(طنز )
وصیت مارکوپولو جهانگرد ونیزی به فرزندش

عزیزم مثل بابایت سفر کن
ز کوه و جنگل و دریا گذر کن

جهانگردی هنر باشد به گیتی
برو در صحنه ی گیتی هنر کن

جهانگردی مرا مشهور کرده‌ ست
تو هم خود را در عالم نامور کن

برو خاور ، سیاحت کن در آنجا
پس از آن رو به سوی باختر کن

سفر نامه مدون کن ، در آخر
همان مکتوب را ثبت اثر کن

اگر خواهی سلامت باز گردی
نظر بر تجربیات پدر کن

سه جای پر خطر باشد در عالم
حذر از این سه جای پر خطر کن

نباشد هیچ در جنگل ، بجز شر
به آمازون رسیدی دفع شر کن

و دوم قله ی اورست باشد
ز کله فکر آنجا را به در کن

دو تای اولی ، چندان مهم نیست
ولی از سومی قطعا حذر کن

تنم در گور اگر خواهی نلرزد
بیا و این سفر ، بی درد سر کن

مرو از جاده ی سنقر به جایی
به ارواح پدر صرف نظر کن

برای نسل های چارده قرن
وصیت نامه ام را ، معتبر کن

سپس با انتشار این. وصیت
بیا خدمت به ابناء بشر کن

علی عمرانی 1403/11/10

لینک کانال
https://t.me/ashaar_ali_omrani

پرسه

مرغ اگر رفت پی دانه ، چه عیبی دارد

دانه گر هست لب چانه ، چه عیبی دارد

شانه افتاده سر زلف، به خود می بالد

زلف افتاده سر شانه ، چه عیبی دارد

قصدما دیدن ساقی ست نه نوشیدن می

پرسه درگوشه ی میخانه ، چه عیبی دارد

عاقلان سنگ به دیوانه که می اندازند

سنگ اندازی دیوانه ، چه عیبی دارد

به من مست از آن دیده روا باشد عیب

مستی دیده ی مستانه ، چه عیبی دارد

من ودل درحرم دوست که رسوا شده ایم
دردو دل با دو سه بیگانه ، چه عیبی دارد

من که پیمانه ی صبرم شده بر لب ،، فاخر،،

لب نهادم لب پیمانه ، چه عیبی دارد

علی عمرانی ،، فاخر،،

94/8/25
@ashaar_ali_omrani

یاغش

گتیمی  خاطره لر عطرینی تلواره یاغش
گتراو باشده گیچن گؤنلرمز  یاره ، یاغش

یل گلاو ، یاغش یاغاو یرده گؤگه ، گؤگده یره
بو پریشان اؤره یم ، هارده چکاو هاره ، یاغش

گنه بد مسلوغنه گلمی کی باش وورسی منه
وورلاو  دار کوچه ره، وس در و دیواره ، یاغش

اؤره یی دولمی بولوت ، کی یاش توکاو پلارنه
شورنه یاغاو ، ووراو پلاری پلاره  ، یاغش

یاغاو عین آو آخر گون کی آبو دار کوچه ره
دانشاودوخ و یاغاودی عین فارفاره ، یاغش

مه گلن گونلرمزده دانشاودم ، ولی سه
بوغازو بغضنه دوللی ،توکدو رخساره یاغش

تا کی قسمت ده دانشدو، ناله دؤشدی بولوته
ایکی گؤن منم تکی ، یغلری بیچاره ، یاغش

گیتدو و مه قالم و پاییز و دلتنگ کوچه لر
گیتدو و مه قالم و بو جیگری یاره یاغش

قاریلوغ قاری قؤللی باشمه ، سننه بتر
هامی جور ورق دولاننی ، دؤنیشی قاره یاغش

علی عمرانی.              1403/8/21

لینک کانال https://t.me/folkoreomrani

بازدید دکتر کاظمی معاون فرهنگی وزارت آموزش و پرورش از غرفه فرهنگی سنقر با تابلو شعری از بنده 1398?

@ashaar_ali_omrani
افتادگی

هر چه آتش سر کشد، آخر تنزل می کند
دانه از افتادگی سیر تکامل می کند

ای که با گردن فرازی طالب شخصیتی
غنچه ی شخصیت از افتادگی گل می کند

گوهر از پر مایگی در قعر دریا سرنهد
آتش از بی مایگی دائم تطاول می کند

بید مجنون از تواضع سایه گستر می شود
خار از گردنکشی آتش تحمل می کند

باد از اظهار قدرت همره خس می شود
خاک را افتادگی همسایه ی گل می کند

هر چه در ویرانه می تابد که نامش گنج نیست
گنج آن باشد که ایجاد تحول می کند

گاهی,,عمرانی,,برای هر چه روشنتر شدن
زر به خاکستر نشینی ها توسل می کند

علی عمرانی,,فاخر,,        76/1/27

@ashaar_ali_omrani

#فایل_صوتی
#خلوت_راز

میان سینه در پنهان بماند راز من شاید
نگردد آشنا با گوش کس ، آواز من شاید

صدا ازساز پرسوزم نمی‌آید برون امشب
میان سینه می‌پیچد طنین ساز من شاید

بیا ای نازنین تا سرنهم بر شانه‌ات امشب
که فرداروی سنگ افتد سر بی نازمن شاید

رهایم کن که بگشایم‌ پر و بالی و بگریزم
به معنای رهایی باشد این پرواز من شاید

بیا ای مرغ شب ، سرکن نوای جانگدازت را !
که امشب ناله‌های تو ، شود دمسازمن شاید

چنان حافظ به شیراز دلم بنشسته ، پنداری
زیارتگاه اهل دل شود شیراز من شاید

دلم چون لاله‌ها " فاخر " به خون خویش رنگین است
سرانجام من آشفته‌ست از آغاز من شاید.

? شاعر : #علی_عمرانی
۷۹/۱۰/۹
? تار : #سعید_فصیحی
? تنبک : #فرهاد_مظفری
? سنتور : #مجید_امیری
? #گروه_هنری_فاخر

─┅═༅?‎‌?༅═┅@ashaar_ali_omrani─
─┅═༅?‎‌‌‌‌?༅═┅─