?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago
زبان شعر در نثر صوفیه
دکتر شفیعی کدکنی
هنوز با همه دردم، امید درمان است
که آخری بوَد آخر، شبان یلدا را...
نهی شعر شما مانند شعر شما با ردیف هاهاها از شاهکارهاست. اما این اجتماعیتره. اگرچه با آن هاهاهایی که اجداد ما میخندن، میشود نوعی ضد پدرانه هم باشه، اما این نهی برهوار ضد همهی اجداد برهی ماست. چون اجداد ما و حتی همنسلان من درست است که به کشتار آزادی نه میگفتیم، اما فقط در کافهها و چراگاهها و در درههای پستی و نه در میدانها. البته نهئهئهئهی برگی مایهی دلسوزی ما نسبت به شوربختی آنها هم هست. نهی ما را فقط کوهها پاسخ میدهند و میگویند این بازتاب برگی و بردگیه. آری هم که بگوییم برابر است با نَهئَهئَ ی بردگی چون صدای برِگی ما بلندتر است (نهی برگی هم برابر است با آری گفتن به آزادی). هر چه تلاش کنیم، دیگر در این درهی پر از دیوارِ کوه، بیحاصل است. شاید گوینده میخواهد بگوید که گاهی بهتر است سکوت کنیم تا دیگر گوسفند هم نباشیم. دلفریبی که واژهای است با کارکرد عاشقانه، اینجا ریخت دیگری هم دارد: فریب آزادیکشان، نه فقط فریب عاشقکشان. چون هم میتوان برهوار نهئههئه گفت هم با دلشکستگی گفت نه. این شعر خوانشی، به گفتهی شما هم در فرم، چند ریختی و پلیمورفیسم است و هم در محتوا. من با غزل میانهی چندانی نداشتم شما این قالب را برای من نجات دادین.
تحشیه بالا از :
استاد گرانقدرم جناب آقای دکتر علی تسلیمی است. مثل همیشه برایم آموزنده است??❤️
مجموعه:
میزی و مرامنامه ای
م. روان شید / چاپ سوئد
با پیشگفتارهایی از:
مراد قلی پور / سریا داودی حموله
نقد مبسوط جناب آقای
?دکتر بهرام علیزاده
پیرامون کتاب:
?جمهوری بی واسطه
? مراد قلی پور / نشر ارزان سوئد
با تحشیه و دیباچه دو استاد ارجمند ادبیات ایران
?دکتر تقی پورنامداریان
?دکتر علی تسلیمی
بزودی در این کانال منتشر می گردد??
??????????
محبت دوست جناب اقای دکتر بهرام علیزاده ارجمند??
البته نشر آفتاب نروژ
پیش از آغاز
در شکم مادرم
غمگین بودم
ـ بی هیچ دلیلى بر اندوه ـ
نه جنسیّت مادرم را مى دانستم،
نه دین پدرم را
و نه مى دانستم که عربم ،
آه...اگر حال و روزم را مى دانستم ،
خشمم را آوار مىکردم ؛
بر خودم و مادرم،
مباد آن که مرا در وطنى بیگانه فرو اندازد،
مباد آن که پس از من کسى دیگر را آبستن شود،
و سپس ، بىهیچ گناهى
عربى به دنیا آید
ـ در کشورهاى عرب ـ
احمد مطر
#سوریه_روسیه_انگلیس
#اسد_بن_لادن_ریگی
#چرچیل_
دارم کلافه می شوم از پازپرسی ها
از هر چه بن لادن.. و یا امثال مرسی ها
در کشورم هر کس به فکر لقمه ای نان است
سر لوحه اخبار ما بحرین و لبنان است
من مادرم این روزها درد ریه دارد
اما پدر دلواپسی سوریه دارد
دیشب سفیرم از مزایای اسد می گفت
هر چه دلش می خواست ارقام و عدد می گفت
با نامه مستضعفان کوفه مشغولم
من کارمندم عصرها در بوفه مشغولم
باید بجوشد چون رسیده روی صد انگار
از طالبان کمتر خبرها می رسد انگار
سیلاب ها خروارها خار و خس آوردند
با اولین پرواز ریگی را پس آوردند
جای جنایت کارها در پوشه خالی نیست
هرگز زمین از سلطه پینوشه خالی نیست
حال مرا این روزها چرچیل می فهمد
او بهتر از ما زنده گان انجیل می فهمد
تا خواهرش یک شب کمی حرف از جدایی زد
داماد او توی شلمچه شیمیایی زد
ما خانه هامان پر شد از کپسول اکسیژن
آخر به کار آمد کمی فرمول اکسیژن
شاید پدر فهمیده بود از نردبان افتاد
از دست مادر ناگهان یک استکان افتاد
از سازمانهاتان تقاضای دیه دارم
من خاطرات تلخی از این روسیه دارم
کیفی برای من پدر از انگلیس آورد
شلوار خود را خشک برد امسال خیس آورد
کوچ پرستو ها رسید و.. لانه خالی شد
فرهنگ ما ماشین و بوق و خانه خالی شد
در کشورم با نام جمهوری دغل کردند
دستان ناپرهیز جسمش را بغل کردند
حتی برای لحظه ای کوتاه می گیرد
در آسمان کشور من ماه می گیرد
فریادهای مردم سردشت یادت رفت؟!
آدم دچار دلهره می گشت یادت رفت؟!
وقتی پدر بوسید ما را زود راهی شد
رفت و ولی با استخوان برگشت یادت رفت؟!
جا مان علی اصغر دچار شیمیایی شد
دلواپسی های گروه هشت یادت رفت؟!
وقتی گلوله آمدو.. زد ریز ریزش کرد
بعدش برای بهتر از ما خاکریزش کرد
از کوفه تا تهران خیابان قشنگی شد
هر ماهی کوچک برای خود نهنگی شد
همسایه ها از ما تقاضای علف کردند
اوقات ما را در غنی سازی تلف کردند
در دره شعب ابی طالب نمی مانیم
ما که همیشه توی این قالب نمی مانیم
این ماشین را کمی تکان بده/خیابان را بند آورده ای عمو/این دفعه تک هایت می گیرند چلسی را تک بگیر/با پول کعبه منچستر سیتی را بخر/راه را بند آورده ای عمو این همه بوق حواس ات کجاست /این چند بازی را ببند/این ناو را با هواپیماهایش بخر/اردک ها/هنوز منقار های شان را…
از درون شبِ تار، میشکوفد گل صبح
خنده بر لب، گُلِ خورشید کند، جلوه بر کوهِ بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیکِ بهار
با هزاران گلِ سرخ
بیگمان میآید
در گذرگاهِ شبِ تار، به دروازهی نور
گلِ مینای جوان
خون بیفشانده تمام
روی دیوارِ زمان
لالهها نیز نهادند به دل، همگی داغِ سیاه
گرچه شب هست هنوز، با سیهچنگ بر این بام آونگ
آسمان غرق ستاره است و لیک
آسمان غرق ستاره است هنوز
خوشهها بسته ستاره گل گل
خوشهی اختر سرخ
با تپشهای سِتُرگ
عاقبت کورهی خورشید گدازان گردد
سعید سلطانپور
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago