمک خط فکری شأن و مدرسه و دانشگاه تأسیس کردند.
پس تعجب نکنید این تسلیت ها و ابراز محبت ها چطور ایجاد شده است. همین پنج دقیقه آخر فصل دوم سریال را یک بار دیگر ببینید و با الان مقایسه کنید
@bi_hayaho
🔰 #گزارش | جلوههای خودباوریِ امیدوارانه - ۲
🔸 «امید بادکوبه هزاوهای» وقت اذان رفت طبقه پایین و بیسروصدا و بدون آنکه سوژه عکاسان خبری پرکار نمایشگاه شود، نماز مغربش را خواند. به قیافهاش نمیآمد، همچنان که اصلا بهش نمیخورد با دوستانش در #مرکز_رشد دانشگاه شهید بهشتی، دستگاه آنالیزور مواد و عناصر بسازد؛ دستگاهی که همه چیزش ایرانی است و تنها ۹ کشور در جهان توان ساختش را دارند. توضیحاتی که داد، همه را شگفتزده کرد اما شماره همراهش مرا متعجبتر کرد، وقتی شمارهاش خط یک ۹۱۲ نبود.
🔹 مثل یکی از بچههای تیم سازنده ماهواره «هدهد» که میگفت شاگرد میلاد عرفانپور، شاعر جوان شیرازی بوده است. حالا یا درس ادبیات عمومی دانشگاه را میگفت یا در شعر و ادبیات. #هدهد همراه با «کوثر»، آبان همین امسال پرتاب شد و همین حالا که شما دارید این متن را میخوانید، شاید از بالای سرتان در فضا بگذرد. هدهد هر ۱۲ دقیقه به زمین پیام میفرستد و شما در محل شرکت سازندهاش، جایی حوالی میدان هروی میتوانی پیامهای ارسالی ساکنان #کره_زمین را دریافت کنی.
🔸 جوان سبزهروی ارائهکننده فعالیت هدهد میگفت همین دیروز یک آمریکایی یک پیام فرستاده به هدهد که هدهد برساندش به دوستش، جایی غیر از #آمریکا. در تمام ساعاتی که همان جوان یعنی «مصطفی عقیلی» داشت کار هدهد را برای ما توضیح میداد، دکتر حسن سالاریه، رئیس #سازمان_فضایی_ایران که عضو هیات علمی دانشگاه شریف است، مثل یک دانشجوی ترم اولی به حرفهای مصطفی گوش میداد و لبخند میزد.
🔹 مثل دیگر عضو هیات علمی دانشگاه شریف، دکتر حسین اسدی که با ۸۰ استاد #نخبه آمده بود پای ساخت سکوی ملی #هوش_مصنوعی که میتواند باتهای شخصیسازی شده به کاربران ارائه کند و از تجزیه و تحلیل برگه آزمایش به شما بدهد تا پیشبینی میزان کارایی یک زمین #کشاورزی بر اساس دادههایی که از نوع محصول و آب و هوا به آن ارائه میکنی. آنقدر محصول و دستاورد و اختراع و اکتشاف و فعالیت علمی در همین ۳۰-۲۰ تا غرفه ارائه شده بود که وقت کم آوردیم برای شنیدن. عمر آدمی محدود است، فرصت و منابع هم، بویژه برای مملکتی که از همان روزهای پس از انقلابش #تحریم بوده است اما استعداد و ایده آنقدر جوشان و متنوع و متعدد است که تو فکر میکنی همیشه فرصت داری.
🔸 ریموند کورزویل، دانشمند آمریکایی مدعی است میتوان بر مرگ غلبه کرد. حتماً ممکن نیست اما بر برادر مرگ یعنی #ناامیدی میتوان غلبه کرد، اگر فناوری به زندگی تزریق شود و البته اگر چشم و احساس ما روشن شود به روز و روزگاری که هیچ محدودیتی برای اجرای همه محصولات نمایشگاه ارائه شده در حسینیه امام خمینی(ره) #بیت_رهبری نباشد. کورزویل کارش را با یک قرارداد با ارتش آمریکا آغاز کرد برای ساخت پانسمانی که جراحتهای #سربازان_آمریکایی را در لشکرکشیهای متجاوزانه به کشورهای مختلف زودتر درمان کند؛ چیزی که حالا با نام «آمی کر» در ایران و به دست #دانشمندان_ایرانی پژوهشگاه رویان ساخته میشود، با استفاده از بافتهای جنینی. خدا کند بیماری «نگاه به بیرون» هم درمان شود و بیش از ورزشکاران و رسانهایها و سیاسیون، مدیران بدانند «کلید حل مشکلات اقتصادی لزوما در لوزان، وین، ژنو و نیویورک نیست».
🔰 #گزارش | جلوههای خودباوریِ امیدوارانه - ۱
✏️ نویسنده: «محمد رستمپور»
📝 روایتی از حضور مسؤولان، اقتصاددانان، ورزشکاران و فعالان فرهنگی در نمایشگاه «پیشگامان پیشرفت» در بیت رهبری
🔸 ناهید کیانی سومینبارش بود میآمد حسینیه امام خمینی(ره)، آرین سلیمی هم همینطور و هادی ساعی نمیدانم چندمینبار. تعداد حضور سیاسیون که از شمارش خارج است. ۷ سری آدم از #ورزشکار و فعال رسانهای و چهره سیاسی و دانشآموز و صداوسیمایی و مدیران مملکت را دعوت کرده بودند به همان نمایشگاهی که سهشنبه هفته قبل رهبر انقلاب از آن بازدید کرده بودند تا بایستند به گوش دادن به سخنان مدیرعامل #فولاد هرمزگان که داشت انتقال و شیرینسازی ۳ هزار مکعب آب دریای عمان به اصفهان به صورت روزانه را توضیح میداد. یا آن یکی مدیر یک شرکت خصوصی که پرتابگر سیار پهپاد ساخته بود، از صفر.
🔹 ممکن است اینها را که بگویی، باز یک عده بگویند ایران فقط در زمینه نظامی یا نفتی #پیشرفت داشته است، هرچند همان را هم که بپذیرند، باز هم خوب است اما خب! هواپیما که سوار میشوند، چرا با تحریم کل صنعت هوانوردی ایران باز هم «ایکائو» (سازمان بینالمللی هواپیمایی) رفت و آمد و حملونقل هوایی ایران را تایید میکند؟ چون شرکتی مثل «ویستا دوربین» هست که تمام قطعات هواپیما را بازسازی میکند؛ بهتر از روز اول و ارزانتر از شرکتهای بزرگ تعمیر و تجهیز هوایی در آلمان. اینها البته در نظر بعضی شعار است. چون #باور_ایرانی ضربه خورده و لطمه دیده است.
🔸 همان ساعتی که ما داشتیم با #چت_جیپیتی کاملا ایرانی کار میکردیم یا چشمهایمان را گذاشته بودیم پشت چشمیهای شبیهساز آموزشی جراحی چشم که کل فرآیند آزمون تخصص چشمپزشکی را الکترونیک کرده بود، قیمت دلار از ۸۴ هزار تومان عبور کرد. ۲ هفته پیش رفتم جلسه مدیران رسانهای با سخنگوی ستاد کل نیروهای مسلح. چند نفری اعتقاد داشتند فروپاشی از درون مثل آنچه در #سوریه اتفاق افتاد، در انتظار ایران است و تا وقتی تحریمیم راه به جایی نمیبریم.
🔹 شاید اگر برنامه ملی رفع ناترازیهای انرژی و عادلانهسازی یارانهها که کار مشترک ۴۰ شرکت #دانشبنیان در حوزه فناوری اطلاعات و چند اقتصاددان است، اجرایی شود و سال آینده قطعی برق خانگی به حداقل برسد، باورشان تغییر کند. تازه اینها مدیران رسانهای کشور بودند که مثلا در معرض تحلیل، نظر و آگاهی از وضعیت علمی کشورند، چه رسد به #مردم عادی که از بسیاری از این اتفاقات و دستاوردها و پیشرفتها خبر ندارند. خبر هم داشته باشند، فراموش میکنند. مثل #ونتیلاتور یا دستگاه تنفس مصنوعی ایرانی که قوم و خویش مبتلا به عوارض کرونای ما رفت زیرش و سالم و سلامت بازگشت به خانه و کاشانهاش.
🔸 ۱۰۰ ونتیلاتور ایرانی سال ۹۷، سال ۹۸ شد ۳ هزار تا و جان بیماران کرونایی در #ایران را نجات داد اما همچنان تحریم، کابوس سیاهی است که عین خوره به ذهن و ذهنیت ما افتاده، حتی اگر دیده باشیم و به شنیدههای آقای یعقوبزاده، مدیرعامل شرکت «پویندگان راه سعادت» هم اعتماد نکنیم که به قول خودش ونتیلاتورها هم مثل باقی ساختههای شرکتش در همه بیمارستانهای کشور هست؛ حتی اگر میبینیم که یک #تعاونی_خانوادگی در ایران مثل خاندان زمانی میتواند ۴ همت سرمایه داشته باشد و از یک آهنگری در شهرری مهاجرت کند به علویجه اصفهان و آنجا و این استان و آن استان کارخانه فولاد بزند و ۴۲ نوع محصول تولید کند... و باز هم فکر میکنیم برویم دلار و طلای آب شده بخریم، سود میکنیم.
◀️انتخابات آمریکا و پایان مرجعیت سیاسی سلبریتیها
سلبریتیها در تجمعهای انتخاباتی و حتی در جلسات مشاوره انتخاباتی و بازاریابی سیاسی، کوشش بسیاری به کار بستند در نقطه مقابل هنجارها و ارزشهای سنتی جامعه آمریکا، گرایشات و تمایلات نسلهای جدید را فراتر از اندازه و قاعده طبیعی آنجا بیندازند، آن هم در شرایطی که به تعبیر «مانوئل کاستلز» جامعهشناس اسپانیایی، در عصر شبکههای اجتماعی، از همه گروهها و افراد جامعه، حتی نهادهای اجتماعی و سازمانهای خدماتی و چهرههای ورزشی و هنری، مرجعیتزدایی شده.
کاستلز در کتاب «ازهمگسیختگی» ـ که به فارسی هم ترجمه شده ـ مهمترین بحران دوران کنونی را از بین رفتن تار و پودهای ارتباطی اعتماد قدرت سیاسی و توده اجتماع میداند. با این نگاه، سلبریتیها هر روز از خواستهای اجتماع بیشتر فاصله میگیرند و در آخرین نمونه هم به آنچه برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا تجویز کردند، نه گفتند.
براساس یک پیمایش مؤسسه نظرسنجی یوگاو (You Gov)، یکسوم آمریکاییها اعتقاد دارند دخالت سلبریتیها در سیاست سبب میشود به حرفه آنها نیز آسیب وارد شود. با این حال توجه به ساختار و گرایشات انتخاباتی مردم آمریکا نیز میتواند نکات و ملاحظات بیشتری ارائه دهد. از جمله آنکه اتکای وزنی رأیآوری دموکراتها در ایالتهای شناور به رأی مسلمانان و جوانترها در انتخابات اخیر آمریکا، آن سنگینی پیشین را نداشت.
متن کامل در:
http://vatanemrooz.ir/newspaper/page/4184/1/295290/0
◀️قوانین جدید کشورها برای حکمرانی مجازی
«آقای زاکربرگ! دستان شما به خون آلوده است. شما محصولاتی عرضه کردهاید که مردم را به کشتن میدهد»؛ این جمله، بخشی از سخنان یک امام جمعه یا فرمانده پایگاه بسیج در ایران نیست، بلکه سخن لیندزی گراهام، یکی از اتفاقاً ضدایرانیترین سناتورهای آمریکاست، در جلسه استماع کنگره ایالات متحده با موضوع تکالیف قانونی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی در حفاظت از حقوق کودکان؛ جایی که آمارها و مستندات حیرتانگیز دیگری هم طرح میشود.
بر اساس گزارش «سایبر تبپلاین»، واحد اینترنت مرکز «نکمِک» یا مرکز ملی کودکان مفقود و مورد آزار ایالات متحده، سوءاستفاده جنسی از کودکان در فضای اینترنت، از ۴۱۵ هزار مورد در سال ۲۰۱۲ به ۳۲ میلیون مورد در سال ۲۰۲۲ رسیده؛ یعنی ۷۷ برابر شده است.
گزارش دیگری میگوید ۳۰ درصد مصرفکنندگان ماده مخدر کشنده فنتانیل، از طریق پلتفرمهای مجازی توانستهاند به این قرصها دست یابند.
به صورت مشخص باید از چهار الگوی مواجهه با پلتفرمهای مجازی سخن گفت؛ در الگوی آمریکایی، اقتصاد سیاسی پلتفرم برجستهتر است و میزان درآمد، تعداد نفرات صاحب شغل، گردش مالی و حجم مالیات پرداختی است که شکل و الگو را میسازد. در الگوی اروپایی، حقوق سیاسی بیشتر مبنا قرار میگیرد و چالشها و مسائلی همچون حقوق شهروندان، میزان آزادیهای ارائه شده در بستر پلتفرم و قواعد و قوانین زیست مبناست.
در الگوی چین و روسیه، بومیگرایی و حفاظت از دادهها و البته پاسخگویی در برابر دولتها محل چالش است و در نهایت، در الگویی که شاید بتوان آن را الگوی چهارم نامید و هند، ترکیه و برزیل در آن برجستگی بیشتری دارند، اصرار بر تعهدات نمایندگان و دفاتر پلتفرمها و نوعی سختگیری با هدف کنترل اجتماعی به چشم میخورد.
فضای مجازی آنقدر مسأله و چالش و ملاحظه دارد که به یک سلسله قوانین نیاز داریم و نه لزوما یک قانون. قانون حکمرانی را شفاف میکند و اتفاقا سرمایه اجتماعی میسازد. قانون جامعه را جامعه میکند و نه تصمیمات محفلی پشت پردهای که هیچ مسؤولیتی برای کسی نمیآورد. قانون بنویسیم.
متن کامل در:
http://vatanemrooz.ir/newspaper/page/4181/1/295169/0
*◀️ المپیک و خبر خوب برای دولت پزشکیان*
جامعه ایرانِ پس از المپیک، همان جامعه ایران پیش از المپیک نیست. یکدستتر، غرورانگیزتر و امیدوارتر شده است. شاید به کلی آنچه در انتخابات کمجان ریاست جمهوری رخ داده، نیز فراموش کرده باشد. اگر انتخابات ریاست جمهوری، پس از المپیک برگزار میشد، چه بسا درصد مشارکت رشد معجزهواری داشت. این اعجاز ورزش است که فراگیرترین «ما»ساز جامعه است.
وحدت ملّی از خاطره، ذهنیت و تجربه جمعی شکل میگیرد و در دورانی که وحدتسازهایی مانند طرفداری از یک خواننده یا گروه موسیقی، آسیبهای ناشی از دوقطبیهای سیاسی و اجتماعی را ترمیم و تعدیل میکند، ورزش هم هویتساز شده و هم ائتلافساز. برای دولتی که قرار است وفاق ملّی را رقم بزند، چه جامعهای بهتر از جامعهای که فراتر از دغدغهمندی برای تیم ملّی کشورش، برای پیروزی ورزشکار کشورش فریاد بزند، دعا کند و از اهتزاز پرچم کشورش به خود ببالد و به استقبال ورزشکار میهنش کیلومترها مسافت طی کند یا ساعتها به انتظار بنشیند.
*◀️بیکارها مشغول کارند!*
بخش دوم
*?خاطرات یک مدیر کل در یک دولت ناتمام (۵)*
⭕️چند باری مهمان وزارتخانهها شدم، از کارشناس و مدیرکل گرفته تا معاون وزیر، در موضوعات مختلف. ضعف استدلالشان را با این گزاره که «خبرگزاری دولت نباید علیه خود دولت کار کنه» میپوشاندند. همان ماه اول، آمده نیامده، یک نماینده مجلس زنگ زده بود به مدیرعامل که گزارش مافیای زعفرانتان دروغ است و خبرنگارتان از اینها پول گرفته. گزارش را برنداشتم و پشت نیرو ایستادم. ماجرا به نماینده مجلس چه ارتباطی داشت. مثل اینکه رسانه، میدانی بود که هر کسی به خودش اجازه میداد در آن دخالت کند.
⭕️لطیف نکویی، معاون اداره پژوهش توصیه میکرد توئیتر را کنار بگذارم و برای خودم دردسر نتراشم. نمیتوانستم. روز پژوهش سال ۱۴۰۱، سید محمد موسیکاظمی، سردبیر یکی از گروههای پژوهش در جلسه روز پژوهش به مدیرعامل گفت «رستمپور خط قرمزهای الکی پژوهش را حذف کرده و همین باعث شده پژوهش جان بگیره». واقعیت پژوهش هم همین بود. کسی توصیه کرد از خط ویژه انتشار یا دسترسی بولتنی به وزرا استفاده کنم و همه تولیدات را رسانهای نکنم. چند باری امتحان کردم اما هیچ بازخوردی دریافت نکردم، نه تشکر، نه تذکر؛ هیچِ هیچ، هیچِ هیچِ هیچ.
⭕️فرصت و زمینه منحصربهفردی پدید آمده بود. درست است که آرم و لوگو و پرچم و عنوان ایرنا، محدودیتهای جدی برایمان ایجاد میکرد، اما امکان بینظیری نیز دست داده بود تا در انبوه پیامها، تولیدات، پستها و خبرها و گزارشها و تحلیلها، با نام ایرنا خودی نشان بدهیم و حرفمان را بزنیم. همان سال ۱۴۰۱، به مناسبت روز پژوهش با رادیو گفتگو گفتگو کردم و گفتم «مهمترین کار ما این است که اثبات کنیم کار پژوهشی و مستند در رسانه شدنی است و شیادها و کلاهبردارهایی را که شبهپژوهش تولید میکنند، منزوی کنیم». مهمترین دارایی ما برای این کار، انتشار بود.
⭕️در یک گروه تلگرامی در مورد رابطه دولت و مجلس حرفهایی زده بودم. سخنچینِ ناجوانمردی به گوش مدیرعامل رسانده بود. نادری چیزی نگفت، اما من از اینکه رسانه تا این حد تابآوری ندارد، ناراحت شدم. و شاید اگر از من بپرسند سختترین لحظه کار در پژوهش ایرنا کدام لحظه بوده است، بگویم همان لحظهای که فهمیدم هیچ جا امن نیست و شفقت و دلسوزی با نامردی و لامروتی جواب میگیرد. کار درون دولت داشت مرا آبدیده میکرد، با تجربههای تلخ و با طی لحظات رنجآور.
ادامه دارد...
*◀️بیکارها مشغول کارند!*
بخش اول
*?خاطرات یک مدیر کل در یک دولت ناتمام (۵)*
⭕️«شما از طرف کجا اومدید؟» نماینده یکی از وزارتخانهها پرسید، در جلسهای با موضوع فیلترینگ، اوایل آبان ماه ۱۴۰۱. حاضرین از دستگاهها و نهادهای مختلف بودند و من به نمایندگی از ایرنا شرکت میکردم. همه در مورد ابعاد امنیتی آشوبها حرف زدند و من در مورد تبعات اقتصادی و اجتماعی. بار دومی بود که با این پرسش مواجه میشدم. یک بار دیگر هم وقتی از عملکرد صداوسیما در پوشش اعتراضات کشاورزان اصفهان دفاع کرده بودم، این سؤال را جواب داده بودم. چیزهایی به هم نمیخورد. در خبرگزاری دولت کار میکردم اما نظرم با نمایندگان وزارتخانههای دولت در جلسات همخوانی نداشت.
⭕️خبر حرفهایم زودتر از خودم میرسید ایرنا. مدیرعامل مرتباً تماس و پیامک و دایرکت داشت، با مضمون گلایه یا بعضی وقتها عصبانیت از توئیتهای من یا استوریهای سلیمی. منطقی این بود که حالا که مدیرکل دولتم، از دولت انتقاد نکنم. یا علیه برخی تصمیمات ننویسم. اما روحیهام اجازه نمیداد. نقد میکردم، صریح و تند و بعضی وقتها طرف مقابل برآشفته میشد. کسی مرا توجیه نمیکرد. هیچ گاه در مورد نمایندگی ایرنا در شوراها و کمیتهها و جلسات مختلف تحت فشار قرار نگرفتم، اما به علی نادری اعتراض میشد.
⭕️یک روز بزرگتری بهم گفت «برای اینکه پیشرفت کنی، گِرد حرف بزن و با کسی مخالفت نکن. همهاش تقدیر کن. توئیتر رو هم بگذار کنار». مدتی سکوت کردم. اما در جلسات واقعاً اذیت میشدم. حس میکردم صندلی پرکنم و نماینده یک خبرگزاری نیستم. بعضیها میدان را خالی میدیدند و تأیید میگرفتند. جاهایی هم همینجوری دورهمی تصویب میگرفتند. همین طور شوخی شوخی فیلترینگی که قرار بود موقت باشد، ماندگار شد. یک بار علی نادری بهم گفت «کمتر حرف بزن. حرفهای تو یعنی حرف نادری و حرف نادری رو بعضیها غیررسمی دیدگاه آقای رئیسی برداشت میکنند». چند باری توئیتهایم چرخید و بلوا شد.
⭕️گزارشها و تولیدات پژوهش ایرنا هم همینطور بود. پژوهش ایرنا باید مرکز بررسی میشد و مرکز بررسی، باید اطراف یک ماجرا را طرح و نقد میکرد. کارمان شده بود نقد وزارتخانهها و تصمیمات و برنامهها به شکلی که آگاهی عمومی را بالا ببرد و سطح بحثهای سیاسی را از زد و خوردهای توئیتری و پروژههای سایبری ارتقاء بدهد. ایرنا خبرگزاری دولت بود و نباید روابط عمومی دولت میشد. این فهم را برخی قبول نداشتند و بعضی هم انکار میکردند. دشمنان دولت دنبال بهانهای بودند تا تصویر و کار دولت را در ذهن مردم خدشهدار کنند و درون دستگاهها و نهادها هم عدهای بودند که توجهی به شب و روز مردم نداشتند. اینها با هم علیه «نقد» متحد میشدند. بعضی وقتها هم نهادها یا اداراتی از سازمانها یا قوای حکومتی خارج دولت وقتی با مخالفت دولت در یک موضوع روبرو میشدند، سعی میکردند از داخل دولت یارگیری کنند. برای اینها پژوهش ایرنا، طعمه جذابی بود.
...
?ده
آذر هشتاد و شش بود. چهار ماه بود از دومین سفر عمره برگشته بودم. محبوبه پرواز کرده بود؛ و من در این فکر که سفر سوم را چگونه بروم؟ اصلا میشود، نمیشود؟ پول جمع کنم به چه امیدی؟ دانشجویی که یکبار است، تنها با کاروانهای عادی هم که نمیشود و... فکر و فکر که عطش دوباره دیدن و نفس کشیدن در آن سرزمین را چگونه سیراب کنم؛ تا بابا یکروز صدایم کردند....
یک میلیون تومان برایم واریز کردند یا نقدی دادند را یادم نیست؛ این را یادم است که گفتند این یک میلیون هدیه را بگیر و برو برای خودت فیش حج واجب بخر؛ زودتر...
من؟ حج واجب؟ فیش؟ آه بابا، بابا، بابا... بابای مهربان، خوشقلب، آیندهنگر و عزیزم.
این روزها در کاروان هرکس میفهمد از سال هشتاد و شش خودم فیش داشتم، تعجب میکند که مگر چند سالت بود که فیش خریدی؟ و من یاد شما میکنم. یاد پدری که اولویت اولش در تربیت بچههایش این مسائل بود، نه میز و کمد و جهیزیهٔ آنچنانی... و حسرت میخورم که دیگر ندارمتان و ندارمتان...
برایم دعا میکنی بابا؟
مطمئن هستم بابایی که آنقدر حواسش به دخترک بیست سالهاش بوده که برایش فیش حج بخرد، حالا نیز مراقب دخترک سی و هشت سالهاش است و برایش دعا میکند.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago