⚜️رد اتهام غلو به واسطه تدریس فقه⚜️

⫸مرحوم ابن طاووس در مقام نقد اتهام غلو محمد بن سنان روایتی نقل میکند مبنی بر آنکه آموزش فقه از سوی ابن سنان دلیلی بر رد اتهام غلو او محسوب گردیده.

➣وَ رَوَيْتُ بِإِسْنَادِي إِلَى هَارُونَ بْنِ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيِّ ره بِإِسْنَادِهِ الَّذِي ذَكَرَهُ فِي أَوَاخِرِ الْجُزْءِ السَّادِسِ مِنْ كِتَابِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْأَنْصَارِيِّ مَا هَذَا لَفْظُهُ أَبُو مُحَمَّدٍ هَارُونُ بْنُ مُوسَى قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ الْمَالِكِيُّ قَالَ قُلْتُ لِأَحْمَدَ بْنِ هُلَيْلٍ الْكَرْخِيِّ أَخْبِرْنِي عَمَّا يُقَالُ فِي مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ مِنْ أَمْرِ الْغُلُوِّ فَقَالَ مَعَاذَ اللَّهِ هُوَ وَ اللَّهِ عَلَّمَنِي الطَّهُورَ وَ حَبْسَ الْعِيَالِ وَ كَانَ مُتَقَشِّفاً مُتَعَبِّداً

📘📚نام کتاب : فلاح السائل و نجاح المسائل نویسنده : السيد بن طاووس جلد : 1 صفحه : 13

🌐https://lib.eshia.ir/71551/1/13

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

💢 لازم به ذکر است برخی از غلات مانند جعفر بن بشیر عقیده به سقوط کلیه تکالیف نداشتند.

مرحوم کشی در بیان عقاید محمد بن بشیر نقل میکند :

➣907 حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ قُولَوَيْهِ، قَالَ حَدَّثَنِي سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْقُمِّيُّ، قَالَ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ، عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى الْكِلَابِيِّ، أَنَّهُ سَمِعَ مُحَمَّدَ بْنَ بَشِيرٍ، يَقُولُ‌: ... زَعَمُوا أَنَّ الْفَرْضَ عَلَيْهِمْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى إِقَامَةُ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ وَ صَوْمُ شَهْرِ رَمَضَانَ ، وَ أَنْكَرُوا الزَّكَاةَ وَ الْحَجَّ وَ سَائِرَ الْفَرَائِضِ

عثمان بن عیسی کلابی شنید که محمد بن بشیر میگوید : ... واجبات بر آنها اقامه نماز و خمس و روزه ماه مبارک رمضان است و منکر زکات و حج و سایر فرائض هستند.

📕📚نام کتاب : إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي نویسنده : الشيخ الطوسي جلد : 1 صفحه : 47

🌐https://lib.eshia.ir/10241/1/478

📍در مقام جمع میان این دو دیدگاه غالیانه باید گفت اصل بر این است که غلات پایبندی به هیچ یک از اعمال شریعت نداشتند مگر آنکه خلافش ثابت بشود و اعتقاد امثال محمد بن بشیر صرفا استثنائی بر اصل مذکور میباشد نه نقیض آن.

𖣐➵➵➵𖣐➵➵➵𖣐➵➵┅┄

✅️ با توجه به شواهد ارائه شده از سیره اصحاب باید گفت موارد زیر اماره ایی برای ابطال اتهام غلو راویان میباشد :

①تالیف کتب فقهی
②نقل روايت فقهی
③آموختن و آموزش فقه
④پایبندی عملی نسبت به شریعت

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

#الفوائد_الرجالیة

#آشنایی_با_عقاید_غلات

✍🏻 اعتقاد به سقوط تکالیف شرعی جز اصول و عقاید اساسی غالیان است بر همین اساس یکی از معیار های مهم در شناخت غالیان اعتقاد آنان به سقوط احکام الهی می باشد.

⫸شواهد متعددی تایید کننده نسبت عقیده مذکور به غلات میباشد من باب نمونه مرحوم شیخ الطائفه روایتی نقل میکند که امام صادق علیه السلام صریحا عقیده ترک واجبات الهی را به غلات نسبت می‌دهد.

➣1349- 12- وَ عَنْهُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ عُبَيْدِ اللَّهِ، قَالَ: أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْعَطَّارُ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبِي، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ، عَنْ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُسْلِمٍ، عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ، قَالَ: قَالَ الصَّادِقُ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): احْذَرُوا عَلَى شَبَابِكُمْ الْغُلَاةَ لَا يُفْسِدُونَهُمْ، فَإِنَّ الْغُلَاةَ شَرُّ خَلْقِ اللَّهِ ... ثُمَّ قَالَ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): إِلَيْنَا يَرْجِعُ الْغَالِي فَلَا نَقْبَلُهُ ... فَقِيلَ لَهُ: كَيْفَ ذَلِكَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ: لِأَنَّ الْغَالِيَ قَدِ اعْتَادَ تَرْكَ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصِّيَامِ وَ الْحَجِّ، فَلَا يَقْدِرُ عَلَى تَرْكِ عَادَتِهِ، وَ عَلَى الرُّجُوعِ إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ) أَبَداً.

[۱۳۴۹]۱۲-فضيل بن يسار گويد:امام صادق عليه السّلام فرمود:نسبت به جوانتان از نيرنگ غلات به هوش باشيد كه آنان را به فساد نكشانند زيرا غلات بدترين آفريدۀ خدا هستند .... سپس حضرت عليه السّلام فرمود: غالی به ما بازمى‌گردد و ما او را نمى‌پذيريم ... به حضرت عرض شد؟اى فرزند رسول خدا اين چگونه است‌؟فرمود:زيرا غالی به رها كردن نماز و زكات و روزه و حجّ‌ خو گرفته و هرگز توانايى فرونهادن عادتش و بازگشت به فرمانبرى از خداوند را ندارد.

📘📚نام کتاب : الأمالي - ط دار الثقافة نویسنده : الشيخ الطوسي    جلد : 1  صفحه : 650

🌐https://lib.eshia.ir/27725/1/650

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

⚜️شناخت غلات در وقت نماز⚜️

⫸اصحاب و علمای امامیه نیز برای احراز غلو روایان ، آنان را در مسائل عبادی مثل نماز می آزمودند.بدین معنا که شخص در صورتی که مشغول اقامه نماز میشد اتهام غلو او مرتفع میگشت.

مرحوم کشی از استاد خود عیاشی رحمه الله در این مورد نقل میکند :

➣1014 قَالَ أَبُو عَمْرٍو: سَأَلْتُ أَبَا النَّضْرِ مُحَمَّدَ بْنَ مَسْعُودٍ ... فَقَالَ ... فَإِنَّ الْقَوْمَ يَعْنِي الْغُلَاةَ يُمْتَحَنُ فِي أَوْقَاتِ الصَّلَوَاتِ ، وَ لَمْ أَحْضُرْهُ فِي وَقْتِ صَلَاةٍ وَ لَمْ أَسْمَعْ فِيهِ إِلَّا خَيْراً

📕📚نام کتاب : إختيار معرفة الرجال المعروف بـ رجال الكشي نویسنده : الشيخ الطوسي    جلد : 1  صفحه : 530

🌐https://lib.eshia.ir/10241/1/530

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

『🔻』 سيره عملی اصحاب :
〘❶〙انصراف از قتل محمد بن اورمه

⫸نجاشی رحمه الله در ترجمه محمد بن اورمه علت منصرف شدن قمی ها از به قتل رساندن ابن اورمه پایبندی و کثرت نماز خواندن او می‌داند.

➣[ ٨٩١ ]محمد بن اورمة أبو جعفر القمي ذكره القميون وغمزوا عليه و رموه بالغلو حتى دس عليه من يفتك به ، فوجده يصلي من أول الليل إلى آخره فتوقفوا عنه.

📘📚نام کتاب : رجال النجاشي نویسنده : النجاشي، أبو العبّاس    جلد : 1  صفحه : 329

🌐https://lib.eshia.ir/14028/1/329

𖣐➵➵➵𖣐➵➵➵𖣐➵➵┅┄

⫸در رجال منسوب به ابن غضائری رحمه الله نیز با کمی تفصیل بیشتر ماجرای فوق نقل شده است :

➣[133]- 18- محمّد بن أورمة،أبو جعفر، القمّيّ ... و قد حدّثني الحسن بن محمّد بن بندار، القمّيّ رحمه اللّه قال: سمعت مشايخي‌ يقولون: إنّ محمّد بن أورمة لمّا طعن عليه بالغلوّ (اتّفقت) الأشاعرة ليقتلوه ، فوجدوه يصلّي الليل من أوّله إلى آخره، ليالي عديدة، فتوقّفوا عن اعتقادهم.

حسن بن محمد بن بندار قمی نقل میکند که او میگوید از بزرگان و اساتید شنیدم که میگفتند وقتی که نسبت غلوّ به محمد بن اورمه ،دادند اشاعره را فرستادند تا او را بکشند شب های بسیار آمدند و دیدند که وی از اول تا آخر شب مشغول عبادت ،است لذا از اعتقادشان برگشتند.

📕📚نام کتاب : الرجال نویسنده : ابن الغضائري    جلد : 1  صفحه : 93

🌐https://lib.eshia.ir/27444/1/93

𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

7⃣_عاقبت ایجاد بدعت با دستور رسول الله: ?الله متعال کسانی را که به مخالفت با رسولش پرداختند را اینگونه توصیف می‌کند : «فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ.»((النّور/63) { کسانی که با…

? ممکن است گفته شود عثمان از اعمال مخالف شرعی که انجام می‌داده آگاه نبوده است. ?در پاسخ میگوییم وقتی هم که از زبان عمار، بدعت های خود را شنید او را مورد ضرب و شتم قرار داد درحالی که اگر حکومت عثمان بر اساس سنت رسول الله بود بایستی انتقاد را می شنید و خود…

? ممکن است گفته شود عثمان از اعمال مخالف شرعی که انجام می‌داده آگاه نبوده است.

?در پاسخ میگوییم وقتی هم که از زبان عمار، بدعت های خود را شنید او را مورد ضرب و شتم قرار داد درحالی که اگر حکومت عثمان بر اساس سنت رسول الله بود بایستی انتقاد را می شنید و خود را اصلاح میکرد نه آنکه صحابی جلیل القدری مانند عمار را که صرفا نامه رسان بوده را اینگونه کتک بزند و او را لعن کند.

✳️بنابراین عثمان حتی بعد از شنیدن کلام حق باز هم به همان رفتار خود ادامه داده است و دیگر عذری برای وی نخواهد بود✅

⚜ البته رسول الله وجود چنین حکامی را پیش گویی کرده بودند :

«يَكُونُ بَعْدِي أَئِمَّةٌ لا يَـهْتَدُونَ بِـهُدَايَ، وَلا يَسْتَنُّونَ بِسُنَّتِي، وَسَيَقُومُ فِيهِمْ رِجَالٌ قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ فِي جُـثْمَــانِ إِنْسٍ، قَالَ: قُلْتُ: كَيْفَ أَصْنَعُ يَا رَسُولَ الله إِنْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ؟،
قَالَ: تَسْمَعُ وَتُطِيعُ لِلأمِيرِ، وَإِنْ ضُرِبَ ظَهْرُكَ، وَأُخِذَ مَالُكَ؛ فَاسْمَعْ وَأَطِعْ. »

[صحیح مسلم1847]

«بعد از من امامانی خواهند بود که به شیوه من هدایت نمی‌کنند و به سنت من عمل نمی‌نمایند و به زودی از میان آنان مردانی بخواهند خواست که قلبشان از قلوب شیطان است که در هیئت انسان اند.
گفتم: یا رسول الله اگر آن موقعیت را در یابم چگونه عمل نمایم ؟ فرمود : از امیر خویش فرمان ببر حتی اگر تو را بزند و مالت را بگیرد ،باز بشنو و از او اطاعت کن»

⛔️رسول الله حکامی را که به سنت او عمل نمی‌کنند و به آنچه پیامبر آورده هدایت نمی‌کنند را شیاطینی در لباس انسان معرفی میکند.
عثمان هم از حکامی بود که به سنت رسول الله عمل نکرد و به شیوه رسول الله هدایت نکرد بلکه عمار را مورد ضرب و شتم قرار داد.

⚠️همچنین در روایتی دیگر رسول الله بدترین حکام را معرفی میکند :

«رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «§خِيَارُ أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تُحِبُّونَهُمْ وَيُحِبُّونَكُمْ، وَيُصَلُّونَ عَلَيْكُمْ وَتُصَلُّونَ عَلَيْهِمْ، وَشِرَارُ أَئِمَّتِكُمُ الَّذِينَ تُبْغِضُونَهُمْ وَيُبْغِضُونَكُمْ، وَتَلْعَنُونَهُمْ وَيَلْعَنُونَكُمْ»، قِيلَ: يَا رَسُولَ اللهِ، أَفَلَا نُنَابِذُهُمْ بالسيف؟ فقال: «لا، ما أَقاموا فيكم الصلاة، وإذا رأيتم من ولاتكم شيئا تكرهونه، فاكرهوا عمله، ولا تنزعوا يدا من طاعة»

(صحیح مسلم ۱۸۵۵)

«رسول خدا فرمود : بهترین امامان شما ،کسانی هستند که شما آنان را دوست دارید و آنان شما را دوست دارند و برای شما دعا میکنند و برای آنان دعا می‌کنید و بدترین امامان کسانی هستند که شما آنان را دشمن می‌دارید و آنان شما را دشمن می‌دارند و شما آنان را نفرین میکنید و آنان شما را نفرین میکنند .گفتند یا رسول الله با آنان بجنگیم؟ فرمود : تا زمانی که در میان شما نماز میخوانند چنین نکنید ،هرگاه از امرای خود چیزی را مشاهده کردید که آن را ناپسند می‌دارید ،عمل او را ناپسند بدارید اما از فرمان برداری او سرباز نزنید »

???همانطور که در متن روایت مشخص است عثمان و عمار هردو یکدیگر را نفرین کردند(عثمان گفت که خداوند بینی تو را به خاک بمالد!!) و حتی عثمان ،عمار را مورد ضرب و شتم قرار داد که این مطلب قطعا نشان دهنده دشمنی عثمان با عمار است و همچنین عمار هم ،در پاسخ به طلحه صراحتا بخشیدن عثمان را نپذیرفت.

♻️بنابراین عثمان. از بدترین سلاطین از دیدگاه الله و رسولش است

6⃣_عیب جویی و آشکار کردن عیوب از محرمات هست بنابر گفته صریح قرآن کریم :

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن يَكُونُوا خَيْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن يَكُنَّ خَيْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَن لَّمْ يَتُبْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»(آیه ۱۱ سوره حجرات)

«اى كسانى كه ایمان آورده‌اید، هرگز گروهى (از مردان شما) گروه دیگر را مسخره نكند شاید آن گروه (مسخره‌ شدگان) بهتر از آنان باشند، و نه زنانى زنان دیگر را، شاید آن گروه بهتر از آنان باشند، و از یكدیگر عیب‌جویى نكنید، و همدیگر را به لقب‌هاى زشت مخوانید؛ بد نامگذارى است (یاد كردن مؤمن به) فسق پس از ایمان (مؤمن را به نام مرتكب گناهان خواندن)، و آنان كه توبه نكنند آنهایند كه ستمكارند.»

?فقط در یک صورت میتوان عیوب را آشکار کرد
آن هم در صورتی هست که به فردی توسط ظالم ،ظلمی شده باشد :

«لاَّ يُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا»(آیه ۱۴۸ سوره نساء)

«خداوند بدگویى بلند و آشكار را دوست ندارد جز براى كسى كه بر او ستم رفته باشد، و خداوند همواره شنوا و داناست.»

⭕️بنابراین عثمان فردی ظالم بود که صحابه عیب او را برای وی آشکار ساختند‼️

4⃣_صحابه ،از عملکرد عثمان ناراضی بودند و او را بدعت گذار می‌دانستند زیرا اعمال او مخالف سنت رسول الله بود.

?قرینه ما نقلی است که ابن قتیبه نقل کرده است :
«ذکروا انه اجتمع ناس من اصحاب النبى فکتبوا کتاباً ذکروا فیه ما خالف فیه عثمان من سنه رسول الله.....»

??الامامه و السیاسه، (۱/۳۵)

5⃣_ مطابق با متن روایت صحابه عیب می‌گرفتند نه آنکه صرفا یک اعتراض ساده یا یک خطا باشد

? زیرا میدانیم خطا ،عیب نیست بلکه عیب به معنای نقصان در اصل یا صفات شیء هست «نقصان في أصل الشي‌ء أو في صفاته.»
به عبارتی تکرار یک خطا به حدی که نهادینه شود در وجود شخص تبدیل به عیب می‌شود .

اگر این عیب صرفا در امور حکومتی بود قطعا اصحاب رسول الله به صحابی مانند عثمان تهمت نمی‌زدند و عیب نمی‌گرفتند .
زیرا اولا اطاعت از حاکم جز در معصیت واجب است . و این عیب جویی و نزاع نقطه مقابل وجوب سمع و طاعت از حاکم است.
سمع و طاعت به معنای اطاعت بدون مخالفت با شخص بیعت شده می‌باشد .

و حتی بنابر گفته علمای اهل سنت تنها زمانی میتوان از امرا ایراد گرفت که معصیتی آشکار کرده باشند

?‍♂نووی می‌گوید :

«ومعنى الحديث: لا تنازعوا ولاة الأمور في أمورهم، ولا تعترضوا عليهم إلا أن تروا منهم منكرا محققا تعلمونه من قواعد الإسلام، فإذا رأيتم ذلك فأنكروه عليهم، وقوموا بالحق حيثما كنتم. وأما الخروج عليهم وقتالهم فحرام.»

?همچنین اگر صرفا یک ایراد ساده بود دلیلی نداشت ،عثمان ،عمار را مورد ضرب و شتم قرار دهد.
مشخصا صحابه او را متهم کردند به انجام اعمالی مخالف سنت رسول الله که اینگونه او برافروخته شده بود.و به عمار دشنام میداد

⚜روایتی منقول از رسول الله این مطلب را تایید میکند :

«حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ ، حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ سَعِيدٍ ، عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ ، حَدَّثَنِي نَافِعٌ ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ : " السَّمْعُ وَالطَّاعَةُ عَلَى الْمَرْءِ الْمُسْلِمِ فِيمَا أَحَبَّ وَكَرِهَ، مَا لَمْ يُؤْمَرْ بِمَعْصِيَةٍ، فَإِذَا أُمِرَ بِمَعْصِيَةٍ، فَلَا سَمْعَ وَلَا طَاعَةَ "(متفق علیه)»

? رسول الله میفرمایند اطاعت از حاکم جز زمانی که امر به انجام معصیت دهد واجب است.
?بنابراین متوجه میشویم اعتراض صحابه‌ به علت انجام امور خلاف سنت رسول الله هست(اگر اطاعت در امری واجب شود دیگر اعتراض معنا ندارد)

✳️بنابراین عثمان از دیدگاه صحابه بدعتگذار بوده است ( تعریف بدعت :المُحْدَثاتُ -بفَتحِ الدَّالِ- جَمعُ مُحْدَثةٍ، والمُرادُ بها ما أُحدِثُ ولَيسَ لَهُ أصلٌ في الشَّرعِ، ويُسَمَّى في عُرفِ الشَّرعِ بدعةً(فتح الباري(13/253)
بنابراین هرآنچه که اصلی در شرع ندارد و فرد آن را ایجاد کند بدعت است و آن فرد بدعتگذار است و گفتیم عثمان خلاف کلام رسول الله عمل می‌کرد بنابراین مواردی را ایجاد کرده بود که در شرع وارد نشده بود پس عثمان فردی بدعتگذار است)

┄┅━✺??﴾﷽﴿??✺━┅┄

?? نفرین ابوبکر و عمر از زبان عمار بن یاسر (رضی الله عنه) .

?روایتی عجیب در کتب اهل سنت :

«٣٠٦٣٩ - حَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ آدَمَ قَالَ: حَدَّثَنَا قُطْبَةُ بْنُ عَبْدِ الْعَزِيزِ عَنِ الْأَعْمَشِ عَنْ عَمْرِو بْنِ مُرَّةَ عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِي الْجَعْدِ قَالَ: كَتَبَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَيْبَ عُثْمَانَ فَقَالُوا: مَنْ يَذْهَبُ بِهِ إِلَيْهِ؟ فَقَالَ عَمَّارُ: أَنَا , فَذَهَبَ بِهِ إِلَيْهِ , فَلَمَّا قَرَأَهُ قَالَ: أَرْغَمَ اللَّهُ بِأَنْفِكَ , فَقَالَ عَمَّارُ: وَبِأَنْفِ أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ ; قَالَ ⦗١٩٩⦘: فَقَامَ وَوَطِئَهُ حَتَّى غُشِيَ عَلَيْهِ , قَالَ: وَكَانَ عَلَيْهِ سَانٌّ , قَالَ: ثُمَّ بَعَثَ إِلَى الزُّبَيْرِ وَطَلْحَةَ فَقَالَا لَهُ: " اخْتَرْ إِحْدَى ثَلَاثٍ: إِمَّا أَنْ تَعْفُوَ , وَإِمَّا أَنْ تَأْخُذَ الْأَرْشَ , وَإِمَّا أَنْ تَقْتَصَّ " , قَالَ: فَقَالَ عَمَّارُ: لَا أَقْبَلُ مِنْهُنَّ شَيْئًا حَتَّى أَلْقَى اللَّهَ , قَالَ أَبُو بَكْرٍ: سَمِعْتُ يَحْيَى بْنَ آدَمَ قَالَ: ذَكَرْتُ هَذَا الْحَدِيثَ لِحَسَنِ بْنِ صَالِحٍ فَقَالَ: مَا كَانَ عَلَى عُثْمَانَ أَكْبَرَ مِمَّا صَنَعَ»

??كتاب المصنف - ابن أبي شيبة (6/198)

سالم بن ابی جعد گفت :اصحاب محمد ،عیب عثمان را مکتوب کردند و گفتند چه کسی این را برای او میبرد؟
عمار گفت : من میبرم ،سپس به سوی عثمان رفت .
وقتی عثمان نامه را خواند گفت خداوند بینی تو را به خاک بمالد.
عمار گفت : همچنین بینی ابوبکر و عمر را (به خاک بمالد)
عثمان اورا در زیر پای خود له کرد (ضرب و شتم) تا انکه عمار از هوش رفت و عثمان بر آن غضبناک و خشمگین بود
سپس به سوی طلحه و زبیر رفت و آن دو به او گفتند : یکی از این سه حالت را انتخاب کن:

۱_یا عفو کن

۲_یا ارش بگیر(نوعی دیه)

۳_یا قصاص کن

❌عمار گفت هیچ کدام را انتخاب نمیکنم تا خداوند را ملاقات کنم❌

ابوبکر گفت از یحیی بن آدم شنیدم که گفت این حدیث را برای حسن بن صالح ذکر کردم و او گفت :
عثمان بزرگتر از این ،کاری انجام نداده بود(در وقاحت و شناعت)

?➵➵➵?➵➵➵?➵➵┅┄

?نــــکـــاتـــــ :

1⃣_حسن بن صالح که به گفته ابن عدی از ائمه اسلام است ماجرای مذکور را تایید میکند و هیچ انکاری نسبت به صحت ماجرا ندارد .

2⃣_عمار بن یاسر در پاسخ به عثمان که میگوید خداوند بینی تو را به خاک بمالد می‌گوید همچنین خداوند بینی ابوبکر و عمر را به خاک بمالد‼️«قَالَ: أَرْغَمَ اللَّهُ بِأَنْفِكَ , فَقَالَ عَمَّارُ: وَبِأَنْفِ أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ»

⛔️این نفرین عمار ،برائت و عداوت عمار ،صحابی جلیل القدر را نسبت به ابوبکر و عمر نشان میدهد ✅

?و براین اساس ،قطعا عمار با ابوبکر بیعت نکرده است مگر با زور.
چگونه میشود کسی که چنین دیدگاهی نسبت به ابوبکر و عمر دارد با آنان بیعت کرده باشد ⁉️

3⃣_عمار هیچ کدام از مواردی را که طلحه گفته بود را نپذیرفت از جمله بخشیدن عثمان .

⚜قطعا اگر صحابه آنطور که اهل سنت می‌گفتند با یکدیگر هیچ کدورتی نداشتند و یکدیگر را بهشتی می‌دانستند عمار ،عثمان را می بخشید و پاسخ این عمل او را به قیامت موکول نمی کرد ⁉️

❌روایاتی از شب های عایشه، پورن استار محبوب اهل سنت،(۱) ❌:

?یکی از نقاط قوت مذهب اهل سنت ،عایشع خاله مومنین هست .
از ویژگی های بارز ایشون مشتری مداری است.
به گونه ای که هرکس ایشون رو تست کرده ،راضی بوده .

?ماجرای یکی از این شب های این پورن استار صدر اسلام را مسلم در صحیح خود روایت کرده است :

«وَحَدَّثَنَا يَحْيَى بْنُ يَحْيَى، أَخْبَرَنَا خَالِدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ، عَنْ خَالِدٍ، عَنْ أَبِي مَعْشَرٍ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ عَلْقَمَةَ، وَالْأَسْوَدِ، أَنَّ رَجُلًا نَزَلَ بِعَائِشَةَ، فَأَصْبَحَ يَغْسِلُ ثَوْبَهُ فَقَالَتْ عَائِشَةُ: «إِنَّمَا كَانَ يُجْزِئُكَ إِنْ رَأَيْتَهُ أَنْ تَغْسِلَ مَكَانَهُ، فَإِنْ لَمْ تَرَ نَضَحْتَ حَوْلَهُ §وَلَقَدْ رَأَيْتُنِي أَفْرُكُهُ مِنْ ثَوْبِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَرْكًا فَيُصَلِّي فِيهِ»»

??صحيح مسلم(۲۸۸)

« از علقمه و اسود نقل است که مردی میهمان خانه عایشه بود. صبح که شد ، مرد جامه اش را میشست . عایشه گفت : اگر که اثر آن (منی) را دیدی،شستن همان مکان کفایت میکند و اگر ندیدی اطراف آن را آب بپاش. من دیدم که رسول خدا آن مکان را با دست خود به خوبی می‌مالید و بعد با همان لباس به نماز می ایستاد »

?نـــکـــاتــــ :

??عایشه از کجا متوجه شده بود ،در لباس آن مرد ،اثر منی وجود دارد⁉️

?دو حالت دارد :

۱_یا شخص، اثر را بر اساس ویژگی هایش میشناسد
۲_یا به علت آگاهی به علل پدید آمدن آن اثر ،به آن اثر معرفت پیدا می‌کند .

?خب قطعا صرف یک لباس خیس و شستن آن نشان نمی‌دهد که آن مایع چه بوده است .
پس مورد اول درست نیست
تنها مورد دوم باقی میماند

?که خود دو حالت دارد

**۱_یا شخص خود ناظر به رخ دادن علل است

۲_یا عامل رخ دادن علل است**

⭕️قطعا در ماجرای مذکور اولی نخواهد بود و تنها گزینه موجود دومی می‌باشد.

???بنابراین عایشه خود عامل اصلی احتلام آن مرد بوده است. و این مطلب زنای عایشه را اثبات میکند .‼️

?دقت شود که عایشه شکی نداشت که آن مایع منی است و برایش سوال پیش نیامد که آن مایع شاید ادرار یا کثافت یا آلودگی چیزی باشد زیرا اگر برایش سوال میشد که راجب آن ابتدا سوال میپرسید تا مطمین شود بعد فتوا دهد
نه آنکه فورا فتوای آن را دهد.

و جالبتر آنکه برای خود آن مرد هم سوال نشد عایشه از کجا پی به این موضوع برده است .

⚜فضای روایت میرساند که انگار این اتفاق برای هردو یک امر عادی بوده است.

۲_ آن مرد چرا باید شب تا صبح را در خانه عایشه بگذارند ⁉️
اگر چنین صحنه ای را در خانه خود راجب دختر یا همسرتان بدون حضور خودتان متوجه شوید چه برداشتی میکنید ⁉️

۳_ آن دو راوی روایت چرا در خانه عایشه بودند ؟
باتوجه به آنکه آن دو ماجرای اومدن آن شخص به خانه عایشه و تا صبح ماندن آن شخص و شستن لباس او را روایت کردند قطعا آن دو هم همراه آن مرد در خانه عایشه بودند ‼️

⛔️جالب است که این دو راوی ، آن مرد را مهمان عایشه خطاب میکنند گویی خود مهمان نبودند و پاتوقشان در خانه عایشه بود .
اگر خود را مهمان می‌دانستند بایستی می‌گفتند آن مرد هم به مانند ما مهمان عایشه بود .

والسلام علی من اتبع الهدی✋

〘⑦〙ابن اثیر جَزَرى (م 630 ق) :

فأخذ برأيه وجمع الكوفة والبصرة لعبيد الله وكتب إليه بعهده وسيره إليه مع مسلم بن عمرو الباهلي والد قتيبة فأمره مسلم بن عقيل وبقتله أو نفيه.

يزيد ، رأى [سِرجون] را پذيرفت و حكومت كوفه و بصره را به عبيدالله سپرد و حكمش را نوشت و آن را به همراه مسلم بن عمرو باهلى، پدر قُتَيبه ، فرستاد و به عبيد الله دستور داد مسلم بن عقيل را بكشد يا تبعيد نمايد.

??نام کتاب : الكامل في التاريخ - ط دار صادر و دار بیروت نویسنده : ابن الأثير، عزالدین جلد : 4 صفحه : 23

https://lib.eshia.ir/22036/4/23

?➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

〘⑧〙مرحوم شیخ مفید رحمة الله علیه (م 413 ق) :

ثمّ دعا مسلمَ بنَ عَمرو الباهليّ وكتبَ إِلى عبيدِاللّهِ بن زيادٍ معَه : أَمّا بعدُ : فإِنّهَ كَتَبَ إِليَّ شيعتي من أَهلِ الكُوفةِ ، يُخبروني أنّ ابن عقيلٍ بها يَجمعُ الجمُوعَ ويشقُّ عصا المسلمينَ ، فسِرْحينَ تقرأ كتابي هذا حتّى تأْتيَ الكوفةَ ، فتطلب ابنَ عقيلٍ طَلَبَ الخرزَةِ حتّى تَثْقَفَهُ فتُوثقَهُ أَو تَقْتُلَهُ أَو تَنْفِيَهُ ، والسّلامُ.

سپس مسلم بن عمرو باهلى را خواسته و نامه ای به وسيله او براى عبيد اللَّه بن زياد فرستاد كه: اما بعد همانا پيروان من از مردم كوفه بمن نوشته و مرا آگاهى داده‌اند كه پسر عقيل در كوفه لشكر تهيه ميكند تا در ميان مسلمانان اختلاف اندازد، چون نامه مرا خواندى رهسپار كوفه شو و پسر عقيل را همچون درى بجوى تا بر او دست يابى پس او را در بند كن يا بكش يا از شهر بيرونش كن و السّلام.

??نام کتاب : الإرشاد نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 2 صفحه : 42

?https://lib.eshia.ir/27035/2/42

?➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

〘⑨〙مرحوم ابن شهر آشوب رحمة الله علیه (م 588 ق) :

فَكَتَبَ يَزِيدُ عَلَى يَدَيِ مُسْلِمِ بْنِ عُمَرَ الْبَاهِلِيِّ إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ وَ هُوَ وَالِي الْبَصْرَةِ وَ وَلَّاهُ الْكُوفَةَ مَعَ الْبَصْرَةِ وَ أَنْ يَطْلُبَ مُسْلِمَ بْنَ عَقِيلٍ فَيَقْتُلَهُ أَوْ يَنْفِيَهُ فَالْعَجَلَ الْعَجَلَ.

یزید به عبیدالله بن زیاد که کارگزار وقت بصره بود نامه ای نوشت و آن را به مسلم بن عمر باهلی سپرد.او در این نامه کوفه را نیز در کنار بصره به زیر فرمان عبید الله برد و از او خواست مسلم بن عقیل را بجوید و بکشد یا تبعید کند شتاب کن شتاب کن.

??نام کتاب : مناقب آل أبي طالب - ط علامه نویسنده : ابن شهرآشوب    جلد : 4  صفحه : 91

?https://lib.eshia.ir/12566/4/91

?➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

〘⑩〙مرحوم سید بن طاووس رحمة الله علیه (م 664 ق) :

فَكَتَبَ يَزِيدُ إِلَى عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ زِيَادٍ وَ كَانَ وَالِياً عَلَى الْبَصْرَةِ بِأَنَّهُ قَدْ وَلَّاهُ الْكُوفَةَ وَ ضَمَّهَا إِلَيْهِ وَ عَرَّفَهُ أَمْرَ مُسْلِمِ بْنِ عَقِيلٍ وَ أَمْرَ الْحُسَيْنِ ع وَ يُشَدِّدُ عَلَيْهِ فِي تَحْصِيلِ مُسْلِمٍ وَ قَتْلِهِ (رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَيْهِ).

يزيد به عبيد اللَّه بن زياد والى بصره‌ نامه نوشت كه تو را حكومت كوفه نيز داديم، و او را از امر مسلم بن عقيل و امر امام حسين آگاه كرد و خواست تا وى را دستگير و به قتل برساند.

??نام کتاب : اللهوف على قتلى الطفوف نویسنده : السيد بن طاووس جلد : 1 صفحه : 38

?https://lib.eshia.ir/86572/1/38

?➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄

❻❺قول منسوب به شیخ مفید اعلی الله مقامه الشریف :
➢( الحدیث الأول ) : الخبر المستفیض و هو خبر الغدیر ، و هذا الحدیث عند الأمامیة متواتر بل ضروری ، ولذلک إن یوم الغدیر من أعظم أعیاد السنة عندهم ، فإنهم یعظمونه أکثر من یوم المبعث لأن الدین به کمل

??نام کتاب : رساله فی الامامه و ذکر اغلاط العامه نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 1 صفحه : 95

?https://lib.eshia.ir/71833/1/95

?➵➵➵?➵➵➵?➵➵┅┄

❼❺مرحوم شیخ حر عاملی اعلی الله مقامه الشریف :

➢فمنها : نص الغدير و هو قوله عليه‌السلام ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم قالوا بلى قال من كنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه وعاد من عاداه وانصر من نصره واخذل من خذله وأدر الحق معه كيفما دار.فهذه الألفاظ صدرت عن رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله على المنبر على رؤس الاشهاد في حضور جماعة كثيرين ، روى انهم كانوا خمسين ألفا ، وروى أكثر وروى أقل ولا يقدر ممن له ادنى تتبع ان يدعى انتهاء عدد الحاضرين إلى أدنى مراتب التواتر بل من المعلوم قطعا انهم كانوا أضعاف أضعاف عدد التواتر وطار الخبر منهم إلى الأقطار ولم يزل الى الان في الاشتهار ، وكان ذلك في حجة الوداع في حال اجتماع أهل البلدان وأكثر أهل مكة والمدينة وغيرهم من أهل البوادي.

??نام کتاب : الفوائد الطوسيّة نویسنده : الشيخ حرّ العاملي جلد : 1 صفحه : 263

?https://lib.eshia.ir/27781/1/263

?➵➵➵?➵➵➵?➵➵┅┄

❽❺شیخ محمد علی اجتهادی :

➢قد عرفت سابقا ان التواتر ينقسم الى لفظى ومعنوى واجمالى و اللفظى هو تواطؤ المخبرين على لفظ واحد كعبارة من كنت مولاه فعلى مولاه فان المخبرين جميعا متفقون على نقل هذا اللفظ

??نام کتاب : نهاية المأمول نویسنده : الإجتهادي، الشيخ محمد علي جلد : 1 صفحه : 313

?https://lib.eshia.ir/12893/1/313

?➵➵➵?➵➵➵?➵➵┅┄

❾❺مرحوم سید علی بهبهانی :

➢فقد تواترت الأخبار من الطریقین علی أنه علیه السلام نص علی ولایة مولانا أمیر المؤمنین علیه السلام فی منصرفه من حجة الوداع فی غدیر خم ، وقال : " من کنت مولاه فعلی مولاه "

??نام کتاب : مصباح الهدایه فی تحقیق الولایه نویسنده : البهبهاني، السيد علي جلد : 1 صفحه : 333

?https://lib.eshia.ir/71835/1/333

?➵➵➵?➵➵➵?➵➵┅┄

⓿❻علی موسوی کعب :

➢ما تواتر نقله عند الفريقين من قوله صلى‌الله‌عليه‌وآله في خطبة الغدير الشهيرة وهو أخذ بيد عليّ عليه‌السلام : « ألستم تعلمون أني أولىٰ بالمؤمنين من أنفسهم ؟ » قالوا : بلىٰ. قال : « من كنت مولاه فعلي مولاه ، اللهمّ والِ من والاه ، وعادِ من عاداه ، وانصر من نصره ، واخذل من خذله »

??نام کتاب : وصية النبي صلّى الله عليه وآله نویسنده : الكعبي، علي موسى جلد : 1 صفحه : 69

?https://lib.eshia.ir/27214/1/69

?➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