poshteh

Description
@ali_sheybane ارتباط با ادمین
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 2 weeks ago

2 months, 2 weeks ago

هوا بارونيه؛ بارون هوايی می‌شه رو موهات
چشات تنها پناهن زیر هشتی‌های ابروهات
چه نازی می‌کنن رو مخمل دستات النگوهات
وطن یعنی حریم دوردست و امن بازوهات

چشات آیینه‌ی شبهای بارونن که می‌بارن
لبات افسوس مادرزاد ماهی‌های تبدارن
تموم شاعرا انگار به لبخندت بدهکارن
تو فکر وصف مهتاب چشات تا صبح بیدارن

تو این فکرن که با از تو سرودن فاتح قافن
همینه که توی گفتارشون بی‌شیله و صافن
با اینکه خوب می‌دونن عمریه پای تو ألافن
نشستن آسمون‌ریسمون گیسوهاتو می‌بافن

بذار روراس بگم، دیوونتم دختر! پریشونم
دلت پیش یکی دیگه‌س، با من نیس، می‌دونم
می‌گی دست از سرم بردار، مگه میشه؟؟ نمی‌تونم
به ایمونم قسم تا پای جونم پات می‌مونم

#علی_شیبانی
@ali_sheybanee

2 months, 3 weeks ago

ماموت پیر رو به زوالی شکسته‌عاج
بانوی مُلک فتح شده، در صف حراج
لای جنازه‌ها سر شاهی بدون تاج
دختر عروسِ خان شده، اما سرِ خراج

فاتح ولی چو رستمِ اسفندیارکُش
خوار و ذلیلِ فاحشه‌ای فحل و یارکُش
تریاک‌چشم‌، شیشه‌ی می‌لب، خمارکُش
_دنیای پست، مَرکب چوبین*، سوارکُش_

ماچیستیم؟ حاصل یک درد مشترک*
‌از صلب خون‌گرفته‌ی یک مرد مشترک
سلول اجتماعی یک فرد مشترک
بایک قمار شخصی، یک نرد مشترک

ما ریشه‌های زنده‌ی یک نخل بی‌سریم
مهمان خانه‌های عزادار بی‌دریم
بااینکه مات آینه‌های مکدریم
بگذار تا مقابل روی تو...؛
بگذریم...*

رفتی و هوش از سر دقت پرید و رفت
اسم کبوتر از وسط خط پرید و رفت
گنجشکِ روی طرح منبت پرید و رفت
در اوج شور بود که بربط پرید و رفت

بعدازتو باغ جان من و لشکر ملخ...
خورشید خاطرات تو یخ بسته‌است، یخ
خوابی‌ست عشق، تابه‌ابد تختِ تختِ تخ‍...
در انتظار مسخ تن دیگریم، جخ!

گوهر شدی، ولی به کف ناشناس‌ها
دُرّ دَری که در صدف ناشناس‌ها
چون رخش در تملک پالان‌پلاس‌ها
ناموسه‌ای که منتظر رقص تاس‌ها

بعداز تو بی‌خیالم و باری‌به‌هرجهت
من خسته‌ام، شکسته‌ام،آری... به‌هرجهت...
رودم که با خیال تو جاری به‌هرجهت
گردی به هر مسیر و غباری به‌ هر جهت

راه مرا گرفته غبار نگاه تو
ماه مرا گرفته غبار نگاه تو
آه مرا گرفته غبار نگاه  تو
آه از غبار راه تو، آه از نگاه تو

#علی_شیبانی

لاجرم چون سلطان(مسعود) پادشاه شد، این مرد بر مرکب چوبین نشست. «بیهقی»
من درد مشترکم، مرافریاد کن«شاملو»
*بگذار تا مقابل روی تو بگذریم«سعدی»

@ali_sheybanee

3 months ago

ستاره‌چشم! پری‌چهره! کهکشان‌گیسو!
بهشت گم شده در ابر و مه! گل شب‌بو

شمیم شرقی نیلوفران بودایی!
یگانه قبله‌ی هفتاد فرقه‌ی هندو!

که خط چشم تو انداخت در دوایر عقل
هزار شاخه‌ی زرین به جمبل و جادو

نگاه! پشت سرت برگ راه ریخته‌است
و باد داده به دست درخت‌ها ‌جارو

تو جلد شانه‌ی من باش کفتر تک‌پر
بخند و قند خودم باش دختر اخمو

بخند و گونه به گونه شکوفه کن از سیب
بچرخ و شانه بلرزان به رقص، باغ هلو!

