?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
*💠مکتوب هفته💠
شاد باش ای عشق خوشسودای ما!
*🖋دکتر محمدعلی فیاضبخش**
📚روزنامه اطلاعات
شماره 28869
پنجشنبه ۴ بهمنماه ۱۴۰۳
گاه و بیگاه دیده شده است که در میان آمارها و جداول ردهبندیشده در موضوعات مختلف، آمارهایی جهانی (!) نیز ظهور میکنند که ایرانیان را در رتبههای پایین «شادی و شادکامی» جایگذاری کردهاند. بدون آنکه فیالحال قضاوتی در مورد اعتبارسنجی این انبوه جدولها داشته باشیم یا بخواهیم آمارهای معتبر را سرخود به چالش بکشیم، از زرد بودن بسیاری از این گزارشها هم نباید غفلت ورزید.
بندهی حقیر که اصولاً معتقد است ما ایرانیان در زمرهی شادترین (خوشترین!) ملل عالم هستیم؛ میگویید نه؟ عرض میکنم:
🔹در کوران زلزله و سیل و مصائب طبیعی، پیش از دریافت اخبار درست ضایعات و تلفات و دستبهکار شدن برای کاهش عوارض، لطیفهها و جوکهایی است که روانهی هزار و یک فضای حقیقی و مجازی میکنیم؛ لابد از برای ترمیم روانی ماجرا؛ اگر این، شادی نیست پس چیست؟!
🔹در آتشسوزیها و حوادث جانکاه، اینقدر که دنبال صید سوژه برای شکار فالوورها (همان دنبالکنندگان قدیمی!) هستیم، بهندرت درصدد یافتن یک سطل آبیم؛ اگر این، خوشی نیست پس چیست؟!
🔹بعد از پارهای حوادث وحشتناک، مثلاً ترور -که ذاتاً محکوم است- معطل روشن شدن چند و چون ماجرا نمیشویم و به جهت کاستن از آلام آن حادثه، عجالتاً جوکهای مرتبط را وارد ادبیات روزانهمان میکنیم؛ اگر این شادکامی نیست پس چیست؟
🔹...و یا اخیرترینش، هنگامی که میشنویم، بعد از دو دهه تعلّل و ابهام و احیاناً لاپوشانی، اموال غیرمنقول این مردم، یعنی دو ملک مرغوب در لندن و روتردام، عرصه و اعیانش مصادره شد، به جای درخواست معقول و قانونی برای رسیدگی قضایی مسبّبان، فیالفور جوکهایش را روانه و فیالبعد (!) از خیر و شرّ اصل ماجرا عبور میکنیم و منتظر خبرهای بعدی از این دست میمانیم و جوکهای بعدیاش؛ مبادا شادیهامان در دلمشغولی به این امور پیشافتاده و جیفهی دنیایی، آسیب ببیند!
اینها همه اگر نشان رتبهی بالای ما ایرانیان در «شادی و شادکامی» نیست، پس چیست؟!
🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #بهمن
🔠 #سال1403
*💠مکتوب هفته💠
خلّاقیتهای نمکین!
*🖋دکتر محمدعلی فیاضبخش**
📚روزنامه اطلاعات
شماره 28863
پنجشنبه ۲۷ دیماه ۱۴۰۳
بچگی ما یک برند نمک بود که در آگهی بازرگانیاش در تلویزیون آن زمان، با ترنّم میخواندند: «نمکِ….(فلان) چه کرده! همه رو نمکگیر کرده»! به همین یخی و بینمکی. نمیدانم آیا آن برند هنوز نمک میتراشد و میپاشد یا نه؛ اما خب؛ ما بچهها در بازیهای نشستنی دور هم گاهی این نمکین ارجوزه(!) را همخوانی میکردیم.
حوالی دوسهشب پیش قطعهای دیدم از یکی از این نمکفشانیهای سیمایی، که نزدیک بود در «افق» محو شوم؛ نه از فرط شوری؛ بل شومی و مسخرگی؛ زمانی که ظاهراً بیخبرِ مهمان برنامه، صندوقچهی هدیهاش را میگشایند با کادوی کفَن و اعلامیهی ترحیم مصوّرش. میهمان، جاخوردگی و دلزدگیاش را از این حرکت تلخ و بدنمک پنهان نکرد و فیالمجلس اندر حال مجری -که گویا سخت مشعوف اجرای دیکتهشدهاش بود- کوبید و جان به در برد. ...و اما ماندم در اینهمه نزاکت مهمانداری و رسالت هشیار کردن خلایق به آخرتاندیشی که انصافاً از شبکهشبکهی سیمای پُربودجه و «مالیاتبَر!» نثار راهیان بهشت میشود و مانع از انباشتِ مردمان در دوزخ.
اگر این حرکاتِ نمکفشانانه، تصادفی و سالی یکیدوبار بود، قابل تحمل مینمود؛ لیک زمانی که تبدیل به رویّه میشود، دیگر سرکنگبینشان صفرا میزاید و روغن بادامشان خشکی میآورَد.
سابقالایام در همین سیما، بیش و کم میدیدیم که مجریان، هم از سوادی نسبی در روخوانی پارسی برخوردار بودند و هم در رشتهای کارشناسی میدانستند؛ گرچه امروز اغلب مجریان، پیشوند «کارشناس» را همراه با واژهی «مجری» یدک میکشند و البته که چنگی به دل نمیزنند. ناگفته نماناد که پشت صحنهی مجریان نیز گاه به جای نواختن چنگ و ارغنون، سازها را ناساز کوک میکنند؛ اینهمه آخرتاندیشی برای خلقالله روی پل دنیازدگی!
شما در ماجرای فوق، فقط تصور کنید لحظهی مشاهدهی این صحنه را توسط همسر و فرزندان و خانوادهی آن میهمان؛ اگر نمکی و لطفی و خلاقیتی در آن دیدید؛ بنده دیگر حرفی ندارم.
🔠 #مکتوب_هفته
🔠 #دی
🔠 #سال1403
*?مکتوب هفته?
یک پَرِ کاه
?دکتر محمدعلی فیاضبخش*
?روزنامه اطلاعات
شماره 28805
پنجشنبه ۱۷ آبانماه ۱۴۰۳
فوت هفتاد بیمار دیالیزی بر اثر تزریق با سرنگ آلوده، اگر همچنان وجدانی را برنمیآشوبد، باید هم به مسئولیتپذیری حضرات دارویی فاتحه خواند و هم به بیاثرشدن وجدان عمومی تأسف خورد.
بیمار دیالیزی، خود آنچنان درگیر و مبتلای رنج و درد است که سربار کردن رنجی مضاعف که به مرگش بینجامد؛ آنهم در این حد از سهلانگاری و تعهدناپذیری، نوبری تلخ و نازِشستی دلآشوب است.
تا کنون نه عذرخواهی و پوزشی درخور شنیده شده و نه وعدهای به جبران این فاجعه داده شده؛ استعفای اهمالکاران که دیگر یک فانتزی فضایی و یک رؤیای تعبیرناشدنی است.
راستی را، اگر در یک جامعهی بدوی -که آمارها یا شعارها در حوزهی بهداشت و درمان، در حد ما نیست- این اتفاق افتاده بود، چه میزان تلاطم در بررسی و رسیدگی و مؤاخده و معاتبهی اهمالکاران رخ میداد؟ مبادا ما در روزمرّگیهای عادتشده، از ریزش و سایش و فرونشست زمین تا پویش و جوشش و فرسایش در تجمعات برای فرعیات زندگی، آن قدر بیحسّ یا مأیوس شدهایم که فرقیمان نمیکند، هفت یا هفتاد یا بیشتر؟! اصلاً عدد و رقم میشناسیم؟
هفتادنفر، یعنی هفتاد خانواده؛ مادر و پدر و همسر و فرزند؛ هفتاد سوگ؛ یعنی چند هفتاد پیامد؛ …و هفتهها همچنان خواهند آمد و خواهند رفت و بیخبری و بیحسّی روی حسّمُردگیهای قبلی خواهد نشست و همچنان در انتظار هفتهها و هفتها و هفتادها؛ آیا این چرخههای معیوب را فرجام تدبیری خواهد آمد؟
به نظر میرسد که ورقزدن گذشتههایی از این دست نیز دیگر حساسیتزاییاش را از دست داده باشد؛ چراکه قاعدتاً با وعدههایی در پیگیریهای ناسرانجام و مؤاخذههایی بیفرجام، این بار هم این بار سنگین را به منزلنرسیده زمین خواهیم گذاشت؛ خدا کند بار دیگر زیر بار نخوابیم؛ که ترجمهی ضربالمثلی انگلیسی میگوید: گاه بار شتر بدان پایه میرسد که دیگر یک پر کاه، شتر را میخوابانَد!
? #مکتوب_هفته
? #آبان
? #سال1403
*?مکتوب هفته?
متانت ملّت
?دکتر محمدعلی فیاضبخش*
?روزنامه اطلاعات
شماره 28799
پنجشنبه ۱۰ آبانماه ۱۴۰۳
چرا در پی شرارت اخیر صهیونیستها در پس چند هفته جنگ روانی، التهاب و اضطراب خاصی در مردم دیده نشد؟ چرا در پی بزرگنمایی این رژیم و در پس کوچکانگاری و تمسخر سیماییان، مردم در متانتی نانوشته، اما برخاسته از خرد جمعی، با این چند حملهی محدود، زندگیشان را از حال عادی خارج نکردند؟ نه در پمپبنزینها صف کشیدند، نه بازار را ملتهبتر از قبل کردند؛ بلکه سبزینهای بیش بر بازار بورس پدید آمد و درشتی دلار نیز کمی به تلطیف گرایید؟ چون مردم دریافتهاند که باید به هر قیمتی که شده، خردشان را بر احساساتشان غالب سازند و با هر تعقلی که ممکن است، به زندگیشان سلام کنند.
در این میانه، التهابآفرینیهای معدود خیابانی، اما پرطمطراق، فقط صحنهی تصمیمگیری بر مبنای امنیت ملّی و یکپارچگی سرزمینی را بر مردان میدان و دیپلماسی تنگ میکند؛ گرچه به نظر نمیرسد که نهایتاً این مردان، خواستههای نانوشتهی اکثریت مردمان را در میان سطور نوشتهها و پژواک پرهیاهوی خیابانیها از چشموگوش خود وانهند و تسلیم جَوهای صوت و سیمای بیرقداران حرفهای شوند.
ایران بزرگ، دهها برابر بزرگتر از سرزمینهای نورستهی اطراف خلیجِفارس و بیش از هفتاد برابر پادگان آن سوی نیل است. تنها سه جزیرهاش فعلا خار چشم حاسدان است -که ای کاش در طول اینهمه سال، گلستانی میشد دماغپرور و اقتدارافزا در چشم حاشیهنشینان.
این کشور چهارفصل با مردمانی از چهل بومرنگ و جغرافی، با مساحتی بالغ بر یکمیلیون و ششصد و چهل و هشتهزار کیلومتر مربع، باشکوهتر از آن است، که آرامش و اقتدار و متانت و درایتش را به جنگ روانی دشمنش بسپارد، یا جوّگیر چندصدنفر در تنگناسازی برای تصمیمات مدبّرانهی داخلی شود.
ایرانیان، کشتینشستگانِ یک مقصد و مقصودند؛ امید و اعتمادشان آن است که قطبنما و فرمان و بادبان، نهایتاً زیر چشم و مصلحتسنجی ناخدایانی است که توفان را میشناسند و کشتی را در تلاطمها، به تراز و تعادل میسپارند و هرکه را که بخواهد خودسرانه گوشهای را سوراخ کند، بر صندلیاش مینشانند و به او فرمان سکوت و سکون بر جایش میدهند.
کشتینشستگانیم، ای باد شرطه برخیز…
? #مکتوب_هفته
? #آبان
? #سال1403
*?مکتوب هفته?
درها و پاشنهها
?دکتر محمدعلی فیاضبخش
?*روزنامه اطلاعات
شماره 28741
پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳
صاحب این قلم نه سررشتهای از نفت و گاز و پتروشیمی دارد، نه تصور و تجسمی از شهرسازی و معماری؛ به طریق اولی نه از صنعت و خودرو و موشک؛ نه از سیاسات داخله، چه رسد به خارجهاش.
…اما به حکم «کار نیکوکردن از پرکردن است» و نه لزوماً از سر توان و استعداد، این صاحبرقم حق دارد برای هزارمین بار از درون آه کشد و در همان درون، نالهاش را فرو ریزد که آموزش و پرورش کشورش مرغ عروسی و عزاست.
در سالهایی دور، که اسب اصلاحطلبی زین بود، وزیری بر صندلی آموزش و پرورش نشست که در بیان سوابقش به مزاح و البته به راست گفت: دوازده سال در مدرسه تحصیل کرده است! زان سپس نیز هرکه در هر دوران بر اسبهای زینشدهی(!) این وزارتخانه نشست، یا محصول دالانهای مذاکرات حزبی و قبیلهای بود، یا معرفیشده از درون اقوام و فامیل، یا برآمده از دقیقهی نودِ صبر و انتظارِ شبِ معرفی کابینه؛ دریغ از افراد دارای نظریه در آموزش و پرورش یا خالی از ملاحظات سیاسیِ وامدار به این گروه و آن جناح!
اگر از من به عنوان یک شهروند عادی اما آشنا با آموزش و پرورش بپرسند: «نظرت در مورد ترکیب کابینهی معرفیشده چیست»؟، خواهم گفت: «مبارک صاحبانش! خیرش را ببینند و ببینیم! …اما با آموزش و پرورش و یک عائلهی پانزده میلیون نفری از مجموع هشتاد میلیون نفر، شما را به خدا بیش از این شوخی و تعارف نکنید.»
منتظریم تا در وضعیت فعلی و پس از تأیید کابینه، لااقل در آموزش و پرورش همچنان بشنویم: «یکشبه نمیتوان کاری کرد! مشکلات بزرگتر از این حرفهاست!… »؛ نیز اخبار روز معلم ۱۴۰۴ و تجلیل از مقام معلم را! که: «هان! ای شمع سوزان و ای پروانهی سوزنده و چه و چه!…»
این کشور بزرگ با تعداد دانشگاههایی تقریباً به اندازهی چین(!)، قاعدتاً یک و فقط یک دانشمند ناب و نخبه و صاحبنظر در آموزش و پرورش را میتواند در دامن شما بگذارد تا هم به لحاظ دانش و علمش سرتان را بالا بگیرید، هم با توجه به سوابق آموزشی و پژوهشیاش، اجرای «نظریهها و کاربستها» را مایهی دلخوشی و امید برای این عائلهی بزرگ کنید.
هیهات! که درها بر چرخش پاشنهها بدجور عادت کردهاند!
? #مکتوب_هفته
? #مرداد
? #سال1403
? @Maktoob_Hafte
*?مکتوب هفته?
غنیمتهای لحظهآخری
?دکتر محمدعلی فیاضبخش
?*روزنامه اطلاعات
شماره 28735
پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
این واقعه از مشهورات تقریباً قطعی است که در جنگ اُحد پس از پیروزی اولیهی مسلمانان، پیامبر عدهای را بر تنگهای مأمور کرد تا ضدحملهی شکستخوردگان را از پشت سر خنثی کنند. طمعورزی مسلمانانِ پیروز، این فرمان را برنتافت و نهایتاً شکست خوردند.
انتظار غنیمتخواهی و غفلت از میدان جهاد، کام مسلمانان را تلخ کرد و مهمتر از آن، سرتافتن از تدبیر و فرمان پیامبر صلّیاللهعلیهوآله به شهادت حمزه، عموی پیامبر انجامید و پیروزی بدر را در سایه نشاند.
ناگفته نماناد که این وقایع، صرفاً عبرتاند و نه مشابهسازی زمانه. امروزه پیروزی در کنشهای سیاسی و اجتماعی، باید بهمنزلهی اتفاقات سیّال و طبیعی یک جامعهی مدنی تلقی شود؛ وگرنه نشان آوردن از گذشتهها، نه وحی مُنزل است و نه دلیلی بر شرایطِ لزوماً یکسان؛ درعینحال درسی است از برگبرگ تاریخ.
شرایط جدید در دولتورزی و تغییراتی که هرچند هنوز روبنایی است، به زعم این قلم، نه پیروزی مسلمانان است و نه شکست مشرکان! که بخواهیم تنگهسازی کنیم و اوضاع را بر دو طرف تنگ گردانیم. کشور از درون، باید آن قدر محکم و همبسته باشد که مرزبندیهای خودی و غیرخودی رنگ ببازد؛ چه رسد که خطکشیها به تعابیر اسلام و کفر بینجامد. از ادبیات گاهوبیگاهِ سیمایی و طرفهپراکنیهای یکشبدرمیان پاهای ثابتِ کارشناسان پرحضور اگر بگذریم، باید بدانیم که خانه، خانهی همهی ماست و غنیمتی در کار نیست؛ فعلاً باید جلوی هزیمتهای احتمالی را گرفت و جبهه را در داخل، در تعاریف اسلام و کفر و تقابلهای قطبیساخته فرونکاست. در درون ایران بزرگ، جبههای در کار نیست؛ بلکه یک وجههی ملِیِ همگانی است که نه غنیمتِ این کسان است و نه ارث آن کسان.
دوران ادبیاتورزیهای فرافکنانه -که هرکه آید با شِکوه از ویرانههای مانده، وعدهی بهشت موعود دهد و چون رود، بگوید: هزار پایبست و دستبند مانع بوده است- گذشته است. آبادی و ویرانی، دستاورد همهی ماست؛ چه در حکمرانان و چه در حکمبران.
سعی یکدیگر را این بار در رمی جمراتِ فرافکنی به گذشتگان تباه نکنیم و اگر تیری هدفسا در ترکشِ همت و توان داریم، برکشیم و بزنیم؛ به جای آنکه خراش بر صورت گذشتگان اندازیم و بر هر تلاشی -به صِرف آنکه در قبیلهی ما نبودند- پردهی انکار و نسیان بکشیم.
…البته که باید راه را بر غنیمتخواهانِ «لحظهآخری(!)» نیز ببندیم؛ که اصولاً غنیمتی درخور هم در کار نیست!
? #مکتوب_هفته
? #مرداد
? #سال1403
? @Maktoob_Hafte
*?مکتوب هفته?
انتخابات پیشین، انتخابات پیشِ رو
?دکتر محمدعلی فیاضبخش
?*روزنامه اطلاعات
شماره 28681
پنجشنبه ۱۰ خردادماه ۱۴۰۳
مجلس جدید، فارغ از پشتوانهی تعداد آرای مأخوذه، قانوناً مجلس همهی ملت است و این اصل، بیش از آن که داراییِ جیب نمایندگان به حساب آید، سرمایهی مردم است که بههرحال بخشی عظیم از شئون و مقدراتشان به نشست و برخاستهای این مجلس گره خورده است.
ارزیابی کارنامهی مجلس قبلی قطعاً میتواند کارنامهی مجلس جدید را به معدلی قابلِقبولتر برسانَد؛ بهشرطیکه برخی درها بر پاشنههای دیگری بچرخند و عبرتها دستمایهی کارنمایی بیش ازپیش در جهت منافع ملی شود و بهخصوص متضمن همبستگی افرونتر مردم گردد؛ همبستگیای که پیامد سوگ ملی اخیر، کرانههایی از کشور را درنوردید.
پس از یازده دوره تجربهی مجلسداری پس از انقلاب، قاعدتاً باید از راهیافتگان به این مجلس انتظار داشت که در تشخیص اولویتها، بهخصوص معیشت و اقتصاد و رهایی از تحریمهای فلجکننده، نیز برای تداوم و تحکیم همبستگی پایدار ملی همّ و غمی افزونتر از گذشتهها به کار آورند و حتی بر پارهای حاشیههای غیر اولویتدار گذشته، قلم حذف و عفو(!) بکشند و به رفوی پارگیها بپردازند.
انتخابات غیرمترقبهی ریاست جمهوری -که در پیش است- نیز از این دایرهی اولویتسنجی جدا نیست. قطعا سهسال گذشته، در نمایهی آمار و ارقام و البته با احتساب زحمات و تلاشهای خدمتگزارانی که در پایان سهسال رخت برکشیدند، میتواند چراغی برای آینده شود؛ بهشرطیکه سترگی سوگی که به حق سنگین بود، سایه بر واقعیتهای موجود نیفکنَد و تدبیر و احساس، راه را بر یکدیگر تنگ نکنند.
آزمودهها را آزمودن خطاست. قطعاً تلاش و خدمت و شب از روز نشناختن، شرط لازم برای مدیران اجرایی است؛ لیک برنامه و استراتژی حرکت و دانش و بینش در جهت صلاح مُلک و ملت، شرط کافی آن است.
عقلایی به نظر نمیرسد که در انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، دوباره در بر همان پاشنههای معهود و مألوف -که امتحان خود را پس دادهاند- بچرخد و نسخههای چندبارآزمودهشده دوباره آزمون شود و کسانی که چهار یا هشتسال را به استراحت گذراندهاند، دوباره طمع زین کردن اسب قدرت در سر آورند و بر پشت این راهوار بجهند و بازهم چهارسالی یا بیشتر، روز از نو و روزی از نو!
? #مکتوب_هفته
? #خرداد
? #سال1403
? @Maktoob_Hafte
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago