?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago
در غزلگردی های تو تا سمفونی آبی
سوگ ِمشکوکِ سازها را یکجا گریه کنم...
.
*♦️ چرا شاگرد آخرهای کلاس، شاگرد اولهای زندگیاند؟*
➕قول مشهوری است از ارنست همینگوی که میگوید، کمیابترین چیزها افراد باهوشی هستند که احساس خوشبختی میکنند! شواهدی دال بر همصدایی یا پدر ادبیات نوین و برنده جایزه نوبل وجود دارد. به گذشته که بر میگردیم، میبینیم خیلی از همکلاسیهای درسخوان و شاگرد اولهای کلاس پیشرفت اجتماعی متوسطتری دارند؛ زیست اقتصادی پایینتری دارند؛ بعضا اجتماع گریزند؛ زندگی عاطفی پرچالشتری دارند. احساس خوشبختی کمتری میکنند! در مقابل، همکلاسیهای درسنخوان و مدرسهگریز دوران مدرسه زیست اجتماعی بهتری دارند؛ وضعیت اقتصادی پررونقتری دارند. اغلب شادترند؛ زیست عاطفی رضایتبخشتری دارند؛ و بیشتر ابراز خوشبختی میکنند.
➕بهراستی چرا اینگونه است؟ تحقیقا پاسخ به این پرسش و تایید پیشفرضهایی فوق نیازمند پژوهشهای علمی است. اما بنظر میرسد علتها و عوامل مختلفی در این رابطه میتوانند دخیل باشند!
🔻علت اول اینکه، در دنیای بیرون از مدرسه، برای شاگرد اول شدن، هوش شناختی در حد «معمول» و «متوسط» کفایت میکند! پیشرفت تحصیلی و رشد علمی حاصل پیوند هوش شناختی برتر و هوش جسمانی بهتر (آگاهی از توانمندی و پشتکار در تمرین و تکرار) است. اما در جامعه اینگونه نیست! هوش شناختی، هوش عقلانی ماست؛ و به ظرفیتهای یادگیری افراد اشاره دارد که به ضریب هوشی علمی و محاسباتی افراد اطلاق میگردد. هوش شناختی معمولا ارثی است؛ اگرچه محیط در باروری و بهرهوری آن موثر است. به عبارتی، ترکیب متعالی هوش شناختی و هوش جسمانی میتواند متضمن شاگرد اول شدن در کلاس درس باشد اما برای شاگرد اولی در جامعه و زیست اجتماعی کافی نیست.
🔻علت دوم اینکه، برای شاگرد اول شدن در جامعه به هوش اجتماعی بالاتری نیاز است. هوش اجتماعی هوش بازتابی ماست؛ بیانگر توانمندی ما در کنار آمدن با واقعیتها و دیگرانی است که الزاما از ما و یا مثل ما نیستند. هوش اجتماعی به مهارتهای ارتباطی ما اشاره دارد که اکتسابی است و در محیط ساخته میشود. برای شاگرد زرنگ بودن در کلاس درس نیاز نیست هوش اجتماعی بالایی داشته باشیم! اما متقاعد کردن معلم برای نمره خوب دادن به هوش اجتماعی نیاز دارد! جسارت در مکتبگریزی و فرار از قفس تنگ و دلگیر مدرسه نیز به هوش اجتماعی بالایی نیاز دارد! در جامعه هم همینطور است؛ برای کسب سود بیشتر در بازار، پیشرفت اداری در سازمان، و رشد عمودی در قدرت به هوش اجتماعی بالاتری نیاز است!
