?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago
**بحث علمی با دزدان دریایی
سوار کشتی هستید که قرار است به سمت استوا برود. کاپیتان مدام از بلندگو شعار میدهد و آهنگ پخش میکند و برگههای رای جمعآوری میکند. پس شما بیخیال و بیتوجه هستید. بعد یک مدت کوههای یخی مشاهده میکنید و معلوم میشود مقصد کشتی در حقیقت قطب شمال است! بعد هم متوجه میشوید که کاپیتان و ملوانان اصلا غریبهاند و زیاد هم مسافران را خوش ندارند و بدشان نمیآید مسافران کشتی را به دریا اندازند و مسافران جدیدی سوار کنند. اصلا کشتی مسافربری تبدیل به کشتی دزدان دریایی شده است. کدام یک از سه کار زیر با عقل جور در می آید:
۱-مدام برای کاپیتان قطبنماهای جدید و نقشه ببرید بلکه مسیر را عوض کند، با وجود این که چهل سال است کاپیتان گفته مقصد او شمال است!
۲-طرف بحث عدهای شوید که معتقدند کشتی همزمان میتواند هم به قطب برود هم استوا.
۳-فکر کنید که چه شد که کشتی به این حال افتاد و چگونه میتوانید خود را حفظ کنید.
———
بحث اقتصادی و آماری در وضع فعلی مثل همان بحث قطبنما و نقشه است. باید اول معین کنی آیا تعریف تو از اقتصاد و حکومت همان تعریف کاپیتان است یا نه! بعد از آن است که بحث آماری راجع به عملکرد معنا پیدا میکند. آقاجان مقصد کشتی را از اول جای دیگری اعلام کردند. شما حواست نبود. «اقتصاد مال خر است». از روز اول تمام کارآفرینان غارت شدند. اقتصاد جهادی و مقاومتی معنای علمی ندارد، اما معنای عملی دارد: معنای آن اداره کشور با دخالت نیروهای نظامی و اطلاعاتی و دستورات کمیتهای و هدایت مرکزی است. هدف اقتصاد مقاومتی بهتر شدن وضع شما نیست. هدف سرکوب رقابت و حفظ کنترل است. بیتعارف!
حتی تعریف حکومت هم تغییر پیدا کرد و این تغییر هم از بلندگوها اعلام شد و در قانون اساسی نگاشته شد. حکومت دیگر یک قاضی بیطرف بین مردم نیست. این حکومت حالا دیگر برنامه میریزد و اجرا میکند. تعریف این حکومت از خودش حکومت خواص برای اهداف ایدئولوژیک است. کشتی دیگر کشتی مسافربری نیست. کشتی تبدیل شده به کشتی کاری دزدان. حکومت تبدیل شده به اصل هدف زندگی. حالا دیگر حکومت ادعا میکند که اصلا هدف انبیا تاسیس حکومت بوده است، و هدف از بندگان خدمت به حکومت! از روز اول هم گفتند. منتها خدعه کردند و با هزار پوشش و لفافه و شترگاوپلنگی گفتند. شما هم حواستان پرت بود. حالا شانس آوردهاید که هنوز شما را به دریا نریختهاند. شانس آوردهاید که طالبان افغانستان شیعه نیستند و جمهوری اسلامی نیز هنوز ظاهرا با شیعهها رودربایستی دارد. وگرنه وارثین نواب صفوی با کمک طالبان تمام ملت ایران را از دم تیغ میگذراندند و به زنجیر میکشیدند.
راستی وقتی طالبان متحد استراتژیک ایران شد کسی نظر شما را پرسید؟**
توهین حسن روحانی نسبت به مواضع غیر انقلابی آیتالله خویی (ره)تعامل روحانیان انقلابی و طرفدار نهضت با مراجع نجف بهخصوص آیتالله خویی متأثر از مواضع انقلاب بود. شاید گذشت سالیان به طرفهای مختلف فرصتی داده باشد برای بیان واقعیتها؛ واقعیتهایی که ممکن است با مرور دوباره نکتههایی تازه داشته باشند:
در جریان انقلاب و فعالیتهای انقلابی روحانیان، برخی مواجهههای قابل تامل با مراجع عظام تقلید صورت گرفت. دکتر حسن روحانی که از جمله فعالان انقلابی بود، در خاطرات خود اینگونه آورده است که:
«غروب امروز (57/8/28) خبر بدی شنیدم که خدا کند دروغ باشد و آن اینکه "فرح" به نجف وارد شده و امروز برای دیدن آیتالله خویی به منزل ایشان رفته و آقای خویی هم یک انگشتر عقیق برای شاه فرستاده است. اگر خبر درست باشد، یک لکه سیاه در تاریخ مرجعیت خواهد بود. مشکل این است که برخی از این علما خیلی ساده هستند. بعد از انقلاب، آیتالله بروجردی به من میگفت که آیتالله خویی گفته بود که چه طوری آقای خمینی این همه سخنرانی میکند. چطور باید سخنرانی کرد؟! ایشان میگفتند: یک روز بنا شده بود آقای خویی چند جملهای صحبت کنند و شاگردان را نصیحت کنند، فقط توانست سوره قل هو الله احد را بخواند و بعد نتوانست صحبتی کند و از منبر پایین آمد!
این گونه حوادث سه بُعد دارد: نقشه شیطانی قدرتها و رژیمهای فاسد (مثل ساواک) نقش آخوندهای درباری که متأسفانه همیشه از پشت خنجر زدند؛ و سادگی برخی از علما. گویی برخی از آقایان فقط فقه و اصول بلدند، نه تاریخ، نه سیاست، نه مردمشناسی و نه حتی تاریخ کشورهای منطقه و ... . با هیچ موضوع دیگری آشنایی ندارند. شگفتا از امام خمینی و این همه هوش و فراست و سیاست، شهامت و شجاعت، قلم و بیان تأثیرگذار و سحرآمیز.... بعد از نماز مغرب و عشا که من عازم لندن بودم، دوستان تأیید کردند که موضوع سفر فرح به نجف و ملاقات با آیتالله خویی صحت دارد. در بازگشت، یکی دو نفر از دانشجویان انگلیس که همراه من بودند، خیلی غُر زدند که چرا این حادثه رخ داده؟ فکر میکردند آقای خویی فرد وابستهای است! برای آنها توضیح دادم و آنها را قانع کردم که تصور آنها درست نیست. روز سه شنبه یکی از دوستان به من گفت که آیتالله صدوقی تلگرامی را به آیتالله خویی مخابره کرده که با این جمله آغاز میشود: "قد اذهبتم طیّباتکم، ما هکذا الظن بکم" اگر اینچنین باشد، جمله بسیار تندی است. گرچه چارهای هم نیست. در میان آتش و خون و یک قیام تاریخی، این گونه سادگیها و اشتباهات غیر قابل تحمل است»
حسن روحانی در جای دیگری از خاطرات خود نیز اینگونه عنوان کرده است که:
«آیتالله خویی ظاهراً دسته گل دیگری به آب داده و به آقای شریعتمداری تلگرام زده که باید جلوی این خونریزیها گرفته شود و باید مردم را ارشاد کرد. گویی مردم مقصرند و نه رژیم سفاک! سادهدلی علما گاهی چقدر خسارتبار است. آن همه علم و دانش و سابقه حوزوی، تربیت هزاران شاگرد، تألیف آن همه کتاب ارزشمند، ولی در عین حال نسبت به مسائل سیاسی کم اطلاع ؛ گویی هر کسی را برای کاری ساختهاند!»
📚خاطرات دکتر حسن روحانی / ج اول / چ پنجم / انتشارات کمیل
طالقانی : پدر معنوی سازمان مزاحمین خلق
در تشییع جنازه طالقانی، ملت شعار میدادند: بهشتی، طالقانی را تو کشتی! یعنی یک آخوند کمونیست را مسوول مرگ یک آخوند کمونیست دیگر میدانستند.
طالقانی نمونه پیروزی جلد کتاب بر محتویات آن است که در دنیای آخوندی و دانشگاهی زیاد پیش میآید. با این تفاوت که مخاطبان طالقانی رادیکالها و خنگولهای جامعه بودند. او پرمدعا، ریاکار، ظاهرساز و به شدت بیسواد بود. من خردسال بودم که تفسیرش از قرآن به نام پرتوی از قرآن را ورقی زدم و با وجود خردسالیام به نظرم بازی با کلمات و دکلمهنویسی و آبگوشتی آمد! «الگویی شبه سوسیالیستی از «اقتصاد اسلامی» ارائـه می داد، که اصطلاحات مارکسیستی همچون سرمایه، مبارزه طبقاتی و وسایل تولید را به کار میبرد. تفسیر طالقانی از قرآن تحت تأثیر مارکسیسم قرار داشت و در آن وحی الهی به مثابۀ راهنمایی برای پیغمبر تفسیر میشد تا بتواند تاریخ جهان را در مسیری تکاملی به سوی جامعه بدون طبقه هدایت کند. ورود طالقانی به عرصه روشنفکری آغازگر جریان فکری سیاسی مهمی بود که میکوشید در درون سنت شیعه بماند (!!) و در عین حال قرآن را به شکلی گزینشی و با تعمیم بخشهایی که برای او مطلوب بودند، تفسیر کند.».
البته آنچه واقعا درونش را لو داد سلیقه گند سیاسی او بود. در حقیقت گندترین سلیقه سیاسی جامعه به ایشان تعلق داشت. از طرفداری نواب صفوی شروع کرد و به مجاهدین خلق رسید. دسیسهگر دائم بود. توجه بفرمایید که نواب صفوی لعنت ا.. علیه ملاک مهمی برای تشخیص خریت سیاسی افراد است. میدانیم نواب صفوی جوانک مشخصا دیوانه و خطرناک، قاتل، داعشی، جرثومه رادیکالیسم (و متهم به همجنس بازی) بود. طرفداری از او با آن شدت حکایت از بیماری عمیق میکند. مزاحمین خلق هم که معرف حضورتان هستند! این است کارنامه طالقانی. آفت دین و دنیا.
روشنفکر به شما میگوید چون به اندازه کافی لیبرال و فمینیست نبودید گرفتار شدید. او لُختیبازی و الکل را تجویز میکند. استدلال او هم مشخص است: اگر تعصب لیبرالی داشتید گرفتار آخوندها و عنقلاب نمیشدید.
آخوند (تازه آخوند سنتی مستقل اهل مطالعه) به شما میگوید چون به اندازه کافی شیعه نبودید منحرف شدید و برقراری دهه فاطمیه را تجویز میکند. استدلال احمقانهاش هم این است که اگر تعصب شیعی داشتید گول اخوانیهای سنیزده را نمیخوردید. آخوند خودش را به کوچه علیچپ می زند و آن گرداب اخلاقی را به دو تا مساله نظری تقلیل میدهد. تمام شواهد دیگر در شکست ملت شیعه را هم دور میاندازد. او چیزی را در وجود خود و شما تغییر نمیدهد.
میبینید دارد چه اتفاقی میافتد؟ نه روشنفکر ایدهفروش و نه آخوند دینفروش برای شما شمعی روشن نمیکنند تا از تاریکیهای خود بیرون بیایید. طنابی ندارند که برای نجات شما پرت کنند. قادر به توبه نیستند. لذا هردو به عادت سابق حقهبازی رجوع میکنند و از نقطه ضعفهایتان به خصوص خودشیفتگی شما برای گمراه کردنتان استفاده میکنند.
برای همین است اصرار دارم که استفراغ کافی داشته باشید. چون حداقل با روش استفراغ و توبه کامل و درخواست استفراغ از هر مدعی، از سد خودشیفتگی و چشم بستن رها میشوید.
شیعه ایرانی در دادگاه تاریخ
چه مذهبی چه غیر مذهبی. چه ایرانی خود را فرض میکنید چه شیعه، محاکمه مهمی در پیش دارید:
شورشیان سوری، که سلفی هم هستند و بعد از کلی خونریزی پانزدهساله یا بیشتر حکومت را به دست گرفتند، با نخست وزیر سابق سوریه دیدار کردند و حکومت را صلح آمیز تحویل گرفتند و از انتقال تجربه صحبت کردند. تا حالا نه غارت اموال صورت گرفته، نه به جان مردم افتادند، نه موج اعدامها و مصادرهای در کار است. از آن مهمتر میزان ناچیز ادعاها و توقعات و دسیسهها و ابداعات است. مقایسه کنید با عنقلاب ۵۷. فقط یادتان باشد که مرحوم محمدرضاشاه آزادی و رفاه را فراهم آورده بود و فقط به تروریست های تندرو سخت گرفته بود (آنهم نه به اندازه کافی). یعنی شاه و اسد اصلا قابل مقایسه نیستند. ضمن این که شاه و نیروهایش شیعه و معتقد بودند و متعلق به فرقه جدایی از دین عامه مردم نبودند. حالا کثافتکاریها و خشونت و ترور و چپاول و خونریزی و نحوست و کثافت ۵۷ را به یاد آورید. فکر کنید! چه دفاعی از این نژاد ایرانی و راهشان دارید؟ تقصیرها را گردن که میخواهید بیندازید؟
جواب اکثرتان این خواهد بود:« ما نبودیم». اولا آخوندها و روشنفکران شما از مریخ نیامدند. ثانیا، آیا مطمئنید از آن اخلاق گند و تکبر و نکبت و تنگنظری و تلخی و بیرحمی و قساوت و نحوست و خودشیفتگی و بتپرستی و باد فاصله گرفتهاید؟ الان جمعتان سرشار از ایمان و انصاف و مهربانی و همدلی و گذشت و خیرخواهی و گفتگوست؟
اگر خودتان را مذهبی و شیعه حساب میکنید باید پاسخ دهید که کجای کار شیعه اینقدر ایراد داشت که خود را نتوانستید از این سیلاب گند بتپرستی و استکبار نجات دهید؟ و چرا حوزه علمیهتان اینقدر سیاه بود که شهر قم سه بار به خلخالی رای داد؟ میخواهید مساله را گردن یکی دونفر بیندازید؟ راجع به پرونده صد سال قبل چطور؟ کجای دنیا دیوانه بیمار شناختهشده متوهمی مثل جلیلی نصف آرای جمعیت را جذب میکند؟ اگر خود را ایرانی حساب میکنید باید بگویید چه ریگی به کفش این نژاد است؟
از نگاه به آیینه نگریزید. چیزی مثل حقیقت شما را نجات نمیدهد. برای پاسخ برنگردید طرف دروغگویان خلق چه روشنفکر چه آخوند.
?حقوق متقابل مردم و حاکمان
عَلِيُّ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْمُؤَدِّبُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلتَّيْمِيِّ جَمِيعاً عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اَللَّهِ بْنُ اَلْحَارِثِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: خَطَبَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اَلنَّاسَ بِصِفِّينَ ....... فَأَعْظَمُ مِمَّا افْتَرَضَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ تِلْكَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِي عَلَى الرَّعِيَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِيَّةِ عَلَى الْوَالِي فَرِيضَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِكُلٍّ عَلَى كُلٍّ فَجَعَلَهَا نِظَامَ أُلْفَتِهِمْ وَ عِزّاً لِدِينِهِمْ وَ قِوَاماً لِسُنَنِ الْحَقِّ فِيهِمْ فَلَيْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِيَّةِ فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِيَّةُ إِلَى الْوَالِي حَقَّهُ وَ أَدَّى إِلَيْهَا الْوَالِي كَذَلِكَ عَزَّ الْحَقُّ بَيْنَهُمْ فَقَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّينِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِكَ الزَّمَانُ وَ طَابَ بِهِ الْعَيْشُ وَ طُمِعَ فِي بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ يَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِيَّةُ وَالِيَهُمْ وَ عَلَا الْوَالِي الرَّعِيَّةَ اخْتَلَفَتْ هُنَالِكَ الْكَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ مَطَامِعُ الْجَوْر
?الكافي (ط - الإسلامية) / جلد 8 / صفحه 354
جابر از امام باقر (عليه السّلام) روايت كرده كه فرمود: امير مؤمنان (عليه السّلام) در صفّين براى مردم خطبه خواند ...... بزرگترين اين حقوق واجب خداوند تبارك و تعالى، حقّ والى و زمامدار است بر رعيت، و حقّ رعيت است بر والى، و اين چيزى است كه خداى عزّ و جلّ براى نفع دو طرف آن را مقرّر ساخته و آن را مايه نظام الفت آنان، و وسيله عزّت دينشان و پايدارى سنّتهاى حق در ميان آنها قرار داده. پس رعيت صلاح نيابد مگر به صلاح يافتن واليان و زمامداران، و واليان نيز صلاح نيابند جز با راستى و درستى رعيت، پس هر گاه رعيت، حقّ والى را به جا آورد و والى حقّ رعيت را پرداخت حقّ در ميان ايشان استوار گردد، و روشهاى ديانت ميان آنها برپا شود، و نشانههاى عدل و داد و سنّتها و روشهاى عدالت جارى شود و در نتيجه، روزگار بهبود يابد و زندگى خوش گردد و اميد به بقا و پايندگى آن دولت باشد و آز دشمنان به نوميدى بدل گردد، در حالى كه اگر رعيت بر والى و زمامدار خود چيرگى يابد و والى بر رعيت ستم ورزد، در اين هنگام اختلاف كلمه پيدا شود و طمعهاى ناحق رخ بنمايد و تبهكارى در دين فزونى گيرد و عمل به مقرّرات كنار نهاده شود و احكام دين تعطيل مىشود و امراض روحى رو به فراوانى نهد، و از تعطيل شدن حدود مهمّ، و از باطل بزرگى كه در جامعه بنيان گرفته است هراسى به دل راه ندهند. و در اين هنگام است كه نيكان ذليل شوند و انسانهاى شرور ارجمندى يابند و شهرها به ويرانى كشيده شود و كيفرهاى خداوند عزّ و جلّ بر بندهها گران شود....
