🔺دکتر فرشاد مومنی؛ اقتصاددان طیف نهادگرا و استاد دانشگاه

👈🏼در ۵۷ کسی از فرط خوشی انقلاب نکرد!
✍🏻خانم «نیکی ریچارد کدی» خاورشناس و ایران‌شناس پُرآوازه و محقق تاریخ زنان از آمریکا با سوابق تدریس به‌ترتیب در دانشگاه‌های؛ آریزونا، آیووا ، اسپرینگس و در نهایت استادتمام دانشگاهِ کالیفرنیا که یکی از مشهورترین پژوهش‌های آکادمیک مربوط به دوران محمدرضاشاه از اوست در کتاب؛ 📚«ریشه‌های انقلاب ایران» چنین می‌گوید:

« در سَرشماری سال ۱۳۵۵ ایران، جمعیت خانوارهای شهری ایران با متوسط ۶ نفر که در یک اتاق زندگی می‌کردند، به ۴۳ درصد رسیده بود و ۶۴ درصد کل جمعیت شهرنشین دچار “ سوء تغذیه “ بودند ».

لازم به‌ذکر است این سَرشماری مربوط به شهرنشینان است؛ درباره اینکه در روستاها و مناطق دور افتاده چه وضع فلاکت‌باری بوده، گزارشی نشده است.

از جمله آمار مرتبط و مشابه می‌توان به کتاب‌های “پروفسور یرواند آبراهامیان” مورخ ‌برجستهٔ ایرانی ‌ارمنی‌تبار و استاد دانشگاه‌های؛ «آکسفورد»، «پرینستون» و «باروک نیویورک CUNY » نام برد.

#از_پرونده_انقلاب_۵۷
@AnsuyePardehePendar

*✔️*

👈🏼 آیا حکومت ایران به خواسته‌های ترامپ تن می‌دهد؟**

*🔻برنامه ۶۰ دقیقه دوشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ با حضور تحلیل‌گران خارجی و ایرانی*

🔻تحلیل‌گران ایرانی:

**دکتر محسن میلانی

فرخ نگهدار
دکتر علم صالح
🔻**لینک یوتیوب:
https://www.youtube.com/live/-Vf5vtMa6A0?si=tJ6WxHllDVySMHMX

@AnsuyePardehePendar

💢

👈🏼 **دکتر صادق زیباکلام: اگر به عقب برگردم باز هم در انقلاب شرکت می‌کنم

💢مهم‌ترین عاملی که باعث انقلاب ۵۷ شد نه دکتر علی شریعتی بود، نه مجاهدین و ... مهم‌ترین عامل انقلاب دیکتاتوری شاه بود.**
اخیرا نشست «چرا انقلاب کردیم؟» در محل خبرگزاری خبرآنلاین برگزار شد. عباس ملکی، دیپلمات سابق، محمدجواد مظفر ناشر و فعال فرهنگی و صادق زیباکلام استاد پیشین دانشگاه تهران که هر سه دارای سابقه مبارزات انقلابی بودند در این نشست چرایی وقوع انقلاب ۵۷ را مورد بررسی قرار داد. در سومین بخش از گزارش این مراسم سخنان صادق زیباکلام را درباره چرایی وقوع انقلاب و... از نظر می‌گذرانیم.

به ما می‌گویند یک عذرخواهی به نسل‌های بعد بدهکارید!

امروز به من و امثال من که در انقلاب حضور داشتیم می‌گویند پنجاه‌وهفتی و به آن حرکت تاریخی می‌گویند «فتنه»! می‌گویند شما بابت آن کار یک عذرخواهی به نسل‌های بعدی بدهکارید! می‌گویند گور بابای خودتان، خودتان به جهنم، نسل‌های بعدی را بدبخت کردید. تازه این برخوردِ مهربان‌ترین‌هاست، وگرنه که بقیه می‌گویند تیر چراغ برق و چنار خیابان انقلاب منتظرتان است که از آن‌ها آویزان و اعدام‌تان کنند.

اگر چرخ به عقب برگردد، من تمام آن‌ کارهایی را که در سال‌های ۵۶، ۵۷ و ۵۸ انجام دادم دومرتبه تکرار می‌کنم چون عقیده دارم که انقلاب ۵۷ درست بود. این را از فرط غرور و تعصب نمی‌گویم. هدف ما از آن مبارزه ولایت فقیه، حاکمیت روحانیت، صدور انقلاب و مرگ بر آمریکا و اسرائیل نبود، هدف ما انتخابات آزاد، بسته شدن زندان اوین و تبدیل آن به موزه، نداشتن زندانی سیاسی، آزادی مطبوعات و قلم و پاسخ‌گو کردن حکومت بود. کدام‌یک از این اهداف غلط بود که من بگویم اگر چرخ به عقب برگردد، دیگر آن کار را نمی‌کنم؟! امروز به ما می‌گویند شما انقلاب کردید چون دنبال آب و برق مجانی بودید!

دیکتاتوری شاه مهم‌ترین عامل وقوع انقلاب بود

شما اگر در سال ۵۷ به عنوان یک توریست به ایران می‌آمدید، فقط یک نفر بود که می‌گفت تمام این‌ اعتراضات و... کار آمریکایی‌ها و انگلیسی‌هاست، و او هم محمدرضا شاه پهلوی بود. آخر چرا؟ چه دلیلی داشت؟ تو که متحد استراتژیک آن‌ها بودی، چه اختلافی با آمریکایی‌ها یا انگلیسی‌ها داشتی؟! تو که ژاندارم منطقه بودی، هر سلاحی که می‌خواستی آمریکایی‌ها به تو می‌دادند. کدام اسلحه را خواستی که ندادند؟! می‌گفت آمریکایی‌ها با من بد هستند چون قیمت نفت را بالا برده‌ام!

ادوارد سابلیه خبرنگار روزنامه لوموند در سال ۵۶ به ایران می‌آید و با شاه مصاحبه‌ای انجام می‌دهد. از او می‌پرسد اعلیحضرت چرا اوضاع این‌طور شد؟ شاه پاسخ می‌دهد کار آمریکایی‌هاست. می‌پرسد: چرا؟ شاه می‌گوید: از وقتی قیمت نفت را بالا برده‌ام چراغ سبز دوستی غرب با من، به چراغ قرمز تبدیل شده است! می‌گوید: من داشتم ایران را به‌سرعت صنعتی می‌کردم، غربی‌ها دیدند با این سرعتی که ما جلو می‌رویم، به زودی اتومبیل‌های ساخت ایران، آلومینیوم ایران و... خاورمیانه را پر می‌کند، و احساس خطر کردند.

شاه در مقاطعی فکر می‌کرد روس‌ها پشت این اعتراضات هستند، اما دست‌کم دو سه بار در مصاحبه‌هایی که انجام می‌دهد می‌گوید روس‌ها عرضه چنین کارهایی را ندارند و این باید کار سی.آی.ای و ام.آی.سیکس و... باشد. می‌گوید انگلیسی‌ها هم دارند زیر پای من را خالی می‌کنند چون بعد از کودتای ۲۸ مرداد من به‌تدریج به سمت واشنگتن رفتم و انگلیسی‌ها الان دارند از من انتقام می‌گیرند.

حتی بعد هم که برای همیشه از ایران می‌رود، در سال ۵۸ یعنی پس از انقلاب، مصاحبه‌ای با دیوید فراست انجام می‌دهد که فیلمش موجود است، در آن مصاحبه دیوید فراست می‌گوید اعلیحضرت چرا شما می‌گویید ‌غربی‌ها این کار را کردند؟ مردم شما را دوست نداشتند و علیه‌تان بودند. شاه پاسخ می‌دهد: اگر این آخوندها فیلم‌های مسافرت‌های من را از بین نبرده باشند، آخرین فیلمی را که من به مشهد رفتم ببین که چگونه مردم به استقبالم آمده بودند. راست هم می‌گوید اما نمی‌فهمید که آوردن سی چهل هزار نفر برای استقبال کاری ندارد فقط کافی است بگویید کارمندان دولت، نظامیان و... با لباسی غیر از یونیفورم به استقبال اعلیحضرت بیایند.

به کسانی که به من و امثال من می‌گویند شما را باید محاکمه کرد چون متهم هستید به این‌که انقلاب کردید، می‌گویم حرفی ندارم دادگاه را تشکیل دهید و ما را در جایگاه متهم بنشانید ولی متهم ردیف اول آن دادگاه محمدرضاشاه است. انقلاب نتیجه سیاست‌های غلط او بود و این‌که نمی‌خواست واقعیت‌های جامعه را ببیند. مهم‌ترین عاملی که باعث انقلاب ۵۷ شد نه دکتر علی شریعتی بود، نه مجاهدین و... مهم‌ترین عامل انقلاب دیکتاتوری شاه بود. دیکتاتوری شاه او را بدبخت و بیچاره کرد.

*🔗ادامه و متن کامل در گزینهٔ مشاهده ‌فوری INSTAN VIEW بخوانید:*
https://www.isna.ir/amp/1403111511004/

@AnsuyePardehePendar

‍ ?نگاهی به کتاب ؛

? “در تکاپوی حکمرانی خوب”
?مجموعه مقالاتی از : عجم اوغـلو، داگلاس نورث، فرانسیس فـوکـویٰـاما، دانی رودریک و دیـگـر نـویـسنـدگان

✍?با مقدمهٔ دکتر عبدالحسین ساسان

?ترجمه مهدی مقدری

در تکاپوی حکمرانی خوب؛ مجموعه مقالاتی است که در سه دفتر پیوسته بهم گردآوری شده و پرسش اصلی آن را شاید بتوان به طور خلاصه چنین مطرح کرد: عامل اصلی واپس ماندگی و فقر جوامع را چه چیزی باید دانست؟ راه برون رفت از این واپس ماندگی اجتماعی و فقر در چیست؟

به طور کلی در پاسخ به بخش اول سوال دو نگاه مطرح شده که یکی عامل را خرافات حاکم بر اندیشه عمومی جوامع می‌داند و دیگری معتقد است که استبداد حتی بیش از خرافات، جهل و نادانی باعث واپس ماندگی جوامع در نقاط مختلف جهان می‌شود.

هر دو این مسائل در فراز و نشیب جوامع بسیار مهم هستند، هر دو به نهادهایی بسیار مهم در جامعه باز می‌گردند که عمرشان به درازای عمر انسان است. نهاد دین و حکومت. اما اصلی‌ترین وجه اشتراک آنها را در این مسئله می‌توان دید که تکامل و اصلاح هر دو بسیار کُند و با تنش‌های فراوان انجام خواهد شد.

در دفتر اول مقالات در پی معرفی مفهوم حکمرانی، حکمرانی خوب و رابطه بین آنها و توسعه اقتصادی هستند.

به طور مثال فرانسیس فوکویاما در این بخش در مقاله خود مفهوم توسعه اقتصادی را به این صورت تعریف کرده است: افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی در طول زمان.

اما در کنار آن به مفهوم توسعه سیاسی می‌پردازد و معتقد است که امری پیچیده‌تر است و شامل سه عنصر مجزا می‌باشد، از جمله: دولت سازی، حاکمیت قانون و دموکراسی. در کنار این ۴ بُعد توسعه، یک بُعد توسعه اجتماعی را نیز مطرح می‌کند. در نهایت به رابطه میان آنها و راهبردهای توسعه می‌پردازد از جمله تاثیر توزیع رشد اقتصادی بر ثبات اجتماعی که به نظر او امری بدیهی است، در واقع او اولویت را به توسعه و رشد اقتصادی داده است و آن را بانی توسعه و ثبات سیاسی و اجتماعی می‌داند.

اما مهم‌ترین نکته در این دفتر را می‌توان در تعاریف متفاوت حکمرانی و حکمرانی خوب دانست که نویسندگان خود معترف‌اند در بستر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع تعاریف مختلفی از این مفاهیم و حتی راهبردهای متفاوتی برای آنها وجود دارد.

در دفتر دوم مقالات در پی تبیین ارتباط و نسبت میان حکمرانی و حکمرانی خوب با نهادی مثل دولت، سایر نهادهای سیاسی و اجتماعی مثل احزاب و انجمن‌ها و توسعه اقتصادی هستند.

