عقیق شعر

Description
کانال ویژه شعر آیینی سایت عقیق


ادمین

@haadipoem
@aghigheditor




کانال عقیق

@aghigh_ir

کانال عقیق مادحین

@madehin

کانال عقیق واعظین

@vaezin
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago

5 months, 3 weeks ago

🎬آفتاب شب یلدای همه
شعرخوانی صابر خراسانی در حرم حضرت زینب سلام الله علیها

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem

5 months, 3 weeks ago
***▫️*****همایش شعر کلمات زهرایی در قم**

▫️همایش شعر کلمات زهرایی در قم

همایش شعر کلمات زهرایی و اولین جلسه رونمایی کتاب «تنآه گاه» اثر مهدی رحیمی زمستان در تاریخ بیست و هفتم آذرماه ساعت ۱۹/۳۰ در محل تالار مرکزی شهر قم با حضور شعرای آیینی کشور و پدر شعر آیینی استاد محمدعلی مجاهدی«پروانه»برگزار میگردد.

🔹کانال شعر عقیق
@aghighpoem

6 months ago
[#دعوتید](?q=%23%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA%DB%8C%D8%AF)

#دعوتید
اختتامیه دوازدهمین کنگره ملی شعر فاطمی
هجده سال نوری

@aghighpoem

7 months, 3 weeks ago

▫️سروده #محمد_رسولی برای ۴۷ ثانیه پایانی فرمانده شهید یحیی سنوار

لحظه‌های آخرت تلفیق شعر و جـنگ بود
ای شــهید معرکه! مردن برایت ننگ بود

باید از آن لحظه‌ها افسانه‌ای می‌ساختی
با تمام زخم‌هایت، گرچه فرصت تنگ بود

گرچه آن‌ها خواستند این‌گونه تحقیرت کنند
چشم‌هایت باطل السحری بر این نیرنگ بود

در پلان آخرت… نه! ابتدای قصه‌ات
تیتراژ چشم تو زیباترین آهنگ بود

چوبِ در دست تو را چوب خدا دیدیم ما
بی صدا بر شیشه‌ی شب خورد؛ گویا سنگ بود

ما رمیتَ اذ رمیتَ، چوب مامور خداست
صبغت الله‌ی که هر چه غیر از آن بی رنگ بود

چفیه و تصویر قــدس و عطر و تسبیح و خشاب
در کنار تو نمایشگاه یک فرهنگ بود

?کانال شعر عقیق
@aghighpoem

8 months ago

?کجایید آی بزدل‌ها
دلیر معرکه ماییم
که مثل شما مخفی نمی گردیم، اینجاییم
#محمد_رسولی

کانال شعر عقیق
@aghighpoem

8 months, 2 weeks ago

▪️سیدی! هارداسان؟ جواب بده
سروده #احمد_بابایی درباره شهادت سید حسن نصرالله

خاک، درگیر آسمان شده است
بازهم فصل امتحان شده است
خنجر شمر، خون چکان شده است
فصل شمشیر شیعیان شده است
دامنش شک مکن که لک دارد
به علی هرکسی که شک دارد
عشق، اهریمنی نخواهد شد
خصم، بی دشمنی نخواهد شد
خونِ دل، گفتنی نخواهد شد
نابرادر، تنی نخواهد شد
اُف به بی غیرتی که دم نزند
یا در این روضه، ناله هم نزند
باز باران، ترانه می خواند
روضه خوان، بی بهانه می خواند
هر خبر، روضه ای پریشان است
دل ما داغدار لبنان است
کشتنِ طفل و زن!؟ زبانم لال
قتل سید حسن!؟ زبانم لال
بازهم خصم را عذاب بده
سیدی! هارداسان؟ جواب بده
سیدی! تشنه ی صدای توایم
چشم در راه نعره های توایم
.
حاج قاسم! کجایی ای غم ناب؟
ای برادر! برادرت دریاب...
باز یک سینه چاک افتاده
پهلوان روی خاک افتاده
رخ به باران اشک می شویند
نه! بگو که دروغ می گویند!
بازهم داغ یار می بینم
مرکبی بی سوار می بینم
.
سوخته مغز استخوان مرا
آنکه کشته برادران مرا
تجربه کرده ایم خوبی را
وسط غصه، پایکوبی را!
شب اگر تلخ شد، فلق با ماست
تجربه کرده ایم حق با ماست
آی مردم! که چشم تر دارید
چلّه ی انتقام بردارید
غفلت از آفتاب ممنوع است
شب، به هم خورده خواب ممنوع است
اولین بار نیست بد کردند
پیش از این، راه یاس سد کردند
هرچه اندوه در جگر داریم
به حساب یهود بگذاریم
گاه باران، تگرگ خواهد شد
توبه ی گرگ، مرگ خواهد شد
خیمه ی شعله در جگر داریم
اشک، کافیست! تیغ برداریم
ذوالفقار و شکست، یعنی چه؟
دست بر روی دست، یعنی چه؟
از غرور یزید، خسته شدیم
اذن میدان دهید! خسته شدیم
.
راه جلّاد، بسته خواهد شد
دست صهیون، شکسته خواهد شد
خوک صهیون، قسم به خون شهید،
بعد از این، امنیت نخواهد دید
.
آی صهیون! تقاص جانکاه است
صبر ما سینه ای پر از آه است
آه ما خشم غیرت الله است
اصل طوفان، هنوز در راه است
سامری سوزِ قومِ برتر، کیست؟
آن به موسای ما برادر، کیست؟
آن که درهم شکسته خیبر، کیست؟
هان! ز مرحب بپرس، حیدر کیست!؟
خشمگین شیعه ی همان شیریم
شک مکن! انتقام می گیریم...

?کانال شعر عقیق
@aghighpoem

11 months, 1 week ago

#عقیق_شعر

ای کاش دست من قلم میشد
تا واسه تو نامه نمیدادم
با خون نوشتم اسمتو بعدش
بی سر به پای اسمت افتادم

از بام افتادم چه تقدیری
از بام افتادم چه تعبیری
یادش بخیر اون روزی که گفتی
تو سربلند از رو زمین میری

تو با سر بی تن میای اینجا
یه گوشه تو این شهر بُق کردم
اما برات بازار و ای یوسف
با این تن بی سر قُرق کردم

آره قناره نردبون میشه
از آسمون تا اینکه سر باشم
بالای این دروازه هم خوبه
تا به خدا نزدیک تر باشم

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_سلام_الله_علیه
#میلاد_حسنی

▪️عقیق شعر
@aghighpoem

11 months, 1 week ago

#عقیق_شعر

مسلم که از حسین سلام مکرّرش
باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش

فرموده مدح و منقبتش را به افتخار
ثاراللّهی که بوده نبی مدح گسترش

ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف
تعظیم می‌کنند همه در برابرش

حیرت برند اهل فضیلت به رتبه‌اش
زانو زنند اهل کرامت به محضرش

مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان
از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش...

تعریف کرد و داد خبر از شهادتش
با دیدن عقیل همانا پیمبرش

این است آن شهید که در یاری حسین
تا روز حشر مسجد کوفه‌ست سنگرش

لبّیک او حسین و طوافش به موج خون
تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش...

پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت
زآن دسته‌های نی که عدو ریخت بر سرش

سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم
ای جان فدای پیکر در خون شناورش...

این است آن قتیل که بر زندگان دهد
روح حیات از نفس روح‌پرورش...

بالای دار رفت و همه سربه‌دارها
گل‌بوسه می‌زنند به قبر مطهّرش...

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار

▪️عقیق شعر
@aghighpoem

11 months, 1 week ago

#عقیق_شعر

شانه‌های زخمی‌اش را هیچ‌کس باور نداشت 
بار غربت را کسی از روی دوشش بر نداشت 

در نگاهش کوفه کوفه غربت و دلواپسی 
عابر دلخسته جز تنهائیش یاور نداشت 

بام‌های خانه‌های مردم بیعت‌فروش 
وقت استقبال از او جز سنگ و خاکستر نداشت 

می‌چکید از مشک‌هاشان جرعه‌جرعه تشنگی 
نخل‌هاشان میوه‌ای جز نیزه و خنجر نداشت 

سنگ‌ها کمتر به پیشانی او پا می‌زدند 
نسبتی نزدیک اگر با حضرت حیدر نداشت 

روی گلگون و لبی پر خون و چشمانی کبود 
سرنوشتی بین نامردان از این بهتر نداشت 

سر سپردن در مسیر سربلندی سیره‌اش 
جز شهادت آرزوی دیگری در سر نداشت 

دخترش با دیدن بازارهای کوفه گفت 
خوب شد بابای من در دست انگشتر نداشت 

#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام
#یوسف_رحیمی

▪️عقیق شعر
@aghighpoem

1 year ago

. آن روزها دستِ پدرها بس که خالی بود
یک مشهدِ ساده برامان خوش خیالی بود
.
از چاه های نفت سهمِ ما علاالدین
از عیشِ دنیا سهمِ ما چایِ ذغالی بود
 .
کفشِ دوخطِ میخی و  آتاری و تیله
دار و ندارم کارت های فوتبالی بود
 .
عکسِ حرم را بوسه می زد کودکی هایم
عکسی که روی سکه های صد ریالی بود

عکسی که هرشب پیشِ چشمِ مادرم تا صبح
تنها دلیلِ گریه های دارِ قالی بود
 .
دستِ پدر از قلکِ من بود خالی تر
آری همیشه مادرم بُغضَش سُفالی بود

گاهی پدر از طُرقبه می گفت اما حیف
هرسال جیبِ او
دچارِ خشکسالی بود
 .
نه اهلِ مشهد نه ولیکن ریشه ام آنجاست
 جایی که شوقِ سالهای نونهالی بود
 .
همراهِ اتوبوسِ بنزِ سیصد و دو ، گاه
می رفت تا مشهد دلم! بَه بَه! چه حالی بود!

آقا نوارِ (( لاله ی خوشبو رضا )) بُگْذار
فامیلیِ آقای راننده وصالی بود

یک فرفره ، یک زنجبیلِ پیچی و یک عطر
سوغاتِ خوبِ روزهای خردسالی بود

با پرده ی نقاشی صحنِ حرم عکسی...
انداختیم و من لباسم خال خالی بود
 .
یَخمَک به دستم بود و می رفتم حرم سرمَست
لبهام غرقِ خنده های پرتقالی بود

با اولین پرواز امروز آمدم مشهد
جای منِ آن روزها بدجور خالی بود

مادر! دوباره گم شدم در کوچه ی سرشور
کو آن مسافرخانه ای که این حوالی بود

مادر! به جای تو زیارت کردم آقا را
بابا! هوای طرقبه امروز عالی بود...!
.
#محسن_کاویانی
#ولادت_امام_رضا علیه السلام
.
?کانال شعر عقیق
@aghighpoem

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 6 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months ago