بچه ها من یه پیج دیلی زدم توی اینستا
کسی دوست داشت میتونه اونجا باهام در ارتباط باشه?
‌‌_‌_fla‌ttershy_‌_‌‌‌

سن خسته شدم :)) نمیدونم چیکار کنم واقعا دارم اذیت میشم :) دو نفر دورمو گرفتن که نمیدونم به چه حقی به خودشون میگن دوستای صمیمی من، چون سه نفریم اون دوتا میوفتن با هم و بینشون من تنهام ، هر روز دعوا داریم و اصلااااا ناراحتی من براشون اهمیت نداره و واسه اشتباهاتشون…

سن خسته شدم :)) نمیدونم چیکار کنم واقعا دارم اذیت میشم :)
دو نفر دورمو گرفتن که نمیدونم به چه حقی به خودشون میگن دوستای صمیمی من، چون سه نفریم اون دوتا میوفتن با هم و بینشون من تنهام ، هر روز دعوا داریم و اصلااااا ناراحتی من براشون اهمیت نداره و واسه اشتباهاتشون حتی یه بارم معذرت خواهی نکردن و نمیکنن با اینکه من خودم جفتشونو با هم آشنا کردم من دوست مشترکشون بودم حالا تنها تر از همیشم:)) خداروشکر دیگه نمیبینمشون ولی چون باهاشون تو مجازی در ارتباطم بیشتر میبینم که چقدر عوضین :) آدمی هم نیستم که حرفمو نگه دارم از هرچی ناراحت باشم میگم بهشونم گفتم که رفتارتونو درست کنید دارید اذیتم میکنید ولی میگن حرفات مسخرت و منطقی نیست میگن تو توهم زدی و بازم ادامه میدن  :))واقعا از چت کردن باهاشون یا دیدنشون زجر میکشم
تنها دوست صمیمی هم که داشتم مجازی بود و مامانم به دلایلی مجبورم کرد باهاش قطع رابطه کنم و الان خیلی تنهام و نمیتونم از زندگیم حذفشون کنم چون تنها تر از اینی که هستم میشم ، نمیتونم ببینم اونا عین خیالشون نیستو من دارم از دستشون حرص میخورم هرچیم بی محلشون کنم یا سعی کنم ببخشمشونو باهاشون صمیمی تر باشم جواب نمیده
کمکم میکنید؟نمیدونم چی کار کنم :)))

شرط بندی با بانتن:
༄?‧₊˚✧? ७ ?ミ ೃ ‧₊✍?७ ?‍⬛️˚.⋆⚡️˚₊ೃ P18
پارت هجدهم
راوی:رانا*

*نور آفتاب از پنجره بی رحمانه چشمای منو هدف گرفته بود و وقتی که آخر تسلیم شدم و بازشون کردم با نبود سلتی و سن خوابیده مواجه شدم

نمیخواستم باور کنم وسط تتو خوابم برده اما بالاتنه لخت و بدون لباسم گویای همه چیز بود، پس بلند شدم و تا قبل از اینکه اون دوتا فضولیشون گل کنه تیشرت رو پوشیدم

دستامو جلوی دهنم گرفتم و کمی ها کردم تا گرم شن، چطور توی این محیط سرد خوابم برده بود!

همون لحظه لیوان قهوه ای جلوم گرفته شد، اون دستای طرح دار رو  دنبال کردم تا به چهره ریندو رسیدم، حالا منظور سلتی از تتو ست رو می‌فهمیدم چون که بالا تنش کاملا لخت بود

نیشخند زده،همونطور که توی چشمام نگاه میکرد یه قلپ از قهوشو نوشید : گفتم حالا که همه لخت میشن ماهم بی نصیب نمونیم!

به من تیکه مینداخت؟
نای جواب دادن نداشتم در عوضش با چشم غره‌ی،فقط ممنون کنایه واری زمزمه کردم
درمقابل،ذهنم درگیر جمله‌ی "حالا که همه لخت شدن" شده بود

نامحسوس به نیمرخش نگاه کردم انگار این هایتانی علاوه بر اخلاقای شخمی، ویژگی های خوب هم داشت!
حالا که بهش فکر میکنم بهتر میتونم تحملش کنم
صدای در اتاق، و بعد حضور ران آماده  در کنارش،سلتی خواب الود و شلخته، ریندو رو مجاب کرد تا برای پوشیدن لباس به اتاق بره
من هم با همون چشن هایی که تقریبا از حدقه بیرون زده بودن،صورتمو برگدوندم

سن،هنوز خواب بود و ران،تا زمان تموم شون قهوه‌ی من و بیدار شدن سن،زیره نگاه سنگینش-بهش زل زده بود و منو عصبی میکرد[-ساعت 10 صبح، عمارت اصلی بونتن*] *سن روی مبل نشست و همونجور که موهاشو با حوله خشک می‌کرد با خنده به نیم تنم اشاره کرد : از دست اون لباسا راحت شدیااا

و من،تمام مسائل-مثل هم خوابی سلتی و ران رو واسش تعریف کرده بودم

به اینه زل زدم و صورتمو آنالیز کردم و جوابشو دادم: آره...
بعد نوچی کردم و انگار که دوباره تباهی توی آینه به چشمم بیاد غر زدم : زیر چشمام داره کبود میشهههههه...

قبل از اینکه جوابمو بده،در بی ملاحضه باز شد و کوکو رو دیدم که خندون وارد شد
+دماغ بادمجونی من چطوره؟

عقب رفتم و نشستم و به مبل تکیه دادم
زیر لب زمزمه کردم : یکی از یکی بدتر و بی شعور تر...
و تنها سن صدامو شنید و ریز خندید
سن: سر به سرش نزار، همینجوری خودش حساسه

کوکو: این یه دفعه رو ولش میکنم، چون واقعا وقت هم ندارم
تشر زدم_وقت نداری و اومدی اینجا؟

ابروشو بالا انداخت و عقب گرد کرد: مایکی پایین واستون سوپرایز داره

با شنیدن کلمه سوپرایز از جام پریدم-انگار که میدونستم چه چیزی در انتظارمه
پس دستای سن رو محکم کشیدم جوری که حول شده از جاش بلند شد و حوله از روی موهاش افتاد

البته که این ذوقم از چشم کوکو هم دور نموند
پشت سر کوکو تند تند از پله ها پایین رفتیم و وارد سالن شدیم و من با دیدن صحنه روبروم توی پوست خودم نمی‌گنجیدم اما سن قفل کرده بود...

ایجی به صندلی بسته شده بود و تنها مایکی کنارش ایستاده بود و میز بغل دستش هم جلب توجه میکرد
نزدیکتر رفتم و همشونو که واسه خودشون یه جایی نشسته بودن رو دیدم

مایکی تکیشو از صندلی ایجی گرفت و روبروم ایستاد، زل زدنش اونقد طولانی بود که هر لحظه میخواستم نگاهمو ازش بگیرم
و حتی با اینکه قدم کمی ازش بلند تر بود، اما نمیتونستم بگم ابهت نداره..

در واقع الان تنها چیزی که به چشم نمیومد قد بود و اون انگشتای کشیدشو بالا آورد و یقه‌ی سن رو که کنارم ایستاده بود-پایین کشید، اونقد پایین کشید تا تونست ارم بونتن رو مابین سینه‌هاش ببینه و اون،شرم زده و مضطرب بود

جلوی من-لبخند سردی زد و نگاهشو به چشمام داد:قشنگه‌...

زبون سن-سنگین شده بود و من،بدتر از اون خودمو برای جواب دادن بهش جمع کردم
_م.. ممنون

یقه‌ی لباس رو رها کرد و بعد،سرد و بی حس روبه سنی که با موهای نمدار و رنگ پریده نگاهشو به زمین داده بود پرسید:چرا وایسادی؟

همون زمان کوکو صندلی دیگه ای کنار خودش گذاشت و سن مجبور شد که بغل دستش بشینه

و مایکی بی حوصله انگار که داره تیتراژ فیلم نگاه میکنه نفسشو بیرون داد : این هدیه ورودته، خوشت اومد رانا؟*

-Lily
༄?‧₊˚✧? ७ ?ミ ೃ ‧₊✍?७ ?‍⬛️˚.⋆⚡️˚₊*ೃ#scenario

بچه‌ها ادیتور دیر کرده فردا دو چپتر ۴ و ۵ رد واستون میزارم
#loving_yamada_999

?تاکئومی: هاروچیو داشتن بهترین برادر دنیا چه حسی داره؟ ?
?هاروچیو: نمیدونم تجربه نداشتم، باید از مایکی پرسید ???
?تاکئومی:.....??

-ریکو
꒷︶ ︶ ︶꒷꒦︶ ︶꒦︶ ︶ ・꒷꒦‧₊˚
༄‧₊˚✧? ७ ?ミ ೃ ‧₊? ७ ?˚.⋆?˚₊ೃ
?????????╰── #?????? ꒦︶
— — — — — — —
☁️ੈ♡˳·˖✶???? ??? ????ੈ♡˳·˖✶☁️*

????? ???? ?? ? ???????، ??? ????? ???????? ?????? ?????!
???? ??????? ???? ??????? ?࿐ ࿔

لیست بالارو چک کردی لاولی؟? زودباش جوین بده❗بخاطر محتوای +18? الان پاکش‌ میکنم?

#محبوب‌ترین چنل‌های مانهوا، رمان و انیمه❤️‍?

