Scientific Skepticism

Description
نباید هیچ مانعی برای آزاد بودن پرسشگری وجود داشته باشد. در علم جایی برای تعصب نیست. دانشمند آزاد است و باید آزاد باشد تا هر پرسشی بپرسد، تا در هر ادعایی شک کند، تا به دنبال هر شواهدی باشد، تا هر اشتباهی را تصحیح کند.

t.me/ScientificSkepticism
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 3 weeks ago

2 years, 9 months ago

? بریده‌ای از سخن پایانی کتاب:

.... جهانی که ما در آن زندگی می‌کنیم به قوی ترین ها و تواناترین ها احترام گذاشته و آنها را می پرستد این یک واقعیت تلخ در زندگی است که هیچ کس اهمیتی به افراد ضعیف و متواضع نمی دهد؛ اما متوجه شده ایم، حتی کوچک ترین موجودات هم قادر به تغییر جهان هستند.

در این مسیر شما با افراد زیادی مواجه خواهید شد که شک دارند یک نفر می تواند موجب تغییر شود. آنها همان افرادی هستند که ترجیح می دهند به ارتش های قوی، رهبران کاریزماتیک و سازمان های بزرگ اعتماد کنند. افراد دیگری (نظیر اکثر دیکتاتورها و بسیاری از فعالان با مواضع افراطی) هستند که می خواهند همه چیز را از دریچه ی توهم توطئه ببیند. از نظر این آقایان و خانم ها، همیشه سازمان هایی نظیر NSA ،CIA، سازمان تجارت جهانی یا روشن فکران در پشت تمامی اتفاقات این سیاره حضور دارند. این افراد گروه کانواس و شما را آلت دست آمریکاییها، ابزار جورج سوروس و گروه بیلدربرگ، عوامل اطلاعاتی صرب و بدتر از اینها می دانند. اگر در شبکه ی اجتماعی توییتر یا رسانه های دولتی دیکتاتورها در سراسر جهان، کانال هایی نظیر راشا تودی در روسیه با آژانس های خبری عربستان سعودی، ایران و ونزوئلا) با انتقادات گسترده روبرو شدید، تنها سعی کنید تا صبر پیشه کرده و بدانید که تمامی این رفتارها بخشی از این بازی هستند.

مشکل این است که بسیاری از افراد، صرف نظر از جایگاه سیاسی آنها، از این تفکر شایع رنج میبرند که تنها دولتها و سازمانهای بزرگ در این دنیا مهم هستند. در حرفه ی شما به عنوان یک فعال مدنی، افراد به تواناییهای شما برای دستیابی به هر هدفی به عنوان یک فرد تنها شک دارند یا اگر هم موفقیت شما را ببینند اصرار دارند که شما حتماً . عروسک خیمه شب بازی نیروهایی بزرگتر و شریرتر هستید. در هر دو حالت تنها چیزی که آنها به شما می گویند این است که نمی توانند به توانایی خود برای ایجاد تغییر باور کنند. به آنها لطفی کرده و ثابت کنید که اشتباه می کنند.

امیدوارم این کتاب کوچک توانسته باشد برخی از بهترین اصول و مثالهایی را برای شما تشریح کند که ما در کنشهای مسالمت آمیز خود در طول چند دهه به کار میبستیم. با این حال، بخش مربوط به شجاعت و دلاوری بستگی به شما دارد....

? طرحی برای انقلاب
سردیا پوپویچ
@ScientificSkepticism

Telegram

Scientific Skepticism

***📚*** کتاب پیشنهادی: طرحی برای انقلاب Blueprint for Revolution چگونه از شیر برنج، عروسکهای لگویی و سایر روشهای مسالمت‌آمیز برای تحریک جوامع، سرنگونی دیکتاتورها یا حتی تغییر جهان استفاده کنیم؟ ***✍*** نویسنده: سردیا پوپویچ ***🔁*** ترجمه به فارسی: یه بنده بیخدا

2 years, 9 months ago

? کتاب پیشنهادی:
طرحی برای انقلاب
Blueprint for Revolution
چگونه از شیر برنج، عروسکهای لگویی و سایر روشهای مسالمت‌آمیز برای تحریک جوامع، سرنگونی دیکتاتورها یا حتی تغییر جهان استفاده کنیم؟
نویسنده: سردیا پوپویچ
? ترجمه به فارسی: یه بنده بیخدا

3 years, 8 months ago

استنتاج محتمل بیزی
نگاهی به یک جایگزین برای توصیف روش علمی
یاسر سلیمی

منتشر شده در نشریه‌ی دلتا (نشریه‌ی ترویج علم دانشگاه تهران)
@ScientificSkepticism

4 years ago

هرچه منع بیشتر، دلالت افزون‌تر
نگاهی به نظریه‌ی ابطال‌گرایی کارل پوپر

یاسر سلیمی
منتشر شده در نشریه‌ی دلتا (نشریه‌ی ترویج علم دانشگاه تهران)
لینک دانلود نسخه‌ی کامل این شماره
@ScientificSkepticism

4 years, 4 months ago

اندر حکایت ما با مغالطه قیاس مع الفارق

حتما تا حالا در بحث و گفتگو برایتان پیش امده است که بعد از یک تمثیل یا قیاس به شما بگویند این یک قیاس مع الفارق (یا قیاس نابجا است). گاهی این عبارت آنچنان به کار می‌رود که گویی هیچ معنایی ندارد و هر گونه قیاس و تمثیل، قیاس مع الفارق است.
مسلما هر قیاسی، قیاس مع الفارق نیست و تشبیه‌ها و قیاس‌هایی وجود دارند که کاملا به جا و درستند و معرفی آنها از موضوع مورد بررسی شناخت بهتری به ما می‌دهد. خب اگر اینطور است پس آن مرز کجاست که یک قیاس را نابجا و دیگری را بجا اعلام می‌کند؟

وقتی شما می‌خواهید مقایسه‌ای بین دو وضعیت یا پدیده انجام دهید باید در آن دو وضعیت و یا دو پدیده به دنبال یک ویژگی یکسان بگردید و معلوم است هر مقایسه ای بین دو پدیده مجزا در بیان ویژگی‌هایی که بین دو پدیده مشترک نیست شکست می‌خورد اگر پر و خالی شدن یک خازن الکتریکی را به یک مخزن آب شبیه کنید و یک باتری را هم به یک پمپ آب تشبیه کنید منظور شما ویژگی ظرفیت یا به جریان انداختن انرژی یا ماده است نه مثلا جنس ماده به کار رفته در باتری یا خازن این مقایسه هم مفید است هم درک بهتری از دو پدیده به شما می دهد. اگر کارایی مغز را با کارایی کامپیوتر مقایسه می‌کنید باید دقیقا به آن جنبه‌ها از تشابه کار مغز و کامپیوتر مانند داشتن حافظه برای ذخیره انجام عملیات منطقی اجرای فرامین نوشته شده به زبان منطقی اشاره کنید حتی می‌توانید پردازش یه سیگنال را با پردازش یک بیت از اطلاعات مقایسه کنید اما همین مقایسه از جنبه‌هایی نادرست است.
مغالطه زمانی به وقوع می‌پیوندد که مدعی مقایسه‌ای بین دو پدیده باشید و ویژگی‌ای که مد نظر شماست در هردو پدیده تفاوتی اساسی داشته باشد یعنی دقیقا همان ویژگی که شما سعی دارید بگویید میان هردو یکسان است، یکسان نباشد و یا بسیار مشکوک باشد. در این صورت می توان گفت دچار مغالطه قیاس مع الفارق شده‌اید. برای مثال فرض کنید کسی پردازش یا بطور کلی طرز کار رادیو و تلویزیون را با نحوه ادراک مغز انسان مقایسه کند و بگوید همانطور که رادیو و تلویزیون پیامی را از فرستنده دریافت می‌کند مغز ما هم پیامی را از جایی نامعلوم دریافت می‌کند. در اینجا ویژگی دریافت اطلاعات در مورد رادیو کاملا مشهود است اما در مورد مغز شواهد محکمی وجود ندارد (اگرچه نتوان خلاف آن را اثبات کرد، اما برای پذیرفتن درستی آن دلیل خوبی نداریم) بنابراین نمی‌توان چنین مقایسه‌ای انجام داد. یا مثال دیگری را در نظر بگیرید: مقایسه یک ویروس کامپیوتری با یک ویروس بیولوژیکی. جنبه‌های یکسانی در هردو وجود دارد برای مثال هردو می‌توانند فرامینی را درون فرامین اجرایی طبیعی سلول یا یک نرم افزار قرار دهند و کنترل آن را در دست بگیرند یا از آنها برای تهیه نسخه رونوشت از خودشان بهره گیرند. قطعا ویژگی‌های متفاوتی هم وجود دارد که مقایسه بین آنها را با شکست مواجه می‌کند و اگر فردی چنین مقایسه انجام می‌دهد لازم است که دقیقا توضیح دهد این مقایسه را براساس کدام ویژگی انجام داده است.

شناخت درست قیاس مع الفارق در ترتیب دادن گفتگوی موثر و بر مبنای منطق و استدلال اهمیت بسیاری دارد چه در شناسایی ضعف استدلال های دیگران و چه در محکم کردن استدلال های مورد استفاده خودمان.

رضا شعبانی
@ScientificSkepticism

4 years, 4 months ago

زبان و تفکر

آیا شما نیز هم‌چون بیشترِ مردم با خودتان صحبت می‌کنید؟ همه ما هنگام تفکر، خیال‌بافی، تصمیم‌گیری، حل مسئله یا کنترل هیجانات واردِ نوعی گفتگوی درونی می‌شویم. روان‌شناس روسی، لِو ویتگوتسکی بود که ایده‌ی گفتگوی درونی را معروف کرد. او دریافت که گفتگوی درونی رسمی و صلب نیست و دوست داشت بداند که کودکان در طی رشدِ قوایِ عقلی چگونه گفتگوی درونی را کسب و استفاده می‌کنند. آن‌گونه که اولیور ساکس در کتابِ "دیدن صداها" شرح می‌دهد، کودک از طریقِ گفتگوی درونی است که مفاهیم و معانی خود را می‌بالد، هویتِ خود را کسب می‌کند و سرانجام جهانِ خود را می‌سازد.
بسیاری از روان‌شناسان و بزرگانِ علوم اعصاب تائید می‌کنند که ظرفیت انسان برای زبان، عاملِ کلیدی در طبیعتِ پیچیده، غنی و منحصر به فرد آدمی است. اما دیگرانی هستند که مخالف‌اند و شناخت را مستقل از زبان می‌دانند. استدلالِ رایج‌شان نیز این است که کر و لال‌ها فاقد آگاهی نیستند. اما تواناییِ تکلم خودش عامل کلیدی نیست بلکه آن‌چه زیربنای تکلم است اهمیت دارد. دنیل دنت فیلسوف در کتابِ "انواعِ ذهن‌ها" می‌گوید ذهنی که با اضافه کردن زبان به دست می‌آید به قدری با ذهنِ بدون زبان تفاوت دارد که خطاست هر دو را ذهن بنامیم. او در جای دیگر می‌گوید که زبان جاده می‌سازد تا افکار بتوانند سفر کنند.
بنجامین وورف نیز نوشت: ما طبیعت را در امتداد خطوطی که زبانِ بومی ما ترسیم کرده است کالبدشکافی می‌کنیم. وورف تا حدی مسئولِ معروفترین ایده در موردِ ارتباطِ زبان و تفکر است. فرضیه‌ی ساپیر وورف بر نقشِ زبان در شکل‌دهی به تجاربِ ادراکی تاکید می‌کند. ایده‌ی فوق با نقدِ موشکافانه‌ی زبان‌شناسی قدرتمند و صاحب نظر به نامِ نوام چامسکی و شاگردِ بانفوذش، استیون پینکر از رواج افتاد. جری فودور که از پایه‌گذارانِ فلسفی علوم شناختی است نیز مخالف بود که زبانِ محاوره‌ای و زبانِ تفکر یکی هستند. به جایش ایده‌ی منتالیز را معرفی کرد که ما از طریقِ نوعی زبانِ جهانیِ غیر خودآگاه فکر می‌کنیم. اما نظریه وورف که می‌گوید زبان و فرهنگ تفکر و تجربه را شکل می‌دهند، در پرتو یافته‌های جدید و با کمی تغییرات دارد دوباره در روان‌شناسی رونق می‌گیرد.

پیتر گادفری-اسمیت و برخی دیگر اهمیتِ زبان را به امور شناختی تقلیل می‌دهند و استدلال می‌کنند که حیوانات بدون زبان نیز دارای فرآیندهای پیچیده‌ی ذهنی هستند. شکی نیست، ولی هیچ حیوانی در تفکر انتزاعی، تعقل و پردازش الگوها به پای انسان نمی‌رسد. دوباره از دنت نقل قول کنیم که زبان برای شناخت الزامی نیست، اما شناخت بدون زبان با شناختِ همراه با زبان یکی نیستند.

امیر رحمانی
برگزیده‌ای از فصل ۴۷ از کتاب "تاریخ عمیق خودمان"، اثر جوزف لدو
The Deep History of ourselves

@ScientificSkepticism

4 years, 11 months ago
چند پرسش***⁉***

چند پرسش

تفاوتهای احتمالی میان جنسها نیز، تصمیم گیرندگان را با گزینه های گوناگون روبرو می سازد. اداره‌ای که کارمند مرد را به کارمند زن به جهت نداشت مرخصی زایمانی ترجیح میدهد، از نظر ما محکوم و سزاوار سرزنش است. اما آیا پدر و مادری که هنگام انتخاب پرستار برای کودک، زن را به مرد به این دلیل که خطر سوء استفاده‌ی جنسی او از کودکشان کمتر است ترجیح بدهند، نیز هدف سرزش و مؤاخذه‌ی ما خواهند بود؟ بیشتر مردم معتقدند که مجازات یک مجرم فرضی باید، بی توجه به اینکه چه کسی جرم را مرتکب شده، یکسان باشد. اما آیا با در نظر گرفتن تمایلات جنسی معمول دو جنس، ما همچنان باید برای مردی که دختری شانزده ساله و زنی که پسری شانزده ساله را اغوا کرده است، مجازاتی یکسان در نظر بگیریم؟

برگرفته از کتاب لوح سپید
استیون پینکر

https://t.me/ScientificSkepticism

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 3 weeks ago