یاسر عرب

Description
که نام آینه
بیرون ز کوره‌ها
سنگ است!

ادمین
@yasershaban
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated hace 5 meses, 4 semanas

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated hace 8 meses, 1 semana

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated hace 4 meses, 1 semana

4 months, 2 weeks ago
انیمیشن و زیستِ جنسی

انیمیشن و زیستِ جنسی

دکتر محسن رنانی

حدود پنج سال پیش در مجموعه «خرد جنسی» شرکت کردم و درباره «توسعه و زیست جنسی» صحبت کردم. چرا که گمانم بر این بود که باید پرهیزه (تابو)‌های غیرعقلانی را شکست و راه را برعقلانیت جمعی گشود. آن مجموعه بدون حمایت نهادهای رسمی، مجموعه‌ای موفق بود و مباحث مهمی را به خانواده‌ها برد. مصاحبه من با آن مجموعه را در این جا ببینید:

اکنون پس از پنج سال فصل تازه‌ای از آن مجموعه با عنوان «انیمیشن و زیست‌جنسی» تولید شده است که می‌تواند آگاهی‌های مهمی را به خانواده‌هایی بدهد که کودک دارند و پویانمایی (انیمیشن) بخش بزرگی از وقت کودکانشان را می‌گیرد.

مراقبت از داده‌هایی که ناخودآگاه و در فرایند زندگی روزمره به ذهن کودکانمان وارد می‌شود وظیفه بزرگی است که بر دوش پِرْمار (پدرومادر) است. انگاره‌هایی که در کودکی از طریق دیدن فیلم و پویانمایی در ذهن کودک نقش می‌بندد به تدریج کهن الگوهایی را می‌سازد که تا پایان عمر بر ذهن و زبان فرد سایه می‌افکند.

بخش بزرگی از وقت کودکان ما بدون هرگونه غربالگری پای گیرنده‌های تصویری می‌گذرد و این مهم‌ترین دریچه آسیب به کودکان است. شنیدن و دیدن مجموعه «انیمیشن و زیست جنسی» می‌تواند پِرْمار را نسبت به انتخاب فیلم‌ها و انیمیشن‌هایی که کودکان می‌بینند حساس کند.

این مجموعه از این بابت شایسته ترویج است که نه تنها از سوی نهادهای رسمی فرهنگی حمایت نشده است بلکه حتی به علت تنگ‌نظری‌های حاصل از رسوبات فرهنگی مردسالارانه، به آن مجوز رسمی انتشار هم داده نشده است. بنابراین زیبنده است که توانگران دلبسته به توسعه، از این‌گونه تولیدات حمایت کنند.

این مجموعه را در پیوند زیر ببینید:

https://t.me/kherad_jensi/3898

محسن رنانی / ۱۳ دی ۱۴۰۳

--------------------

www.renani.net

@kherad_jensi

4 months, 2 weeks ago

مردم‌ میشل‌ها و حکومت ماشین‌ها

یاسرعرب

فراتر از انواع بحران ها و ناترازی ها و ناکارآمدی ها، در بالاترین ارتفاع کشور به بن بست معنی رسیده و حاکمیت و جامعه هر دو از پرداخت به خیال ایرانی ناتوان هستند. جامعه ی بدون خیال، جامعه‌ای است بدون قصه‌ای برای امروز و فاقد رویایی برای فردا.

جامعه ایران جامعه‌ای بدون کودکی است. کودکی یک دوره نیست که به پایان برسد بلکه یک برهه است که دچار رشد می‌شود، بنابراین همیشه با انسان همراه است.

به عنوان مثال در غرب با اشاره به نقش ژول ورن می‌توان گفت تمام دستاوردهای بشری روزی رویای کودکی جامعه بوده.

حالا بشر در برخی زمینه‌ها اسیر رویای دیروز و قصه‌ی امروز خود است. داشتن جهانی تکنولوژیک رویایی بود که آدمی به آن دست یافت اما این رویا بی عوارض نبود و هر چه در مهارت‌ها و ابزارها به بشر داد از حضور او‌ کاست. حالا آدمی در دوگانه‌ی《داشتن》یا《بودن》می‌خواهد قصه‌ای تازه بگوید و رویای جدیدی خلق کند.

قسمت پنجم رسانه سکسوالیته ?
https://youtu.be/yLeKP4bG0rs

خرد جنسی هیچ حامی دولتی ندارد.
برای حمایت از خرد جنسی لطفا در تلگرام به این آی دی پیام دهید?
@Yek_pishnahad_sade

@kherad_jensi

4 months, 2 weeks ago
4 months, 3 weeks ago

من نمی‌خواهم این خیابان فرح به اسم من باشد!

سید حسین نصر: [....]حتی بامزه است این خیابان سهروردی که الان در تهران هست و خیابان میرداماد و ملاصدرا. دو تا بلوار بزرگ بالای تخت طاووس را که بعداً ساختند. [به نظر شما] چرا اسم‌های این‌ها این‌جوری است؟ وقتی این اسم‌گذاری شد، اصلاً مردم تهران اسم ملاصدرا را نمی‌دانستند. اسم میرداماد را هم اصلاً نمی‌دانستند و سهروردی را هم یک چیزی شنیده بودند.
من یک روز در دفترم در دانشکده ادبیات نشسته بودم. رئیس دانشکده ادبیات بودم. تلفن زنگ زد و گفتند شهبانو با شما کار دارد. گوشی را برداشتم و سلام و علیک کردم. گفتند الان شهردار اینجا پیش من نشسته و من نمی‌خواهم این خیابان فرح به اسم من باشد، فرح شمالی و فرح جنوبی. شما یکی از بزرگان ایران را معرفی کنید که اسم او را بگذاریم روی آن خیابان.
من گفتم تمام شعرای بزرگ ایران خیابان به اسم خودشان دارند. گویا هنوز هم تغییر نداده‌اند: ناصر خسرو، حافظ، سعدی، فردوسی و خیام.
این‌ها خیابان‌های معتبری بود و خیابان ابن‌سینا هم داشتیم. گفتم که بگذارید سهروردی. گفتند: "خیلی خوب، فکری است" و گوشی را گذاشتند. فردا تمام تابلوها را عوض کردند به خیابان سهروردی.

دهباشی: پس این اسم از آن موقع بود؟

نصر: بله، بله.

دهباشی: فکر کردم بعد از انقلاب عوض شده است.

نصر: نخیر. سال ۴۸ یا ۴۹ بود که عوض شد، هشت سال قبل از انقلاب. یک سال بعد، شهر تهران گسترش پیدا کرد و در عباس آباد شروع کردند به خانه‌سازی و دو تا بلوار بزرگ درست کردند که اشاره کردم: بلوار ملاصدرا و میرداماد. ایشان باز به من تلفن کرد و گفت: فلانی، دو تا خیابان خیلی مهم درست شده. آمده‌اند پیش من برای اسم‌گذاری، شما بگویید چه اسمی بگذاریم؟ من دلم می‌خواست از بزرگان ایران باشد. تا آن وقت، واقعاً همه آن‌هایی که افراد عادی می‌شناختند، خیابان به اسمشان بود. افراد عادی در ایران شعرا را می‌شناسند، بقیه را نمی‌شناسند؛ علما و فلاسفه و ریاضی‌دان‌ها. من فکر کردم و چون آن وقت هم داشتم روی فلسفه صفویه کار می‌کردم، گفتم: "قربان، یکی‌اش را بگذارید خیابان میرداماد، یکی دیگر را ملاصدرا." و همین کار را هم کردند.

بعد وقتی خدا می‌خواهد یک کسی به طریق غیرعادی معروف بشود، در خیابان ملاصدرا یک قصابی خیلی جدید و نویی درست کردند که تمام خانم‌های معنون و شیک تهران می‌رفتند آنجا گوشت می‌خریدند. گوشت‌ها همه بسته‌بندی شده بود. حالا گویا در ایران همه‌جا همین‌جوری هست، ولی خب آن وقت نبود؛ در قصابی لاشه آویزان بود و مگس‌ها می‌آمدند و می‌نشستند روی آن. این یکی خیلی تمیز بود و گوشت‌ها در یخچال بودند و یک‌دفعه در شمال شهر تهران، قصابی ملاصدرا معروف شد. اصلاً خانم‌های آنچنانی نمی‌دانستند که ملاصدرا کیست، خود شوهرهایشان هم نمی‌دانستند، ولی اسم ملاصدرا را معروف کرد.

از آن بامزه‌تر اینکه وقتی عده زیادی ایرانی به آمریکا مهاجرت کردند و رفتند کالیفرنیا، لس آنجلس، خیلی‌ها خاطره آن وقت‌ها را داشتند و سعی کردند مثلاً یک کافه درست کنند مثل کافه نادری. یک دکان مثل فلان جا هم درست کردند در لس آنجلس به نام قصابی ملاصدرا [با خنده]، الان هم هست. تنها جایی در ایالت کالیفرنیا که اسم ملاصدرا به چه بزرگی بر سردر آن هست، این قصابی است. می‌بینید چه جور یک چیز به چیز دیگری، یک علتی به یک معلولی می‌رسد؟(نصر، ۱۳۹۴: ۱۳۷/۱۳۹)
منبع: نصر، سید حسین. ۱۳۹۴. حکمت و سیاست: حسین نصر. به کوشش حسین دهباشی. تهران: سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
@Tehran_WikiBook

4 months, 3 weeks ago

حکمرانی انفعالی
(بخش دوم)

یاسرعرب

دلیل پنجم؛
نداشتن افق و روایت مقصد
هیچ کشوری بدون داشتن کانسبپ و رویای توسعه و ساخت روایتی از پروسه و‌ پروژه‌های رسیدن به مقصد امکان تحول ندارد. این قصه (به فرض تولید) نمی‌تواند یک روایت فردی باشد. (از امیر‌کبیر تا پزشکیان) این رویا، قصه‌ای جمعی است که باید در کشوری بسیار متکثر به نام ایران با طول و عرض و حجم و ریشه و عمق منحصر به فرد خود ساخته و به دست جمهور مردم پرداخته و مورد قبول واقع شود. نظام مقدس ج‌.ا نیز بعد از عدول از قصه‌‌ای همگانی به نام 《عدالت》 به قصه‌ای دورهمی! به نام 《مقاومت》 دل‌خوش داشت که آن نیز به پایان رسیده خصوصا با آمدن ترامپ و ناچاری نظام از معامله‌ی با او پی رنگ قصه‌ی مقاومت (استکبار ستیزی) هم رنگ خود را بیش از پیش از دست خواهد داد. اينک حکمرانی نه تنها بی‌روایت مانده بلکه به دلیل ملاحظاتی که در بالا ذکر شد، امکان خلق قصه‌ای تازه را نیز از دست داده است.

اینچنین است که حکمرانی در حال سرگردانی و بهت فرو رفته و پیروان او نیز در حال تحیر به سر می‌برند! در این میان آنان که می‌توانند، نمی‌دانند، و آنان‌که میدانند، نمی‌توانند! چرا که ساختارهای درونی حکمرانی هر شخصی که بخواهد تغییری ایجاد کرده و اصلاحی صورت دهد را دیگری فرض کرده و تبدیل به اپوزسیون خود می‌کند.

منتفعین این وضعیت و نشستگان سر سفره‌ی انقلاب نیز البته به خود حق می‌دهند در ساختار 《حامی-پیرو》به بهانه‌ی پیروی از چنین سیاست و ساختار دگم و غیر قابل تغییری، تا آخرین قطره‌ی شیر نفت و خون مردم را به عنوان هزینه‌ی حمایت از نظام طلب کنند.

چه می‌شود کرد؟
دو امید باقی مانده، ازلی و ابدی است.
فاعلیت انسانی و عزم الهی.
اندیشیدن به تاریخ صد ساله‌ی گذشته و بررسی تاریخ اجتماعی-سیاسی راهی که طی کردیم. بلند مدت کردن حافظه‌ی تاريخی ملت و دست زدن به فعالیت‌های خُرد و زودبازده با همان عنوان زیبای《موفقیت‌های کوچک》و اصلاح نظام اخلاقی جامعه، دریچه‌هایی است در مقابل ما تا زمانی نزدیک که باد موافق خداوندی شروع به وزیدن نماید و فرزند تازه‌ی ایران به سلامتی متولد شود. انشالله.

حکمرانی نیز تنها راه چاره‌ای که دارد
ایجاد پارادایم شیفت از ایدئولوژی به اخلاق و از قدرت به حکمت است.

پایان

@yaser_arab57

4 months, 3 weeks ago

حکمرانی انفعالی!

یاسرعرب

روزگاری هوای توصیف مه آلود و غبار ادعاها و آمارسازی‌ها امکان دسترسی به واقعیت را سخت کرده بود‌. بر همین اساس توصیفی که ممکن بود از وضعیت کشور در شیب فرو رفتن به دره شود، مورد قبول واقع نمی‌شد. و مدیران کلان یا بخشی از مدافعین معتقد یا منتفع نظام با انواع بازی زبانی شب تار را تیغ آفتاب جا می‌زدند! و ما نیز متهم بودیم به سیاه نمایی!

امروز اما اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی کشور برای صدر تا ذیل مردم و دولت و حاکمیت روشن است. واقعیت کف خیابان حالا توسط خود مسولين نظام نه تنها عنوان، بلکه پشت تریبون‌های رسمی فریاد می‌شود!

در این شرایط سوال این است که چرا حاکمیت در همه موارد بهت زده، منفعل، گيج و نشسته بر صندلی هیچکار نکردن است؟

دلیل اول؛
ترس از تغییر
آنکه ساختمانی چهار طبقه ساخته که لای آجرهای آن به جای ملات منطق و عقلانیت و محاسبه و خیر عمومی با هیچ پر شده بسیار طبیعی است از جابجایی یک آجر هم بترسد.
چرا که به درستی گمان می‌کند با جابجايی چند آجر ممکن است کل سازه فرو بریزد!

و اگر دست به تغییری اساسی در چیدمان یک طبقه الیگارشی بزند طبقات دیگر هم دچار تغییر شده و اگر به یک سوال اساسی پاسخ بدهد می‌بیند که مجموعه سوالاتی پشت سر آن زنجیر می‌شود که تا دهه‌ها پیش و تا پی ساختمان را باید پاسخگو باشد. چرا چنین کند؟

دلیل دوم؛
عادت به عادات
نظام حکمرانی در کشور ما طی چهل سال گذشته به شیوه‌ای از حکمرانی دیمی، هیئتی، اعتماد محور (به جای شایسته محور) و انتفاع محور (به جای تخصص محور) عادت کرده و سنت رویکردش به مسائل سنت خطابه‌ی خراسانی است. تغییر عادت حتی با وجود اراده‌ی تغییر کاری‌است بس سترگ که علاوه بر عظم وافر، نقشه‌ای اسکن شده از راه طی شده لازم دارد. دستگاه اسکن نظام امت خود دچار آسیب‌های فراوانی در توصیف و تحلیل و ارائه راه‌کار است. راه‌کارهای به دست آمده و باطل در بایگانی رها شده نیز مزید بر علت عدم اراده هستند.

دلیل سوم؛
اتمسفر پنهان کاری
بدون تعارف بخش قابل توجه و زیر ساختی تصمیمات کلان (و در برخی موارد حتی بسیار جزئی)‌ در کشور ما با اراده‌ی یک نهاد بالا دستی تفیض و ترسیم می‌شود. نهادی که خود نیز از پیچیدگی سیاسی بالایی برخوردار است و برای هر تصمیمی (حتی رساندن واقعیات به شخص اول مملکت) تحت تاثیر اتمسفر حاکم در خود و مناسبات طراحی شده طی سالها زیست و شبکه سازی سیاسی است. در این نهاد، نرم افزار خود ساخته‌ی مصلحت! تصمیم می‌گیرد چه موضوعی با چه لحنی و با چه میزان از ضریب به گوش شخص اول مملکت برسد.

