حال این روزهای ما...

@beyzai

گفتگو با بهرام بیضایی در رادیو‌فردا به بهانه‌ی اجرای نمایش "داش‌آکُل به گفته‌ی مرجان"
@beyzai

"اینکه ما قانع شدیم به اینکه نقشی در جهان نداریم بد‌ترین اتفاقی ست که میتونه برای یک ملتی بیوفته. و ما باید بازگردیم و مسئولیت بپذیریم.
تا زمانی که ما مسئولیت نپذیریم و با لطیفه زندگی رو حل کنیم، واقعا نقشی هم در جهان نخواهیم داشت."

-بیضایی-
#سخنرانی
@beyzai

فردوسی: در این ویرانسرا بنگر که برآورده‌ای!
ویرانگران خوش میخورند و خوش میخسبند و سال به صد میبرند و آنان که بایست چیزکی بسازند نوجوان میمیرند.

-بیضایی؛ دیباچه ی نوین شاهنامه-
#فیلمنامه
#دیباچه_نوین_شاهنامه
@beyzai

و من، تنها من - سندباد - بیدارم. چشم انتظار. انتظار یک قطره آفتاب؛ یک جرعه باد. در تاریکی، در ظلمات، تنها منم. شاهد دست بسته‌ی خاموشی. و جنبشی که نیست. و سکوتی که هست. گاهی، فقط گاهی، از دورترین راه فریادی میشنوم. حس میکنم که به این فریاد بادبان میلرزد. اما تنها منم که میلرزم.
در این شب سرد حس میکنم که کشتی پیر میشود. که آسمان پیر میشود. که کشتی و آسمان میپوسد. صداهایی میشنوم. همه چیز دارد از درون متلاشی میشود. دیگر یاد نگاه دختر خاقان هم چراغی نیست.
هر لحظه قرنی است. کدام ساعت رَملی یا کدام دفتر و تقویم این لحظه ها را اندازه خواهد گرفت؟ شاید جهان تنها به شمشیر من و ملاحانم احتیاج داشت. آیا صد مرد شمشیرزن، میتوانستند کتیبه ها را عوض کنند؟

-بیضایی؛ هشتمین سفر سندباد-
#نمایشنامه
#هشتمین_سفر_سندباد
@beyzai

سندباد: به من گفتند سعادت شاید آسایش بیشترین مردمان است. من چگونه آسوده‌ای باشم وقتی که بسیار دیگران در رنجند؟

-بیضایی؛ هشتمین سفر سندباد-
#نمایشنامه
#هشتمین_سفر_سندباد
@beyzai

کاتب: در عمق دل هر مرد سعادتمند همیشه این اضطراب هست؛ ترس از دست دادن سعادت. این ترس سعادت را لکه‌دار میکند. اندیشیدن به سعادت مطلق واهی است، و تو به‌خاطر اندیشه‌ای واهی دوستانت را به دام مرگ سپردی.
سندباد: من نمیدانستم که سعادت واهی است.

-بیضایی؛ هشتمین سفر سندباد-
#نمایشنامه
#هشتمین_سفر_سندباد
@beyzai

سندباد: راه برگشت بسته است ملاحان شجاع. هیچ یک از شما نمیتواند کشتی را برگرداند مگر آن که مرا به دریا انداخته باشد. برای من راه برگشت بسته است. آن روز پدرم نوفل در‌حالی که از هفت اندامش خون میچکید گفت که خوشبختی دروغ نیست. و ما به دنبال این که دروغ نیست میرویم. برای مردمی که میدانید، برای آنها که اینک یکدیگر را میدرند، برای آنها که اینک زندگیشان سخت بی اعتبار است. برای دیاری که در آن بی بهاتر چیز زندگیست. ما به جستجوی نیکبختی برای شما و فرزندان شما میرویم. همه! چون یک دست بی‌صداست، حاضرید؟

-بیضایی؛ هشتمین سفر سندباد-
#نمایشنامه
#هشتمین_سفر_سندباد
@beyzai

سندباد: چه کسی آنها را به این روز نشانده است؟
وهب: من میپرسم، چه کسی؟
سندباد: آنها که میبینند و نمیجنبند.

-بیضایی؛ هشتمین سفر سندباد-
#نمایشنامه
#هشتمین_سفر_سندباد
@beyzai

سندباد: من خواستم خوشبختی بیاورم. اما چه سود؟
کاتب: کدام خوشبختی؟ تو اینک میدانی که خوشبختی کالا نیست - هر روز که می‌آید با خود موقعیتی می‌آورد که مفهوم سعادت را تغییر میدهد. در این دنیای متغیر تو چگونه به جستجوی مفهوم ثابتی میگردی؟
سندباد: پس حقیقت اینست؟
کاتب: نمیدانم.

-بیضایی؛ هشتمین سفر سندباد-
#نمایشنامه
#هشتمین_سفر_سندباد
@beyzai