شعله شوق ز شمشیر نگرداند روی
"لن ترانی" نشود بند زبان موسی را

غزل ۵۵۶
#صائب

خبر از خرده‌ی راز دل لیلی دارد
گرچه از هر دو جهان نیست خبر مجنون را!

غزل ۵۴۶
#صائب

پایان منتخب ابیات غزل‌های شهریار :)

زآتش رویش چو یک اخگر به صحرا اوفتاد
هر دو عالم همچو خاشاکی از آن اخگر بسوخت

خواستم تا پیش جانان پیشکش جان آورم
پیش‌دستی کرد عشق و جانم اندر بر بسوخت!

نیست از خشک و ترم در دست جز خاکستری
کاتش غیرت درآمد خشک و تر یک‌سر بسوخت...

غزل ۲۳
#عطار

تو گویی طاهرا، چون تار بنواز
صدا چون می‌دهد تار شکسته؟! :)

چو شب شد جملگان در خواب رفتند
همه چون ماهیان در آب رفتند

دو چشم عاشقان بیدار تا روز
همه شب سوی آن محراب رفتند

#مولانا

درون سینه، غم او به مجلس‌آرائی‌ ست
صراحی دل پرخون، گواه ساغر داغ

#کلیم_کاشانی

مرا به‌ گوشه‌ی مکتوب غیر، یاد مکن
جدا به نام من ای دوست خط نسیان کش!

#کلیم_کاشانی

ورژن رقیق‌ترش :)

به خوابم گاه‌گاهی طُرّه‌ات آشفته می‌آید خبر می‌گیرد از حالِ پریشانی، پریشانی #ذبیحی_یزدی ? میکده