بچرخ با من و آسوده باش! مردم شهر
ندیده‌اند برقصد پلنگ با آهو

به آب می‌زنی و آب چشمه می‌شورد
که چشمه‌ها همه چشم‌اند و ابرها ابرو

تو قهر می‌کنی و من به دشت می‌ریزم
منِ غروب، منِ کوه، خانم تیهو!

منی که یکه و تنها، فقط به خاطر تو
همیشه سینه سپردم به دشنه و چاقو

منی که کله‌خراب و سیاه‌مست و کبود
بخاطر تو رسیدم به آخر «کندو»

چقدر بوسه‌ی ناگفته با تو دارم من
نه بوسه‌های مجازی، قشنگ! رودررو

ببین انار دلم را، دمٍ شکافتن است
بیا که غوره‌ی تاکم شراب شد بانو!

که عاشقانه به وقتش خوشست، خاصه غزل
که صبر  می‌کنی و تلخ می‌شود لیمو

من و تو را وسط آسمان تصور کن!
به افتخار جناب عقاب و بانو قو...!!

برای دیدن این لحظه‌های جادویی
چقدر صبر کنم من؟ چقدر صبر؟ بگو!

بگو به آینه‌ها پاسخ مرا بدهند
کجاست کودکی من؟ جوانی من کو؟

#علی_شیبانی
@ali_sheybanee

4 months ago

بوی روز معاد می‌آید
باد وقتی صغاد می‌آید

خارو خاشاک و خاک وگردِ مغاک
همه با اتحاد می‌آید

پای‌کوبان و مست و دست‌افشان
شنگ و شیطان و شاد می‌آید

چشممان کور! کز زمین و زمان
آنچه باد و مباد می‌آید

چه نشستی؟! که اژدهای دمان
با دهانی گشاد می‌آید

چه نشستی که از زمین و زمان
نیزه‌های شغاد می‌آید

چه نشستی که این درخت‌افکن
عاری از عدل و داد می‌آید

بیرق گُرگسار پیشاپیش
لشکر کیقباد می‌آید

همچو توفان نوح دشت به دشت
بانگ روز معاد می‌آید

از ته گرگ‌دره با سرپُر
با قشون مراد می‌آید

مشت کوبان و مست و نعره‌کشان
از حضیض و چکاد می‌آید

از پس لعن خشک عزرائیل
نعره‌ی بیش‌باد می‌آید

جنگ دیو سیاه در این بوم
بعد قرنی به یاد می‌آید

آه، فی‌الحال کارمان زار است
مگر این باد دست‌بردار است؟؟

#علی_شیبانی
@ali_sheybanee

4 months, 2 weeks ago

لطفا تا انتها ببینید و لذت ببرید
وقتی می‌گوییم شاعر امروزی باید با ادبیات فارسی آشنا باشد و عدم آشنایی بیشتر شاعران باعث شده که سروده‌هایشان تبدیل به یک مشت شعار بدون ظرافت و زیبایی شده، با دیدن ابن ویدئو حرفم را تایید می‌کنید

4 months, 3 weeks ago

?ظرافت‌های بیتی از حافظ?

به می عمارتِ دل کن؛ که این جهانِ خراب
بر آن سر است که از خاکِ ما بسازد خشت

«حافظ»

عمارت کردن یعنی آباد کردن و ساختنِ خانه و مانندِ آن. بیت میگوید: دلت را با شراب آباد کن، چون این جهانِ خراب، خواه ناخواه ما را می‌کُشد و از خاکِ ما خشت میسازد.

لازمه‌ی ساختِ خانه خشت و آجر است. پس جهان، برای رفعِ خرابیِ خودش به خشتی که از خاکِ ما ساخته احتیاج دارد و ما در قطعیتی که به مرگ ختم میشود راهی جز پذیرفتن و لذت بردن از این عمرِ کوتاه نداریم که شراب و می، نماد و نشانه‌ای از شادی و سرخوشی است.

پس در این بیت، ارتباطاتی استادانه بینِ «خشت» و «عمارت» و «خراب» از سویی وجود دارد و از سویی «خراب» به معنی «مست» هم بوده که از این جهت با «شراب» ارتباط دارد و جهان را مستِ لایعقلی میداند که از سرِ مستی و بی‌عقلی همه را می‌کشد. آن گونه که افرادِ مست ممکن است در مستی هر کاری بکنند. و همچنین بینِ «شراب» و «خشت» هم ارتباطی وجود دارد از آن جهت که سرِ خُمِ شراب را با خشت می‌پوشانده‌اند.

این بیت یادآورِ این رباعی است:

از تن چو برفت جانِ پاکِ من و تو
خشتی دو نهند بر مغاکِ من و تو
و آنگاه برای خشتِ گورِ دگران
در کالبدی کشند خاکِ من و تو

«خیام»

دکتر سعیدِ حمیدیان معتقد است که حافظ این غزل را با نگاه به قصیده‌ای از خاقانی نوشته که در آن بیتی هست که می‌گوید:

جز بدین رطلِ گلین هیچ عمارت نکنم
چار دیوارِ گلین را که در او مهمانم!

«خاقانی»

ـ @berkeye_kohan ـ

5 months ago

آه ای زن زن اهورایی! در کجای جهان وطن داری
تو پری نه فرشته‌ای که فقط جسم داری تن و بدن داری

تو زنی مثل باقی زن‌ها، مهربان، خشمگین، سیاه و سفید
گاه اشکی و گاه لبخندی، قصه داری، لب و دهن داری

تو زنی مثل باقی زن‌ها، منتها مثل مشی و مشیانه
جلوه‌ای کاملا اساطیری تحت عنوان نام زن داری

تو همان قهرمان تاریخی که به شمشیر صبر و زیبایی
فتح کردی جهان را اما در دل تنگ من وطن داری

آمدی تا از این جهان بروی سود کردی که تا زیان بروی
با همین جمله پاسخی در خور، به سوال گلنگدن داری

تو خدایی خودت؛ خدای خودت کاش می‌شد خدای من باشی
دوری تو جهنم است چرا؟ چون بهشتی به نام تن داری

قصه‌ها گفته‌اند شاعرها گاه اغراق کرده‌اند ولی
آنچه من گفته‌ام برای تو، واقعا هست، واقعا داری

من که یک عمر عاشقت ماندم دیر و دور از دقایقت ماندم
نریسیدیم عایقت ماندم تو هم آیا نظر به من داری؟؟

من همان فرد زوج‌ها هستم قایق مست موج‌ها هستم
من که شاهین اوج‌ها هستم، تو ولی چشم به زغن داری

اولین روز تا تو را دیدم تا که گفتم که عاشقم، دیدم
واز همان لحن تند فهمیدم قصد نامهربان شدن داری

نیستی تا ابد دلم خون است بعد تو زن به عشق مدیون است
داغ لیلی به قلب مجنون است، تو که آوازه‌ای کهن داری

آه! آن تن به زور حساس است، موج‌هایش به تور حساس است
چشم‌هایم به نور حساس است، اندکی بوی پیرهن داری؟

صبرم اما به قبر منتج شد، چشم هایم به ابر منتج شد
دست آخر ولی دلم می‌گفت: «گور داری پسر کفن داری؟!»

#علی_شیبانی
@ali_sheybanee

5 months, 1 week ago
5 months, 1 week ago
8 months, 3 weeks ago

شعر من فریاد تاریخ است و سر بر کرده‌است
گوش نااهلان معنی را چنین کر کرده‌است

شب که در پایانه‌ی خورشید ظلمت می‌فروخت
خاطر آفاق را اینسان مکدر کرده‌است

با دم تیغ غزل‌های من آن حوری‌سرشت
شهرتش آفاق معنی را مسخّر کرده‌است

غایتش شر است یا نیکی؟ که با ابر بهار
پیرزن چشم و پرستویی گلو تر کرده‌است

آسیای این شب سنگی به رغم ماهتاب
دانه‌های خام انجم را مُقَشّر کرده‌است

زاهد خرمست یا بالای منبر خفته‌است
(یا به خلوت رفته و آن کار دیگر کرده‌است)

خواجه شمس‌الدین هم از طوفان تیغ محتسب
تکیه بر شیرازه‌ی آل مظفر کرده‌است

زنگ تقبیح و محقرکار بی‌تشخیص‌ها
اغلب آیینگی‌ها را مقعر کرده‌است

گرز آتش در مصاف خلق، روز داوری
خلع ید از ضمه‌ی شیر سماور کرده‌است

آن که قلبش را گواه آورده در آوردگاه
از تقلب آب در خون برادر کرده‌است

روزگار پیر بی‌بنیاد در هر گردشی
کیسه‌ی نوکیسه‌گان را مملو از زر کرده‌است

آه از نافهمی این مردم خاکستری
پول چشم خلق عاطل را مشجر کرده‌است

پول از هر منظری با چشم‌گاوی‌های ناز
عشق را با یونجه و شبدر برابر کرده‌است

ظلم جولان می‌دهد، اما خداوند جهان
ایستاده گوشه‌ای و دست در بر کرده‌است

ما که از این زندگی سر در نیاوردیم، آه
خوش‌به‌حال آنکه خود را قانع و خر کرده‌است

#علی_شیبانی
@ali_sheybanee

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 2 weeks ago