?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
ناهماهنگی شناختی کسایی که رای میدن و اصرار دارن که بگن این یه تصمیم شخصیه و به خودمون ربط داره و کسیم حق نداره هیچی بهمون بگه در نوع خودش جالبه. ببینید یا شما معتقدید کاری که دارید میکنید تاثیرگذاره و بین «بد» و «بدتر» فرق هست، یا معتقدید که فرقی نداره که خب در اون صورت رای نمیدید. اگه معتقدید روی جامعه تاثیرگذاره این تصمیمتون خب دیگه نمیتونید یک انتخاب شخصی ساده تلقیش کنید و از وارد دیالوگ شدن با اکثریت مخالف فرار کنید، مگر اینکه به دنبال یک راه میانبر و با زحمت حداقلی برای ایجاد تغییر و تجربه احساس خودمختاری باشید، که بله در اون صورت چه لزومی به توجیه و دفاع از تصمیماتتون دارید؟ شما بلاخره یا به فردگرایی تمایل دارید و دنبال پیشرفت تو زندگی شخصیتون هستید یا دنبال بهبود جمعی.
رای دادن یک «انتخاب شخصی» نیست. انتخاب چیپس سرکهنمکی به جای ساده نیست. یک کنش سیاسیه. دلسرد شدن آدمها ازتون و قطع ارتباط کردنشون باهاتون و بحث کردناشون هم یک واکنش سیاسیه. این سر تکون دادنها و افسوس خوردنها بنابراین عجیبه.
البته یک حالت هست که در اون ممکنه رای دادن برای شما یک «انتخاب شخصی» باشه. اونم در حالتی که شغل یا سرمایهی خانوادهتون یا منافع شخصیِ دیگر وابسته باشه به رای آوردن کاندیدای خاصی یا بطور کلی به «تجدید بیعت»ی که رایگیری تلقی میشه.
که در اون صورت بهتره حداقل با خودتون صادق باشید.
سایت "Queering the map" که در اون افراد کوئیر به صورت ناشناس در هر مکانی که بخوان میتونن یادداشت بذارن. این دو یادداشت از غزه هست.
@Aaavakh
دشمن دشمن ما، دوستمون نیست. حمایت از فلسطین و حق پایان استعمار مساوی با حمایت از حماس نیست. علیه استعمار رژیم اسرائیل بودن مساوی با حمایت از جمهوری اسلامی و حزب الله نیست. حامی فلسطین بودن به ما حق یهودستیزی نمیده. خشونت علیه زنان و جرمهای نفرتمحور براساس جنسیت تحت هیچ شرایطی درست نیستند. اگر حامی استقلال اوکراین هستید امّا فلسطین نه، یعنی استاندارد دوگانه دارید چون جنایت جنگی تحت هرشرایطی جنایت جنگیه. موافقت با مقاومت فلسطین نباید مساوی موافقت با کشته شدن مردم بیگناه باشه (چه فلسطینی، چه اسرائیلی).
این جنگ و ظلم وحشتناک هم مانند تمام جنگها و خشونتهای دیگه در طول تاریخ در نهایت به سیاستهای مستعمرهداری و سرمایهداری میرسه. همونطور که بزرگترین روزنامهی اسرائیل (Hayom) روز دوشنبه اعلام کرد، این جنگ نه گردن مردم فلسطینه و نه مردم اسرائیل، گردن سالها استعمار و خشونت و سرکوب نتانیاهو و دیگر سیاستمدارهای راست افراطیه.
“The occupation, shut it down
The siege on Gaza, shut it down
The whole damn system, shut it down”
بخش سوم.
از دیگر صحبتهای مطرح شده در این روزها؛ «نقش مهاجرین در ایجاد مشکلات اقتصادی»، «کاهش فرصتهای شغلی برای نیروهای داخلی در رقابت با نیروی کار خارجی» و «استفاده از منابع داخلی توسط مهاجرین» بودن، که تمام این صحبتها رو مستقیم یا غیرمستقیم میشه به برنامهٔ فریبکارانهٔ اخیر ج.ا برای ایجاد موج نفرت و مهاجرستیزی ارتباط داد. برنامههای اقتصادی شبه-نئولیبرال و خصوصیسازیهای فراوان ج.ا که در سالهای اخیر با شدت بیشتری اجرایی میشن، امنیت شغلی و معیشتی بخش زیادی از جامعه رو بهخطر انداخته. در همچین وضعیتی؛ فرصتها و امنیت شغلی بهسبب قراردادهای کوتاهمدت و موقتی کاش پیدا کرده و افزایش تورم و کاهش نرخ دستمزدها باعث گسترش هرچه بیشتر فقر در جامعه شده. همونطور که گفته شد، مهاجرین افغانستانی یکی از آسیبپذیرترین گروهها نسبت به این شرایط هستند. در چنین شرایطی مقصر دونستن نیروهای کارگر مهاجر که خود تحت ستم مضاعف قرار دارند، بهمعنای نادیدهگرفتن نقش ج.ا در ایجاد این وضعیت فاجعهبار اقتصادیه. نیروی کار مهاجر، در کنار نیروی کار داخل چرخ اقتصادی این کشور رو بهگردش درمیآره و سود و بهرهٔ تولید حاصل از کار خودش رو وارد جریان اقتصادی کشور میکنه. همونطور که بسیاری از خانههای مسکونی بهدست کارگرهای مهاجر ساخته شده. طبقهٔ کارگر ایرانی و افغانستانی [مهاجر] جزئی از پیکرهٔ طبقهٔ کارگر جهانی هستند که تمام قدرتهای دنیا از اتحادشون وحشت دارن. طبقهٔ کارگر کشورهای مختلف در کنار همدیگرن و نه روبهرو و دشمن هم. به جای دامن زدن به رقابت بین کارگران داخلی و کارگران مهاجر، برای بهبود وضعیت طبقهٔ کارگر میشه به تقویت و بهبود وضعیت سندیکاها و اتحادیههای کارگری توجه داشت که میتونن قدرت بیشتری به کارگرها برای سازماندهی و مبارزه برای احقای حقوقشون در برابر صاحبان سرمایه و دولت ببخشن (هرچند که با وجود مافیای حاکم بر این تشکلها و سنگاندازیهای مختلف از جانب صاحبان سرمایه و دولت، مسیر سختی رو در پیشرو دارن).
ازسوی دیگه، استفاده از منابع و امکانات موجود، حق برابر همهٔ افراد ساکن در یک جغرافیاست که عنوان مهاجر "غیرقانونی" نمیتونه مانع از دسترسی افراد به این حق طبیعی بشه. فراموش نکنیم که بسیاری از نابرابریها و اعمال خشونتها توسط حکومتها به اسم "قانون" انجام میشن. از یاد نبریم که سلب آزادی از زنان با اسم "حجاب اجباری" و اعمال شدیدترین خشونتها نسبت به آنها توسط ج.ا تحت حمایت "قانون" انجام میشه و جنبش ژینا، با اعتراض به این "قانون" ظالمانه آغاز شد. قوانین میتونن تبدیل به سازوکاری برای اعمال انواع بیعدالتیها، ظلم و خشونت توسط حکومتها بشن؛ درنتیجه حکم به قانونی بودن یا نبودن یک امر توسط حکومت، نمیتونه معیاری برای سنجش آرمان برابریخواهانهٔ ما که محدود به هیچ مرز و دیوار سیاسی نیست، بسه. استفادهٔ مهاجرین و پناهجویان افغانستانی از منابع و امکانات این کشور، حقی بدیهی و مسلمه. همونطور که در هرکجای دنیا این حق باید جدی گرفته بشه. پناهجویان و مهاجرین آوارهای که همهساله در پشت دیوار بلند مرزها زندانی و تلف شده و یا در دریای ظلم حکومتها غرق میشن، بهیاد بیاوریم و از ج.ا در انجام چنین جنایاتی حمایت نکنیم.
پناهجویان و مهاجرین افغانستانی، نه از طالباناند و نه حامی اونها. این پناهجویان بهامید رهایی از ستم فراوان حکومت طالبان، کشور خودشون رو بهناچار ترک میکنن. یکسان پنداشتن طالبان و مردم افغانستان، تصور غلطیه که در این مدت رواج داده شده. همونطور که ج.ا نمایندهٔ مردم ایران نیست، حکومت طالبان هم نمایندهٔ مردم افغانستان نیست. معرفی این مهاجرین بهعنوان عضو یا حامی افکار طالبان، بهسبب تفاوتهای مذهبی نیز، از راهی دیگه به گسترش موج نفرت و دگرستیزانهٔ اخیر کمک میکنه.
بخش دوم.
این موضوع باعث شده تا این افراد غالباً به حاشیهٔ شهرها مهاجرت کرده و با فقر فزایندهای روبهرو باشن که عاملی اصلی در ایجاد و بروز رفتارهای خشونتبار و مجرمانهست که میتونه هر فردی رو صرف نظر از ملیت، قوم و یا نژاد مورد تهدید قرار بده. از طرف دیگه، این موضوع باعث میشه تا این مهاجرین با انجام سختترین مشاغل و با کمترین دسمتزدها تحت استثمار صاحبان سرمایه قرار بگیرن. این کارگران در زیر فشار سخت و سنگین این مشاغل، مستعد آسیبهای مختلف جسمی و روحی بوده و با عنوان ظالمانهٔ "مهاجر غیرقانونی" از هیچ حمایت قانونی و حقوقی نیز برخوردار نمیشن. در اینسالها اخبار جستهوگریختهای از کارگران مهاجری که بهدلیل شرایط سخت شغلی کشتهشدن منتشر شد و ج.ا همچون دیگر حکومتهای حامی سرمایهداران، تلاشی در جهت بهبود وضعیت این کارگران انجام نداد و با ادامهٔ این وضعیت راه رو برای بهرهکشی هرچه بیشتر و کشتار این کارگرها هموارتر کرده. شرایط نابهسامان معشیتی این مهاجرین باعث شده تا اغلب، تمام اعضای خانواده مجبور به ورود به این مشاغل سخت باشن. این وضعیت زنان و کودکان مهاجر رو علاوهبر استثمار بهعنوان نیروی کار ارزانتر، در معرض خطراتی همچون آزارهای جنسی و روحی نیز قرار داده. بخش زیادی از کودکان کار رو که مستعد بیشترین آسیبهای اجتماعی هستن، همین کودکان مهاجر تشکیل میدن. با وجود چنین شرایطی، برخوردهای خشن توهینآمیز و نژادپرستانهٔ بخشی از شهروندان ایرانی که تحتتأثیر تبلغیات و سیاستهای طولانیمدت و ریشهدار مهاجرستیزانهٔ ج.ا قرار دارن، وضعیت زندگی رو برای این پناهجویان و مهاجرینی که کشورشون رو به امید رهایی از وضعیت دشوار داخلی ترک کردهان، دشوارتر میکنه. این برخوردها درنهایت سبب تکثیر ویروس خشم و نفرتی میشه که درسرتاسر جامعه گسترش پیدا کرده (مشابه اتفاقاتی که در این روزها در شهرهای مختلف اتفاق افتاد) و بار دیگه این فرصت رو به ج.ا میده تا بهاسم برقراری امنیت ملی، گفتمان امنیتیسازی و دگرستیزانهٔ خودش رو بیشازپیش گسترش بده. حکومتها و قدرتهای مختلف در طول تاریخ از شیوههای مختلف دگرستیزانهای مثل مهاجرستیزی درجهت تغییر فضای عمومی جامعه بهنفع خودشون بارها بهره بردن. بهطور مثال میشه به انگلستان بورژوازی اشاره کرد برای سالها در دههٔ ١٨۴٠ با ایجاد تفرقه و دشمنی بین طبقهٔ کارگر مهاجر ایرلند و انگلستان، بقای خودش رو در قدرت تضمین میکرد. در موردی دیگه، در کشور ترکیه که در اونجا هم مسئلهٔ مهاجرت موضوع مهمی بهحساب میآد، در زمان انتخابات ٢٠٢٣، شایعهای مبنی بر ورود مهاجرین و دریافت شناسنامه برای رأیدادن به حزب حاکم "عدالت و توسعه"، مطرح شد. همین موضوع در روزهای اخیر در ایران نیز بهشکل نگرانی از ورود مهاجرین افغانستانی برای شرکت در انتخابات برای تغییر و یا مهندسی نتایج از سوی حکومت مطرح شد که البته بیشتر شبیه به یک شوخی مضحکه تا نگرانیای جدی.
ج.ا تا جایی که در این سالها نشون داده برای اجرای این نمایش حتی نیاز به صف واقعی رأیدهندگان هم نداره و بهسادگی از تصاویر آرشیوی و صندوقهای ازپیشپرشده استفاده میکنه. پس صحبت از این نگرانی تماماً بهمعنی باور دروغ اظهرمنالشمس ج.ا یعنی برگزاری انتخاباتی آزاد و دموکراتیک در کشوره. همانطور که گفته شد، بسیاری از مهاجرین افغانستانی، از دریافت اوراق هویتی محروم بوده و امکان شرکت در انتخابات رو ندارن. از این گذشته، نگرانی از وضعیت صندوقهای رأی، نشونهای از باور به ایجاد تغییرات در کشور از طریق صندوق رأی و انتخابات نمایشیه، که بیشتر شبیه به موضعی اصطلاحطلبانهست تا موضعی انقلابی.
برای عدهی زیادی این نگرانی ناشی از اینکه چه جناحی رای خواهد آورد نیست و به کلی نسبت به بزرگ شدن آمار مشارکت در رایگیری نگران هستند. این توجه به تمدیدِ تحریم صندوقها، هرچند نشان از گذر از اصلاحطلبی داره، اما پایینترین سطح کنش انقلابی هست. سرمایهگذاری بیش از حد روی این مقاومت منفعلانه (به قیمت آسیب دیدن مهاجرین)، بیشتر ازینکه منجر به تغییر بشه، برای دلداری خودمون بهعنوان ملتی «مستاصل» هست. به دنبال قیام ژینا، افقهای کنشگری گسترش بسیاری پیدا کردن و ما با پتانسیلهای ملیمون برای مقاومت بیشتر آشنا شدهایم. متمرکز شدن روی تحریم رایگیری و نپرداختن به قدمهای بعدی، عقبگرد به حساب میاد.
«نکاتی مختصر در رابطه با موج مهاجرستیزی دوباره بهراه افتاده در اینروزها»
بخش اول.
در روزهای اخیر، ج.ا با همراهی رسانهها، زمینهسازی گستردهای با استناد به آمارها و اخبار گمراهکننده و فریبنده [١] [٢]، در راستای تهییج افکار عمومی و ایجاد فضایی مهاجرستیزانه نسبت مهاجرین افغانستانی انجام داد. و حالا کار به جایی رسیده که در چند روز گذشته، اخبار و گزارشهای مختلفی از حملات و آزارهای مهاجرین افغانستانی بهدست عدهای از شهروندان ایرانی منتشر میشه (بهطور مثال؛ درگیریهایی که در شهرستان شهریار [٣] اقبالیه [۴] اتفاق افتادن) که نشان از تأثیرگذاری دستگاه تبلیغاتی ج.ا و بخشی از سلطنتطلبان همراه و همصدایی داره که در شبکههای اجتماعی بر شلعههای این آتش دمیدن. این مهاجرین در این روزها حتی برای تردد در سطح شهر با نگرانی و مشکل مواجه شدن.
سیاستهای ظالمانه و تبعیضآمیز دولتهای مختلف ج.ا نسبت به پناهجویان و مهاجرین افغانستانی مسئلهای تازه نیست و پرداختن به این موضوع بهدلیل مختلف، در هر زمان از اهمیت ویژهای برخورداره؛ بهخصوص در زمان حاضر که این وضعیت میتونه زمینه رو برای ایجاد چرخهٔ باطل خشونتی نژادی و ملی، میان شهرواندان ایرانی و مهاجرین و پناهجویان افغانستانی فراهم کنه تا ج.ا بار دیگه با ایجاد بحرانی تازه برای مردم، بقای پیکرهٔ کمجان خودش رو برای مدتی دوباره تمدید کنه و فضای فکری کشور رو بهنفع خودش تغییر بده. این برنامه در این روزها بهقدری گسترش پیدا کرد که حتی بخشی از مخالفین هم به صف حامیان حکومت و سلطنتطلبان پیوسته و به اسم "نگرانی از آیندهٔ کشور" خواستها و توهینهای شدیداً دگرستیزانهٔ خودشون رو نسبت به این مهاجرین ابراز کردند، تا جاییکه حتی به جمعآوری امضاء در کمپینهای مجازی برای اخراج مهاجرین افغانستانی پرداختند.
ورود پناهجویان و مهاجرین افغانستانی به ایران به دههها قبل و به زمان وقوع جنگهای داخلی در افغانستان برمیگرده. بعد از رویکار آمدن دوبارهٔ طالبان (با همراهی دولت آمریکا [۵]) این میزان افزایش پیدا کرد. نبود سازوکارهای مناسب و قوانین مشخص حمایتی از این پناهجویان و مهاجرین در این سالها باعث شده تا این افراد با مشکلات زیادی مواجه باشن. در این سالها، دولتهای مختلف ج.ا با بیبرنامگی و سیاستهای تبعیضآمیز به این مشکلات اضافه کردن و با گفتمان دشمنسازانه و دگرستیزانهٔ خودشون به ایجاد دشمنی و اختلاف بین مهاجرین و شهروندان ایرانی پرداختن. در این مدت، ج.ا با استفاده از روشها و عناوین مختلفی به ایجاد و گسترش این شکاف دامن زده. معرفی این مهاجرین بهعنوان مجرمین و تبهکارانی که امنیت شهروندان رو مورد تهدید قرار میدن، یکی از این روشها بود؛ تا جاییکه مجرم معروفی بهاسم "خفاش شب" برای مدتی بهغلط، بهعنوان مهاجری افغانستانی معرفی میشد. همین اتفاق باعث ایجاد موج شدیدی از نفرت و خشم نسبت به مهاجرین افغانستانی شد[۶][۷].
یکی دیگر از این روشها، استفاده از گفتمان مردسالارانهایه که تحت عناوینی مثل "ناموسپرستی" به گسترش این شکاف دامن میزنه. در این سناریو، مهاجرین مرد افغانستانی بهعنوان تهدیدی برای "ناموس" مرد ایرانی معرفی شده که هرآن میتونن امنیت آنها را با تعرض و آزار جنسی و کلامی مورد تهدید قرار بدن. فراموش نکنیم که این مهاجرین از کمترین حمایت حقوقی در سیستم قضایی ایران برخوردار بوده و انجام چنین رفتارهایی بهمراتب تبعات سنگینتری برای آنها نسبت به یک ایرانی درپی خواهد داشت. ازاینگذشته این مسئله، بیش از اینکه ردی از نگرانی برای امنیت و حقوق زنانی که در سطح جامعه، امنیتشان به اشکال مختلفی مثل آزار کلامی مدام بهخطر میافتد، داشته باشه؛ نشان از نوعی نگرانی برای تهدید مالکیت مرد بر زن در تفکر مردسالارانه داره. در این وضعیت نگرانی برای امنیت زنان صرفاً تبدیل به اهرم فشاری برای ازپیش محکوم کردن مردان مهاجری است که به صرف مهاجر بودنشون در موضع پایینتری از قدرت قرار دارند. این وضعیت بسیار مشابه با تفکر قالب/کلیشهایه (استریوتایپ) که در کشور آمریکا وجود داره که در اون مرد سیاهپوست که بهطور پیشفرض فردی خشن و ناهنجار تقلی میشه، تهدیدی برای زن سفیدپوست بهحساب آمده. این کلیشهٔ رایج زمینه را بهسادگی برای ایجاد هراس و نفرتافکنی نسبت به مهاجرین فراهم میکنه.
مهاجرین افغانستانیای که بهدلیل محرومیت از دریافت اوراق هویتی، "مهاجرین غیرقانونی" خونده میشن و به همین دلیل هم با مشکلات بسیاری از قبیل تهیهٔ مسکن و یافتن شغل روبهرو میشن و همچنین از دسترسی به امکانات اولیهای مثل بهداشت و درمان، آموزش و تحصیل و... نیز محروماند.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago