?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
فلسفه یا الحاد؟
📌 به قسمتی از بحثی که بین یکی از اساتید و مدافعین فلسفه و عرفان با ملحدین و دگراندیشان صورت گرفته توجه کنید.
🖌 شخص دگر اندیش معتقد است:
کیهان حادث است و وجود قدیم! یعنی یک وجود واحد قدیم موجود است که کیهان حالت و شکلی از اوست!
🖌 شخص مدافع فلسفه هم از این سخن ذوق زده شده و فرموده این سخن همان وحدت تشکیکی وجود است که من هم کاملا با آن موافقم!
🔍 یعنی هر دو معتقدند که یک هستی قدیم و ازلی داریم که دارای شکل ها و حالت های گوناگونی است و تنها همین شکل ها حادث اند نه اصل هستی و وجود! درست مانند دریای بی نهایتی که ازلا بوده و تنها امواج که حالتی از آن هستند حادث اند نه اصل آب!
مرحوم علامه جعفری میفرمایند:
راه وحدت وجودیان با راه انبیای الهی مخالف است چون انبیا همواره خدایی را بیان کرده اند که ماورای سنخ موجودات مادی است در حالی که عرفا چنین چیزی را قبول ندارند و خدا را عین عالم و عالم را عین خدا میدانند و در نتیجه سخن عرفا در نهایت با سخن مادیون یکی است! چون هر دو فقط یک موجود قبول دارند که عرفا نام آن را خدا و مادیون نام آن را ماده میگذارند/ مبدا اعلی، 71-72
گفتوگوی جناب دکتر سیدمحسن هندی با آقای دکتر علی افضلی (استاد موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران) (. 96.05.30 .)
.
خلاصه پاسخ تفکیکیان( که کامل آنرا میتوانید در تصویر مشاهده کنید) چنین است:
• میرزا سخن فلاسفه در بحث ماهیت را شرک میداند.
• میرزا الماهیة ما شمت رائحة الوجود را باطل میداند.
• میرزا الماهیة من حیث هی لیست الا هی را باطل میداند.
?به ترتیب نکاتی در تحلیل و بررسی این مطالب عرض میکنیم:
1- آنچه میرزا _تحت عنوان شیئیت ماهوی_ مخالف آن است این می باشد که مخلوقات را حقایقی بدانیم که نسبت به وجود و عدم لااقتضا اند و نیازمند علتی می باشند که وجودشان بر عدمشان ترجیح یابد و موجود شوند و مخالفت با این معنا از ماهیت نه تنها به معنای مخالفت با فلسفه و عرفان نیست بلکه کاملا مطابق مبانی اصالت وجودیان و وحدت وجودیان است! توضیح مختصر مطلب اینکه کسی میتواند اشیا را حقایقی قابل وجود و عدم و لااقتضا نسبت به آندو و نیازمند به علت برای موجود شدن بداند_ که قائل به کثرت موجودات باشد ولی بنابر مکتب اصالت وجود و وحدت وجود که وجود را منحصر در واحد شخصی و ماسوای آنرا چیزهایی میدانند که بویی از وجود نبرده اند، این سخن موضوعا منتفی است.
جناب مطهری به درستی به این نکته اشاره کرده و می فرمایند:
« فرض قدما روی این بود که ... ماهیت نسبت به اینکه در واقع موجود باشد یا نباشد لا اقتضاست یعنی ماهیت نمیتواند به خودی خود موجود یا معدوم باشد بلکه موجود بودن یا معدوم بودن واقعی و حقیقی ماهیت تابع علت خارجی است که او را به وجود آورده یا معدوم نموده است ... ولی بنا بر اصالت وجود برای همیشه از این فرض باید دست کشید .../ اصول فلسفه و روش رئالیسم؛ ج3؛ ص109».
