مرا بسوزانید و خاکسترم را بر آب‌های رهای دریا برافشانید،
نه در برکه،
نه در رود؛
که خسته شدم از کرانه‌های سنگواره و از مرزهای مسدود...

#ژاله_اصفهانی

[Day 27]
You were my soulmate
but we weren't meant to be...

[روز بیست‌و‌هفتم]
تو یار غار من بودی
اما ما قابلیت اونو نداشتیم...

#_‌۳۶۵_روز_بدون_تو

کاش بدانید دل آدمی چقدر می‌شکند،
وقتی چشم‌اش دنبال کسی می‌گردد
اما پیدایش نمی‌کند!

#جمال_ثریا

کوه شاعر است؛
درخت، قلم؛
دشت، کاغذ؛
رود، سطر؛
سنگ، نقطه؛
و من که علامت تعجبم!

#شیرکو_بیکس

[Day 21]
Here i am, two years later
still in love with you as ever!

[روز بیست‌و‌یکم]
هی، دو سال دیگە من مثل همیشه
بازم بهت عشق می‌ورزم!

#_‌۳۶۵_روز_بدون_تو

زمانی بود که گمان می‌کردم به نهایت درد رسیدم؛
اما نه از آن پیش‌تر هم رفت!

#آلبر_کامو

ای خوبتر از لیلی، بیم است که چون مجنون
عشق تو بگرداند در کوه و بیابانم...

آن دوست که من دارم،
وآن یار که من دانم
شیرین دهنی دارد،
دور از لب و دندانم

گفت:
من هم محکوم شده‌ام در تنهایی به مرگ خودم فکر کنم؛
در تنهایی!

#آخرین_انار_دنیا

دگر
از
درد
تنهایی
به
جانم
یار
می‌باید...