?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
بعد از ادعای خالقیت و رازقیت و علم و قدرت نامحدود برای اهلبیت علیهمالسلام اینبار نوبت این شاهکار جدید است.
البته که خب وقتی قرار است خالق ما علی(ع) باشد طبیعتاً باید بازگشت ما هم به سوی ایشان باشد.
سوال بامزهای که ممکن است به ذهن خطور کند این است که وقتی گفته میشود بازگشت همه به سوی علی(ع) است، یعنی بازگشت خود علی(ع) هم به سوی خودش است؟
من حقیقتاً در معنای این موضوع درماندهام که چگونه ممکن است انسان به سوی خودش بازگشت داشته باشد.
🔻یحتمل دوستان غالی با کتاب بازگشت به خویشتن علی شریعتی زیادی مأنوس بودهاند.
من شخصاً شهادت میدهم که غلاه و نواخباریان و حشوی مسلکان، هیچ مومنی را تکفیر نمیکنند، بلکه اساساً ایشان کسی را مومن نمیدانند که بخواهند او را تکفیر کنند یا تکفیر نکنند.
از منظر ایشان همه مردم، کافر و ناصبی و حرامزاده هستند مگر اینکه خلافش ثابت شود که معمولاً هم خلافش ثابت نمیشود. البته طبیعتاً خودشان از این قاعده مستثنی هستند.
🔻بنابراین این قبیل روایات خیلی به کارشان نمیآید. چرا که این روایات درباره تکفیر مومنین است. حال آنکه کسانی که به دست ایشان تکفیر میشوند از قبل کافر بودهاند و تکفیر دوباره ایشان صرفاً برای محکم کاری است.
*? درآمدی بر مطالعه اختلافات عالمان متقدم امامی در مورد راویان متهم به غلو*برخی از راویانی که رجالیان متقدم امامی تضعیفشان کردهاند، در اسناد برخی محدثان حضور پررنگی دارند. با این حال، نمیتوان هر گونه تضعیف راویان پرتکرار در اسناد را شاهدی بر اختلاف نظر محدثان و رجالیان گرفت، چه پیشتر گفتيم از طرفی بسیاری از محدثان در برخی آثار در پی اکتفا به اخبار مورد قبولشان نبوده، و حتی گاهی متفردات روات مورد تضعیفشان را نیز نقل کردهاند (نمونهها). از سوی دیگر لزوماً کل میراث راویان تضعیف شده، مورد تردید یا انکار تضعیف کنندگان نبوده است، و به عنوان نمونه، ابن غضائری در مواضع بسیاری میان اخبار مختلف راوی ضعیف فرق نهاده است (نمونه: اکبری، رساله اختلافات مبانی در تضعیفات رجال، ش2-2-3-5).
به ویژه گرچه جمعی از متأخران ادعا کردهاند «عمدهی تضعیفات، بر اساس کجیِ باورهای رجالیان به ویژه در حوزه امام شناسی است، و بدین خاطر راویان فضائل را غالی میپنداشتند.» اما در برابر برخی از محققان تذکر دادهاند که حجم عظیمی از میراث امامتی و دیگر روایات راویان متهم به غلو در منابع امامی با راویان توثیق شده توسط رجالیان یکی است، و ابداً روایاتی چون فضای عمومی کتاب الحجة کافی و بصائر الدرجات موجب جرح راوی نمیشد، بلکه فراتر از آن مثلاً احمد اشعری که کسانی چون سهل بن زیاد را تضعیف کرده، خود راوی حجم عظیمی از روایات فضائل است، و یا ابن الولید یا ابن بابویه راوی متونی چون زیارت جامعه اند (برای نمونه: شوشتری، قاموس الرجال، ج1، ص66-67؛ قربانی زرین، «دیدگاههای غضائری و ابن غضائری درباره مقامات امامان ع»، سرتاسر؛ جعفری، جستاری در بصائر، ص279-288). در برابر اخباری در زمینههایی چون اباحه، بابیت، تناسخ و... منسوب به برخی متهمان نیز برجامانده که مشابهش را از موثقان همطبقهشان نمییابیم.
بنا بر برخی پژوهشها، روش حدیثی رجالیانی چون ابن الولید، کشی، ابن غضائری و نجاشی محدث و یا بیشتر متأثر از طیف محدثان بودهاند، و شاهدی از اثرپذیری ایشان از متکلمانی چون سید مرتضی در دست نیست، یعنی متکلمانی که منتقد حجیت خبر واحد بوده، و لذا نه رجالی بودهاند، و نه موثر بر رجالیان. (اکبری، اختلافات مبانی در تضعیفات رجالی، بخش4-3؛ نیز نک: غلامعلی، مبانی و معیارهای جرح و تضعیف در نزد قدمای شیعه).
بر این اساس نسبت سنجی آرای رجالی و رویکرد حدیثی عالمانی که از خود ایشان هر دونوع از داده برجامانده، اهمیت ویژهای دارد. به طور خاص عالمانی چون عیاشی، شیخ صدوق و شیخ طوسی.
به نظر میآید ریشه بسیاری از اتهامات به غلو را باید بیشتر در مباحث جریانشناسی و اخبار متفرد و مهجور راوی نزد ثقات امامی جست. اما از جمله مواضعی هم که به روشنی اختلاف نظر رجالیان بغداد و برخی محدثان را پیش رو مینهد، در جایی است که محدثی در کتابی که خود اخبارش را تأیید کرده، از منبعی نقل کند که رجالیان صریحاً نقدش کردهاند. البته محدثان فقیه امامی معمولاً آثار خاص غالیان با مضامین صریح غلو را منبع قرار نمیدهند. با این حال، گاهی از آثاری باطنی نقل میکنند که عقاید اصلی غلو را دست کم کاملاََ صریح بیان نکرده است.
نمونهای از چنین آثاری چند کتاب تفسیر باطنی مانند تفسیر عبدالرحمن بن کثیر، علی بن حسان و ابن حریش و نیز رساله میاحیه است.
قابل توجه است که این راویان متهم به غلو چندان به وساطت در روایت دفاتر اصحاب پیشین شناخته نمیشوند، بلکه روایات متفرد دفتر خودشان مستقیماً یا با واسطه امثال سهل بن زیاد و ابوسمینه در منابعی مانند کتاب الحجة کافی مورد توجه قرار گرفته است. ظاهراً انتقادات رجالیان نیز به فضای عمومی همین دفاتر این راویان بوده است.
در این موارد باید به تحلیل روشنی در مورد غرائب چند پهلوی متهمان و یا تأویلات باطنی متفرد این آثار برسیم تا بتوانیم میان قضاوتهای رجالیان و روش محدثانی چون کلینی یکی را انتخاب کنیم. اینجا جای جمع و یا ترجیح یک طرف با کلیگویی نیست، و به پژوهش و فحص میدانی در منابع امامیه، غالیان و... نیاز داریم.
@gholow2
?خلاصه ای از یادداشت استاد حسن انصاری پیرامون کتاب مؤتمر علماء
کتاب مؤتمر علماء بغداد سالهاست که به چاپ میرسد و تاکنون چند ترجمه فارسی از آن به دست داده شده است و شايد به زبانهای ديگر هم ترجمه شده باشد. اصل کتاب به عربی است و البته عربی نوين و از جای جای آن پيداست که به قلم يک نويسنده معاصر غير عرب اما مسلط به زبان عربی نوشته شده است. اطلاعات تاريخی نويسنده، هر که بوده تا اندازه ای خوب است (گرچه مرتکب اشتباهات و بی دقتیهايی هم شده است) و معلوم است که با ادبيات مناظرهای و جدلی شيعه و سنی آشناست. کتاب در هدف خود برای ارائه ادله کلامی و تاريخی اثبات تشيع البته موفق است، و معلوم است که نويسنده در جعل داستان مناظره که البته ريشه تاريخی ندارد، تنها قصد ارائه ادله اعتقادی بر زبان دانشمندی شيعی را داشته است. شايد به همين دليل با وجود اينکه در انتساب اين اثر به داماد خواجه نظام الملک که البته شهرتی هم ندارد، ذوق و هوشمندی به خرج داده است، اما خوب به هر حال با به کارگيری الفاظ و مصطلحات و تعابيری جديد و نيز بيان اغراق آميز در شيعه کردن خواجه و ملکشاه، دست خود را در ساختن و جعل اين اثر به کلی رو کرده است، به طوری که مطالعه اين متن و مقايسه مطالب آن و به خصوص مقايسه مسائل تاريخی آن با تاريخ دوره ملکشاه و خواجه، اندک ترديدی در ساختگی بودن اين اثر و مهمتر از آن جعل آن به قلمی معاصر ايجاد نمیکند. عنوان مؤتمر هم در متن کتاب آمده که از آن معلوم میشود که اين کلمه که اصطلاحی است جديد تنها از سوی ناشر به کار نرفته، بلکه نويسنده واقعی متن آنرا به کار برده است.
....از کتاب نظرات في الکتب الخالدة حامد حفني داود(ص۸۳-۸۴)، روشن می شود که نسخه خطی کهن(؟) اين کتاب به قلم مقاتل در "کتابخانه امير راجه محمود آباد در هند" وسيله يکی از نويسندگان و محققان معاصر و آشنا در آن کتابخانه ظاهراً برای اولين بار، چنانکه از تصريح اين نويسنده بر میآيد پيدا شده و بعد در کراچی و بيروت به نام مؤتمر علماء بغداد منتشر شده است. البته کتاب کما اينکه گفتيم، پس از آن بارها و چندباره منتشر شده است. اما در دنباله مطلب، حامد حفنی داود اضافه میکند که تاريخ دستيابی به اين نسخه سال ۱۲۰۰ق بوده است که آشکارا با مطلب اول در تناقض است، چرا که نويسندهای که وی از آن به عنوان کسی نام میبرد که اين کتاب را در آن کتابخانه پيدا کرده، نسبتی با سال ۱۲۰۰ق ندارد. به هر حال اين متن همانند شماری از متون تبليغی و مناظرهای است که در تاريخ کتاب در تمدن اسلامی سراغ داريم که بيش از آنکه ناظر به واقعيتی تاريخی باشند، ناظر به هدفی هستند که از لحاظ مذهبی دنبال می کنند.
?رد شیخ محمد سند در موضوع ادعای اعتبار اجمالی منقولات مقاتل متاخر و معاصر
?روایات طبی، عام و جهان شمول یا خاص و منطقه محور؟
برای برخی از نواخباریان و اهل حدیث این توهم به وجود آمده است که روایات اصطلاحاً طبی، احادیثی است که خطاب به کل جهانیان صادر شده و برای همه مردم در هر نقطهای از جغرافیای زمین و در هر عصر و تاریخی، یک اثر واحد و مشخص را به همراه دارد.
این تلقی عوامانه و غیر علمی، منبعث از نگاه قشری و سطحی نگرانه این جماعت به تمامی پدیدههای هستی است.
بسیار بدیهی و مبرهن است که هیچ مادهای (اعم از طبیعی و شیمیایی) در جهان یافت نمیشود که بر جمیع انسانها یک تاثیر واحد را داشته باشد.
**شیخ صدوق نیز با هوشمندی به این موضوع نظر داشته و با توجه به همین متغیر، روایات طبی را تقسیم بندی کرده است.
وی به صراحت بیان میدارد که برخی از روایات طبی، خطاب به افرادی مشخص و خاص صادر شده و در آنها ویژگیهای همان مخاطب در نظر گرفته شده است.¹
یعنی به عنوان مثال شخصی از سردرد به امام(ع) شکایت کرده و حضرت نیز دارویی را برای بهبود سردرد همان شخص توصیه کردهاند. و لذا نمیتوان به چنین روایتی برای بهبود همه سردردهای عالم که طبیعتاً مختلف است و علل متفاوتی هم دارد استناد کرد.
شیخ صدوق همچنین معتقد است که برخی از روایات طبی، با توجه به جغرافیای مکه و مدینه و اقتضائات آب و هوایی آن مناطق، صادر گردیده است و طبیعتاً نمیتواند برای مردم سایر اقلیمها تاثیر خود را داشته باشد**.²
?الاعتقادات، ص۱۱۵. ¹
?آدرس قبلی.²
?نواخباری باستان شناس
همانگونه که در پست قبلی گذشت، نواخباری داستان ما به این اعتقاد متمایل گشته که اساساً شعر خواندن و بیان ضرب المثلها، عملی قبیح و در تقابل با روایات اهلبیت علیهمالسلام است.
اما کار از جایی بیخ پیدا میکند که نواخباری مذکور، حافظ و مولوی و سعدی و جامی و ابنعربی و ملاصدرا را از جمله شعرای ایران باستان دانسته است.
این در حالی است که حتی کودکان خردسال نیز این معنا را میدانند که هیچ کدام از اشخاص مذکور، کوچکترین ارتباطی به ایران باستان ندارند.
عجیبتر از همه این است که گویا این دانشمند نواخباری، ابنعربی عارف مسلک، عرب زبان اندلسی را هم یک شاعر ایرانی مربوط به دوران ایران باستان دانسته است.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago