?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
«میزس قدیمی شده» (بخش ۱/۲) صحبتهای آقای عرفان ثابتی در برنامۀ پرگار پیرامون لیبرالیسم و «قدیمی» بودن میزس جای شگفتی دارد، چون در میان کتابهایی که خود ایشان ترجمه کردهاند یکی از آنها تأملات مارکوس اورلیوس امپراتور و فیلسوف رم باستان است! اما موضوع مهمتری…
«میزس قدیمی شده»
(بخش ۱/۲)
صحبتهای آقای عرفان ثابتی در برنامۀ پرگار پیرامون لیبرالیسم و «قدیمی» بودن میزس جای شگفتی دارد، چون در میان کتابهایی که خود ایشان ترجمه کردهاند یکی از آنها تأملات مارکوس اورلیوس امپراتور و فیلسوف رم باستان است! اما موضوع مهمتری که میخواهم به آن بپردازم این است که بحث ایشان دربارۀ خوانش میزس و مکتب اتریش از لیبرالیسم، خودش بسیار قدیمی است. یعنی از حدود صد سال پیش که میزس هنوز نسبتاً جوان بود، بیشترین واکنش به ایرادات بنیادینی که او از سوسیالیسم میگرفت این نبود که تلاش کنند نادرستی ایراداتش را نشان دهند، بلکه بیشتر به این اکتفا میشد که بگویند این حرفها «قدیمی» شدهاند.
در واقع زمانی که میزس آن بحثها را مطرح میکرد (یک نمونه از مباحث او) اکثریت قریب به اتفاق اهل قلم و صاحب نظران در غرب گذار به سوسیالیسم را آیندۀ حتمی و گریزناپذیر جوامع بشری میدانستند. این طرز فکر فقط ویژۀ کسانی نبود که آشکارا در احزاب کمونیستی فعالیت میکردند. برای مثال برتراند راسل که از اتحاد تازه تأسیس شوروی بازدید به عمل آورد و در آنجا دیداری هم با شخص لنین داشت و شرح بازدید خود را در کتابی نوشت، از یک خانوادۀ مهم اشرافی انگلیسی بود. او هیچگاه خود را کمونیست یا بلشویک نمیدانست و از نوعی «سندیکالیسم» دفاع میکرد. مناقشۀ این اندیشمندانِ مخالف بلشویکها و الگوی روسی تنها بر سر چگونگی گذار به سوسیالیسم موعود، زمان فرا رسیدن آن و نیز کم و کیف یک جامعۀ سوسیالیستی بود. کمتر اندیشمندی را میشد پیدا کرد که دربارۀ اصل «قدیمی» و «واپسگرایانه» بودن مناسبات مبتنی بر آزادی مبادله - بازار آزاد - شکی داشته باشد و به دنبال «سازماندهی» دوبارۀ جوامع انسانی به دست یک سیستم مرکزی زیر هدایت نخبگان تکنوکرات و هدایت آن به شاهراه ترقی نباشد. حتی کسی مانند کارل پوپر که به گفتۀ خودش از سوسیالیسم بریده بود، نقدهای تندی علیه آنها مینوشت و به طور متقابل مورد نفرت سوسیالیستها قرار داشت نیز به راستی درکی از رابطۀ میان مبانی اقتصادی سوسیالیسم و خصلت سرکوبگر رژیمهای توتالیتر نداشت. پوپر در کتاب جامعۀ باز و دشمنان آن از «مهندسی تدریجی اجتماعی» بر پایۀ اعمال تغییرهای جزئی و تدریجی در نهادهای اجتماعی دفاع میکرد. تغییری که امکانپذیری آن در یک جامعه ویژگی «جامعۀ باز» است. پوپر در آن کتاب سازمانها را با ابزارهای مکانیکی مقایسه میکرد که میتوان با استفاده از آنها جامعه را بهبود بخشید. اینکه مصداق «بهبود» وضع جامعه را چه کسی و بر چه اساسی تعریف میکند مسئلۀ پوپر نبود. چون در ذهن نسل او این مسائل حلشده و بدیهی، و کسانی که در اصل آن تردید روا میداشتند «واپسگرا» و «قدیمی» بودند. جالب است گفته شود که اندیشههای پوپر بعدها یکی از مبانی فکری حزب سوسیال دمکرات جمهوری فدرال آلمان را تشکیل میدادند.
(ادامه در پست بعدی)
مختصری دربارهی هایک و میزس (۲) لینک بخش اول جناب پِر بیلوند، مدرس مدرسهی آنتروپرونرشیپ دانشگاه ایالتی اوکلاهاما و از اعضای ارشد بنیاد میزس، در توییت بالا با استناد به متن یک مصاحبه نتیجه گرفته که «هر چه نظرات هایک در باب میزس را بیشتر میخواند بیشتر به…
«برای یک انسان معمولی، تاریخ تمام مشکلات به جنگ جهانی دوم بازمیگردد، برای یک فرد آگاهتر به جنگ جهانی اول، اما برای یک مورخ واقعی به انقلاب فرانسه.»
اریک فون کونِلت لِدین
پالیمث (همهچیزدان) اتریشی.
کونِلت لدین به ۱۲ زبان کتاب میخواند و به ۸ زبان صحبت میکرد. در سن ۱۶ سالگی از وین برای روزنامهی Spectator در لندن گزارشگری کرد، در دانشگاه وین حقوق و تاریخ اروپای شرقی خواند، در دانشگاه بوداپست به مطالعهی اقتصاد پرداخت، دکترای خود را در بوداپست در علوم سیاسی گرفت، سپس در وین تئولوژی خواند، و در دپارتمانهای متعددی در ایالات متحده به تدریس تاریخ پرداخت. به گفتهی خودش از تخصص در یک موضوع و جهل در موضوعات دیگر «وحشت» داشت. فرهیختگی او را میتوان نمونهای عالی از تربیت لیبرال در معنی لئو اشتراوسی دانست. ترجمهی فارسی چند سطر ابتدایی مقالهی او دربارهی مارکس با عنوان «پرترهای از یک انسان اهریمنی: کارل مارکس» را اینجا بخوانید.
کونلت لدین کتابی با عنوان «چپگرایی از دوساد و مارکس تا هیتلر و مارکوزه» دارد. شرح کوتاهی که او بر زندگی فکری فون میزس نوشته را هم اینجا میتوان دید.
در یک روز سرد زمستانی در سال ۱۸۰۷، روبرت فولتن وارد دفتر کار شلوغش در نیویورک شد و روی کاغذی یادداشتی نوشت: “امروز، آغاز یک راه جدید است.” او همین چند روز پیش، اولین قایق بخار خود را در رودخانه هادسون به حرکت درآورده بود. مردمی که با حیرت به قایق فولتن نگاه میکردند، نمیدانستند که این اختراع بهظاهر ساده، چطور آینده آنها و اقتصاد کشور را زیر و رو خواهد کرد.
در اواسط قرن نوزدهم، سرزمین آمریکا شاهد موجی از تغییرات و تحولات عظیم بود که به انقلاب بازار یا “Market Revolution” شهرت یافت. داستان این شکوفایی با حرکتهای آرام ولی تأثیرگذار آغاز شد، زمانی که ایدههای نوآورانه با روحیه کارآفرینی مردم دست به دست هم دادند و اقتصادی پویا و جدید را شکل دادند.
این داستان با آغاز دههی ۱۸۰۰ میلادی در آمریکا شروع شد؛ جایی که روستاییان و کشاورزان به سبک زندگی جدیدی روی آوردند و به بازارهایی شهری راه پیدا کردند. در همین زمان بود که ساموئل اسلیتر، با الهام از ماشینهای نساجی بریتانیا، کارخانهی نساجی خود را در رود آیلند راهاندازی کرد و عملاً صنعت نساجی را در آمریکا به حرکت درآورد. مردم دیگر بهجای تولید محصولات خود، به خرید کالاهای آماده علاقهمند شدند، و بهتدریج کارخانههای صنعتی بهصورت پراکنده در سراسر کشور پدیدار شدند.
یکی دیگر از شخصیتهای برجسته این دوره، الی ویتنی بود. او با اختراع “ماشین پنبه پاککن” در سال ۱۷۹۳، صنعت پنبه را در جنوب آمریکا دگرگون کرد و سرعت و کارایی تولید را به طرز چشمگیری افزایش داد. پنبه در این دوران به یک کالای پرسود تبدیل شد و باعث شد که مناطق جنوبی به عنوان قطب تولید پنبه در آمریکا شناخته شوند.
در شمال، روبرت فولتن، با توسعه قایق بخار در سال ۱۸۰۷، تحولی در حمل و نقل ایجاد کرد. این اختراع جدید امکان انتقال سریعتر کالاها را در رودخانهها فراهم کرد و بهزودی خطوط کشتیرانی جدیدی در رودخانههای میسیسیپی و هادسون شکل گرفت. به کمک این قایقها، محصولات و مواد اولیه از مزارع و کارخانهها به بازارهای دوردست ارسال میشدند و اقتصاد بازار بیش از پیش رونق میگرفت.
از سوی دیگر، ایجاد خطوط ریلی در دههی ۱۸۲۰ به دست افرادی مثل چارلز کارول و پیتر کوپر، بهتدریج ارتباط بین مناطق مختلف کشور را بهبود بخشید. قطارهای باری و مسافری کالاها و افراد را با سرعتی بیشتر و هزینهای کمتر از شرق به غرب آمریکا منتقل میکردند و باعث شدند که بازارها گستردهتر شوند و شکوفایی اقتصادی بیشتری حاصل شود.
این انقلاب بازار فقط یک تغییر اقتصادی نبود؛ بلکه زندگی مردم را از ریشه دگرگون کرد و جامعه را به دنیایی تازه وارد کرد. خیابانها و شهرهای کوچک به مراکز صنعتی تبدیل شدند و بوی کارگاهها و کارخانهها همهجا پیچید. کشاورزان که قبلاً به زندگی ساده روستایی عادت داشتند، حالا به شهرها کشیده میشدند و به کارگران صنایع جدید تبدیل میشدند.
در همین دوره، روحیه کارآفرینی آمریکاییها به اوج خود رسید. افرادی با رویاهای بزرگ دست به کار شدند و صنعتها و اختراعات نو را به واقعیت تبدیل کردند. هر کارخانهای که ساخته میشد، نمادی بود از امید و آرزوی پیشرفت؛ امید به آیندهای که در آن، رفاه و راحتی دست یافتنی بود. کارآفرینان و مخترعان، از ویتنی تا فولتن، با هر گام خود به آمریکاییها نشان دادند که میتوانند سرنوشت خود را در دست بگیرند.
و اینگونه بود که با تلاطم و تحولاتی عظیم، دنیای آمریکای قرن نوزدهم رنگی تازه به خود گرفت و درخشش رویاهای بزرگتر و دنیایی مدرنتر، در میان زنجیر چرخهای ماشینها و دود کارخانهها پدیدار شد؛ دنیایی که دیگر چیزی از گذشتهاش باقی نمانده بود و در مسیر پیشرفت بیپایان، بهسوی افقی روشن میشتافت
در میانهی این انقلاب بازار، خیابانهای نیویورک و بوستون، دو شهر پرجنبوجوش آمریکا، از چهرهای سنتی به تصویری صنعتی و مدرن بدل شدند. بهطور مشخص، نیویورک که زمانی مرکز تجارت دریایی بود، با ورود کارخانهها، راهآهن و کشتیرانی بخار به یکی از پویاترین شهرهای صنعتی دنیا تبدیل شد. خیابانهای شلوغ مملو از کارگران، کارخانهداران و مغازههای کوچک و بزرگی بود که به بازارها و نیازهای جدید پاسخ میدادند. در بوستون نیز، از صنایع نساجی گرفته تا ماشینآلات، همه جا پر از صدا و هیاهوی کار بود.
در همین دوره، بر اساس آمارهای تاریخی، سطح رفاه مردم، بهویژه در شهرهای صنعتی، با افزایش درآمدها و دسترسی به کالاهای مصرفی جدید، دچار تغییر شد. بین سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۵۰، درآمد متوسط در مناطق شهری آمریکا حدود ۳۰ درصد افزایش یافت. این درآمدها به طبقات متوسط و کارگر اجازه داد تا به کالاهایی چون پوشاک آماده و حتی لوازم خانگی دسترسی داشته باشند، کالاهایی که پیش از این برای عموم مردم دستنیافتنی بود.
نقدی بر نظرات جواد طباطبایی
کاظم علمداری
«نوشتهای دربارهی تقیخان فراهانی ملقب به امیرکبیر، اسطورهی سوسیالیسم، مرکانتیلیسم و انحصارطلبیِ ایرانی»
به قلم: آیدین باقری
«قبل از برامدن تقیخان، الگوی تجارت خارجیِ ایران بر اساس ازادی تجارت شکل گرفته بود اما در دوران صدارت او، سیاستهای اقتصادی او به مانعی اساسی بر مسیر توسعهی اقتصادی ایران تبدیل شدند. سیاستهای اقتصادی امیرکبیر عبارتاند از اعمال ممنوعیتها و محدودیتها و تعرفههای شدید بر واردات، تشویق ایجاد انحصارات و بنگاههای دولتیِ داخلی و تلاش برای ایجاد یک اقتصاد بستهی منزوی؛ او از امضای قرارداد تجارت ازاد با فرانسه که در دورهی محمدشاه تنظیم شده بود خودداری کرد و با سیاستهای دولتگرایانهی خود باعث مناقشات بسیاری با انگلستان و روسیهی تزاری شد. سر جاستین شیل، وزیرمختار بریتانیا در ایران در اوایل دورهی ناصری، دربارهی سیاستهای تقیخان مینویسد «امیر نظام اشتیاق خاصی دارد که با حمایت صنایع ملی، ورود تمام کالاهای خارجی را از ایران براندازد؛ این سیاست کوتهبینانه ابدا کمکی به پیشرفت تجارت و مدنیت نخواهد کرد»
سخن کوتاه؛ اسطورههای یک ملت، تاثیر مستقیمی بر شکلگیریِ فرهنگ سیاسی و ناخوداگاه جمعیِ ان ملت دارند و در نتیجه، به انتخابها و کنشهای اقتصادی و سیاسی انها جهت میدهند؛ اندیشهها هستند که سرنوشت ملتها را رقم میزنند و مسیر ازادی ایرانیان در عرصهی اندیشه، از لگدمال کردن اسطورهی جعلیِ امیرکبیر میگذرد»
ادوارد براون که از طرفداران مجلس است در فصل هشتم کتاب مشهور خود مقالهای از «تایمز» آورده که در حقیقت نظر مطبوعات اروپا از مشروطه ایران را منعکس میکند؛ دو روز پس از انهدام مجلس، روزنامهٔ تایمز لندن در سرمقالهٔ بیست و پنج ژوئن، مجلس ایران را بهعنوان «فراهمکنندهٔ نمونهای برجسته از ناتوانی شرقی در جذب اصول حکومت بر خود» و بهعنوان نهادی که «سخن بسیار گفت، اما در سروسامان یافتن جهت کار اساسی، آمادگی اندکی نشان داد» توصیف کرد. مجدداً در دوم ژوئیه، این روزنامه اعلام داشت مجلس ایران «در شکل اخیرش، حتی بیشتر از قصر سلطنتی به اصلاحات جدی و مؤثر نیازمند است» و «مقدار شگفتانگیزی لفاظیهای بیمعنی ارائه، امّا بههیچوجه توانایی سازنده نشان نداده است» و اینکه این مجلس «بهطور منظم تلاش میکرد از وظایف مناسب خود قدم فراتر نهاده و به وظایف مقام سلطنت دستاندازی کند.» این مقاله در ادامه برخی از اعضای مجلس را به فساد و جاهطلبی متهم کرده، مینویسد: «این مجلس نتوانست ابتداییترین نیازهای مادی کشور را فراهم کند. وضعیت که سالهای قبل بسیار بد بود، مستمراً رو به وخامت گذاشت…ناامنی افزایش یافت، تجارت تضعیف گردید و ناآرامیها رایج گردید.» این توصیف غربی، معالاسف واقعیت حکومت دو سالهٔ مجلس اول را نشان میدهد. مجلسی که با هدف کنترل خودکامگی دربار تأسیس شد، اما خود «خودکامه» شد.
? منبع
? @FreemarketEconomy
وظایف دولت از نگاه میرزا ملکم خان:
در کل ایران پنج نفر نداریم که مقصود استقرار دیوان را فهمیده باشند. نجبای ما خیال میکنند مقصود از دولت، حفظ خانوادههای بزرگان است. عامه مردم خیال میکنند که گذران جمیع ایشان را دولت باید بدهد. حتی خوشنویسهای ما خیال میکنند چون دایرهی نون را خوب گرد میکشند، باید دولت آنها را در جمیع جهات مستغنی دارد. رعیت ما به هیچ وجه نمیداند که از دستگاه دیوان چه باید بخواهد و از آن طرف دستگاه دیوان هیچ نمیداند که به رعیت چه باید بدهد. اغلب اوقات دولت ایران مشغول کارهایی است که هیچ ربطی به تکالیف دولت ندارد و از آن طرف ملت نیز از دولت چنان توقعات مینماید که بهکلی خارج از حقوق ملی است.
تکلیف عامه دول سه چیز است؛ اول، حفظ استقلال ملی؛ دوم، حفظ حقوق جانی؛ سوم، حفظ حقوق مالی. خارج از این سه عمل هیچ تکلیفی بر دولت وارد نیست.
ملت انگلیس از دولت خود متوقع نیست که فلان کارخانه را بسازد، یا فلان کوه را سوراخ کند، یا فلان معدن را در بیاورد. اما هرگاه دولت در اجرای سه تکلیف خود ذرهای کوتاهی نماید، اولیای چنان دولت، فیالفور گرفتار اشدِّ عقوبت میشوند. در ایران دولت مشغول همه چیز میشود مگر آن سه تکلیفی که لازمهی وجود دولت است.
اقتصاد و دولت در ایران
دکتر موسی غنینژاد
? @FreemarketEconomy
داستان شهر و فساد فردیت توییت حامد قدوسی در مورد مسکن اجتماعی در شهرهای اروپایی (مسکن اجتماعی اسم عقیمشدهی شاپینگ سوسیالیستی یا همان مسکن مهر خودمان است) من را به یاد این مقالهی قدیمی از حنایی کاشانی انداخت. بریدهای از آن را اینجا میگذاریم: ابن خلدون…
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago