همانطور که قبلا گفته شد جمهوری اسلامی سطح تنش خارجی را مطمئنا تا نقطه مورد نظرش برای مذاکره بالا خواهد برد. احتمالا آن نقطه قبل از جلسه شورای حکام در آذرماه باشد. هر کنش خارجی نیاز به انسجام داخلی دارد. شرایط با روزهای مذاکرات برجام متفاوت است. حاکمیت توان…

نتیجه فرار از واقعیت.

نظام جمهوری اسلامی در طول دو دهه اخیر، با صرف میلیاردها دلار سرمایه ملی ایرانیان، راهبردی امنیتی اتخاذ کرد که هیچ سنخیتی با واقعیت نظم مبتنی بر دولت-ملت‌ها در جهان نداشته و ندارد. برخی از سمپات‌های نظام پس از هفت اکتبر، در لزوم حمایت همه‌جانبه از محور مقاومت، متتقدان را به نظریه رئالیسم تهاجمی مرشمایمر ارجاع می‌دادند اما آن‌ها نکته‌‌ای را فراموش کرده‌اند و آن این که نقطه شروع نسخه مرشمایمر، مسئله کنش در چارچوب نظم جهانی است نه بر هم زدن نظم حاکم بر جهان از طریق گروه‌های غیردولتی. طبیعی بود که با گسترش گروه‌های غیردولتی توسط نظام، رقبای منطقه‌ای نظام هم با تجهیز و تسلیح گروه‌های غیر‌دولتی به جنگ دولت بشار اسد به عنوان متحد نظام برخواهند خواست. نتیجه راهبرد امنیتی هلال شیعی و محور مقاومت مشخص است: ترور قاسم سلیمانی، از دست رفتن تمام مواضع و در یک عبارت ساده شکست محور مقاومت در تمام جبهه‌ها.
نظم دولت-ملت، واقعیت جهان است. باید در چارچوب این واقعیت سیاست‌گذاری کرد. البته خاورمیانه واقعیت دیگری هم به نام اسرائیل دارد که باید تهران آن را کنترل کند. حاکمان فعلی تهران به جای کنترل اسرائیل، به دلیل ماهیت ایدئولوژیک و ماموریتی که برای خود تعریف کرده‌اند گام در راه نابودی آن گذاشتند و شکستی مطلق نصیب‌شان شد. اگر حاکمان بعدی تهران هم تصور می‌کنند با اتحاد بی‌چون و چرا با اسرائیل می‌توانند منافع ملی ایران را تامین کنند آن‌ها هم در حال فرار از واقعیت هستند؛ شکست نصیب آن‌ها نیز خواهد شد. واقعیت نیرویی نیست که یارای فرار از آن را داشته باشید.

سرعت وقابع به حدی بالاست که علی‌الحساب تخمه‌ای بشکونیم.

عباس عراقچی اروپا را تهدید کرده که اگر مکانیسم ماشه را فعال کنی ما هم به سمت ساخت بمب اتم حرکت می‌کنیم. کارت وفاق خیلی زود از اعتبار افتاد. واقعیت سختی که توان فرار از آن را نداشته و ندارند و نخواهند داشت در حال سیلی زدن است. به لحظه انتخاب نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم:
تسلیم یا جنگ؟

یک سال درگیری و چند هفته جنگ تمام‌عیار میان حزب‌الله و اسرائیل رخ داد. نتیجه آن مشخص است: اسرائیل تقریبا به تمام خواسته‌هایش رسید و حزب‌الله را به عمق خاک لبنان راند. قراردادی تنظیم کرده است که طبق آن اگر حزب‌الله اقدام به افزایش تسلیحات نماید، اسرائیل حق حمله دارد. کادر فرماندهی حزب‌الله کشته شده‌اند و بدنه نظامی هم خسارت فراوانی دیده است. ضاحیه بیروت که محل استقرار حزب‌الله بوده به نیمه‌ویرانه‌ای بدل شده و هزاران نفر از ساکنین جنوب لبنان هم بدون خانه و کاشانه شده‌اند. دستاورد حزب‌الله و محور مقاومت از این جنگ چه بود؟ تقریبا هیچ.

اعلام آتش‌بس در لبنان، می‌تواند دست اسرائیل را برای حمله به ایران بازتر از قبل کند. در این میان اگر طی چند ماه آینده‌، عدم تخاصم با اسرائیل از سوی تهران پذیرفته نشود، کشور با مخاطرات بسیاری مواجه خواهد بود.

نظام و کابینه پزشکیان

پرسش مهم پیش روی ما این است:
هدف تشکیل کابینه پزشکیان چیست؟ نظام با این کابینه قصد انجام چه کاری را دارد؟
در طول چند روز اخیر که تمام کابینه با آن نطق تاریخی پزشکیان رای اعتماد گرفتند، بخشی از اصلاح‌طلبان امیدوار به احیای موجود موهومی به نام جمهوریت نظام سعی در پی گرفتن خط احیای سرمایه اجتماعی از دست رفته و ترمیم رابطه بین نظام و مردم را داشتند. تصور من اما این است که اساسا هدف کابینه پزشکیان همچین مواردی نیست. به نظر من نظام به این نتیجه رسیده که ساختار سرکوب نسبت به قبل خروج ترامپ از برجام متزلزل‌تر شده است؛ مواردی از جمله گزارش‌های منتشره از حادثه چهلم حدیث نجفی در کرج هم تاییدی بر این فرضیه است. دلایل این افزایش تزلزل می‌تواند فراوان باشد؛ از جمله اولویت یافتن تمایلات ایدئولوژیک افراد بر میزان کارایی آن‌ها در فرایند جذب یا ارتقای افراد در نهادهای امنیتی تا رانتی‌ بودن کل ساختار امنیتی؛ هر چه که هست وضعیت برای نظام آنچنان مطلوب نیست. کابینه پزشکیان برای استوارتر شدن ساختار سرکوب و احیای دوباره آن تشکیل شده است. این فرایند احیای استواری ساختار سرکوب می‌تواند از طریق چند عامل باشد؛ از جمله تحصیل ثروت از طریق رفع تحریم‌ها و تزریق آن به ساختار سرکوب و یا استفاده مجدد از نیروهای قدیمی واجا که قدرت‌شان کاسته شده یا حتی تسویه شده‌اند.
حضور اسکندر مومنی در مقام وزیر کشور می‌تواند هدف بعدی کابینه را برای ما مشخص کند که البته باید ابتدا منتظر چینش استانداران جدید باشیم تا بتوانیم قطعی درباره آن صحبت کنیم اما تا همین جا می‌توان به تفاوت وحیدی به عنوان یک فرمانده نظامی با مومنی به عنوان یک فرمانده انتظامی اشاره کرد. به نظر می‌رسد که مومنی برای مدیریت بهتر بحران‌های احتمالی و اعتراض‌های آتی به ساختمان میدان فاطمی رفته است.
اگر فرض از تشکیل کابینه پزشکیان را استوارتر شدن ساختار سرکوب بگیریم، مسائلی مانند جمع شدن گشت ارشاد یا برداشته شدن فیلترینگ یک خام‌اندیشی احمقانه است چرا این که دو مورد لایه‌هایی از سرکوب هستند که ما مردم عادی به صورت روزمره با آن‌ها درگیریم و از بین رفتن آن‌ها می‌تواند گام به گام به نابودی کل ساختار سرکوب منتهی شود.
در این میان به نظر می‌رسد پروژه‌ای مهم‌تر در جریان است. نظام با جمع کردن میانه‌‌روهای اصلاح‌طلب و اصولگرا در کابینه پزشکیان سعی دارد در صورت شکست وفاق نیروها در بالا، در لحظه اعتراض احتمالی، شرایط نزدیک شدن یکی از دو طیف به معترضین را بگیرد تا سیستم به وضعیت ناپایدارتری نرسد. این نکته‌ای که بود که در زمان اعلام حمایت چهره‌های مختلف تکنوکرات از پزشکیان به دوستان خود می‌گفتم؛ تکنوکرات‌های حامی پزشکیان در حال سوزاندن خود بودند و این مایه تاسف بود و هست.

ای دریغا از جوانی...

✳️ بگذارید یک چیز را در مورد نقش رهبری در تایید کابینه دکتر پزشکیان صادقانه بگویم. با توجه به اینکه می بینم که دوستان انقلابی حزب الهی چقدر از این اتفاق ناراحت شده اند. ?طی سال ها همواره اعمال نفوذ رهبری در کارهای اجرایی مطرح بوده و منتقدین بسیاری داشته.…

✳️ بگذارید یک چیز را در مورد نقش رهبری در تایید کابینه دکتر پزشکیان صادقانه بگویم. با توجه به اینکه می بینم که دوستان انقلابی حزب الهی چقدر از این اتفاق ناراحت شده اند.

?طی سال ها همواره اعمال نفوذ رهبری در کارهای اجرایی مطرح بوده و منتقدین بسیاری داشته. اما این اولین بار است میبینم که عامه مردم از اعمال نفوذ ایشان در کمک به رای اعتماد به کابینه نه تنها ناراحت نشدند بلکه حداقل مخالف هم نیستند. بگذریم از عده ای که خوشحال هم شدند.

این امر نشان از حرمت رهبری برای رای و نظر مردمی بود که به این دولت رای داده بودند یا به آن خرده امیدی دارند. اگر دولت در ایستگاه مجلس، زخمی می شد، در همین ابتدای کار سبب ناامیدی مردم می شد.

کار رهبری در دفاع از کابینه برای عبور از مجلس، و فراهم کردن بستری برای آغاز کار بدون درگیری و دعوای سیاسی، نوعی احترام به صندوق رای بود.

همانطور که در انتخابات 92، با اینکه شخصا مخالف مذاکره با آمریکا بودند، اما چون مردم به آن گفتمان رای داده بودند، برای انعقاد برجام و تصویب آن در مجلس و شورای نگهبان چراغ سبز نشان دادند.

?بعد نوشت:
هيچوقت فکر نمی کردم که روزی برسد، منی که تمام عمرم منتقد ج. اسلامی بوده ام، در برابر طیفی از جریان حزب الهی، از ج. اسلامی دفاع کنم. ?

#سلمان_کدیور
....
....
@Falaakhon