Sɨყaɦ✍S£ρɨ∂📚

Description
بعضی وقت ها تکه های از کتاب منو جدا میکنه از زمین و زمان، سفری میشه به عمق خیال بالی میشه برای پرواز
برای فراموش نکردن پرواز مینویسم.

برای دریافت آیدی اینستاگرام👇
@booklifel
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago

6 months, 1 week ago

تمام مدت اصرار کرده است که رشد مهم تر از آسایش است.

ص۲۴۴
وقتی نیچه گریست

6 months, 1 week ago

انسان دوستانش را سختر از دشمنانش می بخشد

ص۲۳۰
وقتی نیچه گریست

6 months, 1 week ago
8 months, 3 weeks ago

ایا میـــــ?ـــدونستین

ری اکشــــ?ـــن های شما باعث

دلگـ?ــــــرمی ماست ؟؟??

8 months, 3 weeks ago

???≼? ⃟⃟⃟⃟  ⃟⃟⃟??  ⃟⃟⃟  ⃟⃟ ?≽???

بوقت شعر خوانی?❤️

???≼? ⃟⃟⃟⃟  ⃟⃟⃟??  ⃟⃟⃟  ⃟⃟ ?≽???

8 months, 3 weeks ago

#بریده‌ای_از_یک_کتاب

گروهی بسیار نیز از پی عیسی به راه افتادند. آنها سخت بر او ازدحام می‌کردند. درآن میان زنی بود که دوازده‌سال دچار خونریزی بود....
او تحت درمان طبیبان بسیار رنج فراوان کشیده و همه دارایی خود را خرج کرده بود اما به جای آن‌که بهبود یابد بدتر شده بود. پس چون درباره عیسی شنید از میان جمعیت به پشت سر او آمد و ردای وی را لمس کرد،
زیرا با خود گفته بود: "اگر حتی به ردایش دست بزنم، شفا خواهم یافت".
در همان دم خونریزی او قطع شد و در بدن خود احساس کرد از آن بلا شفا یافته است. عیسی به اطراف می‌نگریست تا ببیند چه کسی این کار را کرده است. پس آن زن که می‌دانست بر او چه گذشته است، لرزان و هراسان آمده، به پای عیسی افتاد و حقیقت را به تمامی به او گفت.
عیسی به وی گفت:
"دخترم، ایمانت تورا شفا داده است. به سلامت برو و از این بلا آزاد باش."

انجیل مَرقُس
فصل پنجم
آیه‌ی بیست‌وچهار الی سی‌وچهار

خداوند برای هر کس همون قدر وجود داره که او به خداوند ایمان داره.
مصطفی مستور

11 months, 3 weeks ago

شانه بالا انداخت .((بعضی ها انگار به دنیااومدن برای چشم گفتن ،بعضی برای چشم شنیدن .))

11 months, 3 weeks ago

آرزو به دریا نگاه کرد.((بچه که بودم از دریا می ترسیدم)) یقه ی پالتو خاکستری را بالا زد و دست ها را کرد توی جیب .((راستش,هنوزم هم می ترسم،زیادی گنده ست،نه؟ هی در حال عوض شدن .هیچ وقت معلوم نیست چند ثانیه بعد چی شکلی شده ،نه؟))
شیرین یقه ی بزرگ بافتنی کلفت را کشید بالا تا زیر دماغ .((هیچ چیز معلوم نیست چند ثانیه بعد چه شکلی شده.))

11 months, 3 weeks ago

می‌خوام آزاد باشم و یکی مدام مواظبم نباشه که خوردی؟ رفتی؟ آمدی؟ این کار رو بکن! اون کار رو نکن! می‌خوام به قول فروغ خودم سرم بخوره به سنگ که بشکنه یا نشکنه. که دردم بیاد یا دردم نیاد

11 months, 4 weeks ago

به جای دلداده به جای پول به جای شهرت مرا حقیقت بدهید.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 9 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months, 2 weeks ago