پوچیدَن

Description
🐜
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago

6 months ago

‌نگاهم کن
آنقدر نگاهم کن تا برایت جالب شوم!

6 months ago

“Let's take both of our souls and intertwine”
• بیا روحمان را به هم گره بزنیم. :))

6 months ago

‌هولناک؛
مانند عکس کسی که می‌خندد
اما سال‌ها پیش مُرده است..

سیلیویا پلاث

8 months, 2 weeks ago

در دل شب وقتی سکوت همه جا را فراگرفته افکارم مانند پرنده ای سرگردان در قفس ذهنم پرواز می‌کنند.
به تو فکر می‌کنم، به آن لحظات شیرینی که با هم گذراندیم و به آن لحظات تلخی که سایه‌های تردید بر سر رابطه‌امان انداخت.
هر روز با خودم می‌گویم چرا احساساتم اینقدر متناقضند؟
لحظاتی از شادی و ارامش، ناگهان به اضطراب و سردرگمی تبدیل میشوند. هر کلمه، هر نگاه به یک معما تبدیل میشود که باید حل کنم.
سوالات بی پایان مانند ابرهای تیره بر سرم سایه می‌افکنند و مرا از لذت عشق باز میدارند.
زندگی در لبه‌ی احساسات، مثل رقصی دشوار در تاریکی است. روز ها و شب ها به یکدیگر گره میخورند و من در این میان، نظاره‌گر خودم هستم، در این دنیای وسواس و تردید.
هر روز که به چشمان تو نگاه میکنم سوالی بی پایان در ذهنم بیدار میشود: آیا من او را اندازه کافی دوست دارم؟
وبال این افکار، هر روز بر دوش من سنگینی می‌کند گویی قلبم در قفس افکار زندانی شده و هر چه تلاش میکند راه فرار را نمیابد
آیا تو هم این احساسات را تجربه میکنی؟ آیا تو هم گاهی از خودت می‌پرسی که عشق ما واقعی است یا فقط یک توهم؟ این تردید، این نگرانی دائمی، مانند یک غریبه در قلب من نشسته است و نمیگذارد به راحتی نفس بکشم. من میخواهم آزاد باشم، اما چگونه؟
من فقط میخواهم که بتوانم در کنار تو باشم بدون اینکه ترس و تردید سایه ام را بپوشاند..
این روزها زندگی ام به اینه ای تبدیل شده که فقط شک و تردید را منعکس میکند و این افکار همچون دیواری بین من و عشق است اما
شاید روزی برسد که بتوانم با اطمینان به تو بگویم: «من اینجا هستم، حتی با تمام تردیدها و وسواس هایم.» تا آن روز، من یه جستجوی پاسخ ها ادامه خواهم داد و امیدوارم که بتوانم روزی آرامش را در آغوش عشق تو پیدا کنم.

8 months, 3 weeks ago

بغلم می‌کنی؟ بغلم می‌کنی وقتی اضطراب، محاصره‌ام کرده و دارم رنج می‌کشم؟ وقتی از درون متلاشی‌ام و از بیرون آرام؟ بغلم می‌کنی که دردهام بریزد و پاییز غمگینم بهار شود؟ دستانم را می‌گیری تا هزاران گنجشک غمگین، درون سینه‌ی من آرام بگیرد؟ نگرانم می‌شوی؟ غصه‌ام را می‌خوری وقتی که زل می‌زنم به نقطه‌ای و آرام و بی‌صدا غصه می‌خورم؟
نهایت تلاشت را می‌کنی؟ برای اینکه حال من خوب‌تر شود؟!

همیشه برای آدم‌های غمگین چای ریخته‌ام و این نهایت تلاش من برای آرام کردن‌شان بوده. نهایت تلاشم برای اینکه زمستانِ کسی را بهار کنم.
گاهی حجم دردها بیش از ظرف تحمل آدم‌هاست و آدم‌ها حق دارند غمگین باشند.

دردهایی هست که نمی‌توان از آن‌ها حرف زد، و رنج‌هایی هست که نمی‌توان آن‌ها را شرح داد. چیزی نپرس، فقط سستیِ شانه‌های سنگینم را ببین، سرت را به نشانه‌ی همدردی تکان بده و در آغوشم بگیر. که همین شانه‌های امن تو برای من کافی‌ست.
هوا سرد است
برایم چای می‌ریزی؟

#نرگس_صرافیان_طوفان

8 months, 3 weeks ago

شرمنده‌ام
من بدجور به غمم باختم..

11 months, 2 weeks ago

مهم‌ترین خطر در زندگی، خطر نکردنه. فردی که خطر نکنه، چیزی انجام نمیده، چیزی نداره، چیزی نیست، و چیزی هم نمیشه ..

11 months, 2 weeks ago

یک روز ، چشم باز می کنی و می بینی عزیز ترین آدمِ زندگی ات ، دیگر نیست !
کسی که تا دیروز خیال می کردی همیشه برایِ داشتنش و برایِ دوست داشتنش ، فرصت هست ،
کسی که فکرش را هم نمی کردی ، رفتنی باشد ...
به همین سادگی ، آدم ها می روند ،
و جایِشان ، برایِ همیشه خالی می مانَد !
عزیزانت را همین ثانیه دوست داشته باش ،
همین ثانیه قدرِشان را بدان ،
و همین ثانیه ، در آغوشِشان بگیر .
منتظرِ هیچ فردا و روزِ مبادایی نباش !
چه آدم ها که با زخمِ سکوت و تنهایی ، رفتند ،
چه دل ها که تا ابدیتِ تاریخ ، شکسته ماند ،
و چه دوستت دارم ها که تا همیشه ، میانِ حنجره هایِ زمان ، گیر کرد .
" مبادا " ؛ یعنی امروز ، یعنی الان ، یعنی همین لحظه !!!

- نرگس_صرافیان_طوفان‌

- بدون بال پرواز کن?

11 months, 3 weeks ago

مادرم دیروز میگفت: دختر! دارد سنت بالا میرود باید ازدواج کنی میگفت پسر عباس آقا خیلی پسر خوش برو روییست، دماغش را عمل نکرده و خیلی نجیب است. فوق لیسانسش را تازه گرفته وکلی مرد زندگیست و اصلا هم فکر نمیکند از دماغ فیل افتاده، پدرش در مغازه فرش فروش ها دو…

11 months, 3 weeks ago

مادرم دیروز میگفت: دختر!
دارد سنت بالا میرود باید ازدواج کنی
میگفت پسر عباس آقا خیلی پسر خوش برو روییست، دماغش را عمل نکرده و خیلی نجیب است.
فوق لیسانسش را تازه گرفته وکلی مرد زندگیست و اصلا هم فکر نمیکند از دماغ فیل افتاده، پدرش در مغازه فرش فروش ها دو دهنه مغازه دارد و کلی برای خودش اصل و نصب دارد.
میگفت از خداشه که جواب بله بدهی...
این ها را میگویم که اگر پس فردا شنیدی شده ام عروس عباس آقا بهت برنخورد.
اگر با پسر عباس آقا عروسی کنم زندگی آرامی خواهم داشت، صبح ها برایش صبحانه درست میکنم و راهییش میکنم و غروب ها در حالی که با دستان پر به خانه می آید با باسن در را باز میکند..
باور کن این ها را نمیگویم که برگردی، این ها را میگویم و میدانم که تو ناراحت می شوی میدانم اگر من عروس عباس آقا بشوم دلت تنگ میشود که از تجریش تا ونک را پیاده روی کنیم و با هم مسابقه بدهیم و بعد به تمام عابرها سلام کنیم و از تعجبشان از خنده ریسه برویم، میدانم دلتنگ میشوی که گیم آف ترونز ببینیم و با هم خاطرات را مرور کنیم و سلینجر بخوانیم.
من مطمینم پسر عباس آقا طاقت نمیاورد سه روز کنارم بنشیند گیم آف ترونز ببیند وبعدش بگوید فصل ششم را چرا نگرفتی؟
و من هم بگویم هنوز نساختنش و مطمئنم هیچوقت مثل تو نمیگوید خاک بر سرشان با این فیلم ساختنشان.
اگر من عروس عباس آقا بشوم همه چیز خوب پیش میرود، فقط موهایم چند سالی زودتر سفید میشود، دلم بیشتر میگیرد و زودتر پیر میشوم... باور کن این ها را نمیگویم که تو برگردی، برگشتن تو اصلا چه دخلی به من دارد؟
فوقش این است چند سال زودتر دق میکنم و کمتر عروس عباس آقا میمانم..

#پریا_راقمی

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago