چنل مونولوگ/ دیالوگ/سناریو کافه نوا

Description
درود🌹📜🎭
متن های سناریو در این کانال گنجانده میشود.وتمرین سناریو هم خواهیم داشت.محل اجرای سناریو گپ اصلی کافه نوا خواهد بود🙏🎭
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago

5 months, 1 week ago
موضوع مونولوگ (در آغوش خدا)

موضوع مونولوگ (در آغوش خدا)

پروردگارا ،من کوچک‌ترین مخلوق تو هستم. به من نگاه کن .مرا در آغوش بگیر .خسته‌ام. دیگر رمقی برایم نمانده .صدایت می‌کنم اما ،سکوتت مرا می‌ترساند .خدایا من گم شده‌ام، ای کسی که می‌گویی ،از رگ گردن نزدیک‌تری ،برایم بگو که آیا گناهی کردم ،که سزاوار این همه درد باشم. می‌گویند تو بخشنده‌ای ،تو مهربانی  صدای گریه‌ام را می‌شنوی ؟ آیا می‌بینی که چگونه خاک کوه را با اشک‌هایم خیس کرده‌ام! من چیزی نمی‌خواهم جز آرامش. امشب، به رسم بندگی لب باز کردم تا دردهایم را با تو بگویم ،نه برای آنکه شکوه کنم، نه! نه !می‌گویم تا دلم را آرام کنم به یاد تو...

خدایا!  من خسته‌ام .درمانده‌ام .اما هنوز امیدوارم. آفریدگارا من گناهکارم. می‌دانم زخم زبان‌ها زده‌ام. ‌دلها شکسته‌ام.در مقابل نعمت‌هایت شکرگذار نبوده‌ام، اما، اما خدایا ! مگر نه اینکه در رحمتت باز است؟ مگر نه اینکه فرمودی ادعونی استجب لکم !
برگردید که من پذیرنده‌ام. من دلداده‌ام. با دستی خالی ،دلی پر از اشک و امید که فقط با نام تو زنده است .پس کجایی ؟کجایی! که این بنده کوچک، تنها و گمشده تو را فریاد می‌زند. پس کجایی ؟چرا نمی‌توانم! چرا ،چرا، چرا!!!

#مسعود_میرکاویان
#مونولوگ
#برگرفته_از_نمایش_در_آغوش_خداوند

https://t.me/senarionava

5 months, 1 week ago
تو در مورد من چی فکر …

تو در مورد من چی فکر  کردی؟
چرا هی رنگ عوض میکنی؟
یکبار هم شده با خودت رو راست باش
تو به من دروغ نمیگی داری به خودت دروغ میگی
وقتی به خودم فکر میکنم  میبینم که من باختم تو این زندگی
می‌دونی چرا؟
چون من بودم که برای نجات زندگیمون برای اینکه بچه ها آب تو دلشون تکون نخوره احساس بی پدری نکنن
مثه کوه پشتت وایستادم  کمکت کردم که دیگه اون کوفتیرو ترک کنی و به زندگیت برگردی
یادت رفته چه زجری کشیدم  از بی پولی گرفته تا توهین و نگاه مسخره فامیلو کوچه ومحل
بعد میگی من دوست دارم؟؟؟

این بود نتیجه زحمتایی که برات کشیدم؟
هیچوقت فکر نمی‌کردم  که بهم خیانت کنی

#غزل
#مونولوگ
#موضوع_خیانت_همسر

https://t.me/senarionava

5 months, 1 week ago
سلام مادر جون

سلام مادر جون
میخام یه خبر خوش بهت بدم میدونم که منتظر این خبر بودی و مطمئنم که بشنوی خیلی خوشحال میشی

مامان یادته ؟چقدر غصه می خوردم
برای آینده و کنکورم نگران بودم
تو به من میگفتی اگه هدفتو درست انتخاب کرده باشی صدرصد موفق میشی
آخ مامانی کاش بودیو می دیدی رتبه اول کنکور شدم
با اینکه نیستی ولی اولین نفری هستی که بهت گفتم
کاش الان بودی بغلت میکردم ماچت میکردم میگفتم
مادر قشنگم من هر چی دارم از توعه
تو بودی که به من انگیزه دادی! تشویقم کردی!
روراست بگم نصف تلاشام واسه این بود که تورو خوشحال کنم
الان اگه بودی خنده هات خونه رو از جا برداشته بود
ولی جای خالیت توی خونه ادمو دیونه می‌کنه
دلتنگتم مادرجون میدونم که صدامو می شنوی
میدونم که الان خوشحالی
دعام کن من هنوزم به تو نیاز دارم

#غزل
#مونولوگ
#موضوع_خبرخوش

https://t.me/senarionava

7 months, 4 weeks ago

دوئل سناریوی هیجانی

نقش ها : فردین? مریم?

توضیحات: ( دو عاشق دلباخته فردین و مریم که هر دو عضو سازمان جاسوسی بودند بر خلاف قوانین عاشق هم شدند و طی یک ماجرایی هر دو از سازمان دستور دریافت میکنند که آن دیگری باید حذف شود ...حال در یک موقعیت به روی هم اسلحه کشیده اند)

? (با تعصب و خشم) از جات تکون نخور فردین...

?هه چه جالب منم میخواستم همینو بگم اونی که از جاش نباید تکون بخوره تویی مریم نه من...(اسلحه میکشد)

?هه پس توهم...

?آره منم مثل تو البته سازمان خیلی دیر چشمم و به حقیقت باز کرد...هه

?(با خشم) ای احمق بی شعور ما مهره های کلیدی زیادی و حذف کردیم حتی یکبارم بهت شک‌ نکردم ولی تو این مورد آخر نزدیک بود گیر بیفتم که مطمئنم کار تو بوده

?ها ها چه جالب منم بهت اعتماد داشتم باهات زندگی کردم بر خلاف قوانین سازمان عاشقت شدم ولی تف به این عشق ...

?آره تف به این عشق منم باهات موافقم اما مطمئن باش خیلی سریع میکشمت با همون اسلحه ایی که روز اول قاچاقی تحویل گرفتیم..

?مریم بخدا دست منم روی ماشه است فکر نکن مثل مترسک وای میستم که تو بهم شلیک کنی مطمئن باش ازت فرزترم امتحانش مجانیه

?روز اولی که پامو گذاشتم توی سازمان فقط یک هدف داشتم هدفم پیشبرد اهداف خودم بود به هیچ چیز دیگه ایی فکر نمیکردم اینکه بخوام یک مرد و وارد زندگیم کنم هه ..اما خب شرایط جور دیگه ایی رقم خورد

?تو یه آشغال پستی از وقتی فهمیدی عاشقتم مدام به سازمان پیام مخفیانه فرستادی که من قوانین و زیرپام گذاشتم و عاشقت شدم چطور تونستی؟؟؟

?خفه شو...

?چطور تونستی...

?گفتم خفه شووو...

(مریم به دیوار پشت سر فردین شلیک میکند)

?(باخشم و نفرت نفس نفس بزنید) گفتم خفه شو اگه یک کلمه ی دیگه از دهنت در بیاد گلوله ی بعدی درست وسط پیشونیت میخوابه...

?هه منو با این تهدیدا نترسون بزن وسط پیشونیم بزن یالااااااا تو فکر کردی من از شلیک تیر میترسم ؟ من آدمای رده بالایی و ترور کردم که هیچکس جراتشو نداشته

?اشتباه بعدی ات همینجاست که داری ماموریت های سری سازمان و اعتراف میکنی تو خیلی احمقی

?چی میگی اینجا غیر از من و تو وسط این ناکجا اباد مگه کسی هست؟

?واقعا متاسفم...

?منظورت چیه؟

?رو لباست متوجه ی میکروفون نشدی؟

?چی...ای لعنت برتو مررر...

(صدای شلیک از راه دور)

?(چند قدم جلو میرود و در میکروفون فردین) مامور ۳۲ صحبت میکنه ۳۴ منفی ...تکرار میکنم ۳۴ منفی... متاسفم فردین تو حتی اولین درس های سازمان و خوب یاد نگرفتی عشق ما اشتباه بود و من تاوان اشتباهمو با جونم میدم... واقعا که خیلی احمقی

(صدای شلیک دیگر از راه دور و مریم به روی زمین می افتد)

?(فردین درحال جان دادن) ...چ چ چرا اینکارو کردی...

?(مریم خس خس صدا و سرفه نفس های آخر) .....تو هیچ چیزی ....نمیدونی....

?من...من....دوستت... (مرگ)

?منم داشتم...(مرگ)

#مصطفی_ساروی
#سناریو

https://t.me/senarionava

7 months, 4 weeks ago

#فانتزی فرشته ی چپ فرشته ی راست

نقش ها: ? نویسنده (آقا)? فرشته ی راست (خانوم) ? فرشته ی چپ (آقا)

?سلام اسم من مصطفی است من یک نویسنده ام امروز اومدم تا براتون تعریف کنم چطور شد که اوایل کارم بین دوراهی هنر نوشتن و هنر صدا بازیگری مونده بودم

?به به آفرین مصطفی از اینکه میخوای اعتراف کنی خیلی خوشحالم مرسی که انقد کارای خوب میکنی..

?صبر کن بینیم نفهمیدم چیشد؟ اعتراف معتراف خبری نیستا گفته باشم اعتراف کنی با همین نیزه ی سه شاخه حمله میکنم به گوشهای درازت سوراخ سوراخش میکنم

?آهای فرشته ی چپ چته باز وحشی شدی ؟

?تو ساکت شو تو کار آقایون دخالت نکن...

?دوستان دوستان عه یه لحظه وایسین دیگه اول بگین شماها از کجا پیداتون شد یهو من داشتم با مخاطبام حرف میزدم ..

?مخاطب کیلو چنده ببین سر دوراهی موندم و میخواستم فلان کار و کنم این نذاشت و اون کارو میخواستم بکنم باز اون نذاشت نداریم بشین مثل بچه ی آدمیزاد از خوبی هایی بگو که نتیجه ی عکس داشت برات

?نخیرم اصلا اینطور نیست باید اعتراف کنه به کارای بدی که تو بهش گفتی بعدم تعریف کنه از اینکه چیشد که نشد بره سمت کاری که توش استعداد داشت بعله

?مصطفی این فرشته ی سمت راستت و بفرست بره داره رو مخم راه میره ها من آتیشی بشم دختر مختر نمیشناسم

?واااااااای با جفتتونم ساااااااکت باشین چقدر حرف میزنین ... اومدم دو دقیقه توی سکوت بشینم درد و دل کنماااا میشه بگین چرا ظاهر شدین جفتتون ؟

?ظاهر شدیم چون لازم بود ظاهر شیم ۵ روزه بهم غذا ندادی گرسنمه اومدم اعتراض کنم...

?منم همینطور معلوم نیست چته فرشته ی سمت راستتم چند روزه منتظرم ولی خبری نیست..

?یعنی باید چیکار میکردم؟

?الان پنج روزه دروغ نگفتی زیرآب کسی و نزدی کارای بد بد نکردی یعنی چی ؟ منفعل بودی همش خب وقتی اینکارا رو نکنی به من غذا نمیرسه

?اگه کار بد نکردی کار خوبم نکردی کلا خنثی بودی میشه بگی چته؟

?والا چی بگم راستش بچه ها پنج شیش روزه بدجور ناراحتم ...واسه اینکه اگر زودتر این حرفا میومدم سمت هنر شاید اتفاقای قشنگتری توی زندگیم می افتاد کلا مدتیه بدجور رفته تو مخم همونجایی که بین دور راهی صدا بازیگری و نوشتن بودمم همین فکرا تو ذهنم بود..

?ببین اگه بتونی یکم هیجان بدی بخودت تموم این فکرا ازت دور میشه...

?مثلا چی؟

?نخود چی... بابا بزن تو کار مواد ...قاچاق ...مشروب ...دزدی ... کلاهبرداری ...دروغ اینا درامد داره الان تو بورسه...

?نخیرم برو طبیعت گردی ... از قشنگی های دور و برت عکس بگیر درباره ی اتفاقات خوب بنویس ... فیلمای کمدی ببین خوش باش

?چه پیشنهادات خوب و باحالی ولی من قبلش باید توضیح بدم اون دو راهی انتخاب و

?ای بابا ولش کن دیگه بیخیال شو هی دو راهی چهار راهی میخواستی مامور راهنمایی رانندگی میشدی میزاشتن ات سر چهار راه کیف کنی واسه خودت

?با اینکه از اون ایکبیری زشت سمت چپی بدم میاد ولی تو این یک مورد باهاش موافقم بهتره خنثی نباشی یه کاری کنی بیخیال شو ماجرای قبلتو..

?یعنی من اختیاری از خودم نباید داشته باشم؟ اصلا حالا که اینطور شد جفتتون برین حوصله تونو ندارم میخوام تنها باشم

?اخ جوووون عصبانی شد الان وقتشه کارای بد بکنه.

?چرا آخه میزاری فرشته ی سمت چپ خوشحال بشه من گناه دارم

? مخاطبین عزیز من از این لحظه سکوت میکنم و حتی یک کلمه ی دیگه حرف نمیزنم شما باشید و این دوتا من نفهمیدم صاحبشون خودمم یا اینا صاحب منن نه نویسنده گی و خواستم نه صدا بازیگری میرم اصلا آب حوض خالی میکنم بادمجون واکس میزنم زیر آب سیگار میکشم یا نوار خالی گوش میکنم والا

?اییییش بی جنبه همون بهتر سکوت کنی تو امثال تو لیاقت خوبی های منو ندارین بهتر اصلا من میرم دیگه هم نمیام باش با فرشته سمت چپت کیف کن بای...

?ببین کم آوردی سوت بلبلی بزن ...صدای ماهی دربیار هههه مصطفی جونم هوای منو فقط داره عشق منه جوووون هههه دلم خنک شد خوب حالشو گرفتی فرشته ی سمت راست واااای مامانم اینا

?توهم ساکت شو حوصلتو ندارما زشت بد ترکیب سیاه مو فرفری با اون صدای زشتت اه اه حالم بهم خورد ازت

?بله چیشد ؟ با منی ؟

?بله باتوام...

?پس بگیر...

?اوووخ این چی بود؟

?این نیزه سه شاخ و فرو کردم تو گوشت

? اخ خیلی اسکولی...

?خودتی..

#مصطفی_ساروی
#سناریو

https://t.me/senarionava

7 months, 4 weeks ago

#طنز دانشگاه زندانیان ?

⚡️⚡️در اخبار شنیده شد که قرار است زندان ها تبدیل به دانشگاه شود⚡️⚡️

نقش ها: ?آقا ?آقا ?‍?خانوم?‍♀خانوم

?بچه ها من واقعا به عنوان استاد ازتون ناراحتم .. چرا باید بچه های دانشگاه اوین از شماها بالاتر باشن این چه وضعشه...

?استاد اجازه؟

?جانم غلام سیاه عزیز بفرما

?استاد به مقدسات تموم عالم قسم من خودم درس روانشسانی دزدی در جیک ثانیه رو فقط تو بحث تئوری مشکل داشتم تو بحث عملی که من خودم از همه فرز ترم..

?نخیر من قبول ندارم مگه من زندان بانت نیستم...قبول ندارم دروغ میگی..

?حاجی اشتباه میکنی گوشیتو نگاه کن...

?خب بیا پیام اومده نوشته مبلغ ۵ میلیون تومن از حساب بانک صادراتم کسر شد..

?هه کار حاجیته..

?چی..؟ کارت عابر بانک صادراتم که تو جیبمه ........وایسا ببینم کارتم کو؟

?نگرد بابا اینجاست دست اینجانب میباشد...

?خیلی گاوی میفرستمت انفرادی..

?‍?استاد اجازه ببخشید

?با اینکه اعصابم خورده ولی بفرما شهین گربه جان

?‍?استاد این ناهید فرفری و بفرست بره مرخصی کچل کرد منو از بس گفت بابا شوهرش تو دانشگاه اوین نفر برتر کارشناسی قمه و شمشیر شده میخواد بره جشن اش شرکت کنه

?لازم نکرده وکیل وصیش بشی خودش زبون داره لال که نیست

?‍♀خب ببخشید استاد ولی واقعا شهین گربه وکیل بندمونه درسته حبس ابدیه ولی قلبش یه دریاست منم چندبار درخواست دادم رئیس زندان چیز ببخشید رئیس دانشگاه ولی قبول نکرد

?ببخشیدا بنده ارتراض دارم من جرمم خیلی سبک تر از این ناهید فرفریه..

?‍?نفهمیدم چی زر زدی؟ بزنم اینجا شل و پلت کنم غلام سیاه؟

?‍♀بعله شهین گربه راست میگه اول برو‌ انفرادی بعد تو کار بقیه دخالت کن ...

?نفهمیدم چیشد؟؟؟؟

?ساااااکت چاقوهاتونو غلاف کنین مگه نگفتم همراه داشتن تیزی تو زندان چیز ببخشید دانشگاه ممنوعه شماها چی از بچه های اوین کم دارین اونا جای تیزی سوزن دستشونه خیاطی میکنن...

?خیاطی نی استاد تزریقی ان همه هههه

?‍??‍♀((باهم بخندید)) هههه

?خفه شیییید قنبر رضایی.... ... آقای قنبر رضاااااییی....

?عه استاااااد قنبر فندق و چرا صدا میزنی؟

?بیاد شماها رو ببره تو سلول هاتون یه زندانی پیدا بشه که از پس شماها بر بیاد قنبر فندقه..

?‍?واااا استاد مگه خبر نداری...

?‍♀زندان بان مارو باش چیز ببخشید استاد مارو باش ...

?چیشده؟؟؟ تیکه نندازین

?قنبر فندق اعدام شد بابا...

?عه کی؟

?همین امروز ۴ صبح قبل از کلاس

?ای بابا از اول سال تا الان این هفتمین نفر بود تو کلاس...یه نفرم که تبعید شد ... تا آخر سال چیزی ازمون نمیمونه...

?‍♀استاد ناراحت نباش ما آمارمون خداروشکر تو این زمینه ها خیلی بهتر از دانشگاه اوینه

?‍?آره استاد راست میگه خبر رسیده ۵ تا از دانشجوها کف کلاس تونل زده بودن مسیر و اشتباه رفتن سر از اتاق حراست درآوردن ۸ تاشون تبعید شدن یکی شونم ابد خورده استاد شونم منتقل شده بایگانی

?ولی آمار اعدامی حداقل نداشتن...

?خب دورت بگردم حاجی خودت هر چی قاتل و موادی بود و قبول کردی گناه ما چیه ...

?‍?استاد منه شهین گربه که تکلیفم مشخصه آخر هفته حکمم میشکنه آزاد میشم

?‍♀استاد منم که میخوام برم مرخصی

?منم که یحتمل انفرادی ام

?خب منظورتون از این حرفا چیه...

?‍♀استاد خب مدرک مارو بدین بریم دیگه..

?‍?ای قربون دهنت راست میگه استاد این آخرین حرکتت واسه ماها باشه

?انفرادی منم کنسل کن جون اون سیبیلات

?باشه قبوله مدرک روانشاسی دزدی در جیک ثانیه واسه غلام سیاه.... مدرک کارشناسی کلاهبرداری با روش های گربه ایی واسه شهین گربه ...مدرک مهندسی فر دادن پولدارا هم واسه ناهید فرفری...

?ای بناااازم این استاد و قربونت برم بزار بغلت کنم خداییش خیلی مردی..

?‍?ماها هم که نمیتونیم بغل کنیم ولی تصورش و میتونیم بکنیم

?‍♀شهین میشه بجا استاد تورو بغل کنم؟

?‍?نخیر ازت بدم میاد فرفری ...

?خب دوستان من برم کلاس معماری موندن تو زندان دارم با بچه های فراری ...عه پیامک چیه اومده ؟ هااا؟ مبلغ ۵ میلیون از کارت شما برداشت شد ؟ ....غلااااااااام سیااااااه میکشمت....

#مصطفی_ساروی

#سناریو

https://t.me/senarionava

8 months ago
((نصیحت خواهرانه))

((نصیحت خواهرانه))

-آجی خیلی دوسش دارم،، ولی  انگار اون حسی به من نداره،، حس میکنم میخواد ازمن سو استفاده کنه،، اولاش خیلی برام وقت میزاشت ،،ولی الان اصلا انگار یکی دیگه شده.

+خواهر قشنگم،، قوربونت بشم ،،تو این زمونه خیلی باید حواستو جم کنی ،،هم پسرش نامردی بلده هم دخترش ،،ولی همیشه ما زنها ضربشو میخوریم گاهی هم پسرا ،،ولی بیشتر ما خانماییم که به احساسمون ظلم میشه.

-اره قبول دارم اجی،، اولاش خیلی دنبالم میومد ،،تو راه دانشگاه خیلی قوربون صدقم میرفت،، خیلی کاراش خنده دار بود ،، منم کم کم به دلم نشست ،،ازش خوشم اومد .

+خوب چه جالب،، پس ینی همش دنبال این بود که مخه خواهریه منو بزنه این اقا عه؟

-اره اجی ،،2 ماه دنبالم میومد،، یه روز اگه نمیومد انگار نگرانش میشدم ،،ولی شماره ای نداشتم ازش که ببینم کجاس،، تا اینکه یروز 2 تا پسر مزاحمم شدن و اون اومد باهاشون دعوا کرد سرمن،، اونجا بیشتر ازش خوشم اومد از لبش خون میومد ،،رفتم دستمالمو بهش دادم،، پاشد گفت چیزی نیس،، من عادت دارم ب این زخما،، منم گفتم: بیشتر مراقبت کن ممنون ک فراریشون دادی.

+چه جالب ،،داره فیلم هندی میشه خواهری جونم،، حالا خوشگلم هست این اقا پسر که میگی؟؟ ادامه بده ببینم.

-اره اجی فیلم هندیم هندی تر شد،، راستش،، همه دوستام میگن خیلی خوشگله،،  قدش بلنده ،،چشم و ابروش مشکی،، صورتشم گرده ،،چارشونس،، تو دلبروعه دیگه ولی فقط برا خودم.

+جوون بابا ،،چی تور کرده خواهریمون ندزدنتون بابا ،،با کلاسا ،،لاکچریا،، کیوتا.

-نه اجی جونم نگران نباش،، ولی الان اخلاقش عوض شده باهام،، نگرانم میگم نکنه با کس دیگه ای اشنا شده باشه ،،نکنه من براش تکراری شدم؟؟

+خوب ببین،، من فکر میکنم داری زود قضاوت میکنی،، یکم وقت بده مردها گاهی مشکلات زیادی براشون پیش میاد،، که باید ارزشون بگذرن،،  حالا یا کاریه یا خوانوادگی،، بخاطر این میریزن بهم دورت بگردم خودتو عذاب ندهخواهر خوشگلم.

-خدا کنه اینی ک تو میگی باشه اجی جونم ،،عه اس داده اجی ،، نوشته ببخش این مدت بهت کمتر زنگ زدم درگیر مادرم بودم بیمارستانه ،، وای خدایا منو ببخش که زود قضاوتش کردم.

+دیدی خواهر قشنگم ،،گفتم که مردها مثل ما خانما نیستن،، هیچوقت زود قضاوت نکن،، بهش اس بده و باهاش مهربون باش.

-اره اجی جون،، چشم هرچی تو بگی،، مرسی ک هستی ،،چ خوب شد باهات درد دل کردم،، دوست دارم خیلی ماچ بهت.

#محمد_اراکی
تقدیم به خواهرا که دلسوز ترین هستن

https://t.me/senarionava

8 months ago
خدا مرده‌است. خدا مرده باقی می‌ماند …

خدا مرده‌است. خدا مرده باقی می‌ماند و ما او را کشته‌ایم. چگونه خود را تسلی خواهیم داد، جنایتکاران تمامِ جنایتکاران را؟ آنچه مقدس‌ترین و مقتدرترین چیز بود که تاکنون جهان به خود دیده‌است، بر اثر خون‌ریزی بسیار حاصل از چاقوهای ما مرده‌است. چه کسی ما را از این خون پاک خواهد کرد؟ چه آبی برای ما موجود است تا خود را بشوییم؟ چه اعیادی بهر کفاره، چه مناسک مقدسی را از خود ابداع خواهیم کرد؟ آیا عظمت این عمل بیش از اندازه برای ما عظیم نیست؟ آیا نبایستی تنها خود خدایانی دیگر شویم تا شایسته این کار باشیم؟

این اندیشه در بخش «دیوانه»
کتابِ دانش طربناک بود

#مونولوگ
منتخب جناب ارس

‌‎‌‌‌‎‌‌‌? ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺?⭐️?⭐️?༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ ?‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@senarionava

https://t.me/senarionava

8 months ago
شعر دونفره

شعر دونفره

?باران که آمد جایِ من یک صندلی بگذار
در کلبه ای مشرف به شیبِ جنگلی بگذار

❤️پچ پچ بگو با پنجره، بی پرده از یک راز
لب بر لبِ آیینه هایِ صیقلی بگذار

?دستی بکش رویِ غبارِ گنجه و بر میز
منجوق دوزی هایِ سبزِ ململی بگذار

❤️تن کن همان پیراهنِ رنگِ سپیدت را
منت سرِ گلدانِ یاسِ مخملی بگذار

?با من که دیگر نیستم برگرد تا دیروز
نامِ خودت را یک کلاسِ اولی بگذار

❤️برخیز زنگِ کودکی ها خورد، باید رفت
این سوتِ آخر را برایِ "ریزعلی" بگذار

?با من بیا تا کوچه باغِ برگ‌فرشِ خیس
پا رویِ خِش خِش هایِ زرد و خردلی بگذار

❤️سردم شده در قاب می‌لرزم، بکش کبریت
کتری به رویِ هیمه هایِ جنگلی بگذار

?بنشین تعارف کن به جایِ خالیِ من قند
فنجانِ چایم را کنارِ صندلی بگذار

❤️بنویس رویِ شیشه هایِ مِه : "خداحافظ"
با اشک زیرش نقطه چین... شاید... ولی... بگذار

?امشب به خوابِ من بیا قویِ سپیدِ شعر
پر در پرِ تالابِ نابِ انزلی بگذار

❤️چون سینه ریزی از صدف، این شعر تقدیمت
آن را گُلی بر ماسه هایِ ساحلی بگذار

#شهراد_ميدرى

?آقا
❤️خانم

‌‎‌‌‌‎‌‌‌? ⃘⃔⃟ٜٖٜٖ༺?⭐️?⭐️?༻⃘⃕⃟ٜٖٜٖ ?‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

@senarionava

https://t.me/senarionava

8 months, 1 week ago
شعر دونفره

شعر دونفره

❤️پلڪ بگشا نازنینم صبح زیبایت بخیر
دلربا و بهترینم! صبح ِ زیبایت بخیر

?خاب ِ نوشینت گوارا نوش ِ مژگان ِ خمار
خمرہ ے ِ چلہ نشینم! صبح ِ زیبایت بخیر

❤️ناز بالش از پر ِ قو هم براے ِ تو ڪم است
گُلپر ِ ابریشمینم! صبح ِ زیبایت بخیر

?تن بلور ِ مو طلایے! آفتابے ڪن مرا
روشنے بخش ِ زمینم! صبح ِ زیبایت بخیر

❤️گونہ هاے ِ نقرہ ات یاقوت ِ گُل انداخته
قرص ِ ماہ ِ شرمگینم! صبح ِ زیبایت بخیر

?هر سپیدہ با تو آغاز ِ بهارے دیگر است
خندہ ڪن تا گُل بچینم، صبح ِ زیبایت بخیر

❤️با چنین عطر ِ تنے از رشڪ میسوزد بخور
خوشتراش ِ مرمرینم! صبح ِ زیبایت بخیر

?چشم زیتون ِ لب انجیرے! بدہ صبحانہ ام
مریم ِ معبدنشینم! صبح ِ زیبایت بخیر

❤️مهربانے هدیہ ڪن با شُرشُر ِ رود ِ دو دست
سیب ِ فردوس ِ برینم! صبح ِ زیبایت بخیر

?عشقے و عینت عسل، شینت شڪر، قاف ِ تو قند
شور ِ شیرین آفرینم! صبح ِ زیبایت بخیر

❤️تاب آوردم شب ِ دلتنگے ام را تا سحر
تا تو را از نو ببینم، صبح ِ زیبایت بخیر

?محشر است این شعر و مے پرسد خدا او یا بهشت؟
من‌تورا برمیگزینم،صبحِ‌زیبایت‌بخیر

#شهرادمیدری

❤️اقا
?خانم

https://t.me/senarionava

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago