?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago
یک روحِ خسته در جسمی لطیف میان جنگلهای سرسبز.
کسی که واقعا دوست داشته باشه، نمیتونه رنجِ تورو تماشا کنه و کاری برای حل شدنش نکنه.
بعضی از روزها عاشقانهی زمزمهواری دارد؛ که هیچ کسی صدای این زمزمه را نمیشنود جز خودت و دلبرت. "م
اما همین کافی بود؛ همین که با تو انگار در چاه فرو میرفتم و به مرکز زمین میرسیدم، همین که با تو انگار میمردم و از شکل میافتادم؛ همین برایم کافی بود.
"این قفل روی مغزم را احتمالا حال روحی نابسامانم محکم تر کرده، نه ماه مداوم.
توی هاون روانم کوبیده شدهام، و این اضطراب توی رگ هایم که دیروز باعث شد توی کلاس داستان نویسی دستم بلرزد و لیوان آب جوش و قند ول شود وسط کلاس! حواس من به آلارمهای درون مغز و قلبم حساس تر شده، اینکه چه می شود و کجا می شود، حواسم هست دختری که در درونم فریاد می زند و می خواهد از درونم پوست بیندازد، وحشی، قوی و پر زور است اگر من خاموشش نکنم، اگر من زنِ زن لطیف مهربان درونم را به جانش نیندازم .اگر من بشینم و بگویم این من های تکه تکه شده همه بهم وصلند باهم دوست باشید و بعد دیگر نترسم، و اگر هم شوری اشک ها در معده ام مایع لزجی ایجاد کردند بدانم خودم، خودم را از درون خودم به وسیله دست های خودم بیرون میکشم. شبیه زنی که خودش را از لای پاهایش در یک سزارین موفق بیرون می کشد و بند ناف موجود عجیب و جدید را وصل می کند به خودش و بعد توی مه تصاویر درون ذهنش، دنبال سوزنی می گردد که جایی از بدنش را خراشیده و بعد پاهایش می رود توی سوزن های دیگری که بقیه ریخته اند زمین و جمعش نکردند.
بعد زخمِ زخم یک قفل کوچیک را می کنم و فردا قفل های دیگر می آیند توی دست هایم ، می آیند وسط گلویم، وسط معده ام و باعث می شوند بغض کنم وسط خیابان، وسط دستفروش های ولیعصر با چشم های خسته، وسط اکسپلور اینستاگرام و وسط روزهای سرد مچاله شده در قلبم که من را بین آسمان و زمین فشار می دهند. این انتظار و ابهام گرگ و میشی من را از وسطِ وسط به دونیم کرده، منی که نصفه ام در روشنی روز لبخند زده و نصفه دیگرم در شب دارد نیم سوز می شود.منی که خط کشی های مشخصی دارم و از کنار همه شان بیرون می زنم، باید این روده درازی هارا در نوشته کم کنم، اما من تمام اعضای بدنم را دراز حس میکنم آنقدر دراز که جمع کردنشان برایم از هر مکانی سخت است.
#مرضیه_ملازمانی دی ماهِ ۱۴۰۳
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months ago