در اولین مقاله این بخش نویسنده این ارتباط را چنین مطرح می‌کند: بیشتر دموکراسی‌های پیشرفته حکومت‌های نسبتا کارآمدی دارند و بیشتر رژیم‌های اقتدارگرا دارای حکومت‌هایی هستند که از نظر کارآمدی رتبه ضعیفی دارند، اما استثناهای برجسته‌ای نیز در این الگو پیدا می‌شود. در موارد استثنای این بخش این دو الگو مطرح می‌شود که تضادی میان این دو پدیده دموکراسی و حکمرانی وجود دارد و گاهی برخی جنبه‌های حکمرانی خوب در نبود دموکراسی امکان پذیر خواهند شد، از طرف دیگر الگوی مقابل معتقد است این دو پدیده به یکدیگر پیوسته و در ادامه هم می‌آیند چنانچه دموکراسی برقرار شود، حکمرانی خوب نیز مقرر خواهد شد.

اما در قسمت سوم و بخش پایانی کتاب الگوهای موفق و ناموفق رسیدن به حکمرانی خوب در کشورهای جنوب شرقی آسیا، آمریکای لاتین و گرجستات در اروپای شرقی مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

اگر به نکات کلیدی در این مقالات بخواهیم اشاره کنیم اصلی‌ترین مسئله کنترل شفافیت در نهادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است. پاسخگویی حکومت‌ها و رسیدن به میزانی از شفافیت در دستگاه سیاسی و اداری چه در پایگاه اجتماعی حکومت‌های اقتدارگرا و چه در گذار به دموکراسی در آنها می‌تواند موثر باشد.

شفافیت سیاسی و اقتصادی در کنار پاسخگویی دولتمردان و دستگاه اداری می‌تواند رقابت سالم میان احزاب بهبود ببخشد، جامعه مدنی را حفظ و تقویت می‌کند. چرا که در نهایت تثبیت و تحکیم حکمرانی خوب و دموکراسی به نسلی از کوشندگان دانشمند و هوشمند نیاز دارد که این نسل در جامعه مدنی قوی و سالم ساخته خواهد شد.

@AnsuyePardehePendar

?کانال تلگرامی «بنیاد فرهنگی مهندس مهدی بازرگان» در ادامه معرفی کتـاب‌ها و مقالاتـی که به شناخت بهتر استبداد و دموکراسی کمک می‌کنند، در این‌ مطلب به‌ معرفی‌ کتاب “در تکاپوی‌ حکمرانی‌ خوب” پرداخته است.

???

?? واکنش دکتر محمد جواد ظریف به آتش‌سوزی گسترده لس‌آنجلس؛ این تصاویر یادآور تصاویر تلخ غزه است
معاون راهبردی رئیس‌جمهور ایران گفت؛ این تصاویر تلخ در آمریکا یادآور خانه‌ها، مدارس و بیمارستان‌های ویران شده در غزه است.

همدردی با کالیفرنیایی‌هایی که همه چیزشان را به خاطر خشم طبیعت از دست داده‌اند، حرکتی انسانی است - به‌ویژه که بسیاری در آنجا از مردم غزه حمایت کردند، مردمی که همه چیزشان را به خاطر وحشیگری اسرائیل از دست داده‌اند.

? عکس گزینهٔ مشاهده ‌فوری:

@AnsuyePardehePendar

☝?☝?

?**معاونت راهبردی ریاست‌جمهوری

?مقایسه شاخص‌های توسعه در آغاز و پایان دولت سیزدهم
?**فایل pdf در ۲۸ صفحه

@AnsuyePardehePendar

*?? دکتر احمد زیدآبادی:
ایران پس از براندازی با رضا (ولیعهد سابق) و طرفـــداران او تـرسـنـاک‌تـر است! آن‌ها درکی از فرهنگ و جامعه موجود ایرانی ندارند!*@AnsuyePardehePendar

❤️“عشق همهٔ ما ایران‌ست”??*
??*محسن شریفیان: «اگر حرف زدن از شـهدا مزدوری است مـن هـم یک مزدور هستم»!

محسن شریفان، خواننده، آهنگساز، نویسنده و نوازندهٔ برجسته هموطن‌ما در کنسرت اخیر خود که این‌روزها در تهران برگزار می‌شود، چنین گفت:

«اگر کسی درباره کشور، خلیج فارس و جزایر ایرانی، ‎شهدای‌ارتش و وطن‌خود حرف بزند، او را ‎مزدور خطاب می‌کنند و این یک سناریوی تلخ برای این روزهاست. من یک مزدورم و برای ‎وطن‌ام می‌خوانم».

@AnsuyePardehePendar

*?*

?چطور آمریکا اقتصاد بین‌الملل را به سلاح تبدیل کرد؟**

✍?پل کروگمن؛ استاد اقتصادِ دانشگاه گرجویت‌سنتر نیویورک و برندهٔ جایزۀ نوبل اقتصاد به سال ۲۰۰۸ و نویسندهٔ نیویورک تایمز 

?منبع: فارن‌افرز - ترجمۀ فرشته هدایتی در وب‌سایت ترجمان علوم انسانی 

آمریکا بعد از یازده سپتامبر خط قرمزی را شکست که دنیا را به جای متفاوتی تبدیل کرد.

در قرن اخیر، هیچ کشوری به اندازۀ آمریکا جنگ برپا نکرده است، طوری که آمریکا را «کشوری همواره در حال جنگ» توصیف می‌کنند. بااین‌حال بعد از حمله به برج‌های تجارت جهانی و آغاز آنچه «جنگ علیه ترور» خوانده می‌شود، ماهیت این جنگ‌ها تفاوتی اساسی پیدا کرد. آمریکا که در گلوگاه تقریباً تمام مبادلات مالی و اطلاعاتی بزرگ جهان بود، شروع به کنترل و پایش گستردۀ این داده‌ها با اهداف امنیتی و نظامی کرد. حاصل اختراع سلاح کشتار جمعی جدیدی بود که بعدها علیه کشورهای مختلفی به کار بسته شد: «تحریم».

بخشی از آنچه این قدرت را تثبیت می‌کند واضح است: اکثر مبادلات تجاری جهان با دلار انجام می‌شوند. دلار یکی از معدود ارزهایی است که تقریباً تمام بانک‌های مهم قبولش دارند و مطمئناً از ارزهایی است که به‌طور گسترده استفاده می‌شود. درنتیجه، بسیاری از شرکت‌ها، اگر بخواهند مراودات تجاری بین‌المللی داشته باشند، باید از دلار استفاده کنند. هیچ بازار واقعی‌ای وجود ندارد که در آن بتوان سولِ پرو را با رینگیت مالزی مبادله کرد، پس طبیعتاً بانک‌های محلی که این مبادله را تسهیل می‌کنند با سول دلار آمریکا می‌خرند، سپس با دلار رینگیت می‌خرند. برای انجام چنین کاری، بانک‌ها باید به نظام مالی آمریکا دسترسی داشته باشند و از قواعدی که واشنگتن وضع کرده تبعیت کنند. اینکه چرا آمریکا قدرت اقتصادی بی‌چون‌و‌چرا دارد دلیل دیگری دارد که چندان واضح نیست. اکثر کابل‌های فیبر نوری جهان که داده‌ها و پیام‌ها را حمل می‌کند از ایالات ‌متحده می‌گذرند. و وقتی این کابل‌ها به ایالات متحده می‌رسند، واشنگتن می‌تواند ترافیک این کابل‌ها را کنترل کند –درواقع سازمان امنیت ملی از هر بسته‌داده‌ای که بتواند ببیند گزارشی تهیه می‌کند. بنابراین ایالات ‌متحده به‌راحتی می‌تواند بر فعالیت همۀ کسب‌وکارها و کشورها نظارت داشته باشد و پیش‌بینی کند که رقبایش چه زمانی منافعش را تهدید می‌کنند و در پاسخ تحریم‌هایی جدی وضع کند.

?کتاب امپراتوری زیرزمینی: آمریکا چگونه اقتصاد جهانی را تبدیل به سلاح کرد، نوشتۀ هنری فارِل و آبراهام نیومن، دربارۀ قدرت نظارت و تحریم‌گری واشنگتن است. این کتابِ افشاگرانه توضیح می‌دهد که واشنگتن چگونه به چنین قدرت عیجب‌وغریبی دست پیدا کرده است و چگونه از آن استفاده می‌کند. فارِل و نیومن با جزئیات توضیح می‌دهند که حادثۀ ۱۱ سپتامبر چگونه ایالات متحده را وادار به استفاده از قدرتش کرد و چگونه بسیاری از بخش‌‌های تشکیل‌دهندۀ آن چین و روسیه را تحت فشار قرار دادند. آن‌ها همچنین توضیح می‌دهند شاید کشورهای دیگر از این شبکۀ روابط واشنگتن خوششان نیاید، اما گریختن از آن هم برایشان بسیار سخت است.

علاوه‌براین‌ها، نویسندگان این کتاب نشان می‌دهند ایالات ‌متحده چگونه، به نام امنیت، نظامی درست کرده که اغلب از آن سوءاستفاده می‌کند.

در این کتاب نیز به‌وضوح بیان شده، تلاش‌های آمریکا برای سلطه ممکن است منجر به آسیب‌های دهشتناکی شود. اگر واشنگتن مدام از ابزارهایش برای سلطه استفاده کند، ممکن است کشورهای دیگر وادار شوند نظم بین‌المللی کنونی را در هم بشکنند.

همچنین، واشنگتن ممکن است از قدرت خود برای خشونت علیه کشورها و مردمانی استفاده کند که هیچ گناهی نکرده‌‌اند. بنابراین، کارشناسان باید فکر کنند که چگونه امپراتوری آمریکا را اگر نه کاملاً، حداقل به مناسب‌ترین شکل محدود کنند.

داده + دلار

این‌طور نیست که آمریکا اولین و تنها کشوری باشد که تابه‌حال در اقتصاد جهانی و انتقال داده اهمیت داشته. قدرت‌های پیشرو جهان همیشه کنترل گسترده‌ای بر اقتصاد و شبکه‌های ارتباطی جهان داشته‌اند. مثلاً، در آغاز قرن بیستم، پوند انگلیس نقش کلیدی‌ای در بسیاری از معاملات بین‌المللی داشت و شمار زیادی از کابل‌های تلگراف زیردریایی جهانی از لندن عبور می‌کرد.

?نویسندگان این کتاب معتقدند آمریکا پس از حملات ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ شروع به سرمایه‌گذاری روی این راه‌های جدید کرد. پیش از این، مقامات آمریکایی احتمالاً به دلیل ترس از اینکه نکند زیاده‌روی کنند، در زمینۀ «اقتصاد» اعمال قدرت چندانی نمی‌کردند. اما مقامات به‌سرعت متوجه شدند که می‌توانند رد معاملات مالی اسامه بن لادن را بگیرند تا نقشه‌های این تروریست فاش شود و بدین‌ترتیب از نفوذ اقتصادی خود برای مختل‌کردن عملیات القاعده استفاده کنند.

*?ادامه و متن کامل در گزینهٔ مشاهده ‌فوری INSTAN VIEW بخوانید:*
https://telegra.ph/NAI-10-28

@AnsuyePardehePendar

☝?جعلیات بیداد می‌کنه!??

❌ارتش اسرائیل اعلام کرده ۴ زن به عنوان خلبان جنگنده‌های اسرائیلی تو حمله به ایران شرکت کردن، حالا مشخص شده یکی از اونا به اسم ماریا اسکندی ایرانیه و اهل سنندجه.
[کانال رسانه مردمی! فریبکارست]
❌- @PersianSocialmedia |

*?*پی‌نوشت و حقیقت ماجرا:

با هم این پست رو یه نـگاهی بندازیم و راستی‌آزمایی کنیم:
یک خانم جوان، زیبا، شاد و ظاهرٱ خوشبخت!
از همه ‌چـیز راضـی، خـلبـان جنگندهٔ اسراییلی که به ایران حمله کرده که از قضا کُرد و اهل سنندج!

هـر کـدوم از فـاکتـورهای بالا می‌تونه روی مخاطب تٱثیراتی مطابق میل سازندهٔ این پست بذاره… این‌خانم در اصل افسر نیروی هـوایـی آمریـکاست و اسمش هست:
Stanislava Zdebskaya

ضمنا یک کانال یوتیوب هم داره که به همین نام میشه پیداش کرد!

جعلیات بیداد می‌کنه…! هر آنچه امپراتوری دروغ می‌سـازد را بــاور نـکنیـد**.

با دروغ نمی‌توان تغییر مطلوب ایـجـاد کرد، چـرا که در بـهترین حالت و توفیق احتمالی ؛ دروغ و باطل جـایـگزین خواهـد شـد.
یا حق@AnsuyePardehePendar