بهشت دل

Description
من می‌نویسم به امید اینکه روزی عابر ناشناسی از این کوچه بگذرد و احساس کند پاسخ سوالش را یافته یا لااقل در این کره‌ی خاکی یک نفر هست که مثل او فکر می‌کند
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago

5 months, 1 week ago

در سومین جلسه دفاع هستم. این دفعه هم داور هستم هم ناظر.
وقت نوشتن ندارم اما می‌خواهم از فن بیان این دانشجو تشکر کنم.
اولین درس الکترونیک را با خودم داشت. از همان بچگی فن بیانش عالی بود. چه زود کارشناسی و ارشد را تمام کرد و به دکترا رسید.

به یاد خاطره دکتر فرجی دانا، اول جلسه هم کلی به ایشون روحیه دادم. فکر کنم از خوانندگان بهشت دل هم باشد 🌷

5 months, 1 week ago

حواس پرتی سر جلسه دفاع هستم. دانشجو دارد در مورد گل‌برگ‌های آنتن آرایه ای صحبت می‌کند. من شعری از حافظ به یادم می‌آید همچو گلبرگِ طَری هست وجودِ تو لطیف همچو سروِ چمنِ خُلد سراپای تو خوش هم گلستانِ خیالم ز تو پُر نقش و نگار هم مَشامِ دلم از زلفِ سَمَن…

5 months, 1 week ago

حواس پرتی

سر جلسه دفاع هستم. دانشجو دارد در مورد گل‌برگ‌های آنتن آرایه ای صحبت می‌کند. من شعری از حافظ به یادم می‌آید

همچو گلبرگِ طَری هست وجودِ تو لطیف
همچو سروِ چمنِ خُلد سراپای تو خوش

هم گلستانِ خیالم ز تو پُر نقش و نگار
هم مَشامِ دلم از زلفِ سَمَن سایِ تو خوش

تا به خودم می‌آیم چهار پنج اسلاید گذشته... 😊

8 months ago

جان من است او

۱۹ روز مانده تا اول دسامبر. چرا اول دسامبر مهم است؟ خوب، صبر کنید تا اول دسامبر ?!

هزار حرف نگفته دارم که اینجا نمی‌توان نوشت و هزار شعر نخوانده ... به ویژه این پاییز ۱۴۰۳ که دوباره طبع شاعری من برگشته:

**تو از دنیای نزدیکی نه از دور
دلی داری پر از شادی، پر از شور

تو پاکی مثل باران سحرگاه
اگر در خاک: تاکی در هوا: ماه ....**

آن وقت ها که نه اینترنت بود، نه گوشی همراه و از همه اینها بدتر اینترنت همراه! ، تعاملات انسانی بیشتر بود. دروغ می‌گویند که عصر ارتباطات آدم‌ها را به هم نزدیک کرده، لاف گزافی است که ما مهندسان مخابرات می‌زنیم.

سالهای بیست سالگی، در شیراز دوستی داشتم که همنام خودم بود. محمّد، ماه بود. مرا بهتر از خودم می‌شناخت، می‌دانست کی دلتنگم، کی شاد؟ کی گوش باشد کی زبان؟ تا شعر تازه‌ای می‌گفتم اولین نفری بود که برایش شعرم را می‌خواندم. هر کجای شهر که بودیم خودمان را به هم می‌رساندیم. دیدن انعکاس بیت های شعر در چشمان سبزش از هزار کتاب و مجله و شب شعر، لذت‌بخش تر بود.
باغ ارم، حافظیه، حتی چمن‌های دانشکده مهندسی یادشان هست آن روزهای بی برگشت را.

یک بار غزلی گفته بودم، به محمد تلفن زدم، از آن تلفن‌هایی که انگشتت را در شماره‌گیر می‌گذاشتی و با هر رقم، می‌چرخاندی. یک بیتش را برایش خواندم:

در آسمان سیاهی که هیچ ماهی نیست
به جز ستاره‌‌ی عشقت مرا پناهی نیست

خیلی خوشش آمد. به محمد گفتم بقیه شعر را وقتی می‌خوانم که اولین باران پاییزی ببارد. اما از بخت بد من، پاییز آن سال آسمان شیراز با زمین قهر کرده بود، مهر گذشت، آبان گذشت، آذر به نیمه رسید اما باران نبارید. کلافه و ناامید بودم. آن غزل روی دلم سنگینی می‌کرد. باید شاعر باشی تا بفهمی چه می‌گویم. شعر، برای شاعر، زنجیره‌ای از کلمات موزون نیست، جان اوست، جوانی اوست ...

بالاخره یک روز هوا ابری شد، ابری سیاه و سنگین که ارتفاع آسمان را کم می‌کرد، چنان که دستت را اگر بالا می‌بردی سقف آسمان را لمس می‌کردی. باد می‌وزید، رفتم به حیاط باصفای خانه پدری. قطره بارانی را به نیروی خیال شاید، بر صورتم نشاندم و به محمد زنگ زدم.

خودمان را به یکی از پارک‌های شهر رساندیم و بقیه شعر را برای محمد خواندم:

مگر طلوع کنی ناگهان که می‌دانم
برای شام سیاه دلم، پگاهی نیست...

آن روز از آسمان شیراز باران نبارید اما آن بار سه ماهه از روی دلم برداشته شد.

محمّد، ماه بود، ماه!
@beheshtedel
#رفیق #شیراز

8 months ago

پاییز آمد، در میان درختان ...
@beheshtedel
#پاییز #موسیقی

8 months ago

پیش بینی اکثریت دوستان درست بود، نظر خود من هم همین بود که ترامپ با اختلاف نسبتاً خوبی برنده می‌شود‌. به نظرم انتخاب ترامپ برای خاورمیانه شاید بهتر هم باشد که اگر فرصت دست بدهد بیشتر خواهم نوشت.
امروز دانشگاه بودم چند تا از همکاران و دانشجویان از نتیجه انتخابات آمریکا خیلی حالشان گرفته بود. خواستم بگویم شاید اتفاقات تازه‌ای بیفتد که به نفع ما و منطقه ما باشد.

11 months ago

که عشق آسان نمود اول ولی ...

یکشنبه بسیار شلوغی دارم.
ظهر، در دانشکده دکتر پاکروان را دیدم تا دیشب یکی از دو گزینه اصلی وزارت ارتباطات بود خیلی هم گزینه خوبی بود، کاردان، مدیر و متخصص. گفتم: دکتر جان! راحت شدی که به مجلس معرفی نشدی! وزیر ارتباطات در این دولت کار سختی در پیش دارد.
به اتاقم که رسیدم فرصت می‌کنم نگاه دقیق‌تری به اسامی وزاری پیشنهادی بیندازم. وزیر کشور؟ وزیر علوم؟ وزیر نفت؟ اسم اینها را نشنیده‌ام

وقت مسابقه رحمان عموزاد است. رحمان بی‌رحم اگر طلا بگیرد رتبه ایران در جدول مدالها ۵ رده بالا می‌رود. مسابقه عجیبی است رحمان امتیاز اول را می‌گیرد اما در یک لحظه خاک می‌شود ۲ امتیاز، بعد پشت سر هم بارانداز می‌شود مثل نقی معمولی ۴, ۶ ، ۸، ۱۰ امتیاز خدای من! چرا کشتی گیران آزاد در فینال اینقدر بد می‌آورند... یکی از بچه‌های رسانا به اتاقم می‌آید برای هماهنگی دومین جلسه منطق‌الطیر خوانی... ساعتی، صحبت می‌کنیم. محمد می‌رود.

منطق‌الطیر را باز می‌کنم
امروز قرار است ابتدای داستان سیمرغ را بخوانیم که فراز شکوهمندی است:

**ابتدای کار سیمرغ ای عجب
جلوه‌گر بگذشت بر چین نیم شب

در میان چین فتاد از وی پری
لاجرم پر شور شد هر کشوری ...**

سری به کانال استادان شریف می‌زنم. بحث کابینه داغ است. بعضی‌ها سرخورده شده‌اند. سعی می‌کنم نیمه پر لیوان را ببینم.
میدری، ظفرقندی، عراقچی، سید عباس صالحی و همتی جز بهترین‌ها هستند، ستار هاشمی را هم سالهاست می‌شناسم. انسانی متخصص، پاکدست چهار سال معاون وزیر بوده ...
اما آیا اینها رای می‌آورند؟

بحث بر سر وزیر علوم است. تا دیشب گفته بودند دکتر علی‌اکبر صالحی وزیر علوم می‌شود.
یکی از همکاران می‌گوید: اینکه تو می‌گویی، نیمه پر لیوان نیست حداکثر یک سوم است! توضیح می‌دهم که انتخاب ۴ وزیر در اختیار رییس جمهور نیست

منطق الطیر را باز می‌کنم باید برای جلسه امروز مطالعه کنم

**هر کسی نقشی از آن پر برگرفت
هر که دید آن نقش کاری درگرفت

آن پر اکنون در نگارستان چین‌ست
اطلبو العلم و لو بالصین ازین‌ست

گر نگشتی نقش پَرّ او عیان
این همه غوغا نبودی در جهان**

سری به کانال استادان می‌زنم بحث کابینه داغ است. سابقه وزبر پیشنهادی علوم و چند وزیر دیگر را در آورده‌اند.

ساعت ۶ جلسه منطق‌الطیر شروع می‌شود یک بطری آب در یخچال دانشکده گذاشته بودم یخ بزند. سیستم سرمایش دانشکده را از ظهر خاموش می‌کنند. اوضاع افتضاحی است. هوا نزدیک ۴۰ درجه است.

شور و علاقه بچه ها گرمای هوا را قابل تحمل می‌کند. از عطار به مولوی رفتیم از مولوی به خاقانی از خاقانی به شکسپیر از شکسپیر به سعدی:

گفتی: ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه! که از خاک کمتریم ...

بحث به شخصیت محوری هدهد در داستان منطق‌الطیر می‌رسد. هد هد، قاصد، مرشد و آگاه است. از غزل اول حافظ مثال می‌زنم:

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید
که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل‌ها ...

ساعت ۷:۲۰ جلسه تمام می‌شود. یکی از بچه ها می‌آید اتاقم. بحث سیاسی می‌کنیم می‌گوید آن چند وزیر خوب (میدری، عراقچی، هاشمی) رای نمی‌آورند، اما وزرای ضعیف همه رای می‌آورند.

ساعت ۹ شب از دانشکده می‌روم خانه. به یکی از دوستان که در دولت است پیام می‌دهم که جامعه دانشگاهی از برخی انتخابها راضی نیست.
می‌رسم خانه. همسرم می‌گوید: ظریف از دولت استعفا داده. متن استعفا را می‌خوانم، دو پهلو نوشته.
آخر شب، دوست ما جواب می‌دهد: متاسفانه شرایط انتخاب[وزیران] خیلی محدود است‌...

به یاد غزل اول حافظ می‌افتم:

که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها

#شهر_آجرهای_سرخ

11 months ago

این قهرمان المپیک باید اهل ایالت شیراز در چین باشد ?✌️

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months ago