شاگردی در پیِ جست‌وجو 🌱😊

Description
از قلمِ این پرنده ای مهاجر با مِهر بخوانید.♥️

#حور_فیضی
@Hoor_Faizy

لینک کانال:
https://t.me/hoorfaizi

سخن‌هایت را در این‌جا برایم بنویس!👇
http://t.me/HidenChat_Bot?start=5940535229
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 3 weeks ago

11 months, 1 week ago

#آدرس_ناشناس

پیام فرستاد. ناشناس بود. می‌خواست آشنا شویم اما من تمایلی نداشتم. رد کردم. تمرکز را به کارم وقف کردم و پیامش بی‌جواب ماند.
تماس گرفت. جواب ندادم. باز تماس گرفت. عصبی شدم و پیام فرستادم. دلیل قهرم را پرسید، ولی ربطی به او نداشت تا جوابش را بدهم. در حقیقت ربط داشت اما ریشه‌ی قهر به چیزی دیگری می‌رسید و او فقط جرقه‌ای بود.
با احترام گفت می‌خواست فقط آشنا شویم و قصد مزاحمت نداشت. خواستم باز هم تنبیه کنم اما حسی مقابل مانع ساخت.
او گفت فقط می‌خواست آشنا شویم. انگار این حرفش بارها در ذهنم مرور شد. یادم افتاد شبی دلتنگ‌ بودم. کسی درکم نمی‌کرد؛ شاید کسی نمی‌خواست درک کند!
از ناچاری و طولانی بودن شب‌ها به آدرس‌های ناشناس پیام می‌فرستادم. هدفم فقط همین بود که او می‌خواست. با کسی که نمی‌شناسم حرف بزنم. شاید بتوان اندکی مرهم یافت و یا هم اندکی درک شد.

آدم‌ها (حداقل آدم‌های همچو‌ من) همواره تلاش می‌کنند گلایه نکنند. هرچه سخت بگذرد، باز هم در دل تلنبار می‌کنند و به احدی شکوه نمی‌کنند. شاید هم‌عقیده‌ باشند که این ضعف است.

احساسی حرف‌زدن با دیگران، ما را بیشتر در معرض خطر می‌گذارد. حرف‌های احساسی معمولا واقعی هستند و نباید هرکسی از واقعیت درون ما آگاه باشد. نقطه‌ضعفی می‌شود برای ما!
اما هرچه سخت باشی و قوی، گاهی نیاز است دل سبُک کنی. گاهی نیاز است خالی شوی از همه‌چیز!
گاهی نوشتن هم نمی‌تواند مرحم تنها بودنت شود. گاهی درک می‌کنی هیچ موهبتی به بزرگی یک انسان نیست؛ انسانی که درک می‌کند و گوش می‌سپارد.

گاهی بدون هیچ دلیل، به کسی گوش بدهید و درکش کنید. شاید در درمانده‌ترین حالتش باشد و ناچار به آدرس ناشناسی پیام فرستاده باشد!
??

#آرین_ذهین

11 months, 1 week ago

{ ستاره‌ی درحالی مرگ Ölmekte olan bir yıldız }

**ستاره‌ای در دل سیاهی شب، با درخششی سوزان، به آسمان زندگی می‌تابید. همه‌ی کهکشان‌ها در برابر فروغش خاموش بودند و از دور، به چشم یک جرقه‌ی جاودان دیده می‌شد. ستاره، هرگز از درخشیدن باز نمی‌ماند. گویی می‌خواست آخرین ذره‌های وجودش را به سوی بی‌نهایت بپراکند.
اما شبی رسید که خستگی در استخوان‌های نورانی‌اش رخنه کرد. گدازه‌هایش سردتر شدند و تابش رنگ‌باخته‌اش، دیگر به اندازه‌ی پیشین پررنگ نبود. ستاره می‌دانست که مرگش نزدیک است، اما از این خاموشی نمی‌هراسید. با لبخندی ناپیدا، آخرین نورش را به فضا بخشید؛ نوری که بسان بوسه‌ای بر گونه‌ی آسمان نشسته و آرام‌آرام در دل تاریکی ذوب شد.

همان لحظه، در گوشه‌ای دیگر از آسمان، جرقه‌ای کوچک، تازه‌دمیده شد؛ نوزادی از نور که از خاکسترهای ستاره‌ی پیر به دنیا آمد. کهکشان با سکوتی عمیق به رقص مرگ و زندگی این دو نور خیره شد. ستاره‌ی پیر رفت، اما چیزی را از خود به یادگار گذاشت؛ نوایی بی‌کلام که در گوش باد زمزمه می‌کرد: "آری، هر پایانی در دل خود بذری برای آغاز تازه‌ای نهفته دارد."

ستاره رفت و ردی از گرمای وجودش را جا گذاشت. هیچ درخششی ابدی نیست، اما مرگ هم تنها یک پایان نیست. در دل هر فروغِ رو به خاموشی، شکوفه‌ای تازه از نور می‌شکفد؛ چونان آغازی دیگر، در جهان بی‌کران.**

شاگردی در پیِ جست‌وجو#حور_فیضی

11 months, 1 week ago

پدر برایم گفت:

+حور!
"به درد کشیدن عادت نکن."
خیلی عمیق بود!
❤️‍??

1 year, 1 month ago

【حس

عجب حسی دارد
سرودن در سایه‌ی مژگانت
آن‌گاه که واژه‌ها
رازِ با‌تو‌بودن را
درآغوش کشیدنت حس می‌کند

*✍?|*#دیبــــا_امــــین

1 year, 1 month ago

•••

شمعِ کوچک‌ شروع به درخشیدن کرد. **روز تولد، زمانی است که شاید بیش از هر زمان دیگری به گذشته و آینده نگاه می‌کنم. امروز، یک سال دیگر به تجربه‌ها، شادی‌ها، اندوه‌ها و لحظات بی‌پایان زندگی‌ام افزوده شد. هر سال که می‌گذرد، گویی تکه‌ای از روح خود را در زمان جا می‌گذارم و با هر شمعی که خاموش می‌کنم، آرزوها و آرمان‌های جدیدی را روشن می‌کنم.

زندگی، همانند جاده‌ای پر از پیچ‌ و خم است؛ گاهی درخشنده و زیبا، گاهی تاریک و پر از چالش. اما در هر لحظه، با هر گام که برمی‌دارم، یاد می‌گیرم که باید قدر لحظات را بدانم، عشق بورزم، ببخشم و به جلو حرکت کنم. امروز، در این روز خاص، به خودم قول می‌دهم که هیچ‌گاه از تلاش برای بهبود خود دست برندارم و همچنان با امید و عشق به سوی آینده گام بردارم.

روز تولد، نه تنها روز یادآوری آغاز زندگی‌ام، بلکه یادآوری این است که من هر روز از نو متولد می‌شوم و فرصت‌های جدیدی پیش رو دارم. این روز را جشن می‌گیرم، نه تنها به خاطر شمع‌ها و کیک، بلکه به خاطر تمامی لحظات ارزشمندی که تجربه کرده‌ام و برای تمام ماجراهایی که در پیش رو دارم.**

تولدت مبارک حور!

#برای_حور_نوشت#حور_فیضی
??❤‍?
@hoorfaizi

1 year, 1 month ago

قصه این است که مهمانِ جهان شد تَنِ من.?*?***

1 year, 2 months ago

سلام من مدیر کانالم

دوستان‌لطفا انگشت مبارڪتونو بزنین روی‌لینڪ زیر ببینید چی میاد واستون من اولین نفر بودم ڪه این سورپرایز رو براتون فرستادم ??

https://t.me/+tgTXlTkhdJE5ZDNl
https://t.me/+tgTXlTkhdJE5ZDNl

1 year, 2 months ago

آنجا که راهی نیست خدا راه میگشاید............

اگه خدا رو دوست داری?
اگه میخوای خدا تو تک تک لحظات زندگیت معجزه کنه?
اگه میخوای به همه خواسته هات برسی ?
به کانال #خدا بپیوندید
( دعوتید به ضیافت عشق ❤️)
خدا اینجاست ???????

https://t.me/addlist/J_TmhCOkU20xZjc1
https://t.me/addlist/J_TmhCOkU20xZjc1

1 year, 2 months ago

^**•

همیشه یک حس پنهانی در من است. حسی که در کمین برای حمله نشسته‌است. همین‌که فرصت می‌یابد به یک‌باره‌گی هم‌چون تیری آزاد شده از بندی کمان؛ پرتاب می‌شود و شروع به پرواز کردن می‌شود و در میانِ کلبدی گم‌شده هجوم می‌آورد و مرا از درون شبیه‌ی موریانه می‌خورد. این حس بیش‌تر از این‌که درونی باشد، بیرونی‌است. مثلاً وقتی آدمی را می‌بینم که هیچ‌کس را ندارد دلم برایش یه‌زره می‌شود: حس‌ همدلی و مهربانی با او مرا می‌بلعد.
با خود درکلنجار می‌روم، آن‌قدر در مغزم راه می‌روم که چه می‌شد می‌توانستم کمک‌ اش کنم. دست‌اش را بگیرم و دیده‌ی خونینِ او را درخشان کنم. زیبایی‌ در رنج و به تاراج رفته‌اش را نجات دهم. چطور تبسمی گُم شده‌اش را دریابم.؟
از سَری سرنوشتِ من؛ بیشتر مواقع با چنین آدم‌های در زندگی‌ام بَر می‌خورم.
و گویی در میانی ملیون‌ها آدم فقط من او را تماشا می‌کنم و می‌خوانم.

این تصادف غم‌انگیز است.
همه‌ی این غم‌ها را در او بیننده باشی و با تمامی وجود حس کنی اما با این حال هیچ‌کاری از دستت بَر نیآید.

غم‌انگیز و در این حال حیرت‌انگیز .#حور_فیضی
شاگردی در پیِ جست‌وجو
❤‍??**
@hoorfaizi

1 year, 2 months ago

^^✓^^

خاطره‌هایت
به دلجویی‌ام رسیدن...
هنگامی که
دل‌تنگی نبودن‌ات
بَر قلبم
نشست...
#حور_فیضی
شاگردی در پیِ جست‌وجو
❤️‍?❤️‍?
@hoorfaizi

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 10 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 year ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 8 months, 3 weeks ago