آنقدر شجاع بود که از خدا هم نمی‌ترسید...

@zeddezogh

وقتی انتخابات از معنا تهی شود، دیگر ملت برای برگزیدن مطلوب خود پای صندوق نمی‌روند. بلکه برای حذف آنکه ترس شان از او بیشتر است، رای سلبی می‌دهند. این زشت ترین و مهوع ترین نحوه مشارکت در چیزی بنام انتخابات است. زشت و مهوع است ولی ایمن و تضمین شده است. کسی به سیستم راه پیدا نمی‌‌کند که موی دماغ شود. قدرت بین دو گروه قابل اعتماد حاکمیت همیشه دست به دست می‌شود.

اما این روش هم از یک جا به بعد مستهلک می‌شود و همان مشارکت سلبی هم از بین می‌رود. می‌شود وضعی که امروز در آن هستیم. مردم (البته نه لزوما کل مردم) می‌دانند که هم دولت سوم روحانی مملکت را به فنا می‌دهد و هم دولت دوم رئیسی. از این دو گزینه راضی نیستند ولی گزینه مطلوبی هم پیش رو ندارند. آنهم در مملکتی پر از نوابغ و استعدادهایی که در فضایی خالی از تنگ نظری حضرات، قدرت تحول آفرینی در سرنوشت کشور را دارند.

مردم دوست داشتند که می‌توانستند تاثیری در سرنوشت خود داشته باشند اما تاثیرگذاری با چنین انتخاباتی از زهر برایشان تلخ تر است. پس به جایی می‌رسند که دیگر تاثیرگذاری در سرنوشت، هیچ اهمیتی برایشان ندارد. و در این دوره صدای این بی‌اهمیتی را بلند تر از همیشه رساندند و اولین انتخاباتی را رقم زدند که دیگر حماسه نبود. اولین انتخاباتی که نمشارکتی ها (مشارکت نکنندگان) هم در آن دیده شدند. حالا با هر توجیهی که برای عدم مشارکتشان تراشیده شد. مهم این است که این صدا شنیده شد، و مهمتر از همه این است که نمشارکتی ها، صدای همدیگر را شنیدند.

حالا در شرایط بی سابقه ای هستیم که هم صدای تحریم مان به گوش همه و به گوش خودمان رسیده، و هم فرصت ثانویه ای فراهم شده تا باز هم رای سلبی تلخی بدهیم و انتخاب کنیم که تشکیل دولت سوم روحانی را نمی‌خواهیم یا دولت دوم رئیسی را. مسلما هم با انتخاب هر گزینه کسانی را خوشحال می‌کنیم که نمی‌خواهیم. در این برزخ با انتخاب هر گزینه، به شکل متفاوتی دچار آسیب می‌شویم. و این معنای واقعی انتخابِ تلخ تر از زهر است.

شکی نیست که حکومت با اندک افزایش درصد مشارکتی که احتمالا بوجود می‌آید، سعی در ترمیم مشروعیت آسیب دیده خود می‌کند و به مسیر رو به زوال خود ادامه می‌دهد. ولی فریادی که هفته پیش طنین انداز شد، از حافظه هیچکس پاک نمی‌شود.

@zeddezogh

انتخابات ۱۴۰۰ را خالی از رقیب کردند و به کاهش مشارکت ملت راضی شدند تا مسیر ترقی آیت الله هموار شود، ولی پروژه با هلی‌کوپتری به آسمانها رفت.

انتخابات ۱۴۰۳ را هم مهندسی کردند که کاپیتان بعد از ۱۹ سال پاستور را تجربه کند، لکن رشد خارج از انتظار آرای دکتر قلب و پافشاری دیپلمات ارشد بر حضور تا روز آخر، باعث شد که نشود آنچه که خواستند بشود!

می‌بینی اسماعیل؟ دست خدا بالای دست هاست...

@zeddezogh

? نکاتی در مورد چرایی عدم مشارکت در دور اول انتخابات و رای به سعید جلیلی در دور دوم :

- در دور اول پیام مهمتری از اینکه چه کسی رئیس جمهور باشد داشتیم که با عدم مشارکت ۶۰ درصدی آن را با صدای بلند منتقل کردیم. هر چند شنونده از در انکار و توجیه در آمد، ولی حرفی که باید می‌شنید را شنید.

- هفته پیش، پروژه روی کار آمدن گزینه دردانه حاکمیت با رسوایی ۳ میلیونی به شکست انجامید و چهره های منتفع از این پروژه نیز تمام آبرو و اعتبار خود را خرج حمایت از دردانه کردند و امروز هم بعضی از آنها برای حفظ آبرو ناچارند از جلیلی بعنوان گزینه تحمیلی بدنه ارزشی جامعه حمایت کنند.

- آن چیزی که اصلاح‌طلبان، جامعه را نسبت به روی کار آمدن جلیلی از آن می‌ترسانند، چیز جدیدی نیست و در دولت فعلی هم در حال جریان است. چه بسا اینکه دولت رئیسی اجماع بیشتری از اصولگرایان و قرابت بیشتری با هسته حاکمیت را نیز دارا بود و در اعمال محدودیت ها دست بازتری هم می‌داشت. پس این ترس، چیز موهومی نیست که لازم باشد بخاطر آن به وعده های موهوم تر اصلاح‌طلبان پناه ببریم که خود، از بنیانگذاران محدودیت ها در جامعه بوده اند.

- حقیقت آنچه تحت عنوان جبهه اصلاحات و دولت خاتمی مطرح می‌شود، تحفه متفاوتی با دولت روحانی نیست. کابینه خاتمی امروز یا مرحوم اند یا فرتوت و آنچه در عقبه پزشکیان مشهود است، همان وزرا و سیاست های آزمایش شده در دولت روحانی است. فلذا اینکه پزشکیان امتداد روحانی است، نه یک تهمت، بلکه دقیقا یک واقعیت است.

- با توجه به آنچه در دو مناظره اخیر دیده شد، نامزد اصلاحات فاقد حداقل ادب اجتماعی در یک گفتگوی دو نفره بود. او چگونه می‌تواند جلسات بسیار پر چالش تر و پر تنش تر که در مسیر اداره کشور وجود دارد را تحمل و بلکه مدیریت کند؟ از طرفی ایشان فاقد حداقل اطلاعات و برنامه در برخی از حوزه های حکومتداری بود. نهایت برنامه اش در هر حوزه ای این بود که کار را به وزیر مربوطه در دولت روحانی برون‌سپاری کند و خودش تماشا و اطاعت کند. البته که قرار نیست رئیس جمهور در همه حوزه ها متخصص باشد ولی داشتن حداقل دانش در مورد ابتدائیات هر حوزه، مانع فریب خوردن یا دور خوردن توسط کارشناسان ناشی یا مغرض می‌شود.

در مقابل، جلیلی در این دو مورد (ادب و برنامه) قوی تر ظاهر شد. او در هر زمینه ای که سوال طرح می‌شد، حرف و برنامه برای گفتن داشت. سوای از درست یا غلط بودن این حرفها و برنامه ها، نکته مثبتش این است که وی لااقل در این حوزه، وقت گذاشته، جلسه گذاشته، اطلاعات کسب کرده و یک حرفی برای گفتن دارد. برنامه بد را می‌توان اصلاح کرد. ولی بی برنامگی، فضا را برای اطرافیان باز می‌کند که بر اساس منافع خود، این خلاء را برای یک رئیس جمهور بی برنامه پر کنند.

- در مورد سیاست خارجی هم آمریکا عاشق چشم و ابروی اصلاح‌طلبان نیست که با ایشان به مذاکره بنشیند و بگوید عزیزم تحریم ها لغو! او امتیاز می‌خواهد تا امتیاز بدهد و وقتی شما دیگر امتیازی برای اعطا نداشته باشید، اوضاع از روز اول هم بدتر خواهد شد. جلیلی با همه ضعف هایش در مذاکره، لااقل در اصل حفظ عزت کشور اصرار داشت و امید به اینکه سیاست خارجی جلیلی با توجه به تجربیات قبلی دیباگ شود، بیشتر از این است که افرادی سکاندار مذاکره شوند که از پیش، باخت و ضعف خود را اعلام کرده اند.

- نکته مثبت دیگری که رگه هایی از آن در شخصیت جلیلی دیده می‌شود، این است که او اگر روزی در دو راهی انتخاب بین منافع ملت و منافع قدرت قرار بگیرد، لااقل لختی تامل می‌کند و شاید به نفع ملت، فشارها از سمت قدرت را به جان بخرد. چیزی که در دیگرانی که وامدار ارکان قدرت یا وامدار احزاب فاسد هستند، دیده نمی‌شود. البته این یک احتمال است ولی این احتمال در مورد ایشان بیشتر از دیگران، دیده می‌شود.

در آخر اینکه به قدرت رسیدن شخصی مثل جلیلی که ظاهرا و به احتمال زیاد اهل زد و بند و رانت و فساد نیست، او را به مرور وارد چالش های سهمگین با ساختار قدرت می‌کند. لذا این احتمال وجود دارد که از قِبل این چالش ها، بدنه ارزشی و غیرمنتفع جلیلی، یا باز هم باب انحراف منتخب خود را باز کنند، یا اینکه نسبت به مناسبات قدرت، به آگاهی عمیقی برسند و به اصطلاح از ماتریکس خارج شوند.

@zeddezogh

ما نباید توی دعوای خانوادگی دخالت کنیم. پسران صاحبخانه دو طرف سفره نشسته اند و سر غذا دعوایشان شده. این خانه پدر دارد و حواسش به همه چیز هست. ما بهتر است همان داخل حیاط بنشینیم و نان و ماست مان را بخوریم.

@zeddezogh

اگر اصرار دارید رای بدهید، به قالیباف رای ندهید

نیمه‌شب دیروز اخبار را در توییتر بررسی میکردم که دیدم آقای #وحید_اشتری دستگیر شده است. اینکه در آستانه انتخابات، و با حذف رقبای جدی مثل احمدی‌نژاد توسط شورای نگهبان، صحنه برای برشدن آقای قالیباف به ریاست جمهوری چیده شده است و ایشان خودش را برای بار چندم در آستانه رسیدن بدان آرزوی دیرینه می‌بیند، نباید موجب شود که عقل از سر جریان امنیتی حامی قالیباف بپرد و سه تن از فعالان رسانه‌ای منتقد قالیباف را چنین مفتضحانه راهی زندان کنند. منظورم یاشار سلطانی و صبا اذرپیک و وحید اشتری است.

ممکلت ما مشکلات بسیاری دارد که هیچ یک از نامزدهای گذشته از صافی شورای نگهبان، فکر و توان کافی برای حل آنها را ندارند. من در اعتراض به این روند، در انتخابات شرکت نمیکنم تا مبادا با انداختن رایی در این صندوق، روند جاری را تایید و تقویت کنم. ولی روی سخنم با کسانی است که با دلایل مذهبی یا ملی و یا اداری و استخدامی، اصرار به شرکت در انتخابات و گزینش یکی از گزینه‌های شورای نگهبان دارند. برشدن قالیباف به ریاست جمهوری، پدیده فرزندان آقای هاشمی رفسنجانی در دهه 70 را بازتولید خواهد کرد. هر دو پسر و دختر خانم و همسر و احیانا داماد آقای قالیباف، این استعداد را دارند که جای خالی خانواده آقای رفسنجانی را پر کنند. از تشکیل خیریه توسط همسر قالیباف و ریختن اموال عمومی در آن که یادآور خیریه خانم فاطمه هاشمی رفسنجانی است، تا سفرهای پرتعداد و تقاضای کسب تابعیت اسحاق قالیباف که تداعی‌گر رفتارهای مهدی هاشمی است. و البته ماجرای خرید سیسمونی از ترکیه که به مریم قالیباف و شوهرش برمی‌خورد و اکنون بلای جان وحید اشتری شده است. من گمان نمی‌کنم هیچ یک از نامزدهای دیگر، چنین نقطه منفی بزرگی در خانواده خود داشته باشند. اگر اصرار دارید که رای بدهید، لااقل به قالیباف رای ندهید. او عنصر خطرناکی برای آینده ایران خواهد بود.

@hashiesaz

? سوال شرعی در مورد #فطریه :

- فطریه کسی که قوت غالبش مال مردم است چگونه محاسبه می‌شود؟
فطریه کسی که قوت غالبش کوه و زمین و جنگل است؟
فطریه کسی که قوت غالبش لعن خلایق است؟
فطریه کسی که ...

• پسرم بس کن! دین آنها متفاوت است!

@zeddezogh

فردا رأی دهندگان #انتخاب می‌کنند که برای رهایی مملکت از سرطان، از کلداستاپ استفاده کنند یا کلداکس!

@zeddezogh