دلیل چهارم؛
فرسودگی ناوگان بروکراسی فاسد.
قطار بروکراسی در ایران در دهه‌ی هشتاد زنگ زده و توقف خود را آغاز کرده و اينک سالهاست با اینکه هزینه‌ی روشن ماندن آن از بودجه عمومی پرداخت می‌شود، اما جز بوق و بخار حرکتی از آن دیده نمی‌شود. سرمایه‌گذاری برای بهینه سازی آن نیز توسط عوامل و دست‌اندکاران هدر می‌رود به شکلی که حالا دولت روزی ٩ میلیون لیتر سوخت را از برادران قاچاقچی خريداری می‌نماید تا بتواند تنها روشن بماند!

@yaser_arab57

ادامه مطلب?

4 months, 4 weeks ago

این مادر و دختر تنها، همین خونه‌ای که نه امنیت داره، نه گازکشی هم دارن از دست می‌دن...

با مشارکت‌های شما ۶۵ میلیون تومان از مبلغ مورد نیاز تأمین شده.

و برای تهیه سرپناه مناسب به ۸۵ میلیون تومان دیگر نیاز است.

لینک پرداخت مستقیم
کارت: 5041721111902848
شبا: 530700001000228472379001
(بنام خیریه منهای‌فقر - بانک رسالت)

@menhayefaghr

5 months ago
آنچه تقدیم می‌گردد [گزارش](https://telegra.ph/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4%E2%80%8C%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D8%B0%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%87-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B3-12-21) [#کارخیر](?q=%23%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AE%DB%8C%D8%B1) در …

آنچه تقدیم می‌گردد گزارش #کارخیر در آذر ۱۴۰۳ است.

5 months ago

این یک متن ویرایش شده است؛ ساعاتی قبل از مادری نوشته بودم که بابت یک بدهی ۱۵۰ میلیون تومانی بیش از یک‌سال است که زندانی‌ست.
‏نوشته بودم که او به‌دلیل ورشکستگی و عدم توان در پرداخت بدهی زندانی شده ولی چون طی ۷۹۸ واریز در ۲۱۰ دقیقه این مبلغ تأمین‌شد، توئیت را برداشتم.
‏ارادت

‏⁧ #کارخیر

???
6393461025410958

پرداخت مستقیم

5 months ago

جای خالی را پر کنید!
یاسرعرب

شغل ما چیست؟ نمی‌دانم!
آنچنان اهمیتی هم ندارد. مهم کار ماست!
در مدرسه یادتان هست که یکی از سوالات پر کردن جای خالی در روی نقطه‌چين بود.

ایران امروز پر از فاصله‌های است که شکل نقطه چين دارد. ما اما کارمان همان است که جناب کاظمی گفت《هر کجا مرز کشیدند، شما پل بزنيد!》

نگارنده‌ این سطور به قدر قوه، کشور را با قاشق چایی‌خوری جوریده تا لایه‌های مختلف ترمز توسعه ایران را کشف کند. و دست آخر دیده توسعه بدون《رویای جمعی》امکان پذیر نیست. و این رویا بدون گفتگو و تعایش و رواداری و مرافقت مورد موافقت قرار نخواهد گرفت.

پیشنهاد همنشینی دو دغدغه‌مند‌ توسعه‌ی ایران، دکتر محمد فاضلی و دکتر عادل پیغامی نیز بر همین سیاق مقبول افتاد.
بیش باد...

اینکه چرا ما با رسیدن به دریا از توسعه‌ی دريايی بازماندیم؟ چرا هیچ شهر بزرگی در حاشیه‌ی دريايی ایران وجود ندارد؟ عظیم‌ترین صنایع ممکن چرا در کنار دریا و آماده صادرات نیست؟ و بسیاری پرسش‌های دیگر را کورمال، کورمال بعد 150 سال آچار انداختن به مفهوم توسعه داریم به آنها می‌رسیم.

بخشی از سوالات مهم دکتر محمد فاضلی در ویدئو

#جزیره_جهانی_قشم

@yaser_arab57

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated hace 5 meses, 4 semanas

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated hace 8 meses, 1 semana

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated hace 4 meses, 1 semana