مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو

Description
چرو مستقل است و به #شعر_آوانگارد و #ادبیات_پیشرو می پردازد.
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago

6 months ago

ای از آفتاب رو وا می‌کنی
مشت پیراهنت را
شکوفه که می‌دهد–سنگ به صدا می‌آید از بهت
غاز می‌کشد استخوان
و از پشت پوست آغوش می‌شوی
انگشت به انگشت که پیش می‌رود
اصالت انسان از سربالایی‌ات
اوّل،
نفس می‌گیرد
فراخ،
نفس می‌گیرد
تنگ،
نفس می‌گیرد
شرم–حجاب می‌شورد
تا خان، فریاد باشد یافتم! یافتم!
اینجاست سرزمین عجایب
بعد
دست پل را می‌گیری
آنجا که سُرنج در انتظار اصابت است می‌خندد دره–لمس می‌شوی
و ناقوس‌ها که دنگ دنگ
کاری از دستشان نمی‌آید
برای عقل خورشید گرفته
و بعد
رجزخوانی اصرار
در کمین سِرّ لب‌ها و به خاک کشیدن دندان
وقتی اسب پیشکشی‌ات گوش شیهه را کر کرده
و راز سینه‌ات را محبوس
و کشف معجزه
در هزار توی زندگی پس از زندگی
زندگی پس از زندگی...!

آه ای آفتابگردان!
از کدام قبیله‌ای؟
که زبانم را تنها تو بزرگ می‌کنی
سرم را رام
گل که می‌دهی
شکلات در دهانم آب می‌شود
و آخرین بوسه را
قبل از این
سیگار لعنتی می‌خواهم

#فارد_قربانی
#آفتاب‌چرخان
#از_مجموعه_شعر_چشم‌های_درشت_سفید

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

6 months, 1 week ago

۳ شعر از #بابک_دیندارلو

۱)
ببینش
بر دستی که در سایه افتاد
دندان می‌ساید
بر رودخانه‌ی خشک
انگار در این‌جا
زمانی چیزی بوده است
و چشم گشودن
روی یک حجم خالی
و تصویر یک رگ
زیر تیغه‌ی خورشید
که می‌سوزاند
اما نمی‌بُرّد.

۲)

اکنون منزوی‌ترین درخت
به تماشای افول خورشید نشسته‌ست
هنگامی که رنگ می‌باخت و تقلای سوختن داشت
از این نشستن که گذشت
یعنی مرگ روز را دید
در تاریکیِ همیشه سیاه
نشست و
در خاکستر
آشیانه ساخت.

۳)

حتا ماه هم رویش را ندید
از بس که تاریک بود
و شکل رفتن را
با تفسیر جدیدی که اصلا نمی‌دانست
ترجمه می‌کرد
مثل اینکه سرد باشد
و بگویی من اصلا چیزی نمی‌شنوم
و سطل آفت را
روی حس کودک می‌ریخت
آنجا که رویش گیاه سخت بود.
و تصویری از تهران
در ریه
که شکل فروریختن به خود گرفت
بر ازای هر نفر
یک جوب آب سیاه روان می‌شد.

#بابک_دیندارلو

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

6 months, 1 week ago

دو شعر از #لیلا_سامی

۱)

شتابِ خمیده به عصر
سبز نهفته در شاخه‌ی بید
که بازو به بازوی بهار سوده
چنانش
دلتنگ
چنانش
پُرسوار
که تنها، کلامِ مستعد به رسیدن
کفایت است به حرف.

پنداشته بودمت!
گاه که گلویت
مامن گرم کبوتران است
چندان مهربان
که آه.

۲)

رنگ آتش می‌گرفت
و گاهی به برف ‌می‌نشست
دامنه‌ی بکری که رد از پای عابر تهی خواسته بود.
پس فریاد را فراموش کرد
تا زمزمه‌ای باشد جاری چونان جویبار در اوان بهار،
زنده در زیر تلی یخ.
و گاه سینه بر سرخ جامه‌ای می‌گشود
که نزدیک‌ بود و دل‌صاف‌تر،
گلسرخی که بعدها شفیع رنج‌دانه‌های او شده بود.

#لیلا_سامی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir   سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

8 months, 2 weeks ago

درگذشت ابرها،
اگر اعتقادم به آفتاب
بر پشت‌بامِ روز نمی‌ایستد
انعکاسِ شب
پیله کرده‌
بر ابریشم یاد؛
به حریم آسمان دوخته!

در انبساط گفتگوهامان
دامن بزن بر انجماد زمان
و ببین چگونه در انتظارِ تو سرخ می‌شود
چشمی در تابه‌ی تن؛
سرانجام کوتاه آمدم
همان‌گونه که می‌خواستی
و رقیق‌ِ لبخندهام
در غلظت مردمک‌هات اندوه شد
دست‌رنجِ شقیقه‌ بر عبور عمر!
خطور می‌کنی بر کورترین نقاط درد
تقویم را پهلو به پهلو می‌کنی
و بخیه نمی‌زنی بر روایت زخم‌؛

دست می‌کشم بر کدورت تصویرها
تا بگیرم گَرد از حکاکی مصیبت؛
به کدام گناه آویخته‌ام
که این‌گونه برهنگی می‌کنی؟
با تو به هر قامتی اندازه می‌شدم
و هر غریبه‌ای آشنا بود
تو آنقدر خیالم را پرسه زده‌ای
که مشام کلمات از عطرت خالی نمی‌شود؛
منقضی شده بر لکنت خیال‌
رد دست‌های کشف
و صراحتی پریده رنگ
از گوشه‌ی چشم‌‌ات چکه می‌کند
به تزیین جنون
به بیداری رنج
از ترحم خواب‌؛

#بهادر_یحیی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

8 months, 3 weeks ago


سر داده بودم
در مخالفتِ باد
آواز ده عاطفهٔ جاری‌
شکفته
در خونِ گیاهی مرغوب
که ذکاوت صبح را
می‌دوشیدند
استوار بود‌م اکنون
رونده در هراس‌های مجاور
به بوی کبودی پراکنده
و لحن جهان غریبی
نیفتاده بود
هنوز از حدقهٔ آرامشم
-به ترجمان تازه درآمدند
معانی محدود-
ببوس انسان را
دخیل بر ممکنِ یکباره!
مصافِ هر دم تازه
به وسوسه
طلوع بال و برگ را
‌آغاز خواهد کرد
دست که به شیهه می‌برم
یک دشت
گندم بریان
می‌پاشی
به لالی علف
و معابر مغبون شهری
میزبان کبوتران آزادی‌ست
اکنون
چیست نامم
که افتاده از بلندی آسمان‌خراش
در دهان موش و ماهی و آدم
پاکیزه‌ است هنوز!؟

#مریم_سید_افقهی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

8 months, 3 weeks ago

در حجم تو
شعر می‌بافم
رویایی!
آن‌جا که اشک محموله‌ی حرکت است.
و راه
در راه می‌ماند.
آه
چقدر از تو نرسیدن
پیش‌نویس تمام متن‌هاست!
روی پا/ورقی را آتش می‌زنم و هم‌چنان ضخامت امتداد را
که ناتمام در تبعید است.
آستین‌ها لوله‌ی تفنگ‌ها را پنهان می‌کنند.
این کلام یک زنده
در مرگ است!

به من نگاه کن
این بار که آمدی با نیمه‌ی تنهاییت
به ملاقات من بیا
با اعترافی از خطر...
با آب کناره‌ی لب‌ها
که فاصله را روی فاصله می‌ریزد
و زنگوله ی برف که فریاد سکوت است.
سکوت آب
سال
آن/مردی که می خواست تو باشد

در غرب
برف می‌بارد
و من به هیبت زنی می‌اندیشم
که پرنده‌ای بر شانه‌ی راستش نشسته بود
و شانه‌ی چپ‌اش هم‌چنان سنگینی می‌کرد.

#روح‌اله_آبسالان

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

11 months, 2 weeks ago

«مکالمه با مامان»

رُخانم از رُخم رفته
چِکه می‌کند چشم
تا خون از حمام بیرون زده
باهم شستیم!
حیله تا حیرت نگاه رفت
می‌خزند در تندشدگی خزیدن
می‌چریم بر این زمان
آه از دست نماندگان فقط
زبان از زمان
می‌گذرد
مامان! با نان‌ها تکه شده‌ام
سَرم هیچ کجا نرفت
همان‌جاست که براهنی دَف به دَف
دَف زد
هنوز
چکه می‌کند
چه کنم؟
به مَدَد کدام نظر؟
تازگی به دوست نقاشم سپرده‌ام پاهای لاغرِ سفیدِ دوست‌‌دخترِ خیالی‌ام را بِکشد
در تندبادهای دوزخ گلو بِبَرد
به خانه‌های گِلی سفر...
چه مانده بغض از بغض
هوهایم از هوراهایم افتاد
با چشمان سیاه
اینگونه به او گفتم بِکشد
ضجّه ضجّه
مامان مویه‌های تو مویه‌های من
حالم خوب، مثلا بشود می‌خواهم تا آخر امسال کتابم را چاپ ...
شَتک شَتک تا آسمان
لب‌خون تا کارون
و صدا که سال‌هاست از نخل افتاده
(یا اُمی نِدَهتینی مِن النوم و اَنا سَحران الظُلَمات الدُنیا)*
  الو
دشت پر میش
اضطراب گرگ ندارد
چگونه چه می‌کند هنوز
ای دف
سقف
رویای پاشیدن دارد
پسرم زندگی هنوز خوب
صبح کام روز‌
نمی‌تواند بِکشد؟
دل به دلزده‌ی شطِ پرِ نیزار

مامان
و خسته از شهر بی‌بهارها
مهار نمی‌شوم
ببین چه بی‌تازیانه می‌کِشند 
دمیدن واقعه را
بعد از این
شیهه و شور زارِ چشم‌هایم را می‌گویم بِکشد
  ببینند پر برهوتم از استخوان سگ ولگرد
پارس پارس با پارس
رقص با رقاص‌ها
من بر دار ایستاده مامان
از توی نگاه تماشاها...

#علی_عقیلی

پانویس:
* ای مادر مرا از خواب بیدار می کنی
و من بیدارم در تاریکی روز یا (دنیا)

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

11 months, 3 weeks ago

«همه‌ی رفتن‌ها را بر می‌گردم»

پیش از آن که تو باشم
و در شعری که مرده‌ام زندگی کنم
شکلِ زمین
رنگ‌های ماه را می‌سوزانم
با دیدن اولین کلاغ خواهم پرید
شاید
مرگ
عکس‌های ناتمام بگیرد

ابرها را تا می‌کنم
تا مسیر بادها را حدس بزنم
از خودم بر می‌گردم
با سُریاهایی که نیست
نام تو را
که به ماه می‌گویم
مثل دردی جان‌کاه به من می‌نگرد

هیچ پرنده‌ای
از سایه‌ام بر نمی‌گردد
مگر کلاغی
که به آیینه مشغول‌ست

دست‌های من
مخاطب بادها نبوده‌اند
هر کجای جهان باشم
ماه ممنوع‌ام می‌کند

همه‌ی رفتن‌ها را  برمی‌گردم
تا بنفش را دیوانه کنم

کلاه باد را بر می‌دارم
پاییز می‌دود
میان دو گلبرگ
حواس‌ام روشن می‌شود
به رُزهای صورتی
وسط خواب‌ها  گم‌ات می‌کنم

در خواب‌هایی که نمی‌بینم
زنی خواب می‌بیند
یک پایم از جهان بیرون است

کلمات را آتش می‌زنم
سپیدی‌ها باقی می‌مانند
در این مستطیل چند ضلعی‌ام؟

دوشنبه‌ای در باد می‌میرم
خدا کند
آن روز
مرگ  
پیراهن بنفش پوشیده باشد
و
تو
در شکل دیگر من
خواب رفته باشی.

#سریا_داودی_حموله

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

11 months, 3 weeks ago

۳ شعر از #زهره_ضیایی

۱)

دونده، فرقِ ختمی به سرشاخه‌ی رود 
آن‌جا که 
ماهیان بالا می‌کشند کاسِ نسترن 
که شراره‌ها نبضِ غروب‌اند و 
پاینده به رقصِ خون.

پرستو تکیده در سیاه رگم 
آن‌گونه که خورشید پرواز می‌گیرد از زیرِ دُم‌هاشان 
هر ضلع
نمو دهنده‌یِ ندایِ شک و یقین 
جا دهنده و ترسان.

افزون شانه‌های شور و سرور 
متبرک نوایِ گنجشکان به نور.

۲)

ندای کوچک از دنده‌هام به روز می‌کشد
ضلع تاب‌آوری خورشید و بابونه را
رازقی و رازیانه، دهلیزِ اغواگرِ چشمانم،

نشاتِ چشمه‌ها 
از اصواتِ به صبح 
بر شگفتِ بیمارگونِ مادرزادِ روح!
چراغ روشن مانده‌ی دستانم 
گشاینده‌یِ الهامِ ستاره‌ها از رگ به نور
طراوتی در مویرگ و مو 
به نوازش بر کودکان و زنان شکوفا خواهد شد 
آوا در نسیم و علف 
پیرهن‌ها پوینده در برگِ خشک و
 سلول‌های گُزیده‌ی ناز از کویر،
از بندِ هر تکانه 
آوازی 
از زنان 
به دوش می‌کشد پنجره و نور را.

۳)

حکایت از که می‌آرند بامدادان؟
مرگ
بازوان کِه را می‌فشرد؟
آغوش گنجشکان در
ناله و صوت خشکیده!

یأس بر شاخه‌ها شکوفه،
شانه‌ها مأمن بردباری

یارینگیِ چه کس
رنگین‌کمان‌ست در
گلوهامان نرینه‌گون؟
از کدام شاخه می‌چکد صوتِ نور؟
تکه‌های که را روز
شانه شانه حمل می‌کند در احشام،

هم‌چو گُنجیدنِ بلوط بر بالِ زنبوران،
بالِ زنبوران بر بلوط گُنجیدن.

در صبح فرو می‌روم
از پیشانی‌ام
رود بنوشان!

#زهره_ضیائی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

1 year, 2 months ago

تماشات
کم
از صنوبر
خُرم نبود

نظاره‌ی طلوع زمین از زحل
-ردِّ دست‌نخورده‌ی بی‌فهمی-

در اتاقکِ تاریک
وقتی عاجِ شکافنده‌
پوست‌ را می‌دَرَد،
خلقِ چشم از جریحه
خون می‌شوُید
از دشت‌های قونیه،
من تو را زفاف می‌دهم
ای صرع ِ گلهّ‌ی ماضی!

نذر خون
از رعشه‌ی قافیه‌‌ها بردار
که زخمِ باز
حفره‌ی فلَک
بر ترکه‌ی صنوبرانِ آه
می‌زند

دَلمه را کاویدن.
به چاه رسیدن.
که انعقاد
عطش بازکَندن است

من آن‌ام
آری
طبل ِ واگرد
کوبیده بر جریحه‌ی بسته

زخم ِ مُقعرم

خال
بر سفیده‌ی سینه‌ی آهو

چله گذشت
جریحه بست.

حالا بیا وُ
دهان مرا سرد کن…

#نازنین_آیگانی

مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو

@cherouu   تلگرام
?⚪️?
cherouu.ir   سایت
⚪️?⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
?⚪️?

#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 1 week ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 1 week ago