بر این اساس، فلاسفه وحدت وجودی و بالتبع میرزا، مخالف ماهیت به معنای فوق هستند ولی ماهیات بودن ما سوی الله، _ بدین معنا که آنها تعینیات و اعراض عارضه بر ذات احدیت اند و شیئیت نفسی در عرض وجود خداوند ندارند_ کاملا مورد تایید آنهاست:
«الوجود منحصرا في حقيقة واحدة شخصية ... و كلما يتراءى في عالم الوجود أنه غير الواجب المعبود فإنما هو من ظهورات ذاته و ... فالمقول عليه سوى الله أو غيره أو المسمى بالعالم هو بالنسبة إليه تعالى كالظل للشخص فهو ظل الله/ اسفار؛ ج2؛ ص292»
«ان من الموجود ما لیس له استقلال نفسی بوجه من الوجوه ...الوجود الرابط ... لا نفس له ... الوجودات الممکنة روابط بالنسبة الی الوجود الحق جلت عظمته / اسفار ج1؛ ص327 حاشیه طباطبایی»
میرزای اصفهانی هم وجود را منحصر در خداوند دانسته و ماسوای او را ماهیات میداند:
الوجود ... منحصر في الله تعالي فهو الازل والابد وما سواه ماهيات/ تقریرات؛ ص114
و از سوی دیگر، شیئیت نفسی ما سوی الله را انکار کرده و مینویسد:
ان حیث ذات خلقه لیس الا الکینونة به ... و انه لیس حقیقة ذواتهم لانه لا شیئیة لهم فی انفسهم/ معارف القرآن؛ مخطوط
در نتیجه مدعا و نقد استاد میلانی به قوت خود باقی است و حضرات تفکیکی در فهم مراد میرزا _ و اینکه ماهیات را به چه معنا منکر و به چه معنا قبول دارد_ به خطا رفته اند و لله الحمد.
2- ادعای دوم هم سخنی گزاف است و میرزا ما سوی الله را ظل خداوند دانسته و گفته است:
( کائنات ... ظل اند/ معرفت نفس یگانه؛ ص360)
و در معنای ظل هم میگوید:
در حقیقت وجود، نخواهد شد که چیز دیگری موجود باشد، در نور شمس وجود، وجود دیگری موجود نمیشود و الا اجتماع نقیضین میشود. نه وجود میشود گفت نه عدم ... در نور وجود چیزی موجود نمیشود چون صمدی است. پس [روح و تمام مخلوقات] در چیست؟ در ظلال است و بیانش این است که اگر تو در آفتاب بایستی آیا ظل و سایه تو چیست؟ حقیقت او چیست؟ ظل به تو است و الا ما شمّت رائحة الوجود .../ همان؛ 334-335».
و در جای دیگر هم تصریح میکند ماهیات همان اظله هستند:
اما مسئلة الخالق و المخلوق ... ان الماهیات ... یعبر عنها فی لسان الشرع بالاظلة/ تقریرات؛ ص66
در نتیجه در نظر او، مخلوقات همان اظله _ یا همان ماهیات_ هستند که ما شمت رائحة الوجود! و این نیز عینا قول فلاسفه است: الماهيات ما شمت رائحة الوجود/ اسفار375/6]
3- درباره ادعای سوم هم به ذکر سخن شیخ محمود حلبی اکتفا میکنیم که فرموده:
«فلاسفه میگویند در یکی از تاملات عقلی معلوم میشود که ماهیت لیس بوجود و لا عدم و هی هی، این حرفشان درست است که الماهیة من حیث هی لیست الا هی، لا موجودة و لا معدومة/ معارف الهیه؛764».
فرزند میرزا هم درباره شیخ محمود و معارف الهیه او میگوید:
«مهم ترینِ شاگردان میرزا، محمود حلبی بود. سه کتاب داشت ... و معارف الهیه ... تمام نوشتههای ایشان را مرحوم والدم، میرزا مهدی اصفهانی دیده بود. گاهی فقط یک کلمه از کتاب را خط زده و تصحیح کرده است. خود شیخ محمود حلبی میگفت:نوشتههایم را برای تصحیح شب جمعه به میرزا میدادم و صبح شنبه آنها را به من تحویل میداد/ کلیک کنید».
? با توجه به مطالب فوق، قضاوت درباره اعتبار پاسخ های تفکیکیان را به شما میسپاریم.
نقدی بر نقدنامه!
#نقدنامه
? به تازگی کتابی روانه بازار شده که حاوی پاسخ به اشکالات منتقدین بر مبانی میرزاست. اکنون نقدی مختصر بر این نوشته وارد کرده و به بررسی اولین پاسخ تفکیکیان به اشکالات استاد میلانی میپرداریم و سپس در روز های آتی وارد نقد تفصیلی مباحث آن میشویم.
نویسندگان در صفحه 32 کتاب اعتراف میکنند میرزا در دوره اول زندگی خود و تحت تعلیم اساتید عرفان و تصوف به مقام تجرید و خلع بدن نائل شده است!
سپس در صفحه 427، اشکال استاد میلانی و دیگر منتقدین مکتب تفکیک بر میرزا را نقل میکنند که به اتحاد روشی میرزای اصفهانی و عرفا و صوفیه( که همان تجرید و خلع بدن است) اشاره کرده اند.
در نهایت در صفحه 428 و در مقام پاسخ به اشکال یادشده، مدعی میشوند: «میرزای اصفهانی در مسیر رسیدن به معارف توحیدی ابتدا به فلسفه روی آورده و سپس به روش برخی از عرفای شیعه، سلوک عرفانی داشته و از این راه تا راهیابی به مقام معرفة النفس و خلع بدن پیش رفته اند. اما وی پس از برخورداری از عنایات حضرت ولی عصر، راه فلسفه و عرفان( که همان تجرید و خلع بدن است) را کنار میگذارند و متوجه میشوند که از این دو راه نمیتوان به معرفت رسید».
? خلاصه پاسخ تفکیکیان این است که میرزا در ابتدا و قبل از تشرف خدمت حضرت ولی عصر، از روش انخلاع و تجرید استفاده مینموده ولی بعد از تشرف خدمت حضرت و توبه از فلسفه و عرفان، آنرا کنار گذاشته است!
*?در حالی که این پاسخ به جهات عدیده مخدوش است:*
1- تاریخ وفات میرزا سال 1365 هجری قمری است و از سوی دیگر و به ادعای تفکیکیان، میرزا در سن 30 سالگی خدمت حضرت ولی عصر تشرف یافته و از فلسفه و عرفان توبه میکند و در نتیجه تاریخ تشرف ادعایی و توبه او میشود سال 1333ه.ق. از سوی دیگر و به اقرار شیخ محمود حلبی، میرزا مباحث کتاب تقریرات را در سال 1352ه.ق افاضه فرموده است( تقریرات؛ ص1) یعنی حدود 19 سال پس از ادعای تشرف و توبه از فلسفه و عرفان!
با این مقدمه وارد پاسخ اصلی شده و عرض میکنیم شیخ محمود حلبی در ابتدای تقریرات درباره میرزا مینویسد: ... و ممن تتحمل علوم اهل البیت اصولا و فروعا و معارفا و کان ممن ینخلع عن بدنه و یتجرد عن قالبه غالبا و کان زمام الخلع و التجرید بیده/ تقریرات؛ ص1». یعنی میرزا از کسانی بود که متحمل علوم اهل بیت در اصول و فروع و معارف دین شده بود و خلع بدن و تجرید مینمود و زمام این دو امر به دستش بود. مشاهده میکنید که میرزای اصفهانی سالها (حدود 19 سال) پس از ادعای تشرف خدمت امام زمان باز هم از تجرید و خلع بدن برای کسب معارف استفاده میکرده است!
2- شیخ محمود حلبی باز هم میگوید:« مرحوم آقا میرزا مهدی اصفهانی ... در آخرین انخلاعش خواسته بود که او را از این دنیا ببرند و در خواستش استجابت شد و هفته بعد سکته کرد!/ معارف الهیه؛ ص322». دقت کنید به اقرار شیخ محمود حلبی _که به گفته فرزند میرزا مهمترین شاگرد میرزا بوده و به گفته تفکیکیان کسی بوده که علاوه بر جلسات عمومی، در جلسات خصوصی میرزا هم شرکت مینموده است_میرزای اصفهانی حتی در آخرین روزها و هفته های عمر خویش هم دست از تجرید و انخلاع برنداشته است و تا اخر عمر به انجام این عمل صوفیانه ادامه داده است!
3- مرحوم محمدرضا حکیمی هم مدعی اند میرزای اصفهانی تجرید های دو ساعته داشته و به علم مصبوب دست یافته است! و این مطلب را در شرح دوره دوم زندگی میرزا( یعنی دقیقا پس از ادعای تشرف) نقل میکنند!( مکتب تفکیک؛ ص218).
? نتیجه: با ارائه این سه شاهد متقن و محکم، آشکار شد میرزای اصفهانی تا آخر عمر خود به تجرید روحی و انخلاع از بدن پایبند بوده و مدعای نویسندگان_ مبنی بر استفاده میرزا از این روش در دوره اول و کنار گذاشتن آن در دوره دوم و پس از تشرف_ جدا ضعیف است و در نتیجه نقد و اشکال استاد میلانی و منتقدان به قوت خود باقی است ...
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago