?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
🔹 ... مادر خیلی اهل خواب بود. پرندهها سحر بیدار میشوند و میخوانند، پدرم جزو آنها بود. امروز از خودم میپرسم این اختلاف ساعت بیدارشدن میان پدر و مادرم به وخامت طلاق نیست. این را با گوش کردن به خیکی [نامی است که راوی بر "یوهان سباستین باخِ" موسیقیدان گذاشته] یاد گرفتهام:
شادمانی و خوشبختی در یک نُت نهفته نیست، شادمانی آن چیزی است که در دو نُتی که با هم تلاقی میکنند وجود دارد. بدبختی وقتی است که نُت عوضی نواخته میشود، چون نُت شما با نت همسفرتان در هم نمیآمیزد.
خطرناکترین جداییها میان مردم در همین نکته نهفته است نه در جایی دیگر:
در ضربآهنگها.
[بُرشی از کتاب «دیوانهبازی»
\- بهقلمِ «کریستین بوبَن»
\- بهترجمهیِ «پرویز شهدی»
\- نشرِ چشمه \- صص ۲۸\-۲۷]
#ذهن_ما
#دیوانهبازی
#شیوه_شیدایی
#یه_چیکه_کتاب
🌨@Az_Daste_Khishtan_Faryaad
🔹 مردهایی که گمان میکنند مرا شناختهاند، اگر روزی با هم ملاقات کنند، میتوانند ساعتها دربارۀ من حرف بزنند، بیآنکه متوجه شوند که دربارۀ همان شخص دارند حرف میزنند:
با هر کسی ، با اسم جدیدی خودم را معرفی میکردم، همانطور که آدم لباس یا عطرش را تغییر میدهد. و البته هیچ وقت اسم حقیقیام را نمیگفتم. تازه یک اسم واقعی به چه کار میآید؟
من همیشه از داستان مسیح خوشم میآمده که سر راهش، با دوستانش که برخورد میکرده، اسم خانوادگیشان را میپرسیده، بعد بیرودربایستی به آنها میگفته اسمتان از این پس، این یا آن خواهد بود.
نامی جدید به کسی دادن، مثل تزریق کردن خون تازه است به او:
اقدامی عاشقانه، امتیازی برای عشاق.
[بُرشی از کتاب «دیوانهبازی»
\- بهقلمِ «کریستین بوبَن»
\- بهترجمهیِ «پرویز شهدی»
\- نشرِ چشمه \- صص ۱۹\-۱۸]
#دیوانهبازی
#شیوه_شیدایی
#یه_چیکه_کتاب
🌨@Az_Daste_Khishtan_Faryaad
`🎧 گذشته 🎧
ترانه:
زویا زاکاریانآهنگ:
سیاوش قمیشی
آواز:
افشین مقدم
[حسین آهنیانمقدم]`
( ۸ مهر ۱۳۲۴ - ۹ مرداد ۱۳۵۵)
[آلبوم:
«زمستون»
انتشار:
سال ۱۳۵۴]
ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻳﻪ زﺧﻢِ ﭘﻴﺮ و ﻛﻬﻨﻪاس ﺧﻮب نمیﺸﻪ
ﺗﻮو اﺑﺮا، ﻳﻪ اﺑﺮِ ﮔﺮﻳﻪﺳﺎزه دور نمیﺸﻪ
ﻳﻪ ﻣﺮغِ ﺟَﻠﺪه ﻛﻪ ﻫﻴﭽﻮﻗﺖ نمیﺮه
ﻳﻪ دﺷﺖِ خشکه ﻛﻪ ﺑﺎ اﺷﮏ ﺟﻮن میﮕﻴﺮه
ﻳﻪ زﻧﺠﻴﺮه، ﻳﻪ ﺑﻨﺪه، ﻳﻪ دﻳﻮارِ ﺑﻠﻨﺪه
ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺟﻨﺲِ ﻛﻮﻫﻪ، ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮕﻪ
ﭼﻪ ﺳﺨﺘﻪ، ﭼﻪ ﺳﺨﺘﻪ
ﮔﺬﺷﺘﻦ از ﺗﻮو دﻳﻮارِ ﮔﺬﺷﺘﻪ
ﻳﻪ ﺧﻮاﺑﻪ رﺳﻴﺪن
ﺑﻪ ﻓﺮداﻳﻰ ﻛﻪ ﭘﺸﺖِ اون ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﮔﺬﺷﺘﻪ! ﺗﻮ ﻓﺮﻳﺎدِ ﺗﻤﻮمِ ﮔﺮﻳﻪﻫﺎﻣﻰ
ﻳﻪ ﻋُﻤﺮه ﺗو ﺑﻴﺪاریِ ﺗﻠﺦِ ﻗﺼّﻪﻫﺎﻣﻰ
ﺗﻮ ﺷﺐﻫﺎﻣﻮ ﺑﻪ ﺑﻴﺰاری ﻛﺸﻮﻧﺪی
ﺗﻮ ﺧﻮرﺷﻴﺪِ ﻳﻪ ﺑﻰﺧﻮاﺑﻮ ﺳﻮزوﻧﺪی
ﺗﻮ آزاری، ﺗﻮ دردی، ﻳﻪ دﻳﻮارِ ﺑﻠﻨﺪی
ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺟﻨﺲِ ﻛﻮﻫﻰ، ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮕﻰ
ﭼﻰ میﺸﺪ، ﭼﻰ میﺸﺪ
ﺗﻤﻮم ﻟﺤﻈﻪﻫﺎیِ ﻣﻦ ﻛﻪ میﺮن
ﺑﻤﻴﺮن، ﺑﻤﻴﺮن
ﻛﻪ اﻣﺮوز ﻣﻨﻮ از ﻣﻦ ﻧﮕﻴﺮن
ﻛﻪ اﻣﺮوز ﻣﻨﻮ از ﻣﻦ ﻧﮕﻴﺮن
ﻛﻪ اﻣﺮوز ﻣﻨﻮ از ﻣﻦ ﻧﮕﻴﺮن ...
#آدینه_بازی
#یه_برش_شعر
#یاد_بعضی_نفرات
#یه_قاشق_موسیقی
🌅@Az_Daste_Khishtan_Faryaad
? اسم زادگاه پدرم را نمیدانم. زادگاه پدرم سکوت است. پدرم وقتی شب به خانه برمیگردد، مثل همۀ مردهای دیگر است. مردهای عبوس، بیحرف.
پدرم مثل یک گرگ است:
آتشی که در رگهایش جریان دارد، در چشمهایش متمرکز است، نه در لبهایش.
مادرم مثل یک گربۀ ماده است، مثل یک گنجشک، مثل پیچک، مثل نمک، مثل برف، مثل گردۀ گلها، چابکسوار سیرک عاشق مادرم است. رامکنندۀ حیوانات هم عاشق مادرم است. همه در این دنیای سیرک عاشق او هستند.
مادرم اجازه میدهد عاشقش باشند، این بهترین وسیله برای نگهداشتن پدرم در کنارش است، تا این آتشهایِ شعلهور در اطرافش.
[بُرشی از کتاب «دیوانهبازی»
\- بهقلمِ «کریستین بوبَن»
\- بهترجمهیِ «پرویز شهدی»
\- نشرِ چشمه \- ص ۱۶]
#دیوانهبازی
#شیوه_شیدایی
#یه_چیکه_کتاب
#فریادها_و_نجواها
?@Az_Daste_Khishtan_Faryaad
? مادرم به گمانم دیوانه است. برای همۀ بچههای دنیا آرزو میکنم مادر دیوانهای داشته باشند، اینها بهترین مادراناند و بهتر از همه هماهنگ با قلبهای وحشی بچهها.
دیوانگیاش را از سرزمین آبا و اجدادیاش، ایتالیا، به ارث برده است.
در ایتالیا هر چه را داخل است، بیرون میگذارند. از رختهایی که باید خشک شود تا دلهایی که باید شسته شود، همه را روی طنابی که در دو طرف کوچه میان دو پنجره آویزان است پهن میکنند، و چندین بار در روز در برابر همسایهها، میان اپرای پایانناپذیری از فریادها و خندهها آنها را میشمرند. اینها در ظاهر خیلی شادآور است- فقط در ظاهر.
ایتالیاییها آدمهای غمگینی هستند، بیشتر از آنکه واقعاً به زندگی کردن علاقهمند باشند، ادای آن را درمیآورند، بوی مرگ و نمایش میدهند:
پدرم وقتی میخواهد مادرم را عصبانی کند، این حرفها را میزند ...
[بُرشی از کتاب «دیوانهبازی»
\- بهقلمِ «کریستین بوبَن»
\- بهترجمهیِ «پرویز شهدی»
\- نشرِ چشمه \- صص ۱۶\-۱۵]
#ذهن_ما
#دیوانهبازی
#یه_چیکه_کتاب
#فریادها_و_نجواها
?@Az_Daste_Khishtan_Faryaad
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago