?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated hace 5 meses, 1 semana
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated hace 7 meses, 3 semanas
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated hace 3 meses, 3 semanas
داستان کوتاه: تراپی
روی کاناپهی طوسیرنگی دراز کشیده بود. مبل نرم بود اما چروکهای ملایمش نشان میداد که سالها میزبان نشستنها و دراز کشیدنهای بیشماری بوده. دستهایش بیحرکت روی شکمش قرار داشت، انگشتهایش بهآرامی روی هم گره خورده بودند. روبهرویش، پنجرهی اتاق بود. پردهی سفید و نازکی جلوی پنجره کشیده شدهبود و نور خورشید از لابهلای آن وارد اتاق میشد. نور، فضا را روشن کرده بود اما نه آنقدر که چشم را بزند؛ فقط بهاندازهی کافی که سایهای لطیف از او روی دیوار پشت مبل بیندازد.
نگاهش به سقف خیره بود. انگار بین گفتن و نگفتن گیر کرده بود. کمی خودش را روی مبل جابهجا کرد، مثل کسی که میخواهد از سنگینی حرفهای ناگفتهاش خلاص شود. بعد بالاخره نفس عمیقی کشید و گفت:
-بهم میگن چرا میری تراپی؟ مگه تو چته؟
حرفش را زد، اما انگار هنوز همهی آن چیزی را که باید نگفته بود. چند ثانیه سکوت کرد. نور خورشید روی دستهایش تابیده بود و انگشت شستش را بهآرامی تکان میداد، مثل کسی که توی ذهنش دنبال کلمات میگردد. بعد ادامه داد:
-دوست دارم داد بزنم. داد بزنم بگم اونجا تنها جاییه که شنیده میشم. تنها جایی که انگار واقعاً وجود دارم. حرف میزنم، حرفهام شنیده میشه. یه جوری عجیب… یه جوری واقعی.
صدایش شکست. انگار کلمات از گلویش سنگین و سخت بیرون میآمدند.
-اونجا… اونجا دارم دنبال خودم میگردم. توی حرفهام، توی خاطرههام، حتی توی سکوتهام. دنبال خودی که یه روزی، یه جایی بین آدمها گم شد. شاید هم از دستش دادم.
فضای اتاق سنگین شد، اما در عین حال چیزی آرامشبخش در آن جریان داشت. نور خورشید هنوز روی زمین پخش بود، پردهها با نسیم خفیفی که از پنجره عبور میکرد کمی تکان میخوردند، اما او انگار فقط با خودش بود. اشک از گوشهی چشمش سر خورد. آرام و بیصدا. با یک دست سریع پاکش کرد، انگار میترسید دیده شود. اما من دیدم. دیدم و سکوت کردم.
باز سکوت کرد. طولانیتر از قبل. اتاق پر از صدای نامرئی شده بود. فکر کردم توی اون سکوت چه چیزی میشنوه، یا با خودش چی میگه. شاید حرفهایی توی ذهنش مرور میشد که هنوز جرات گفتنشون رو نداشت. شاید هم داشت به چیزی نزدیکتر میشد.
زیر لب زمزمه کرد:
-اینجا از همه چیز دوره… از همه انتظارات… از همه بایدها. اینجا برای اولین بار صدای خودم رو میشنوم. انگار تازه میفهمم صدای خودم چجوریه.
بعد از این جمله، دستهایش را از روی شکمش برداشت. یکی را روی کنار مبل گذاشت و دیگری را بهآرامی روی رانش کشید، انگار میخواست دوباره به بدن خودش وصل شود. یک نفس عمیق کشید.
-شاید… شاید دارم یاد میگیرم چجوری خودم باشم.
اتاق آرامتر شد. پردهها، نور خورشید، و حتی سایهها انگار نرمتر و آرامتر به نظر میرسیدند. شاید چیزی، شاید خودش، بعد از مدتها، کمی واضحتر شده بود.
نویسنده: نیلوفر حسینی
هیچکس در این دنیا، چون در بطن موقعیت خاص انسانی دیگر قرار ندارد، نمیتواند احساس صحیح و درستی در مورد بدی یا خوبی مسئلهای داشته باشد، حالا خواه این مسئله به خوشبختی و بدبختی، به درد عشق و یا " افت هنری" ربط داشته باشد.
فیلم babygirl رو ببینیییییییید 💁🏻♂️ [پشیمونتنون نمیکنه، کسی پشیمونه؟]
اگه زندگیت یکی از نقاشیهای معروف بود، کدوم اثر بود؟
https://x.com/tajrobeh_life/status/1864340513354309972?t=E0G-SzLbGbucsqG7HxFdog&s=19
در مسیر تکامل نوع بشر، درست مانند تکامل مستقل هر فرد، تنها عشق است که تمدن را میسازد. چرا که عشق تغییری در فرد از خودمحوری به دیگرخواهی ایجاد میکند.
In the development of mankind as a whole, just as in individuals, love alone acts as the civilizing factor in the sense that it brings a change from egoism to altruism.
Sigmund Freud
فیلم "ستارەهای روی زمین" بەخوبی نشان میدهد که چطور نقاشی و هنر میتواند فرد را با دنیای بیرون آشتی دهد.
کاغذ سفید نقاشی جایی است که میتوانی احساساتت را بە شیوەی دیگر تجربە کنی، حتی اگر هنرمند نباشی.
ایشّان کودکی نه ساله است که یک سال در کلاس سوم مردود شده و علیرغم برادر بزرگترش – که همیشه بالاترین نمرهها را میگیرد – در کلاس از همه ضعیفتر است. به همین خاطر بارها توسط پدر و همکلاسیهایش تحقیر میشود. عاقبت او با کارهای اشتباه خود، باعث به تنگ آمدن پدر میشود و او ایشّان را به مدرسه شبانهروزی
میفرستد...
لینک دانلود فیلم با دوبلە فارسی:
https://www.namasha.com/v/A5gu5w9J/فیلم_ستاره_های_روی_زمین_با_دوبله_فارسی_Like_Stars_on_Earth_2007
لینک دانلود فیلم با زیرنویس:https://film2movie.upera.tv/2769124-11-720.mp4?ref=lKB6
اکثر افراد وقتی درد دل کسی را میشنوند، به جای همدلی، شروع به نصیحتکردن و سخنرانی انگیزشی میکنند.
«هنگامی که از مشکلات، ترسها، تمایلات و حتی رویاهای خود سخن میگوییم، همهی ما نیاز به درک صحیح و همدلی از جانب دیگران داریم.»
در همدردی، تلاش میکنیم عواطف و احساسات فردِ مقابل را درک کرده و واکنشی دلسوزانه به دنیای ذهنی او نشان دهیم. اما برای همدلی، باید چند قدم فراتر برویم؛ وارد دنیای فرد دیگر شویم، از دیدگاه او به موضوع نگاه کنیم و درک کنیم که چرا چنین احساساتی دارد.
✅در همدلی، ما از درون، احساس دیگری را میفهمیم؛ آنچه او میبیند را ما هم میبینیم، آنچه او میشنود را ما هم میشنویم.
در همدردی اغلب انکار نیز رخ میدهد؛ انکار احساسات و نیاز به درک شدن، همراه با قضاوت یا کماهمیت جلوه دادن مشکل.
✅در همدلی، لازم نیست فرد دقیقاً همان تجربه را داشته باشد تا بتواند کمک کند.
✅همدلی تأثیرگذار نیازمند پختگی خاصی در شخصیت است؛ توانایی در آغوش گرفتن درد دیگران بدون آنکه خودتان از این درد فرو بریزید.
افرادی که این مهارتها را در خود پرورش میدهند، روابط اجتماعی خود را بهبود میبخشند؛ چه در زندگی خصوصی با همسر، فرزند، والدین و دوستان، و چه در محیط کاری و اجتماعی.
⛔️البته باید مراقب بود که در همدلی افراط نشود؛ زیرا ممکن است باعث شود دیگران هر بار با دیدن شما، به یاد مشکلاتشان بیفتند و شما را مدام در معرض انرژی منفی قرار دهند یا از شما سوءاستفاده کنند.
✅در یک رابطهی همدلانه، درمانجو میتواند مشکلات، احساسات و حتی رازهای تاریک خود را بدون ترس از قضاوت بیان کند.
مهارت گوش کردن در همدلی بسیار مؤثر است. شنیدن با گوش دادن تفاوت دارد؛ شنیدن امری غیرارادی است، اما گوش دادن ارادی است و تا به آن توجه نکنید، درک نمیشود.
اولین گام در رواندرمانی، کاهش تنش است (Tension reduction)؛ به این معنی که احساسات درک شوند تا تخلیهی هیجانی (Emotional discharge) صورت گیرد.
برای مطالعهی مقالهی کامل «تفاوت همدلی و همدردی» نوشتهی فاطمه خاکپور، به لینک زیر مراجعه کنید:
شما همه ماجرا رو به تراپیستتون همیشه میگید؟ anonymous poll خیر پیش میاد نگم – 241 ??????? 68% بله همیشه – 113 ??? 32% ? 354 people voted so far.
شما همه ماجرا رو به تراپیستتون همیشه میگید؟
anonymous poll
خیر پیش میاد نگم – 241
??????? 68%
بله همیشه – 113
??? 32%
? 354 people voted so far.
مفهوم روان نژدی سرنوشت در روانکاوی به فضایی اسرارآمیز اشاره دارد که در آن، رخدادهای ناخوشایند بهطور مداوم تکرار میشوند و افراد بهتنهایی نمیتوانند این وقایع را پیشبینی یا معنا کنند. این وضعیت زمانی در روان انسان شکل میگیرد که افراد ایدههایی در خود پرورش میدهند و به سرنوشتی که گویی خدایان برایشان نوشتهاند، باور پیدا میکنند. در لحظاتی که انسان نمیتواند توضیحی برای رویدادهای زندگیاش بیابد، به سرنوشت یا دست تقدیر پناه میبرد. نام این مقاله نیز کنایهآمیز است، زیرا ما با این مسئله آنقدر ناآشنا هستیم که در برابر نیروی مرگ، آن را سرنوشت مینامیم.
سرنوشت بهگونهای است که پیوسته در زندگی افراد حضور دارد و شکستها و آسیبها را بهطور مداوم به همراه میآورد. در واقع، انسان به سمتی سوق داده میشود که خود را قربانی ببیند.
در این بررسی، با دو نوع تروما آشنا شدیم: تروما ساختاری نخستین و تروما تصادفی. در تروما ساختاری نخستین، کودک با تروما مواجه میشود که به آسیب روانی در بزرگسالی تبدیل میگردد. این نظریه به این سمت میرود که ما از همان ابتدا با تروما درگیر هستیم.
تروما تصادفی به رخدادهای غیرمنتظرهای مانند مرگ عزیزان، جنگ، تجاوز یا اتفاقاتی که بدن نمیتواند به کلام بیاورد، اشاره دارد.
با توجه به تروما ساختاری نخستین از دیدگاه لکان، اگر بدن را شامل تروماهای نخستین بدانیم، این تروماها بهطور مداوم برای انسان تکرار خواهند شد و برخی از تجارب بدنی ما هرگز قادر نیستند به زبان بیان شوند. فروید در اینجا به پسرانش نخستین اشاره میکند که در واقع، امور واپسزده در ناخودآگاه است. اما لکان معتقد است رخدادی که برایش کلمهای پیدا نشده، برای به زبان آمدن خارج از روان محسوب میشود. بهطور کلی، میتوان گفت تئوری تروما بهعنوان آغازگاهی برای بروز اختلالات روانی مطرح است.
در نهایت، وقتی با این جبر و تکرار سرنوشت مواجه میشویم، با ایگویی (خود) روبرو هستیم که بهصورت مازوخیستی در برابر سوپر ایگوی سادیستی قرار گرفته است.
مقاله :روان نژدی سرنوشت
نویسنده : اسپن بیرکه
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated hace 5 meses, 1 semana
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated hace 7 meses, 3 semanas
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated hace 3 meses, 3 semanas