نظام درمانی آمریکا مایه خجالت بشر
جوانی رئیس بزرگترین شرکت بیمه درمانی آمریکا را ترور کرده و در فضای مجازی آمریکاییها دارند کف میزنند و تشویق میکنند، بسکه از بیمههایشان متنفرند. آمریکا گرانترین نظام درمانی دنیا را دارد. ولی این مشکل به آمریکا محدود نیست.
در نیمه دوم قرن بیستم نظام درمانی تبدیل شد به یک ماشین عظیم اقتصادی با ارقام کلان. هدف این ماشین چرخاندن حجم عظیمی از پول بین نهادها و بخشهای مختلف شد. درمان و سلامتی یک هدف جانبی شد. دخالتها و قوانین دولتی (از جمله محدود کردن عمدی نیروی کار یعنی پزشک، نیز داروها و اجازهنامهها،..) باعث گرانی خدمات درمانی شده است. بدون بیمه نمی توان زندگی کرد و همین بیمه تبدیل شده به یکی از عوامل گرانی خدمات. چون تقریبا تمام درآمد نظامدرمانی از پرداختهای بیمهای میآید، به نفع همه عوامل سلامتی است که قیمت این خدمات به طرز خندهآوری زیاد باشد. همانطور که گفتیم، هدفِ درمان و سلامتی و پیشگیری هم مطرح نیست. جای آن را هدف درآمدزایی و نیز کم کردن ریسک مالی و حقوقی و حرفهای گرفته است. از آن طرف دو بیمه عظیم دولتی آمریکا قسمت عظیمی از بودجه را میبلعد.
خلاصه خرتوخر و بخوبخور عجیبی است. البته تقریبا تمام ملت آمریکا بیمه دارند، ولی بازهم خیلی باید از جیب بدهند. به هرحال این شاهکار بشری توسط دانشگاهها و نظامهای پزشکی به سایر دنیا صادر شده است. مثلا وضع کره جنوبی بدتر است. چند وقت پیش خواستند تعداد دانشجویان پزشکی را زیاد بکنند که با اعتراض وسیع پزشکان طماع طرف شدند.
صحبت ناگفته راجع به سوراخهای متعدد نظام درمانی زیاد است.
ملی شدن نفت!
قبلا توضیح داده شده که در حالت ایده آل یک هیات کوچک مستقل از دولت امتیاز استخراج از معادن نفت و گاز و سایر معادن را به صورت مزایده بین المللی از طرف ملت می فروشد (معادن را اجاره می دهد) و مبلغ اجاره را به صورت ارزی مستقیما تحویل ملت می دهد. تبدیل فراورده های نفتی و بنزین و غیره کار دولت نباید باشد.
اگر بخواهیم معنایی عاقالانه به ملی شدن بنزین و نفت نسبت دهیم مطلب فوق است. دولتی کردن پالایشگاه و کارخانه، مانند آنچه مصدق کرد ، ملی سازی نیست، بلکه دولتی کردن و انحصاری کردن است. اصولا واژه «ملی» کلیدرمز خیلی از حقه بازی هاست.
در تاریخ طولانی حماقتهای جمهوری، بعضی موارد خریت واقعا درخشانند. به عقیده من مفعولیت و بندگی طولانی جمهوری اسلامی ایران در مقابل اخوانیها و اسلامیستهای سنی شاید که احمقانهترین سیاست خارجی در تاریخ جهان باشد. اگر مورد دیگری در تاریخ دنیا که به همین اندازه…
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months ago