?থৣ??‍♀کافه نبض احساس ?‍♀️থৣ?

Description
تو مرا جان و جهانی
چه کنم جان جهان را...؟

#حضرت_عشق_مولانا

????????

https://t.me/eshghodeltangi 1401
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago

hace 1 año

حال دل، با یاد شیرین تو بهتر می‌شود..
واے اگر باران ببارد هم، ڪہ محشر می‌شود..

بوته‌ے یاسے مگر..؟ یا دشتے از آلالہ ڪه..
با خیالت هم، تنِ شعرم معطر می‌شود..

اے نگاهت ماه‌تر، در غربتِ شبهاے من..
آسمانم با دو چشمانت منور می‌شود..

راز چشمِ پرخمارت را نمی‌دانم ولی..
با نگاهت نبضِ قلبم صدبرابر می‌شود..

لمس ڪن گلبرگِ جانم را، در آغوشت تنم،،
مثل روحِ قاصدڪ، آزاد و پرپر می‌شود..

اشتیاق خنده‌هایت بی‌قرارم می‌ڪند..
نقش لبخندت بہ چشمانم چہ دلبر می‌شود..

بر لبت هر بار می‌گویے نگارم،، دلبرم،،
در هوایت، مرغِ بے بالم، ڪبوتر می‌شود..

نیستی،، اما غمت را در شبِ چشمم ببین..
با نمِ اشڪم، نگاهم دیدنی‌تر می‌شود..

ڪاش بودی،، اے پناہ بی‌ڪسی‌هاے دلم،،
چون ڪنارت عاشقے یڪ جور دیگر می‌شود...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌

❤️?

hace 1 año

ازکوچه ی زیبای تو امروز گذشتم
دیدم که همان عاشق معشوقه پرستم

یک لحظه به یاد تو در آن کوچه نشستم
دیدم که ز سر تا به قدم شوق و امیدم

هر چند گل از خرمن عشق تو نچیدم
آن شورجوانی نرود لحظه ای از یاد

ای راحت جان و دل من خانه ات آباد
با یاد رخت این دل افسرده شود شاد

هرگز نشود مهر تو ای شوخ فراموش
کی آتش عشق تو شود یک سره خاموش

هر جا که نشستم سخن ازعشق تو گفتم
با اشک جگر سوز، دل سخت تو سفتم

خاک ره این کوچه به خار مژه رفتم
دل می تپد از شوق که امروز کجایی

شاید که دگر باره از این کوچه بیایی

#فریدون_مشیری

❤️?

hace 1 año

بابا لنگ دراز عزیزم؛
تمام ِ دلخوشی ِ دنیای من این است که تو ندانی و من دوستت بدارم.
وقتی می فهمی و میرانی ام؛ چیزی درون ِ دلم فرو میریزد... چیزی شبیه غرور.
بابا لنگ دراز عزیزم؛
لطفاً گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم.
من همین که هستی را دوست دارم...
حتی سایه ات
که هیچوقت به آن نمی رسم....!

? #بابا_لنگ_دراز

❤️?

hace 1 año

تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد
تا که دیدم روی خندانت،نمیدانم چه شد

عشق بود آیا ؟ جنون ؟ هرگز ندانستم چه بود
تا سپردم دل به دستانت،نمیدانم چه شد

تا که افتادم به دامت،رشته ی صبرم گسست
تا که خوردم تیرِ مژگانت،نمیدانم چه شد

تا گرفتی دستهایم را،دلم دیوانه شد
تا نهادم سر به دامانت،نمیدانم چه شد

گم شدم چون قایقی کهنه،میان موجها
در شبِ زلفِ پریشانت،نمیدانم چه شد

بی وفا...رفتی و من با خاطراتت مانده ام
آن قرار و عهد و پیمانت...نمیدانم چه شد

گفته بودم تا ابد عاشق نخواهم شد،ولی
تا نگه کردم به چشمانت،نمیدانم چه شد...

#ناشناس

❤️?

hace 1 año

شکوه کردم شکوه هایم بر لبم سیگار شد
آخرین نخ بود و آهی در دلم زنگار شد

یک پیام‌ بی جوابم یک تماس رد شده
سایه ای هستم که تنها یار من دیوار شد

آنقدر تنهایی ام را بر سرم کوبیده ام
عاقبت آیینه هم از دست من زنهار شد

چشم هایم گشته کور از فرط گریه بی وفا
بار دیگر شرح یعقوب نبی تکرار شد

درد من درد حبیب است و رقیب است و طبیب
درد بیماری که غم در غربتش تیمار شد

از خدا تنهاترم عاری ز تن ها گشته ام
آنقدر من بودم و من غم خودش غمخوار شد

عاشقی جرم است اگر پس کل عالم مجرمند
جرم من عشق است و تقدیرم طناب دار شد

تیغ و رگ هم بوسه گشتند و چه گویم بی خیال
شرح مرگ شاعری در کوی و برزن جار شد

در جراید شرح عشقم را چنین بنوشته اند
شهریاری دیگر از هجر ثریا زار شد

آز منی یاندیر فراقینده یانیب کول اولموشام
یازدیلار شاعر جماعت گل اسیر خار شد

#مرتضی_شاڪرے

❤️?

hace 1 año, 2 meses

**بــه کجـا برم شکایت، ز جفــای بی وفـــایی
کـه به میـکده کـنم رو، به هـوای دلـربـایی؟

من خسته جـان بیدل ،زغمـت چـنان فـگارم
کـه تـو با کمـند گیســو ، زده ای  ره جـدایی

تـو به بـاغ بی بهـارم ،نظـری کن از سـر مهر
کــه نـــمـانـده از برایـم ، نـگهی  ز آشنـــایی

چه کنـم که دست تنگم، نـرسد بـه دامـن تو
تـو چنان امیر عـشقی، مـن و درد بی نوایی

شده دل اسـیر کویت، نه رهـد ز تـار مـویت
تـو بیـا که چـون مسیحا، ز دلم گـره گشایی

بنشـین  دمی کنـارم ، که پـرم ز راز خـفــتـه
بـه نسیـم گل  سپـردم، تو فـقـط مرا دوایی

توبرای دردهایم ،چو طبیب جان و تن باش
دل بی قرارم  ای دوست، نرود به هرهوایی

تکـه پـاره هـای دل را بـه کجـا وکی سـپارم
کـه  رفــو کنـد  برایــم  دل زار  مـبتــلایــی

به ڂدای هر دو عالـم،تـو شـدی همـه خیالم
به رهت نشستم ای جان که مگر،زدر.در آیی

به هوای وصلت ای مه چو فقیر دوره گردی
ســر کـوی تـو نشینـم ، بـه بـهانـه ی گدایی

نه هوای پر کشیدن نه وصال وشوق دیدن
ز چـه رو ز من بریدن ، توبگو. بگو کجایی؟

دلـم از فراق رویت شـده چون کویر پر تب
نـه امـید رحمتی هست،نه نشـانی از رهای**#علی_فعله_گری

❤️?

hace 1 año, 2 meses

اسیر بوسه اے هستم ڪه از رویت طلب دارم
تمام بوسه هایم را نبوسیده به لب دارم

طبیبے ناخوش احوالم، حبیبم گشته بیمارم
به شوق عافیت، عمرے در این وادے مطب دارم

دلم مے سوزد از سوز ڪیار زمهریر عشق
گمانم خود نمے دانے ڪه از عشق تو تب دارم

بر آماج لبان تو دمادم مے زنم بوسه
زصدها خال مهرویان، نشانے منتخب دارم

نمے دانم خدایے یا ڪه حورالعین من هستی
زمینے بودنت را من در این عالم عجب دارم

تو از جنس معمائے، دمادم در تو حیرانم
دلے سرگشته و تنها ڪه از عشقت سبب دارم

#مرتضی_شاڪری

❤️?

hace 1 año, 2 meses

نه چندان آرزومندم که وصفش در بیان آید
و گر صد نامه بنویسم حکایت بیش از آن آید

مرا تو جان شیرینی به تلخی رفته از اعضا
الا ای جان به تن بازآ و گر نه تن به جان آید

ملامت‌ها که بر من، رفت و سختی‌ها که پیش آمد
گر از هر نوبتی فصلی بگویم داستان آید

چه پروای سخن گفتن بود مشتاق خدمت را
حدیث آن گه کند بلبل که گل با بوستان آید

چه سود آب فرات آن گه که جان تشنه بیرون شد
چو مجنون بر کنار افتاد لیلی با میان آید

من ای گل دوست می‌دارم تو را کز بوی مشکینت
چنان مستم که گویی بوی یار مهربان آید

نسیم صبح را گفتم تو با او جانبی داری
کز آن جانب که او باشد صبا عنبرفشان آید

گناه توست اگر وقتی بنالد ناشکیبایی
ندانستی که چون آتش دراندازی دخان آید

خطا گفتم به نادانی که جوری می‌کند عذرا
نمی‌باید که وامق را شکایت بر زبان آید

قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی
دگربارش بفرمایی به فرق سر دوان آید

زمین باغ و بستان را به عشق باد نوروزی
بباید ساخت با جوری که از باد خزان آید

گرت خونابه گردد دل ز دست دوستان سعدی
نه شرط دوستی باشد که از دل بر زبان آید

سعدی

❤️?

hace 1 año, 2 meses

ﻏﯿﺮ ﺷﯿﺪﺍﯾﯽ ﻣﺮﺍ ﺩﺍﻏﯽ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ
ﻣﻦﮐﻪ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺟﺰ ﭘﺮﯾﺸﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ

ﻫﻤﺪﻣﯽ ﻣﺎ ﺑﯿﻦ ﺁﺩﻡﻫﺎ ﺍﮔﺮ ﻣﯽﯾﺎﻓﺘﻢ
ﺁﻩ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺳﯿﻨﻪﺍﻡ ﯾﮏ ﻋﻤﺮ ﺯﻧﺪﺍﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ

ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺭﻭ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ
ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩ ﺁﯾﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ

ﺧﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﺍﯾﻦ ﻭ ﺁﻥ ﮔﺮﺩﯾﺪﻥ ﺍﺯﮔﺮﺩﻥ ﮐﺸﯽﺳﺖ
ﺩﺳﺘﺮﻧﺞ ﮐﺎﺝﻫﺎ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﭘﺸﯿﻤﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ

ﭼﺸﻢ ﮐﺎﻓﺮﮐﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻭﺣﺪﺕ ﺍﺑﺮﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭ ؟
ﮐﺎﺵ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﺭﺍ ﺁﯾﺎﺕ ﺷﯿﻄﺎﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ

ﻣﻦﮐﻪ ﺩﺭ ﺑﻨﺪﻡ ﮐﺠﺎ ؟ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﮐﺠﺎ ؟
ﮐﺎﺵ ﺭﺍﻩ ﺧﺎﻧﻪﺍﺕ ﺍﯾﻦﻗﺪﺭ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ

#علیرضا_بدیع

❤️?

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago