حرفی از دل

آدم های مهربان
از سر احتیاج مهربان نیستند
آنها دنیا را کوچکتر از
آن میبینند که بدی کنند
آنها خود انتخاب کرده اند که
نبینند ..نشنوند و
به روی خود نیاورند
نه اینکه نفهمند...
هزاران فریاد پشت
سکوت آدمهای مهربان است
سکوتش را به پای
بی عیب بودن خود نگذار رفیق...

سلام صبح بخیر رفقا🙏❤️🙏

https://t.me/chestanewlibrarycommittee

**باران شکسته بغض بی تاب و تبم امشب
باران شده ،  همراه و همدردِ  شبم امشب

یک دستِ من افتاده زیرِ سیلِ اشکِ من
دستی دگر در لمسِ سردِ سایه ای از  تن

راهی ندارد شب به یک روزن هوا و نور
انگار می خواهد بمانم ، در دلِ این گور

با شب کنار پنجره باران تماشایی ست
این سینه این قلب مریضم گیرِ تنهایی ست

من دختری از جنس بارانم ،  ولی حالا
باران شده زخمی عفونی ،  در من تنها

با شیروانی دردهایم ، می شود همراه
من گریه و او می کشد ، اینجا برایم آه

این زخم های کهنه را باران نشان کرده
شمشیرهای ، پیرِ قلبم را  ، جوان کرده

غم های خواب آلوده ام را شانه زد باران
آغوشِ تبدارم کشیدم ،  تا لبِ ایوان

باران که می بارد ، فقط سیلی خورِ دردم
دیگر به دنیای پس از تو بر نمی گردم

هستی ولی در خاطراتم گریه می ریزی
در جای جای هر نفس  ، با درد لبریزی

هر قطره از باران شده یک نیشتر بر جان
یک درد تازه می دهد ، بر نیمه ی پنهان

لطفا مرا از شب بگیر از ، سایه های شوم
از این هوای سرد از این آلوده ی مسموم

دنیا فقط یاد تو را بر این شکسته داد
ویرانم از دوریِ تو ،  ای خانه ات آباد

کز می کنم هر شب ، کنار پیچکِ ایوان
رویم لحاف خیسِ خود را میکشد باران

وقتی که رفتی قلب من هم پشت پایت مُرد
پایت تمام زندگی را ،  با خودش هم برد

رعدی پس از تو ریخت در هم کُلِ دنیایت
پُر کرده باران ، چاله های ، جای پاهایت

این نیمه شب ، شب گریه هایم هم شود دریا
قلبت نمی گیرد سراغم را ، در این رویا !

بر شانه هایم تکیه داده ، "پونه"ی بی جان
با من شده هم کاسه و ، هم ناله و ، گریان

یک دست ای کاش از زمین بردارد این تن را
فرقی ندارد بودنم ، با مردنم اینجا !

باران ببار و ، غرق کن ، در اشک ها ، من را
تطهیر کن غسلش بده این سینه این تن را#افسانه_احمدی_پونه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌**

‍ ‍ خیالی‌خوش🪶

تا سرم را آخرِ شب روی بالش می‌گذارم
می‌شود غمهای دیرین و معاصر؛کوله‌بارم

آرزو دارم که یک شب با خیالی خوش بخوابم
گرچه خود را دست آغوش خدایم می‌سپارم

آن سرِ پرچینِ رویاهای سرسبز شمالی
بره‌های ابلقِ خوش‌اشتها را می‌شمارم

ماه را می‌چینم از قندیل زرین ستاره
دست‌چینِ روشنم را روی سینه می‌فشارم

خسته‌ از شب‌زنده‌داری‌های مزمن آمدم تا
خواب را در چشم‌های کم‌فروغ خود بکارم

می‌نوازم تکه‌های قلب خود را با ظرافت
جوش‌خوردن‌‌های کهنه‌زخمها  را دوست دارم

#مهنازمحمودی

https://t.me/chestanewlibrarycommittee

ای دوست! ای خیال خوش! ای خواب خوش‌ترین! تا زنده‌ام، تو زنده‌ترین در سر منی اردیبهشت خوش، شب و شعر و شراب خوش امّا نه بی تو، کز همگان خوش تر منی.... #حسین_منزوی ?کمیته ادبی نهاد چیستا? ?دعوتین به جرعه ایی از آرامش در ڪنار هم? بزم شعر و دکلمه با میزبانی…

ای دوست! ای خیال خوش! ای خواب خوش‌ترین!
تا زنده‌ام، تو زنده‌ترین در سر منی

اردیبهشت خوش، شب و شعر و شراب خوش
امّا نه بی تو، کز همگان خوش تر منی....

#حسین_منزوی

?کمیته ادبی نهاد چیستا?

?دعوتین به جرعه ایی از آرامش در ڪنار هم?
بزم شعر و دکلمه با میزبانی آقای آزاد، و مهربانو شمع_خموش  ♡

❤از دوستانیڪه اهل شعر و آواز هستند، وعلاقه مند به شعر و دکلمه دعوت میکنیم ما را همراهی کنند تا از اجرای ناب شان لذت ببریم??

زمان پنج‌شنبه شب:
?ساعت 09:00 به وقت افغـانسـتان???
??و ساعـت 08:00 به وقت ایران

مکان; کانال ادبی چیستا ??ہ??

?مـنتظر حضور پر مهر شما عزیزان و فریختگان هستیم با حضور خود به شکوه برنامه‌ی مان بیفزایی

https://t.me/chestanewlibrarycommittee

?? @Sepideye_shear

♨️♨️♨️

کال مانده‌اَم ...
از بَس بهار ی ندیده اَم ....

پاییز های پِی در پی ، در جوانی دیده اَم ...

میوه ای تازه بودم که ،
به پوسیدگی رسیده ام ...

چه زود افتادم زیر خَروار ها اَشک ،
و اَکنون ساکنِ تنهایی اَم

مرا از دَرون می‌خورَند ،
حَسرت هایی که کِشیده اَم ...

#علی_اسکار
#بی‌_مهری

??

مثل هر روز
صبحِ دوستداشتنت را مزه مزه میکنم

شیرینِ شیرینی به طعم بوسه های دلبرانه

لطیف و جانبخشی  مثل آفتاب

اڪــرمـ_نورانی

درودبه همه دوستان
روزتون به شادی وتندرستی
????

??

به نام گشاینده کارها
زنامش شود سهل دشوارها، آغاز میکنیم
چهارشنبه بیست و سوم آبان ماه را...

سلام وصبح بخیر

" چهار شنبه پاییزی تون زیبا و رویایی"

[?

دلگیرم و دل ، می‌رود انگار به سویش
من‌ مانده‌ام و می‌رود این روح به کویش

تسخیر نموده دل من ، دلبر یاغی
او رفته و جانم شده آویزه‌ی مویش

#شهاب اردبیلی

??](https://t.me/sorudehaye_delbarane_r_ruhi)

♡?♡

با کدام نت
تارهای پوسیده ی قلبم را
عاشقانه مینوازی؟

جادوی چشمانِ تو
پراز اکسیر عشق است
که مرا مسحورترین عاشق میکند
برانگیخته از تصنیف های عاشقانه ات

بگذار تورا با سکوت بگویم
پشت میله های این قفس
چشمانت سرزمین من است
"اندک جایی برای عشق
اندک جایی برای مرگ ..."

#مینو_پناهپور
#دمی_برای_خویش

♡