هلن: چه بر سر دل من آمده؟ که خانه و سرزمینم را به دنبال غریبه‌ای ترک گفته‌ام.
نکوهیده باد آن الهه! که عزمش از زئوس راسخ‌تر است؛ همه آسمانیان تحت سیطره‌ی قدرت زئوس‌اند اما خدای خدایان خود برده‌ی عشق است.
خشمت را به آفرودیت نشان بده و مرا بخشش و همدردیت را.

هکابه: نه! پاریس مردی بسیار جذاب بود. یک نگاه و هوست را آفرودیت میخوانی!
چرا؟
شهوات بی قانون آدمی را عشق میخوانند. گمراهی‌ است که به آسانی دچارش میشوند.

زنان تروایی اثر اوریپید(480_407 پیش از میلاد)
[ترجمه از نگارنده]

#ادبیات_هلنی
🏛@ekhogroup

دوباره به عقب نگاه کن
که چگونه ادوار بی پایان زمان آمدند و رفتند
پیش از تولد برای ما هیچ است
این آینه‌ایست که طبیعت روبروی ما گرفته است
تا پس از مرگمان را ببینیم
چه چیز آنجا این همه وحشتناک بنظر می‌رسد؟
چه چیز این همه غم‌انگیز است؟
آیا بیش از هر خوابی آرامش بخش نیست؟

لیکورتیوس شاعر و فیلسوف رومی (۹۹-۵۵ پیش از میلاد)
از کتاب در باب طبیعت چیزها
[ترجمه از نگارنده]

#ادبیات_هلنی
?@ekhogroup

?فرگشت

این ایده که حیوانات و حتی انسان‌ها نواده‌ی انواع دیگری از حیوانات هستند به فیلسوفان پیشاسقراطی برمیگردد.

آناکسیمندر اهل میلتوس [۶۱۰-۵۴۶ پیش از میلاد] این ایده را مطرح کرد که اولین موجودات زنده در آب زندگی میکردند و پس از سپری شدن دوران زیر آب بودن زمین، اولین اجداد خشکی زی انسانها در آب بدنیا آمدند و تنها بخشی از زندگیشان را در خشکی گذراندند یا به عبارت دیگر دوزیست بودند.او همچنین مطرح میکند که اولین انسان که به شکل کنونی وجود دارد باید نواده‌ی نوع دیگری از حیوانات باشد و حدس میزند که احتمالا یک ماهی بوده باشد. در اواخر قرن نوزدهم از آناکسیمندر به عنوان اولین داروینی یاد کردند.

اما دیگر فیلسوفان یونانی باورمند به هدفمندی و غایت گرایی بودند و انسان را اشرف مخلوقات میدانستند که این باور به مسیحیت نیز تسری پیدا کرد؛ هرچند که اصل بقای اصلح بین نخبگان هلنی پذیرفته شده بود.

از معدود فیلسوفان مخالف هدفمندی حیات، لیکورتیوس اهل یونان بزرگ (روم) [۹۹-۵۵ پیش از میلاد] معتقد بود که تکامل کیهان، زمین،حیات و حتی جوامع انسانی کاملا تابع مکانیزم طبیعی بدون دخالت نیروهای فراطبیعی است.

#فلسفه_هلنی
?@ekhogroup

عده‌ای میگویند که سواره نظام
و بعضی دیگر میگویند پیاده نظام
یا ناوگانی از کشتی‌های بلند پارو
عالی‌ترین منظره بروی زمین سیاه است

من میگویم آنکه او را عشق میورزی است
و بسادگی اثبات شده است

آیا این هلن نبود؟
که زیباییش از همه میرندگان برتر
بهترین مرد را ترک گفت
که پادشاهش بود؟
و بسوی تروی رهسپار گشت
و دختر و والدین عزیزش را فراموش کرد؟
تنها برای آنکه نگاه رخشان آفرودیت
او را به آسانی تسلیم و از راه به دورش کرد

اکنون این داستانها مرا بیاد آناکتوریا میاندازد
که نزدم نیست

و من تنها برای یکبار هم شده
ترجیح میدهم که گام برداشتن نرم او
و تلالو چهره‌ی او را ببینم
تا آنکه نظاره‌گر تمام ارابه‌های لیدیایی
و درخشش پیاده نظام پوشیده به زره برنزی باشم!

سافو (630_581 پیش از میلاد)
[ترجمه از نگارنده]

#ادبیات_هلنی
?@ekhogroup