همه مون یه سنی داریم که از اون سن به بعد متوجه میشیم از خودمون کوچیک ترها ازمون جلو زدن و ما عقب موندیم و به اون جایی که می‌خواستیم نرسیدیم...??

زمان میگذره؛
زمانه عوض میشه؛
آدمها تغییر میکنن...

اما امان از کینه‌ی شتری که مثل روز اول پابرجا میمونه...

اگر سوالی، پیامی، حرفی، سخنی، پیشنهادی دارید با ادمین تماس بگیرید. هر گونه بی‌ادبی، کصچت، فحاشی، پررو بازی، فضولی، عنتقاد = بلاک و ریموو از کانالها چون نه وقت بچه‌بازی داره نه حوصله و انرژیش رو

سرعت تسخیر و کشورگشایی سوریه توسط شورشیان از سرعت اینترنت من و شما خیلی خیلی بیشتره!???

به علت عدم فعالیت اعضا، گپ به زودی بسته خواهد شد. ما از اول به گروه چت و گپ اعتقاد نداشتیم اما به درخواست عده‌ای بازش کرده بودیم. همان ها که درخواست میدهند و فعالیت نمی‌کنند.

تا حالا از خودتون پرسیدین چرا تعداد تماشاگران زن برای مسابقات مردان همواره زیادترند؟ چرا در ایران دغدغه‌ی بزرگ زنان ورود به ورزشگاه هایی که مسابقات در اون جریان داشت بود؟ چرا همواره زنان تماشای مسابقات مردان را به مسابقات زنان ترجیح می‌دهند؟

جدا از اینکه مسابقات مردان جذاب تر و حرفه‌ای تر و از نظر کیفی برتر است، پاسخ را در غریزه و طبیعت بشری میتوان یافت.

در طول تاریخ مردان به سانِ حیوانات نر که برای تصاحب زهدان همیشه با همدیگر مبارزه و رقابت میکنند، در انظار عمومی تکی یا دو به دو قدرت‌نمایی میکردند.

از مسابقات کشتی یونانی ها در میادین و کوچه های شهر گرفته که به صورت کاملاً برهنه طوری که اندامها و‌ عضلات شان که نشانه‌ی قدرتمند تر بود دیده بشه تا مسابقات ورزشی مانند المپیک که پیام صلح و سرگرمی داره.

حتی مبارزات مرگباری که در کلوسئوم رم بین برده‌ها به اجبار اربابان برگزار میشد همواره تماشاگران بسیاری به ویژه زنان رو به سمت خودش جلب میکرد.

زنان در طول تاریخ به نحوی فرگشت یافته‌اند که با دیدن مبارزه‌ی دو مرد تنومند و ورزشکار و عضلات و تلاشها ‌و عرق ریختن آنها برای پیروزی بر حریف، به فرد برنده جلب بشن و براشون جذاب باشه.

حتی در همین عصر امروزی که ما بچه بودیم، روزهایی که فامیل دور هم گرد می‌آمدند یا جمعی به تفریح میرفتیم، بزرگان خانواده از فرزندان پسر خود می‌خواستند که با همدیگر کشتی بگیرند و همواره دختران فامیل تماشاگر پر و پاقرص این مبارزات بودند و هر دختری یک پسر مورد نظر رو تشویق می‌کرد.

در واقع این نوع از عملکرد مرحله‌ای از انتخاب پارتنر به شمار میرود و گویی تخمکِ در انتظار نشسته برای رسیدن اسپرم برتر لحظه شماری میکنه تا لحظه‌ی وصال فرا برسه.

از هر دختری معیارهای انتخاب پارتنر را بپرسید، به جز پول که امروزه نشان از قدرت مرد در تأمین مایحتاج زن داره، قد بلند و اندام ورزیده و هیکل قوی و تنومند مردانه در بین اولویت های اول اوست تا قیافه اش!

حالا شاید سوال بشه که خوب این که بچه هامون رو از همان کودکی به کشتی و رقابت با پسرهای دیگر سوق بدیم فایده‌اش چیه؟

کمترین فایده‌ی اون اینه که از همون بچگی تلاش، مبارزه و استقلال رو یاد میگیره! از کسالت و افسردگی و پژمردگی در میاد! عزت نفس پیدا میکنه و مردونه به بار میاد و اگر چند بار شکست بخوره، از همون دوران کودکی انگیزه برای بهتر شدن و تسلیم نشدن رو یاد میگیره...

@talangormardan
@talangoraneh1

پنج‌شنبه‌ها برای زنان کردستانی تعطیل شد!
با موافقت استاندار کردستان، پنج‌شنبه‌ها برای زنان کردستانی تعطیل شد و بر این اساس کارکنان زن شاغل در دستگاه‌های اجرایی که دارای فرزند زیر هفت سال یا فرزند دانش‌آموز دوره ابتدایی هستند می‌توانند از قانون تعطیلی پنجشنبه‌ها استفاده کنند.

#تعطیلی_پنجشنبه‌ها

حکم اعدام برای سارق متجاوز

اواسط سال ۱۳۹۹ دختر جوانی به نام سمیرا با مراجعه به پلیس آگاهی از تجاوز و سرقت اموالش خبر داد.

با اطلاعاتی که شاکی به مأموران داده بود، راننده ۲۰ ساله خودرو به نام بهنام شناسایی و دستگیر شد.

با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه ۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و قضات دادگاه با توجه به نظریه پزشکی قانونی متهم را به اعدام، شلاق و رد مال محکوم کردند و حکم در دیوان عالی کشور مهر تأیید خورد.

همین که یک موضوعی به نام بیماری ارثی وجود داره، یعنی دنیا هیچ عدالتی نداره!

فکرشو بکنید شما در یک خانواده‌ای به دنیا می‌آیید که به صورت ژنتیکی مشکل دارند و درگیر بیماری ارثی هستند! شما نه اون خانواده را انتخاب کردی و نه حتی اینکه آیا می‌خوای به دنیا بیای رو!

همینجوری چشماتو باز میکنی میبینی یک خانواده‌ای هست و یک پدری و مادری و خواهر و برادری. بعد از اینکه سالها باهاشون عادت میکنی و خاطره میسازی یهو مریض میشن و از بین میرن و تو شوک زده، متوجه میشی خانواده‌ات فلان بیماری ژنتیکی رو داره که تو هم ممکنه بهش مبتلا شی!

نه گناهی کردید، نه خشم خدا رو برانگیختید و نه به کسی ظلم کردید!
ولی سرنوشت شما این بوده بدون اینکه هیچ کنترل و اختیاری داشته باشید!

و اندکی بعد متوجه میشید شما هم مبتلا به اون بیماری هستید و با درد و شیون و زجر و مرگ باید دست و پنجه نرم کنید!

خدا نیاره اون روز رو که مرگ رو که ترسناک ترین کابوس هر موجود زنده ایه، بیشتر از هر کس دیگری به خودتون نزدیک تر ببینید و شاهد ذره ذره آب شدن خودتون باشید!

اینجاست که طی فرگشت شما نیاز به یک تکیه‌گاه و یا مُسکن دارید که کمی امیدوارتر روزهای باقیمانده تونو سپری کنید و درد کمتری بکشید یا لااقل دردی که میکشید رو به جان بخرید و لااقل این موضوع سخت رو هضمش کنید.

دو راه پیش روی خودتون می‌بینید:

١-ترسیم دنیایی خارج از این دنیایی که وجود داره و قراره بزودی ترک‌اش کنید.( با خودتون میگید در این دنیا عدالت در حق من رعایت نشده پس من به دنیایی دیگر فکر میکنم که خدا عدالت رو در حقم اجرا کنه و زندگی خوبی بهم بده چون در این دنیا در حقم نامردی شد.)

٢- به این باور و حقیقت برسید که فقط همین یک دنیا وجود داره و عدالتی در دنیا نیست! چون دارم میبینم بچه آهویی نازنین یک لقمه‌ی چرب شیر گرسنه میشه یا فلان کودک از بدو تولد دچار عقب ماندگیه و...
پس سرنوشتم رو قبول میکنم و از روزهای باقیمانده‌ام و فرصت های اندک پیش رو برای خوش گذراندن با عزیزانم استفاده می‌کنم و خاطره میسازم.

مورد اول به شما یک آرامش و تسکین خاصی رو میده هرچند که واقعیت نداشته باشه.

مورد دوم شما رو با حقیقت روبرو میکنه و اولش بسیار تلخه اما باعث میشه چند هفته‌ی باقیمانده رو به بهترین نحو سعی کنید سپری کنید.

انتخاب هر یک از موارد بر عهده‌ی شماست!

اما نکته‌ی مهم این است که چه در مورد اول و چه در مورد دوم، به این حقیقت میرسید که دنیا، طبیعت، زندگی، روزگار، خدا یا هر چیزی که اسمش رو میذارید، خالی از عدالت بوده چون برای چیزی که مستحقش نبودید دچار جزای هنگفتی شدید! و زندگی همینه...
بسیار جدی، بسیار بی رحم و خشن...

امیدوارم همیشه تن تون سلامت باشه??

@talangormardan
@talangoraneh1