آینه شعر و طنز

Description
بازتاب کارکردهای رژیم به زبان شعر و طنز در ادبیات مقاومت. ارتباط با ادمین:
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year, 1 month ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months, 1 week ago

9 months ago
مشهد

مشهد
این پوستر، یک نهادی حکومتی به اسم گروه جهادی اویس قرنی است که از مردم درخواست کمک به حوثی های یمن میکنه : یه شهروند مشهدی هم اونو خط زده و نوشته: خودمون بیشتر از اونا محتاجیم.
اول درخواست کمک به غزه بود. بعد شد درخواست کمک به لبنان. حالا به خوثی های یمن. سوال اینجاست کی نوبت ما مردم سیاه بخت ایران میرسه؟

9 months ago

گر چه پدرم نبوده فاضل
بر من شده منشأ فضائل

بوده ست به دوره ی جوانی
مشغول  به  دکهٔ  فَلافِل

سالِ سی و دو فدایی شاه
سر دسته جمعی از اراذل

مامورِ  کمیتهٔ  محل  شد
در بهمنِ هفت!، آن اوائل

در جنگ دلاورانه گردید
در  کارِ  تدارکات  شاغل

مسئولِ ستادِ چای و شربت
در  جبههٔ  حق  علیه  باطل

در آخرِ جنگ شد سرانجام 
منصوب به سایر  مشاغل

از جمله رئیس بازسازی
در رفعِ  خرابیِ  منازل

می داد حواله های مشکوک
می خورد از آهن و وسائل

القصّه سریع بار خود بست
با  یاریِ  دوستانِ   قابل

پس کرد ورود در سیاست
تا حل کند آن دگر مسائل... 

استادْ تمامِ حزبِ باد است
هر لحظه رود به یک شمایل

همواره به راه راست امّا
گاهی بزند به چپ حمایل

اکنون دو سه جا مدیرِ کلّ است
بر خوانِ کَرَم نشسته کامل

در  عرصه کار آفرینی
باشد پدرم ابوالمشاغل!

البتّه برای قوم و خویشان
نِی مردمِ آس و پاسِ عاطل

من گل پسرِ عزیزِ ایشان
از یادِ پدر نگشته  غافل 

پرورده ی لوس و شوتِ بابا
بر رانت خوری همیشه مایل

چونکه  ژنِ  برتر من از  اوست
"تا هستم و هست دارمش دوست" ?

محمد رضا صادقی

9 months ago
***?*** **دو سوی سواحل خلیج فارس!**

? دو سوی سواحل خلیج فارس!

?تصویری از مدرسه‌ای در ایران و تصویری از پیست اتومبیل‌رانی یاس مارینا در امارات

9 months ago

*? پزشکیان چه‌ها را نمی‌گوید؟*

? قسمت دوم

نظر پزشکیان درباره‌‌ی وضعیت حیرت‌انگیز زندان صیدنایا در سوریه و این همه مستند و گزارش سوری و بین‌المللی پیرامون جنایات فراتر از تصور بشری در آنجا و نیز نظارت سپاه پاسداران در آن‌جا چیست؟
نظر پزشکیان درباره‌‌ی حمایت تمام‌قد «مقام معظم رهبری» از تمام جنایات بشار اسد در سوریه چیست؟
نظر پزشکیان درباره‌‌ی هزینه کردن ۶۰ میلیارد دلار توسط «مقام معظم رهبری» در سوریه و از طرفی ۴ تا ۶ میلیون کودک کار، صدها هزار ترک تحصیل، ۱۸۰ هزار نفر فرار مغزها در یک سال، فوج مهاجرت پزشکان و پرستاران و استادان دانشگاه و سرعت بالای رشد دلار تا ۸۰ هزار تومان چیست؟ این‌ها با هم چه رابطه‌یی دارند؟
نظر پزشکیان درباره‌‌ی مستندات جنایات سپاه قدس پاسداران در عراق و از هم پاشیدن صدها خانواده طی سال‌های ۲۰۰۳ تاکنون چیست؟

این‌ها که تازه خلاصه‌ی مشابه انبوه‌شان در گرداگرد نظام ولایت فقیه هستند، همگی در اطراف تریبون‌هایی که پزشکیان پشت آن‌ها می‌ایستد و سخن ایراد می‌کند، ریخته‌اند، ولی او با پا گذاشتن روی این‌ها، تلاش می‌کند نقش دلال حافظ منافع حفظ نظام را بهتر بازی کند.
در سال ۱۳۷۸ یک خبرنگار فرانسوی توسط وزیر ارشاد محمد خاتمی به ایران دعوت شد تا از رونق چاپ و نمایشگاه کتاب، گزارش تهیه کند. وی در یک بند کوتاه نوشت: «روبه‌رو، انبوه کتاب‌های تازه‌چاپ بود، ولی سرمان را که بلند می‌کردیم، جز چوبه‌های دار نبود»!

حالا دور و بر تریبون داستان‌گویی‌های پزشکیان هم علاوه بر چوبه‌های پررونق «دار»، جامعه‌یی صدها بار طبقاتی‌تر شده، فقرزده شده با روند فروپاشی اخلاق و تباهی ارزش‌های انسانی ــ ناشی از جنایات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبیِ حاکمیت ــ فوران می‌کنند؛ ولی پزشکیان با اشراف کامل به همه‌شان، به‌عمد از این‌ها نمی‌گوید. آیا پزشکیان غافل است که در عصر امپراتوری رسانه، تریبون‌داری‌های این‌چنینی، در مظهر با کرامت مردم ایران، جز حمل کردن بار بلاهت و شارلاتانی نیست؟

به‌راستی پزشکیان چه باید بکند که لااقل تریبون‌هایش به خودش نخندند؟ محورهای فوق را در وجدان انسانی‌اش تداعی کند و فی‌الفور «استعفا» بدهد. همین!

? دایره مینا
۲۰ دی ۱۴۰۳

9 months ago

*? پزشکیان چه‌ها را نمی‌گوید؟*

? قسمت اول

چه کسانی یا رسانه‌هایی حتی برای مدتی کوتاه هم شده، می‌توانند در اذهان مخاطبان خود توهم احتمال تغییر در نظام ملایان را ایجاد کنند؟ علم‌الهدی و احمد خاتمی یا مصطفی تاج‌زاده و پزشکیان؟ روزنامه‌های کیهان و رسالت یا ابتکار و آرمان؟
وجه مشترکات این‌ها در کجاها واقعیت و تاریخ را به‌نفع نظام آخوندی کتمان و لاپوشانی و مردم ایران را قربانی می‌کند؟

این پرسش‌ها پس از قیام دی ۱۳۹۶ که هر دو جناح حاکمیت در منظر قیام‌کنندگان به «پایان ماجرا» رسیدند و نیز پس از سه تحریم نمایش انتخاباتی حاکمیت در اسفند ۱۴۰۲ و اردیبهشت و تیر ۱۴۰۳، زمینه‌یی در واقعیت ندارند، ولی جا دارد به این پرسش پاسخ دهیم که مسعود پزشکیان چه‌ها را می‌داند و نمی‌گوید؟

پزشکیان تلاش می‌کند با گفتارهای گاه‌به‌گاه، خود را هم معترض به وضع موجود و هم منادی تغییر آن جا بیندازد. دعواهای جناحی و باندی در مجلس و رسانه‌های حاکمیت هم له یا علیه این مواضع جریان دارند. هر چه این رویکردها و مواضع را بررسی می‌کنیم، بیشتر به ضرورت پاسخ به این پرسش می‌رسیم که پزشکیان واقعاً چه‌ها را می‌داند، می‌بیند و نمی‌گوید و آن‌چه می‌گوید، نشانی چیست؟

پزشکیان هیچ حرف تازه‌یی نمی‌زند. مدام می‌گوید این بد است، آن چرا این‌طوری است، چرا این‌قدر کالا وارد می‌کنیم، چرا صادر نمی‌کنیم و مسبب قاچاق سوخت کی است؟ تا بخواهید حرف‌های کلی می‌زند، مثل این‌که مشتی رنگ روی تابلو بپاشد که معلوم نیست بالاخره این چه نقاشی با تصویری است! آخر سر هم بر پاشنه‌‌ی گربه‌‌ی مرتضی علی‌اش فرود می‌آید و با مجیزگویی «مقام معظم رهبری» و پیوست به رهنمود و راه‌حل ولی‌فقیه، ختم می‌کند! ویژگیِ مشترک تمام حرف‌هایش این است که نشانیِ مصدر هیچ اشکال و سرچشمه‌‌ی هیچ بحرانی را نمی‌دهد. رسانه‌های پشت سرش هم دم می‌گیرند که بشتابید که پزشکیان آخرین فرصت تغییر است!

آیا پزشکیان نمی‌داند که فقط در سال ۲۰۲۴ میلادی، ۱۰۰۰ نفر در ایران تحت سلطه‌‌ی حاکمیتی که او رئیس‌جمهورش هست، اعدام شده‌اند؟
آبا پزشکیان نمی‌داند از روزی که سر کار آمده تا اواسط دی ۱۴۰۳، بیش از ۷۰۰ نفر اعدام شده‌اند؟
آیا پزشکیان نمی‌داند که فقط در دو روز اول سال میلادی که جشن است، ۲۱ نفر اعدام شدند؟
آیا پزشکیان این همه تظاهرات و فریاد و دادخواهی اقشار مختلف در کف خیابان‌های شهرهای ایران را نمی‌بیند و نمی‌شنود؟
آیا پزشکیان از خراب کردن خانه‌ها بر سر مستمندان بی‌چیز توسط نیروهای انتظامیِ تحت‌امر خامنه‌ای، خبر ندارد؟ آیا حتی اگر این خانه‌ها جواز قانونی هم نداشته باشند، باید بر سر ساکنان خراب شوند و زندگانی مردم بی‌پناه نابود شود؟ آیا این‌ها وجدان انسانی را تلنگر نمی‌زنند که بیداد تا کجا؟
آیا پزشکیان از حجم کلان دزدی و غارت اموال بازنشستگان و سپرده‌گذاران که با هزار زبان و شعار در خیابان‌ها بیان می‌شود و نشانی دزد و غارت‌گر را می‌دهند، خبر ندارد؟
آیا پزشکیان از ۷۱ بیانیه‌‌ی حقوق‌بشر سازمان ملل درباره‌‌ی نقض مداوم حقوق اولیه‌‌ی بشر در «جمهوری اسلامی» بی‌اطلاع است؟
آیا پزشکیان از پرونده‌‌ی بی‌سرانجام و تعیین‌تکلیف ناشده‌‌ی ساقط کردن هواپیمای اوکراینی و قتل ۱۷۶ مسافر آن توسط سپاه پاسداران خبر ندارد؟ پرونده‌‌ی هنوز باز و بی‌سرانجام قتل‌های زنجیره‌ییِ نویسندگان و شاعران و دگراندیشان چه؟ پرونده‌های متعدد بی‌سرانجام اختلاس‌های میلیونی و میلیاردی چه؟ پرونده‌‌ی قتل ریحانه‌‌ی جباری و نمونه‌های مشابه که همگی را عناصر حکومتی سبب‌ساز آن‌ها بوده‌اند چه؟ و بی‌شمار از این نمونه‌ها...
آیا پزشکیان از ۴۶۸ قتل حکومتی با ماهیت تروریستی در خارج کشور علیه مخالفان و منتقدان حکومت، مطلع نیست؟

ادامه مقاله...???
@daamina2

9 months ago

فرو نریختن:عظمت زندگی سازان و زبونی و ذلّت مرگ!
جمشید پیمان9،1،2025
سال ها پیش، در محفلی ادبی، این شعر معروف احمد شاملو را خواندم: هرگز از مرگ نهراسیده ام ،اگرچه دستانش از ابتذال شکننده تر باشد...
شعر را تا آخر خواندم و حاضران درباره آن به گفت و گوی مفصلی پرداختند، هر کس از منظری به شعر نگاه کرده بود و برداشتش را ارائه میکرد.
در آن میان بانویی در سکوت مطلق فرو رفته بود. یکی از دوستان بالاخره این خموشی را تاب نیاورد و رو به او گفت شما برعکس همیشه و خلاف عادت مالوف هیچ نظری نمی دهید.
همه منتظر واکنش آن خانم بودند. پس از مکثی کوتاه گفت:
شاملو حرفش را زد وُ شعرش را سرود. او شاعری بزرگ بود، همه چیز دان و همه چیز فهم! شعرهایش در اوج اند و تلاوتشان عرصه ی آسمان هر جانی را تسخیر می کند. امّا وقتی این شعرش را می خوتاندید، من نه دلم، همه ی وجودم پیش شاعر دیگری بود که از لحاظ ادبی به قول معروف انگشت کوچک شاملو هم حساب نمیشد، اما تبلور مطلق همین شعر بود.
اسمش خسروگلسرخی بود.او را در بیدادگاهی محاکمه کردند و ناحق ناحق برایش حکم اعدام زدند. تقاضای تجدید نظر نکرد. وقتی در همان دادگاه از او پرسیدند درخواست تجدید نظر نمکنی؟ در پاسخ گفت: من برای جانم چانه نمیزنم. او محکوم به مرگ شد و تنها شاه می توانست این حکم زشت و ننگین را لغو کند. اما او این کار را نکرد و ننگی بر ننگ هایش افزود.
وقتی شما این شعر شاملو را خواندید ، من با معنی نهراسیدن از مرگ کاملا آشنا شدم. و هنگام اعدامش با چهره ی مطلق ابتذال روبه رو شده بودم که به اسم شاه قدرقدرتی میکرد و خدا را بنده نبود!
اکنون به این خبر توجه کنید:
تایید حکم اعدام بهروز احسانی و مهدی حسنی
««دیوان عالی کشور روز سه‌شنبه، ۱۸ دی ۱۴۰۳، حکم اعدام زندانیان سیاسی بهروز احسانی و مهدی حسنی را تایید و به وکلای آنان ابلاغ کرد. این دو زندانی در شهریور ۱۴۰۳ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری به اعدام محکوم شده بودند.
اتهامات هر دو نفر شامل «بغی، محاربه، افساد فی‌الارض، عضویت در مجاهدین، جمع‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شده و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» اعلام شده است.»» پایان خبر!
این دو بزرگوار هوادار سازمان مجاهدین خلق بوده اند و برای آزادی ایران از بند جمهوری اسلامی مبارزه میکرده اند! آنها سلاحی نداشتند، چه گرم و چه سردش! جرمشان هواداری از مجاهدین بوده و در بیدادگاهی محاکمه و محکوم شده اند که بیدادگاه های شاه در برابرش صفر مطلقند!
مهدی حسنی گفته است : من برای جانم چانه نمی زنم!
و من سی هزار مجاهد را به یاد می آورم که در تابستان 1367 به خمینی جنایتکار « نه» گفتند و به خاطر آزادی برای چانشان چانه نزدند و تسلیم نشدند و نخواستند جایی بمانند که « مزد گورکن از آزادی آدمی افزون تر است)!
آنان نخواستند توّاب آدم فروش شوند و بمانند امروز مصداق مجسم « ذلت» باشند:
فرو نریختن
« تقدیم به سی هزار مجاهد سر به دار، آزادی خواهان بی نظیر تاریخ»
بر فراز دار می‌چرخیدی
نه، می‌رقصیدی؛
شنگ و شوخ و شادمانه
می‌رقصیدی وُ بهتِ دژخیم
از حضور محو ناشدنی‌ات بر پهنه‌ی تاریخ
فزونی می‌گرفت.

دیدم:
چه استوار بودند پاهایت
چه بی‌قرار بودند چشمانت
چه شکوهی داشت سکوت
در سماع پیکرت برفراز دار.

می‌رقصیدی و فرازمندی آسمان را
اعتبار می‌بخشیدی
می‌رقصیدی وُ من
فرو نریختن را می‌آموختم
حتّی بر سرِ دار.

9 months, 1 week ago
*****?******?******?*** «گاری‌چه»

*?*?? «گاری‌چه»

در ذهن کوچه‌یی که گذشت
گاری‌چه‌های گلپر و باقالی
گاری‌چه‌های شربت به‌لیمو
در هاله‌های مبهم دل‌تنگی
بر جای ‌مانده‌اند...

گاری‌چه‌های مختصری شادمانگی
در بغض کوچه‌یی که رسید.
گاری‌چه‌های نعش و عفونت
گاری‌چه‌های مسکنت و مرگ
در هرم دود و سم ‌باد.
در آمد و شدند
گاری‌چه‌های فت و فراوان غریبگی...

آه
ای خیال خرم آینده!
بر طرح کوچه‌یی که می‌آید،
گاری‌چه‌های عشق و فضیلت
گاری‌چه‌های ایثار
آیا هنوز می‌گذرند؟
گاری‌چه‌های اندکی آواز
گاری‌چه‌های اندکی آزادی!**#ایرج_جنتی_عطایی

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year, 1 month ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 9 months, 1 week ago