بهترین چنل‌های تلگرام رو برات #لیست کردیم عزیزم‼️ فرصتو از دست نده❗️تا قبل ازینکه لینکشون بخاطر محتوای خیس? #پاک شه تک تکشون رو چک کن و #جوین بده? همشون لازمت میشن??
═════════════════════

••┊#منهوا و ناول چینی معجزه خدایان بهشتی
┇???? ????? ?☄

────────────────────

••┊منبع مانهوا و وبتون‌های #یائوییِ صحنه‌دار
┇????? +18 ??

────────────────────

••┊#کامل‌ترین چنل برای فن‌های انیمه
┇????? ??????? ??

────────────────────

••┊#نقد و بررسی مانهواهای محبوب
┇???? ?? ??? ??‍♀

────────────────────

••┊#مانهوا زارتان‌زورتان بقولید تیریخیدا
┇???? ??????

────────────────────

••┊معروف‌ترین کاپل #گی +18
┇??? ???????❌

────────────────────

••┊منبع #دوجینشی و فن‌ارتای اهم اوهومی
┇???? / ????

────────────────────

••┊آهنگای ترند #تیکتاک مخصوص پلی‌لیستت
┇?????? ???????

────────────────────

••┊جدیدترین #اخبار انیمه و مانگا
┇????? ???? ??⛩

────────────────────

••┊#پاتق فوجو/دانشی‌های معصوم
┇??????? ??? ???‍??

────────────────────

••┊مرجع #پروفایل دارک انیمه‌ای
┇???? ??????? ??

────────────────────

••┊#قاب گوشی و گلس ارت انیمه
┇????? ???????

────────────────────

••┊#فیکشن‌های هات و خیس کاپل چینی
┇?????? ??????? ??

────────────────────

••┊کلیپ تیک‌تاکی و اخبار #کاپل بی‌ال چینی
┇?????? ?? ?‍❤️‍??

────────────────────

••┊والپیپر و تم از کیپاپ انیمه #مانهوا
┇????????? ????? ??

────────────────────

••┊مانهوای #بی‌ال خیس، اسمات پری‌دریایی و انسان
┇???????? ?????? ??

────────────────────

••┊انیمه‌های #ممنوعه و ناول‌های خیس بی‌ال
┇????? ???? ??

────────────────────

••┊هرچیزی که به #یائویی مربوطه
┇??? ???? ?☕️

────────────────────

••┊انیمه‌های #ال‌جی‌بی‌تی و ناول‌های صحنه‌دار یائویی بی‌ال
┇???? ???? ⛓?

────────────────────

••┊مانهوای #لزبین با تم گوثیک اسمات دار
┇?????? ????? ??

────────────────────

••┊#یائویی هات و استریت جذاب
┇??? ????? ??

────────────────────

••┊ماجرایی #هات بین دزد و گروگانگیر
┇??? ????? ?‍??

────────────────────

••┊دنیای #مانهوا‌های دلبر و ناب استریت
┇??? ?????? ?‍❤️‍?❤️‍?

────────────────────

••┊مانهوا‌های #بی‌ال و اسمات میخوای؟
┇?????? ????? ??

────────────────────

••┊#هورنی کده ناول و مانهوای یائویی
┇???? ??? ??

────────────────────

••┊ترجمه‌ی #مانهوا و ناول‌های خیس و هات
┇???? ???? ??

────────────────────

••┊مانهوای گی #بی‌دی‌اس‌ام خیس
┇????? ????? ??

────────────────────

••┊رمان‌های #گی صحنه‌دار خیس ممنوعه
┇???? ???? ?⚠️

────────────────────

••┊فیکشن استریت و #یائویی از توکیو ریونجرز
┇????? ??? ?✨

═════════════════════

شرکت در تب #لیستی و تب #شبانه:
╰⊱ @Emerald_Tab ??

ری اکت های دوتا پارت کمه

اولین چیزی که بعد تناسخ به این بدن دیدم‌ پدر سانیا بود?که داشت قبل عروسی،دخترشو تحدید? میکرد.

-اگر بازم برگردی به خانواده یوران من تورو تیکه تیکه میکنمو میدم خوک هام بخورنت.?
همه ?هفت خانواده? مجبورن برای ادامه نسل به امپراطور❌صیغه بدن.❌
هرچند سران خانواده ها نمیخواستن بچه های با ارزششون رو بفرستن⛔️
و اونا تبديل به احمقایی شدن که حاضرن لیسیده بشن پیچ و تاب بخورن و کنارگذاشته بشن?
https://t.me/Venusdilan1
ᚑ ᚔᚔ ᚑ ᚔᚔ ᚑ ᚔᚔ ᚑ ᚔᚔ
بزرگترین تب اتحاد انیمه، الارا تب با +600جذب‼️
تب لیستی الارا تب با بیش از 90 پایه?
کیپاپ/کی دراما/چین/ژاپن/انیمه/مانهوا
جذب چنلتو به ما بسپر✅جهت شرکت
@ellara_tab