🔻علت سوم اینکه، برای پیشرفت اجتماعی و رشد اقتصادی به هوش هیجانی بالاتری نیاز داریم. امروزه هوش هیجانی به عنوان مهمترین فاکتور موفقیت حرفهای و شغلی افراد در تجارت و کسبوکار شناخته میشود؛ هوش هیجانی بیانگر توان مدیریت احساسات خود و دیگری است. با انرژی حاصل از هوش هیجانی شناخت و حل مسائل واقعی و تمییز آنها از مسائل غیرواقعی میسر میشود. هوش هیجانی، هوش تصمیمگیری ما در شرایط بحرانی است! چیزیکه که در دوران مدرسه اصولا تمرین و تجربه نمیشود! به همین دلیل، در سازمانهای امروزی مدیرانی توان رهبری و حکمرانی اثربخشتر دارند که هوش هیجانی بالاتری داشته باشند.
🔻علت چهارم اینکه، جامعه و زیست اجتماعی با مدرسه و زیست علمی فاصله و تفاوت دارد! مدرسه برای درسخوانها و شاگرد اولهای کلاس درس طراحی شده است! اما جامعه برای مردمان «معمولی» مهندسی شده است. مردمان معمولی همانهایی هستند که هوش شناختی و عقلانی «معمولی» دارند؛ زندگی نرمال دارند؛ اما در عوض هوش اجتماعی و هیجانی متناسب با نیازهای محیط دارند. افزون برآن، یک رابطه معناداری میان مدرسهگریزی و اجتماعطلبی افراد وجود دارد. یک تیپ شخصیتی اجتماعطلب چون خود را متعلق به جامعه بزرگتری میبیند، از محیط محدود و دیوار بلند مدرسه گریزان است. عکس آن هم غالبا درست است. اینکه خیلی از شاگرد اولهای کلاس اجتماعگریزند، بیدلیل نیست! مشکل از اینجا ناشی میشود که مدرسه نسخه اصلی جامعه نیست. یا به قول جان دیویی، مدرسه خود زندگی نیست!
➕گاردنر میگفت باهوش بودن، بسیار فراتر از پیشرفت تحصیلی و مهارت حل مساله است. ما آدمها از توانمندیهای ذهنی و انواع هوشها برخورداریم؛ لیکن همگی از مهارتهای برابر در کاربرد انواع هوشها برخوردار نیستیم! اگر مدرسه واقعا پابلیک اسکول است، نمیتواند تکساحتی عمل کند؛ و یا تکبعدی آموزش دهد. فعالیتهای آموزشی و غیرآموزشی مدارس امروزی نمیتوانند با ابتنای صرف بر هوش عقلانی و هوش محاسباتی دانشآموزان برنامهریزی شوند. مشکل مدرسه ایرانی افراط در تاکید بر هوش شناختی و منطقی دانشآموزان است! انواع هوشهای ذاتی و اکتسابی به حاشیه رفتهاند! برنامههای درسی و آموزشی یک مدرسه سالم روی انواع هوشها، بطور ویژه هوشهای اجتماعی و هیجانی دانشآموزان متمرکز است.
.
📝📝
از میان پدران بنیانگذار علم نوین، نخستین کسی که با مراجع قدرتمند این حهان درافتاد گالیله(1642-1564) بود. دستگاه تفتیش عقاید - محکمه ای که کلیسای کاتولیک برای کشف و سرکوب بدعت تشکیل داد - ابتدا به طور خصوصی در 1616 و بعد علنا در 1633 او را محکوم کرد. جرم او دوگانه بود : یکی این که می گفت زمین دور محور خود می چرخد و دیگر این که دور خورشید می گردد. این افکار نزدیک به صد سال پیش، عنوان شده بود و از کوپرنیک به کپلر و از او به گالیله رسیده بود؛ با این حال بیان این اندیشه، نزدیک بود به قیمت جان گالیله تمام شود. وی برای نجات خود، ناچار شد توبه کند، و قول دهد که دیگر هیچ گاه بر پندار گناه آلود حرکت زمین صحه نگذارد. ولی پس از امضای توبه نامه، شنیدند که زیر لب می گفت : "با این حال، هنوز می گردد، درست مثل سابق".
با وجود موقعیت خطرناکش، هر وقت جرات کرد این اصل را بر زبان آورد که قدرت و مرجعیت، از جمله مرجعیت دین مسیحی، حق ندارد در کار حقیقت جویی علم مداخله کند. می گوید :" این به منزله آن است که مستبدی خودکامه، که نه پزشک است و نه معمار، اما قدرت مطلق دارد، امر دارو و درمان و احداث بناها را بنا بر میل و هوس خویش به دست گیرد - که پیامد آن، مخاطراتی بزرگ برای سلامت بیماران بی نوا و فروپاشی سریع عمارات خواهد بود."
فضولی موقوف! پیام او برای اولیای امور بود. دگرگونیهای انقلابی که در زندگانی فکری و اجتماعی اروپا به وقوع پیوست نتیجهی گسترش تدریجی و آتی همین رویکرد بود.
برگرفته از کتاب "سرگذشت فلسفه"، براین مگی، برگردان : حسن کامشاد، نشر نی، چاپ پنجم، 1392، ص 66 و 67
.
??
فقرِ معاصر ما مثل شیشه شفاف و مثل هوا نامرئی است. فقر ما صفهای یک کیلومتری، تنه زدنهای مدام، مقام های رسمی بدخواه، تاخیرِ بیدلیل قطارها، قطعِ جریان آب به دلیل بروز فاجعه یا کمآبی، تعطیل شدن نامنتظر یک مغازه، همسایۀ عصبانی، روزنامههای دروغگو، تلویزیونی که به جای پخش رویدادهای ورزشی سخنرانیهای چندساعته پخش میکند، عضو شدن اجباری در حزب، ماشین لباسشوییِ خرابِ خریداریشده از فروشگاهی دولتی است که اجناسش را به دلار میفروشد، زندگی یکنواختِ خالی از امید، شهرهای تاریخی رو به زوال، خالی شدن شهرستانها و مسموم شدن آب رودخانههاست.
فقر ما موهبت حکومتی توتالیتر است که در سایۀ لطفش زندگی میکنیم.
یاد آر ز شمع مرده، یاد آر!
شاعر: علیاکبر دهخدا
دكلمه: ایرج گرگین
تار: محمدرضا لطفی
.
??
اقتصاد بسته و فساد
قبل از تلاطمات اخیر بازار ارز، یکی از بزرگترین معضلاتی که اقتصاد ایران با آن دستوپنجه نرم میکرد، مساله #فساد بود. حتی به گفته برخی مسوولان، یکی از دلایل متلاطمشدن بازار ارز نقشآفرینی کسانی بود که مسوول فساد نظام بانکی بودند. بنابراین مساله فساد قبل از این هم مشکل بزرگی برای ما بوده، اما سیاستهایی که امروز در پیش گرفته شده (از احیای پیمانسپاری ارزی گرفته تا کنترل و سرکوب قیمتها) به معنای دولتیتر کردن اقتصاد است و فساد را تشدید خواهد کرد. حال چگونه میتوان انتظار داشت که مشکل اقتصاد حل شود؟ وقتی مسیر معکوس را انتخاب میکنیم و شیپور را از سر گشاد آن میزنیم، طبیعی است که نتیجه نخواهیم گرفت
اگر این شرایط ادامه پیدا کند، وضعیت برای فعالان اقتصادی مستقل و بخش خصوصی واقعی به بدترین شکل ممکن خواهد بود. کسانی که با قدرت سیاسی ارتباط ندارند و از روابط نزدیک با نظام بوروکراتیک دولت برخوردار نیستند، سرشان بیکلاه میماند. نه دستشان به ارز 4200تومانی میرسد، نه به وامهای ارزانقیمت بانکی. از طرف دیگر فعال شدن سازمانهای اقتصادی سرکوبگر مثل سازمان حمایت و سازمان تعزیرات آنها را در منگنه قرار میدهد و فعالیتهایشان را به شدت محدود میکند. بدیهی است که اگر این شرایط ادامه پیدا کند، بسیاری از آنان ترجیح خواهند داد فعالیتهای اقتصادی خود را متوقف کنند و در نتیجه وضع اقتصادی کشور بیش از پیش به سمت رکود حرکت خواهد کرد.
در مقابل، این شرایط به نفع بنگاههای خصولتی و کسانی خواهد بود که با زد و بند و روابط ناسالم، سودهای بادآوردهای نصیب خود خواهند کرد. این همان فسادی است که تجربهاش را در گذشته داشتهایم. عواقب اقتصاد دولتی از دهه 60 در این کشور تجربه شده و مشخص نیست چرا آقایان فکر میکنند با تکرار همان تجربه به نتیجهای متفاوت دست پیدا خواهند کرد.
وزارت راه و شهرسازی بلافاصله پس از نهایی شدن برجام، قراردادهایی برای خرید صدها هواپیما با ایرباس و بوئینگ بست. آن قراردادها الان در حوزه سیاست خارجی به سود ما عمل میکند. به این معنا که بوئینگ و ایرباس بر دولتهای متبوعشان فشار میآورند تا مانع بازگشت تحریمها شوند. اگر وزارت صنعت، معدن و تجارت 10 قرارداد شبیه به آن قراردادها میبست، الان اینقدر در منگنه تحریم قرار نمیگرفتیم. خودروسازانی مثل رنو داوطلب بودند که به صورت مستقل در ایران سرمایهگذاری کنند، اما وزارت صنعت ترجیح داد به نفع #تولیدکنندههای_ناکارآمد_داخلی عمل کند و منافع ملی را فراموش کرد. آقایان این فرصتها را از دست دادهاند و حالا میگویند چون خطر بازگشت تحریم وجود دارد، مجبوریم اقتصاد را بیش از پیش کنترل کنیم. اتفاقاً خطر بازگشت تحریم به دلیل آن سیاستهای غلط جدی شده است
اینکه یک مسوول بلندپایه دولتی بگوید نرخی غیر از 4200 تومان را به رسمیت نمیشناسم، مانند آن است که یک معلم فیزیک بگوید قانون جاذبه را به رسمیت نمیشناسم. بسیار خب، جاذبه را به رسمیت نشناس، اما آیا حاضری از بالای یک برج 30 طبقه پایین بپری؟ بدیهی است که به رسمیت نشناختن واقعیت، بیمعناست. لنین میگفت: «واقعیتها سرسختاند؛ اگر آنها را به رسمیت نشناسید، تنبیهتان میکنند.» در حوزهی اقتصاد هم واقعیت خود را به شما تحمیل خواهد کرد، بنابراین بهتر است آن را به رسمیت بشناسید و با تکیه بر اصول علمی و کارشناسی برای آن چارهاندیشی کنید!
.
??
*?مهارتهای دهگانهی ضروری برای داشتن زندگی فردی و اجتماعی موفق:*
۱- مهارت خودآگاهی
۲- مهارت همدلی
۳- مهارت روابط بین فردی
۴- مهارت ارتباط موثر
۵- مهارت مقابله با استرس
۶- مهارت مدیریت هیجان
۷- مهارت حل مسئله
۸- مهارتت تصمیم گیری
۹- مهارت تفکر خلاق
۱۰- مهارت تفکر نقادانه
?مهارت خودآگاهی:
توانایی شناخت نقاط ضعف وت قوت و یافتن تصویری واقعبینانه از خود. شناخت نیازها و تمایلات فردی برای آشنایی با حقوق و مسئولیت های فردی و اجتماعی
?مهارت همدلی:
درک کردن دیگران و مشکلاتشان در هر شرایطی. این مهارت به دوست داشتن و دوست داشته شدن و در نتیجه روابط اجتماعی بهترِ افراد با یکدیگر میانجامد.
?مهارت روابط بین فردی:
مشارکت و همکاری با دیگران، همراه با اعتماد واقع بینانه، که در کنار تقویت دوستیها، دوستیهای ناسالم را خاتمه میدهد تا کسی ازک چنین روابطی آسیب نبیند.
?مهارت ارتباط موثر:
درک بهتر نیازها و احساسات دیگران، به شیوهای که فرد بتواند نیازها و احساسات خودش را نیز در میان بگذارد. تا ارتباطی رضایت بخش شکل گیرد.
?مهارت مقابله با فشار عصبی:
با آموختن این مهارت افراد هیجانهای مثبت و منفی را در خود و دیگران میشناسند و سعی میکنند واکنشی نشان دهند که این عوامل مشکلی برای آنها ایجاد نکنند.
?مهارت مدیریت هیجان:
هر انسانی که در زندگی خود با هیجانات گوناگونی از جمله غم، خشم، ترس، خوشحالی، لذت و موارد دیگر مواجه است که همه این هیجانات بر زندگی او تاثیر میگذارد. شناخت و مهار این هیجانات، همان مدیریت هیجان است. برای کسب این مهارت فرد به طور کامل باید بتواند احساسات و هیجانات دیگران را نیز درک و به نوعی این هیجانات را مهار کند.
?مهارت حل مسئله:
زندگی سرشار از مسائل ساده و پیچیده است. با کسب این مهارت بهتر میتوانیم مشکلات و مسائلی را که هر روز در زندگی برایمان رخ میدهند، از سر راه زندگیمان برداریم.
?مهارت تصمیمگیری:
برای برداشتن هر قدمی در زندگی باید تصمیمگیری کنیم، مسیر زندگی انسان را تصمیمگیریهای او مشخص میکند. با آموختن این مهارت اهداف خود را واقع بینانه تعیین و از میان راهحلهای موجود بهترین را انتخاب میکنیم و مسئولیت عواقب آن را نیز به عهده میگیریم.
?مهارت تفکر خلاق:
تفکر یکی از مهمترین مهارتهای زندگی است. مهارت تفکر خلاق، همان قدرت کشف، نوآوری و خلق ایدهای جدید است تا در موارد گوناگون بتوانیم راهی جدید و موثر بیابیم. با آموختن تفکر خلاق، هنگام مواجهه با مشکلات و دشواریها احساسات منفی را به احساسات مثبت تبدیل میکنیم. هنگامی که تفکر خلاق را میآموزیم دیگر مشکلات زندگی مزاحم ما نیستند، بلکه هر کدام فرصتی هستند تا راهحلهای جدید بیابیم و مشکلات را به گونهای حل کنیم که کسی تاکنون این کار را نکرده باشد.
?مهارت تفکر نقادانه:
این مهارت موجب میشود هر چیزی را به سادگی قبول یا رد نکنیم و پیش از آن، موضوع مورد نظر را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم و پس از آن، در مورد رد یا پذیرش آن تصمیم گیری کنیم. با آموختن تفکر نقادانه فریب دیگران را نمیخوریم و به عاقبت امور به خوبی فکر میکنیم و دقیق و درست تصمیم میگیریم و ارتباطات درستی برقرار می کنی.
پگاه
زندهنام استاد :
#پرویز_مشکاتیان
"چههاست در سرِ این
قطرهی محالاندیش..."
.
??
#فلسفه
"ارزش آدمی به این نیست که حقیقت را فراچنگ آورده است_و یا گمان میبرد که آورده است_بلکه ارزش او به تلاش خستگیناپذیر و صمیمانهای است که برای دستیافتن و رسیدن به حقیقت میکند؛ زیرا که نه از راه تملک حقیقت بلکه از راه جستجوی پیگیر آن است که توانمندیهای آدمی که تنها سرچشمهی کمال و بالندگی اوست، شکوفا میشود و گسترش مییابد."
✍گوتهلد افرایم لسینگ
?دربارهی حقیقت
?سیروس آرینپور
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 5 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 8 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 months ago