?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزانhttps://t.me/+m8Vj54WYzBAwZGQx
🔺🔺🔺مهمترین علت عدم پیروزی تاکنونی کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه نه صرفاً سرکوب وحشیانه رژیم که به نوبهی خود عامل مهمی بوده و هست، بلکه عقبماندگی شرایط ذهنی از شرایط عینی انقلاب است که مهمترین وجه مشخصه آن عدم آمادگی طبقه کارگر بهعنوان یک طبقه متشکل و آگاه برای انقلاب و رهبری آن است. در ایران که مناسبات سرمایهداری بر آن حاکم است، طبقه کارگر به دلیل جایگاهی که دارد، نقشی تعیینکننده در پیروزی و یا شکست انقلاب میتواند ایفا کند. در تمامی این سالها اگرچه کارگران از جمله در جنبش “زن، زندگی، آزادی” حضور پُررنگی داشتند، اما هرگز به عنوان یک طبقه وارد عمل نشدند و به حضور منفرد کارگران در جنبش محدود ماند.
در موج بلند مبارزات مردم در سال ۱۴۰۱ که زنان همچون گذشته (از دیماه ۹۶) نقش بینظیری در تاریخ مبارزات تودهای ایفا کردند و دنیا را تحتتاثیر بیباکی خود قرار دادند، کارگران در برخی از مراکز تولیدی دست به اعتصاب زدند و حتا شعارهایشان متأثر از وضعیت حال جنبش بود، اما در همان حد باقی ماند. فراخوان کارگران پیمانی شرکت نفت نیز در حمایت از جنبش “زن، زندگی، آزادی” با سرکوب شدید رژیم روبرو شد و نتوانست فراگیر شود.
بعد از فروکش کردن جنبش “زن، زندگی، آزادی”، جامعه نه تنها در سکوت گورستانی فرو نرفت، بلکه اعتراضات گروههای گوناگون جامعه ادامه یافت. مبارزات قهرمانانه زنان علیه تبعیض جنسیتی که بویژه در تن ندادن به حجاب اجباری تبلور یافت، مبارزات و اعتراضات کارگران، بازنشستگان، معلمان، پرستاران و دیگر گروههای اجتماعی مدام در حال افزایش است.
در آن سو جمهوری اسلامی نیز به شدت دچار ضعف و ناتوانی شده و بحران تمامی عرصههای زندگی اجتماعی را فرا گرفته است. شکستهای سنگین و پیدرپی جمهوری اسلامی در عرصه سیاست خارجی ضربه بزرگی بود که از جمله تاثیرات و شکافهای غیرقابل ترمیمی در صفوف حاکمیت ایجاد کرد. بحران آب، برق، گاز،دارو، تشدید و تعمیق بیسابقهی بحران اقتصادی رکود – تورمی کنترل اوضاع را از دست حکومت خارج کرده است. همه چیز گویای این است که تغییر، ضرورتی گریزناپذیر و جمهوری اسلامی رفتنیست.
اما سوال اصلی این است که این تغییر چگونه باید باشد؟ تنها تغییری به نفع تودههای کارگر و زحمتکش جامعه است که از درون یک انقلاب تودهای سربرآورد و حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان، حکومتی از طرازی نوین را پایهگذاری کند که لازمهی این امر، جبران عقبماندگی شرایط ذهنی است.
همانطور که تجربهی قیام ۵۷ در برابر چشمان ما قرار دارد، سرنگونی حکومت گذار از مراحلی را میطلبد. تنها اعتراضات خیابانی نمیتواند جمهوری اسلامی را سرنگون کند. لازمهی این امر بکارگیری دیگر اشکال مبارزه و گذار به مراحل عالیتر آن است. اعتصاب عمومی سیاسی یک مرحله مهم و ضروری در این گذار است که طبقه کارگر نقش اساسی را در این امر بازی میکند. اعتصاب عمومی سیاسی موجب ورود عملی میلیونها کارگر و زحمتکش به میدان مبارزه شده و زمینه را برای مرحلهی بعد یعنی قیام مسلحانهی تودهای به طور عینی فراهم میسازد.
اینجاست که وظیفهی کمونیستها و کارگران پیشرو اهمیت مییابد. در این مرحله حساس از تاریخ ما، طبقه کارگر باید با سازمانیابی و ایجاد تشکلهای خود بتواند به عنوان نیروی پیشتاز اعتصاب عمومی سیاسی وارد عمل شده و با خواباندن چرخ تولید، دیگر زحمتشکان جامعه را به اعتصاب و اعتراض برای سرنگونی جمهوری اسلامی فرا خواند.
بنابراین اساسیترین وظیفهی ما در این مرحله تلاش برای سازمانیابی و تشکل طبقه کارگر و تبلیغ و ترویج ضرورت و چگونگی آن است. این همان حلقهی اساسیست که میتوان با بدست گرفتن آن در شرایط کنونی، جنبش مبارزاتی تودههای ستمدیدهی ایران را در مسیر سرنگونی رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی به مرحلهی عالیتری سوق داده و به پیش راند. مروری بر مبارزات کارگران در یکسال اخیر نیز مؤید آن است که جنبش کارگری در این زمینه قدمهایی به پیش برداشته و مستعد گام برداشتن بیشتر و بالاخره رهبری جنبش انقلابی تودههای تحتستم ایران است.
در پنجاه و چهارمین سالگرد حماسه سیاهکل، بار دیگر بر پیوند سرخ خویش با رفقای جانفشانمان در مبارزه بیامان برای آزادی و سوسیالیسم تاکید کرده و تمامی کارگران پیشرو و کمونیستها را در هر کجا که هستند به تلاش برای سازمانیابی و تشکل طبقه کارگر برای برپایی انقلاب اجتماعی و استقرار یک حکومت شورایی فرامیخوانیم.
برافراشته باد پرچم سرخ سازمان در مبارزه برای آزادی و سوسیالیسم
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی- برقرار باد حکومت شورایی
نابود باد نظام سرمایهداری
زندهباد آزادی- زندهباد سوسیالیسم
سازمان فدائیان(اقلیت)
بهمنماه ۱۴۰۳
کار نان آزادی- حکومت شورایی
*🚩 پیش به سوی سازماندهی هسته های سرخ مقاومت سراسری
☭*@partizan1917
📑بیانیه سازمان به مناسبت پنجاه و چهارمین سالگرد حماسه سیاهکل- در پنجاه و چهارمین سالگرد حماسه سیاهکل برای برپایی انقلاب اجتماعی تلاش کنیم
در ۱۹ بهمن سال ۱۳۴۹، جمعی از پیشروترین و آگاهترین کمونیستهای ایران، با حمله به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل، پرچم سرخ مبارزه علیه استبداد و مبارزه برای آزادی و سوسیالیسم را در یکی از سیاهترین دوره های تاریخ ایران برافراشتند. از آن روز ۵۴ سال میگذرد، اما خورشید در سیاهکل همچنان میدرخشد.
در آن سالهای سکوت و وحشت، سالهای استبداد سیاه، حماسه سیاهکل نوری بود که از درون شب تار و ظلمانی درخشیدن گرفت و تا اعماق جامعه رسوخ کرد. در پی این حماسه بود که سازمان ما از درون دو گروه مبارز و کمونیست، گروه رفقا احمدزاده، پویان و مفتاحی و گروه جنگل که بعد از دستگیری رفیق بیژن جزنی، رفیق حمید اشرف برجستهترین چهرهی آن بود، با آرمان مبارزه برای سوسیالیسم و آزادی در جامعهی شبزده ما سر بر آورد.
در آن دوران سیاه، صدها رفیق فدایی در جریان مبارزه و برای تحقق آرمانهای انقلابی کارگران و دیگر ستمدیدگان جامعه، جان فشاندند و خون سرخشان زینت بخش پرچم سرخ فدایی شد. پرچمی که در طول تمام این سالها، بهرغم تمام آن روزهای فراموش نشدنی، سخت و خونین، هرگز از دستان فدائیان رها نشد و همواره در اهتزاز ماند.
حماسه سیاهکل و تولد سازمان ما، بهسرعت موجی از امید و حمایت در بخشهای آگاهتر جامعه به همراه آورد و گروهها و رفقای بسیاری به سازمان پیوستند. با خون هر فدایی که بر سنگفرشها جاری میشد، با خون هر فدایی که در زندانهای استبداد ریخته میشد، نه تنها ترس بر جنبش فدایی سایه نمیافکند، بلکه دهها و صدها نفر قدم در راه سرخ فدایی میگذاشتند. آنچه که موجب شد تا فدایی در قلبها جای گیرد، عمل و بیان منطبق بر هم بود، صداقت و بیباکیشان، و بالاخره آرمانهای انسانیشان، سوسیالیسم و آزادی.
از همین رو بود که بهرغم مبارزه مخفی در آن سالهای سیاه که ۸ سال به طول انجامید، سازمان ما توانست نقش مهمی در پیروزی قیام ۲۱ و ۲۲ بهمن و سرنگونی استبداد سلطنتی ایفا کند. هر چند که این قیام بزرگ در نهایت به پیروزی انقلاب منجر نگردید.
در مدت کوتاهی که جامعه در پرتو قیام تودهها، آزادی را در محدودهای تنفس میکرد، از ترکمنصحرا تا کردستان، از تهران تا آذربایجان، از گیلان تا بلوچستان و خوزستان و خراسان، صدها هزار نفر در زیر پرچم سرخ فدایی گرد آمدند، اما متاسفانه با حاکم شدن جریان اپورتونیست بر کمیتهمرکزی سازمان و تحمیل انشعاب بزرگ اقلیت و اکثریت به سازمان که در آن زمان به بزرگترین جریان سیاسی چپ خاورمیانه تبدیل شده بود، ضربهی بزرگی بر جنبش تودههای ستمدیدهی ایران وارد آمد. با قرار گرفتن اکثریت کمیته مرکزی در جبهه ارتجاع و صف ضد انقلاب، موازنه قوای سیاسی نیزبه نفع ضد انقلاب تغییر کرد و در نهایت انقلاب به شکست انجامید.
از آن زمان نیروهای انقلابی سازمان که اگرچه نام ” اقلیت “را با خود داشتند، اما از حمایت اکثریت بزرگی از هواداران مبارز سازمان از جمله در میان کارگران و زحمتکشان برخوردار بودند، پرچم سرخ سازمان را بر دوش گرفته و به راه پر افتخار رفقای بنیانگذار خود تا به امروز ادامه دادهاند. در طول این سالها حتا بسیار بیشتر از دوران سلطنت، رفقای فدایی با جانفشانی در خیابانها و زندانها و در زیر شکنجه، به گلهای سرخ فدایی پیوستند، به آن ستارههای سرخ فراموش نشدنی. هزاران هوادار سازمان نیز در زندانها به بند کشیده شدند، اما بسیارانی از زن و مرد همچون سرو ایستادند و شکنجهگران و شکنجهگاهها را تحقیر کردند.
بعد از همهی آن سالهای سیاه، سالهای شکست و رکود سیاسی، اکنون دوران دیگری در تاریخ مردم قهرمان و ستمدیدهی ایران آغاز شده است، دورانی که وظایف بزرگی بر دوش تمامی کمونیستها و کارگران پیشرو از جمله سازمان ما قرار داده است.
ما در دورانی تاریخساز بسر میبریم و درک این موضوع یک مساله حیاتیست. از دیماه سال ۹۶ که جامعه وارد دوران انقلابی شد تا به امروز، مبارزات قهرمانانهی تودههای تحت ستم یک دم از نفس نیفتاده است.
با نگاهی به آنچه که طی این سالها گذشت، میتوان بهروشنی دید که در امواج بلند جنبش انقلابی مردم ایران، همچون دیماه ۹۶، آبان ۹۸ و شهریور ۱۴۰۱، هر بار تودههای ستمدیدهی جامعه گامهایی به پیش برداشتند، تجارب بسیاری آموختند و به هدف خود یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی نزدیکتر شدند. در جنبش “زن، زندگی، آزادی” مبارزات مردم حتا تا آستانه انقلاب پیش رفت، اما متاسفانه به دلایلی چند به هدف نرسید.🔻🔻🔻
در طبیعت عوامل ناآگاهی در کارند که بر یکدیگر تأثیر می گذارند و در نتیجه تأثیر متقابل آنها، قانون عام جامه عمل می پوشد.
از هرآنچه که صورت می گیرد، هیچ چیز بمثابه هدف آگاهانه و از پیش خواسته صورت نمی گیرد.
اما در تاریخ جامعه، برعکس تاریخ طبیعت، انسان های شعورمند، انسان های عمل کننده بر اساس تأمل و علاقه و عشق در کارند که برای کردوکار خود پبشاپیش آماج و هدف تعیین می کنند.در تاریخ جامعه بشری هیچ چیز بدون نیت آگاهانه، بدون آماج از پیش تعیین شده صورت نمی گیرد. این تفاوت اما نمی تواند تغییری در پیشرفت جریان تاریخ برطبق قوانین درونی عام پدید آورد.»
نقل از «کلیات مارکس و انگلس، جلد 21، ص 296»
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
هرچه کارگر از خود بیشتر در کار مایه گذارد، جهان بیگانه اشیائی که می آفریند بر خودش و ضد خودش قدرتمندتر می گردد، و زندگی درونیش تهی تر می گردد و اشیای کمتری از آن او می شوند. همین جریان نیز در مذهب اتفاق می افتد. هرچه آدمی خود را بیشتر وقف خدا می کند، کمتر به خود می پردازد.
کارگر زندگی خود را وقف تولید شیء می کند اما زندگیش دیگر نه به او ، که به آن شیء تعلق دارد. از این رو هرچه این فعالیت گسترده تر شود ، کارگران اشیای کمتری را تصاحب می کنند. محصول کار او هرچه باشد، او دیگر خود نیست و در نتیجه هر چه این محصول بیشتر باشد، او کمتر خود خواهد بود. بیگانگی کارگر از محصولاتی که می آفریند، نه تنها به معنای آن است که کارش تبدیل به یک شیء و یک هستی خارج شده است بلکه به این مفهوم نیز هست که کارش خارج از او، مستقل از او و به عنوان چیزی بیگانه با او موجودیت دارد و قدرتی است که در برابر او قرار می گیرد. اشیاء با حیاتی که کارگر به آنها می دهد، چون چیزی بیگانه در برابر او قرار می گیرند…
#کارل_مارکس
دست نوشته های اقتصادی فلسفی ۱۸۴۴
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
پرولتاریا از فرمانروایی سیاسی خویش برای آن استفاده خواهد کرد که تمام سرمایه را گام به گام از چنگ بورژوازی برون کشد، تمام افزارهای تولید را در دست دولت یعنی پرولتاریای متشکل شده به صورت طبقه فرمانروا متمرکز سازد و مجموع نیروهای مولده را با سرعتی هر چه بیشتر افزایش دهد
هنگامی که در سیر تکامل، تمایزات طبقاتی از بین برود و تمام تولید در دست انسانهای همیار تمرکز یابد، قدرت عامه خصلت سیاسی خود را از دست می دهد. قدرت سیاسی به معنی حقیقی آن عبارت است از اعمال قهر متشکل یک طبقه برای سرکوب طبقه دیگر.وقتی پرولتاریا در جریان پیکار علیه بورژوازی الزاماً به صورت یک طبقه متحد می گردد و از طریق انقلاب خود را به طبقه فرمانروا مبدل می سازد و در مقام طبقه فرمانروا مناسبات تولیدی کهنه را با توسل به قهر از میان می برد، آن وقت با برانداختن این مناسبات تولیدی، شرایط وجود تضاد طبقاتی و بطور کلی طبقات و بدینسان فرمانروایی خویش به عنوان یک طبقه را نیز از میان می برد.
جای جامعه کهنه بورژوایی با طبقات و تضادهای طبقاتی آن را، جامعه ای می گیرد که در آن رشد آزاد هر فرد شرط رشد آزاد همگان است.
#کارل_مارکس فردریش_انگلس
مانیفست کمونیست
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
بکتاش ما و قاضی آن ها
قاضی مقیسه با توپ و تشرخطاب به کانونیان: یالا از خودتان دفاع کنید.
سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران: برای دفاع باید وکیل ما حضور داشته باشد.
قاضی: عجب ، وکیل می خواهید، بدون حضور وکیل دفاع نمی کنید؟ جمع کنید این بازی ها را، مثل این که زیادی فیلم های دادگاهی می بینید، نه؟ یالا معطل نکنید!
بکتاش آبتین: ببینم شما با این وضع شب ها خوابت هم می برد؟
قاضی مقیسه: خیلی هم خوب خوابم می برد، راحت ، آسوده، تخت می گیرم می خوابم.
بکتاش: ببین من اصلاً کل این دم و دستگاه و دادگاه تو را از بیخ وبن به رسمیت نمی شناسم، هر حکمی که می خواهی بده ، ما رفتیم.
(بکتاش با غیظ از دیوان بلخ خارج می شود).
چند دقیقه ی بعد دستیار قاضی بیرون می آید و خطاب به بکتاش: « بابا دمت گرم، چه جیگری ، کیف کردم، بیست و پنج سال بود احدی نتوانسته بود حال این آدم را این طور بگیرد، جوان دستت درست» .
و مقیسه از لجش وثیقه ی صد میلیونی را به دو میلیارد افزایش می دهد و پس مدتی بچه ها را برای گذراندن شش سال حبس روانه ی زندان می کنند.
لینک گروه پارتیزان
? بریده ای از مقاله آیا طبقهی کارگر ایران باید از خواست لغو حجاب اجباری دفاع کند؟ ✍نیما مهاجر ماجرای اسلامی کردن فمینیسم، با ادعای بومیسازی فمنیسم در جریان انقلاب فرهنگی رژیم اسلامی و سرکوب آزادی علمی و علوم انسانی در دانشگاهها صورت گرفت و همان موقع بخشی…
? بریده ای از مقاله آیا طبقهی کارگر ایران باید از خواست لغو حجاب اجباری دفاع کند؟
✍نیما مهاجر
ماجرای اسلامی کردن فمینیسم، با ادعای بومیسازی فمنیسم در جریان انقلاب فرهنگی رژیم اسلامی و سرکوب آزادی علمی و علوم انسانی در دانشگاهها صورت گرفت و همان موقع بخشی از شبهه چپها را تحت نام فرعی بودن مسئلهی زن و محوریت مبارزهی کذایی با امپریالیسم به انحطاط کشاند. عبدالکریم سروش پژوهشگر دینی و مخالف مارکسیسم یکی از نظریهپردازان انقلاب فرهنگی و سرکوب دانشگاهها بود که بعدها به میهمانی استکبار جهانی -آمریکا- رفت. انحطاط فکری فمنیسم اسلامی مرزهای ایران را درنوردید و حتی به اروپا رسید. آن بخش از چپ اروپایی که شیفتهی دولتها و گروههای اسلامی در خاورمیانه شدهاند و سفیهانه آنها را در جناح به اصطلاح «مقاومت» علیه امپریالیسم دستهبندی میکنند نیز از حجاب اجباری به بهانهی به رسمیت شناختن به اصطلاح «سنت شرقی» و «مقاومت» فرهنگی مشرق زمین در برابر امپریالیسم غربی دفاع میکنند.خود امپریالیسم از این تشتت و آشفتگی فکری در صفوف کمونیستها، مخصوصا در مورد مسائل خاورمیانه، بیشترین بهره را برد و به اشکال مختلف با بنیادگرایان مذهبی و دیکتاتوریهای نشأت گرفته از اسلام سیاسی، در سرکوب کمونیستها همکاری و همراهی داشت؛ تا «سنت ارتجاعی» در شرق را جایگزین «سنت کمونیستی»، و به اصطلاح «مقاومت» ارتجاع اسلامی را جایگزین «مقاومت کمونیستی» کند. امپریالیسم برای عقب راندن جنبشهای انقلابی و سوسیالیستی در خاورمیانه باید جاپایی در میان سنت و فرهنگ موجود در این منطقه پیدا میکرد و اکنون به طور مشخص از تاریخ اسلام سیاسی در خاورمیانه در راستای اهداف ویرانگر و جنایتکارانهاش بهرهبرداری میکند. به عبارتی دیگر امپریالیسم فقط در غارت کشورها دست ندارد، بلکه با سیاستهایش روابط نابرابر جنسیتی، نژادپرستی و دیگر روابط ستمگرانهی اجتماعی را در کشورهای تحت سلطه و زیردستش تولید و بازتولید میکند.
در حقیقت علاوه بر ابعاد ویرانگر اقتصادی و کشتار جنگی سیاستهای امپریالیسم در خاورمیانه، بایستی وجوه اجتماعی این سیاستها را نیز دید. رشد بنیادگرایی مذهبی در خاورمیانه به عنوان یکی از مصیبتهای زنان، یکی از وجوه اجتماعی سیاستهای جنایتکارانهی امپریالیسم است.حوادث اخیر در سوریه، سرنگونی فاشیسم اسلامی بشار اسد و سر کار آوردن جریان داعشی و ضدزن تحریر الشام نشان داد که امپریالیسم جهانی همچنان روی ظرفیتهای بنیادگرایی مذهبی در خاورمیانه برای به انحطاط کشاندن تحولات اجتماعی و تضعیف نیروهای چپ و دمکراتیک حساب ویژهای باز کرده است. امروز میبینیم که محمد جولانی زیر سایهی امپریالیستها با تغییر نام و تغییر لباس بر مسند قدرت مینشیند و در اولین اقداماتش بر روی سرکوب و تحمیل حجاب تاکید میکند. وی در آخرین مصاحبهاش سوالی که در مورد حجاب پرسیده میشود را پاسخ نمیدهد و اعلام میکند که سوریه با مسائل مهمتری روبرو است.این اتفاقات برای ما مردم ایران بسیار آشناست. این واقعیت را بارها و به روشنی در جنبش فلسطین و مبارزات مردم ایران و افغانستان دیدهایم.
در مورد همدستی امپریالیسم با حکومتهای اسلامی سرمایهداران در خاورمیانه میتوان به انشقاق فکری و تشکیلاتی در سازمانهای مارکسیستی و فاسد کردن افکار انقلابی کمونیستها با ریختن سموم فمنیسم اسلامی و ارتجاع محور کذایی مقاومت در صف مبارزهی سوسیالیستها علیه سرمایهداری و امپریالیسم اشاره داشت. امروزه نیز چپنماهای حکومتی محور مقاومت در ایران همواره با چماق خطر ویران شدن موجودیت کنونی و به صدا درآوردن آژیر انهدام اجتماعی، جامعهی معترض را سرکوب میکنند و از مبارزه برای بهتر کردن یا دگرگونی وضع موجود منع میکنند. اگر سوسیالیسم بخش رادیکال یک جنبش اجتماعی و تلاش جمعی انسانها برای کسب رفاه اقتصادی در زندگی و تحقق برابری انسانها است، محور مقاومتیها با تمامی جنبشهایی که خواهان معیشت بهتر و حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی هستند، مخالفت میورزند.
#زنده_باد_مبارزه_مسلحانه_تنها_راه_رهایی
پارتیزان گروهی است مارکسیست لنینیستی ،لینک گروه پارتیزان
**واکنش آرش صادقی، به حکم اعدام پخشان عزیزی:
هر چوبهداری که برپا میشود، پیامی به همه ماست: یا سکوت کنید، یا منتظر نوبت دیگری باشید
آرش صادقی در حساب کاربری ایکس خود نوشت: «اعدام فقط جان یک نفر را نمیگیرد؛ روح و وجدان جامعه را هدف میگیرد. هر چوبهداری که برپا میشود، پیامی به همه ماست: یا سکوت کنید، یا منتظر نوبت دیگری باشید.
ما در برابر اعدام، تنها یک راه داریم: باید بفهمیم که تفاوتها جایی در این مبارزه ندارند. درد یک نفر، درد همه ماست. اگر امروز برای نجات جان دیگری تلاش نکنیم، فردا کسی برای ما تلاشی نخواهد کرد.
همبستگی علیه اعدام یعنی اعتراض به قانونی که جان انسان را بیارزش میداند. یعنی کنار هم ایستادن، صدای همدیگر شدن، و نشان دادن اینکه عدالت نمیتواند با طناب دار برقرار شود.
باور دارم که اگر کنار هم باشیم، اگر صدایمان یکی شود، میتوانیم در برابر این حکم بایستیم. بیایید نشان دهیم که زندگی ارزشمندتر از هر ایدئولوژی یا قدرتی است. ما برای انسانیت ایستادهایم، برای عدالت، برای آزادی، برای لغو اعدام.»#نه_به_اعدام#پخشان_عزيزى **
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 8 months, 4 weeks ago