?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago
فردای روزی که میمیرم
آسمان باز هم آبیاست
اما خداوندا تو گریانی
فردای روزی که میمیرم،گریانی
یکباره ندیدنِ آنکه گمان داریم همیشه هست اینگونه است،
دیریافتن اینگونه است.
آن دستها که چنان در خواب نوازشم کردند
در بیداری چگونه اند؟
سرانجام به ادبیات روی آوردیم که در این دنیا، پیوسته آخرین پناهگاه کسانیست که نمیدانند سر پر شور خود را کجا بر زمین بگذارند.
_رومن گاری
ناچیز و ناامّید و ناکافی و ناراحت
امروز هم مجموع "نا"های جهان بودم
افسردگی با دست های پر از اینجا رفت
می خواستم خود را نبازم، ناتوان بودم...
هرروز باید کوه می بودم،قوی، ثابت
پابند،اهل صبر،بی شوریدگی،ساکت
امروز مسئولیتی دیگر نصیبم شد
من جانشین ابرهای آسمان بودم
از شدت بیچاره بودن گریه می کردم
با زندگی نکبتم باید چه می کردم؟
وقتی برای زنده بودن، پیر و فرسوده
اما برای خودکشی کردن جوان بودم...
باید چه می کردم من تنها به گفتن خوش؟
در سرزمین نحس شاعرخیز شاعرکش؟
باید چگونه زنده می ماندم؟ من بی شعر
بی کاربرد و بی پناه و بی دهان بودم...
هرچند اینجا تا دلت می خواست مضمون بود
می خواستم بنشینم و روی زمین خون بود...
باید غزل می گفتم و قحط مخاطب بود
باید غزل می گفتم اما فکر نان بودم...
احساس بیش از حد لازم، زخم می افزود
امروز فهمیدم که اینجا مشکل از من بود
جایی که مردم کور...من آیینه دستم بود
جایی که کر بودند من آوازه خوان بودم
هرکس کنارم بود از من منفعت می برد
شکرخدا که لااقل جسمم به دردی خورد...
من در تمام عمر مثل نردبانی پیر
اسباب بالا رفتن اطرافیان بودم...
بار قضاوت...بار بودن بین کودن ها
بار نوشتن...بار مظلومیت زن ها
بار تو را کم می کنم از شانه ام، ای عشق!
من تا همین جا هم زیادی پهلوان بودم...
بار قضاوت...بار بودن بین کودن ها
بار نوشتن...بار مظلومیت زن ها
بار تو را کم می کنم از شانه ام، ای عشق!
من تا همین جا هم زیادی پهلوان بودم...
تمام شهر به تو با نگاه می خندند
که توی خودکشی ات ناموفقی حتی...
چی مونده از زنی که عاشق تو شد پسر؟
چی ساختی از یه دختر پر از غرور شر؟
به جای چش دوتا عدس تو کاسه ی سفید
به جای لب دوتا کویر متصل به هم
یه قلب ناامید
یه شاعری که وزن کم کنه بره سراغ چِرت گفتن سپید!
سری که درد داره، گیج میره
خواب های راه راه
به لطف کارهای تو موهام مش شدن، سفیدن و سیاه
چی مونده از زنی که عاشق تو شد؟
چی ساختی ازم؟
خودت نگاه!
خیال کردم آسمونه پیرهنت که رنگش آبیه
میخواستم برات پرنده شم
میخواستم تو جنگی که فقط تو بر علیه قلبمی برنده شم
نخواستی...نشد...
خودم رو هم برای اینکه سخت نشه برات چیدنم
پایین آوردماااا
ولی قرار بود اناری که
تو حسرت نوازشت رو شاخه ها چنان میمونه که می گنده شم...
چی ساختی ازم؟
زنی که زنده نیست، زندگیش نباتیه
زنی که نبضشم اسیر بی ثباتیه
زنی که هرکاری کنه بازم قشنگ نیست
که یه چیزایی مثل ناز و عشوه ذاتیه
کمم برای اینکه راه بیام پا به پات
میخواستی چی بگی اصن به دوست و آشنات؟
کسی که عاشقت شده خداام که بشه یه دختر دهاتیه...
دلم رو وقتی دادمت یادم نبود بگم که احتیاط لازمه
دله دیگه...برا شکستنه! فدا سرت
شاید تو فکر کردی مثل صاحبش اینم مقاومه
نمیدونستی میشکنه، میشینه توی پات
نمیدونستی با نخواستن کسی که جون میداد برات
چه ظلمی کردی به خودت عزیز فاطمه...
میخواستی دور شم
شدم دیگه الان
نه نزدیکت میشم،نه شعر و عکسی هس ازم
یه گوشه کز شدم دل کباب می پزم...
سکوت ممتدی به این روزام حاکمه
ببخش اگه "هنوز زنده بودنم" بده
ببخش اگه نفس کشیدنم مزاحمه...!
بشقاب ها نشُسته نشستند منتظر
به لذت تمیز شدن فکر می کنند
لکهای روی شیشه و لبهای خشک گُل
به دست های یاری من فکر می کنند
تزیین شده ست گوشه دیوار هر اتاق
با دود و جای مشت و کمی تار عنکبوت
یک جیرجیرک است که تا حرف میزند
دیوارهای خانه صدا می دهد: سکووووت!
تا می رسی به خانه و در باز می شود
پیچیده است بوی غذایی که سوخته
ثابت شده به تو سخن مادرم که گفت:
او شاعر است، زندگی اش را فروخته
تو می روی و زن (که منم) گریه می کند
می خواست دل به خانه ببندی! بلد نبود!
می خواست آشتی بکند شعر می نوشت
اندازه ی بقیه لوندی بلد نبود
این شرحی از جهنم آینده با من است
من گیر کرده ام، تو خودت را بکش کنار
در چشم های روشن تو شوق زندگی ست
در ایستگاه مرگ نشستم به انتظار
رخت سفید و همسر و یک سقف مشترک
اینها به درد زندگی من نمی خورند
دستان من بجای طلا غرق جوهر است
دستان من به درد گرفتن نمی خورند
راضی نمی شوم که بسوزی به پای من
گفتم اگر "نمان، برو" دیوانه نیستم
من عاشق توام، تو ولی عاشقم نباش
از من بکش کنار ، زن خانه نیستم
اگه دوست نداشتی رنجوندنمو
هیچوقت از تو نمی رنجیدم
اگه زندگی می کردی با من
زندگیمو به تو می بخشیدم...
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 9 months ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 2 weeks ago