ماتِ خود را صنما «مات مڪن»#مولانااا

و بِ من خندیدے
و نمی‌دانستی
من بِ چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب‌آلوده بِ من ڪرد نگاه
سیب دندان‌زده از دست تـو افتاد بِ خاک
و تـو رفتی و هنوز ،
سال‌هاست ڪه در گوش من آرام،
آرام
خش‌خِش گامِ تـو تڪرارڪنان،
می‌دهد آزارم
و من اندیشه‌ڪنان غرق این پندارم ڪه چرا،
- خانه ڪوچڪ ما سیب نداشت!!!#حمید_مصدق#آبی_خاڪستری_سیاه

**درجهان عیشی‌ندارم بی‌رُخَت اے دوست! دوست
جز تـو درعالم نخواهم اے بت عیّار! یار

از دهانت ڪار گشته بر من دلتنگ، تنگ
با لب لعل تـو دارد این دل افگار، ڪار**#شاطرعباس_صبوحی

از من ڪه گذشت ،
ولی ڪاش آن غریبه ڪه تو، خورشیدِ روز‌هایش شده‌اے و شب‌هایش با ماهِ روےِ تـو مهتابی‌ست بداند ،
بداند ڪه #دوست‌_داشتنی‌تـرین_دوستداشتنیِ دنیا را چگونه باید پـرستید.!!!,#عادل_رستمڪلایی

چرا انـدوهِ آدمی، تمامی ندارد؟

صدایت سبـزینه آن گیاه عجیبی است ڪه، در انتهاےِ صمیمیت حزن می‌ روید:)#سهراب_سپهرے

چرا انـدوهِ آدمی، تمامی ندارد؟

جهان را بنگر سـراسر
ڪه بِ رختِ رخوتِ خوابِ خرابِ خود
از خویش بیگانه است.
و ما را بنگر بیدار
ڪه هُشیوارانِ غمِ خویشیم.#احمد_شاملو

تـو? اگه کلمه بودے میشدی mi paz
‏یعنی:? #آرامش‌ابدے‌من

حضرت #سعدے **با یه بیت
این ڪلمه رو بِ زیبایی توصیف ڪرده:

"بند همه غم‌هاےِ جهان بر دل من بود
در بند تـو افتادم و از جمله بـرَستم..."
‏

‏بعضی آدمااا ڪوله بارے از آرامشن، جنسشون،
روحشون، صداشون، وجودشون پُـر از آرامشه?**