ایوان ادبیات | زهرا شریفی

Description
زهرا شریفی

جستارنویس و مروج شعر

ویراستار


Zahrasharifi.com
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 3 weeks ago

8 months, 1 week ago

در شب کوچک من، افسوس
باد با برگ درختان میعادی دارد
در شب کوچک من دلهرهٔ ویرانی‌ست
گوش کن
وزش ظلمت را می‌شنوی؟
من غریبانه به این خوشبختی می‌نگرم
من به نومیدی خود معتادم
گوش کن
وزش ظلمت را می‌شنوی؟
در شب اکنون چیزی می‌گذرد
ماه سرخ است و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
ابرها، همچون انبوه عزاداران
لحظهٔ باریدن را گویی منتظرند
لحظه‌ای
و پس از آن، هیچ.

#فروغ_فرخزاد

#شعر
@zahrasharifii

8 months, 1 week ago

هیلدا: (خطاب به خدا) از تو طلب آمرزش کنیم! تو را چه به آمرزیدن ما؟ تویی که باید از ما آمرزش بطلبی! نمی‌دانم که برای من چه مقدر کرده‌ای.

این زن را هم درست نمی‌شناختم. اما اگر تو او را محکوم بکنی من بهشت تو را نمی‌خواهم. گمان می‌کنی که اگر هزار سال در بهشت بمانم هرگز وحشت چشم‌های او فراموشم بشود؟ تا زمانی که در جهنم تو دوزخیان هستند و در زمین تو فقرا، من برگزیدگان ابله تو را که می‌توانند شاد باشند تحقیر می‌کنم؛ من طرفدار انسان‌ها هستم و از این طرفداری دست بر نمی‌دارم...

#شیطان_و_خدا
#ژان_پل_سارتر
ترجمهٔ ابوالحسن نجفی

#کتاب_خوان
@zahrasharifii

8 months, 1 week ago

شب‌ها، تاریکِ تاریک سپری شدند.
فریادهای بزرگ در بادها دویدند.
روز بعد ما چیزی را به یاد نیاوردیم.
سوراخی عمیق در زمان برجای مانده‌ بود.

آنجا که گرگ لانه کرده بود
حفره‌ای پوشیده با موی گرم گرگ برجای ماند
گوسفندی اکنون می‌توانست در آن بیارامد.

#یانیس_ریتسوس

#شعر
@zahrasharifii

8 months, 2 weeks ago

ملتی که در زیر یوغ تحمل‌ناپذیر فرمانرواییِ خودکام می‌نالد، آیا وقتی که بالأخره به جوش آمد و زنجیرهای بندگی‌اش را پاره کرد، انصاف است اسم این حرکت او را ضعف بگذاریم؟
طبیعت انسانی مرزهای خود را دارد و شادی و غم و درد را تنها میزانی معین برمی‌تابد و این مرزها که شکست، انسان هم از پا در می‌آید. پس بحث در اساس این نیست که آیا فلان آدم قوی است یا ضعیف؟ بلکه صرف‌نظر از آنکه رنج روحی باشد یا جسمانی، می‌پرسیم آیا این آدم در حد توان خود تحمل کرده است؟
انسان را با آن مرزها و محدودیت‌هایش در نظر بیاور و ببین که رویدادها چه ردی بر روحش جا می‌گذارند، و عقیده‌ها و اندیشه‌ها تا کجای دلش راه می‌یابند، و کی سرانجام حس و هیجانی فزاینده هر متانتی را از او می‌گیرد و از پا درش می‌آورد.

#رنج‌های_ورتر_جوان
#یوهان_ولفگانک_گوته
ترجمهٔ محمود حدادی

#کتاب_خوان
@zahrasharifii

8 months, 2 weeks ago

اگر بر تربت فرهاد بنشینم به همدردی
چو برخیزم، فغان از تربت فرهاد برخیزد

#طالب_آملی

#بیت_باز
@zahrasharifii

8 months, 2 weeks ago

انگشتم را در هستی فرو می‌برم، بوی پوچی می‌دهد. کجا هستم؟ این چیزی که آن را جهان می‌خوانند چیست؟ چه کسی مرا به این دام انداخته و اکنون مرا وانهاده است؟ کی هستم؟ چگونه به جهان آمده‌ام؟ چرا با من مشورت نشد؟

#سورن_کیرکگور

#جمله_خوان
@zahrasharifii

8 months, 3 weeks ago

و گویند بویزید با یاری جامه می‌شست به صحرا.
این یار وی گفت: «جامه به دیوارها بازافکنیم.»
گفت: «میخ اندر دیوار مردمان نتوان زد.»
گفت: «از درخت‌ها فرو آویزیم.» گفت: «نه، که شاخ‌ها بشکند.»
گفت: «پس چه کنیم؟ برین گیاه‌ها بازافکنیم.»
گفت: «نه، که علف ستوران بُوَد. بريشان پوشیده نکنیم.»

پشت به آفتاب کرد و پیراهن بر پشت افکند تا خشک شود.

#بایزید_بسطامی
#عارفانه‌ها

از کتاب #سیبی_و_دو_آینه
#قاسم_هاشمی‌نژاد
@zahrasharifii

8 months, 3 weeks ago

تنها دل من است گرفتار در غمان؟
یا خود در این زمانه دل شادمان کم است؟

#سعدی

#بیت_باز
@zahrasharifii

8 months, 3 weeks ago

درخت و شب
در قریهٔ همسایه
زودتر از حدس ما اتفاق افتاده است
تو خطابم مکن
کمکم کن
تا گُل را بشناسم
و خود را گل صدا کنم.

ما در همهٔ سال‌ها
دریا را از روزنهٔ اتاق‌ها دیده‌ایم
شهادتمان
در خون و دشنه
دروغ بوده است.
دروغ گفته‌ایم
زیرا می‌دانیم اگر هوا روشن شود
در صدای تیر صبحگاهیِ میدان
تنها، ما، می‌مانیم

و آن‌که جنگ را ناتمام رها کرد
حالیا از روزنه‌های سرد آب لبخند می‌زند.

#احمدرضا_احمدی

#شعر
@zahrasharifii

9 months ago

با اشک‌های‌مان
بهتان به جاودانگی درد می‌زدیم،
با دردهای‌مان
تهمت به عشق،
بیگانگی رسالت ما بود.

#نصرت_رحمانی

#شعر
@zahrasharifii

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 3 weeks ago