کانال شعرو دکلمه خسته از پرواز

Description
🎇تبلیغات پذیرفته میشود🎇
📌فروش اکانت مجازی

https://rubika.ir/aminf16m روبیکا🔗

🔗موزیک بیکلام @aminchenary

🔗ویسامون @amino021

🔗لینک YooTube https://youtube.com/@aminf16m?si=qWXeJMSUrxnkX4WM

🗽سـرتیــم چنــل @aminlak3 🆔

🇮🇷 تاسیس1401/11/28 🕰️
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 2 weeks ago

2 months, 3 weeks ago

*🟣 #شعر 🟣*#خواب_مرگ ((مردن و تدفین))

شبی در خواب دیدم مرده بودم
از این بهبوهه جان در برده بودم،
سه قاپ افکنده، بُز آورده بودم،
یقین از غصه اش، دِق کرده بودم.
گروهی ناشناساز حیث رفتار،
گروهی در تظاهر کهنه عیّار،
عزیزانی که تارم را شکستند،
رفیقانی که پودم را گسستند،
شتابان بنده را در گور کردند.
برایم گریه ای بازور کردند.
یکی می گفت از آن دیوانه ها بود،
که از دیوانه بازی رفت و آسود.
دگر گفتا نظر بازی خفن بود،
که یک روز از نظربازی، نیاسود.
یکی گفت از وطن آواره ای بود،
یکی گفت آدمِ بیچاره ای بود.
به هر صورت پس از ترتیب و آداب،
چِپاندَندَم در آن باریکه سرداب.

((در گور))

سپس ملا بگوشم خواند، تلقین،
اراجیفی که خر خواند به "کوئین".
هوس کردم به ملا حِینِ تلقین،
بگویم ای اَبَر شیّادِ دیرین،
چه لاطائل به گوشم می چپانی،
که مُهمَل بودنش را خود بدانی.
اُلاغا، مرده ام بی جان و بی هوش،
خُزَعبَل های خود بر مرده مفروش.
خزعبل را چه می خوانی به گوشم،
که من خود خر بگیر و خر فروشم.
بر آن بودم بگویم شیخِ حَرّاف،
دوسرقافی، دوسرقافی، دوسرقاف.
دغل بازی نکن مُلّای شَرخر،
بساطت را بگستر جای دیگر.

سپس مدّاحی آمد نوحه سر داد،
که عقل از کلّه های کهنه پَر داد.
اباطیلی بهم آوردر و بِسرود،
که سرهم آورد این قصه را زود.
نگاهش هیز و چشمش زن به زن بود،
سیَه ریشی شدیدا قلتشن بود.
صدایش بد طنین و نا بهنجار،
روان فرسا و گوش آزار و خَشدار.
سپس مقداری عَرعَر کرد و تیزید،
بیادِ کربلا اشکی بریزید.
تو گویی من چغندر بودم آنجا،
وَ یا زاپاسِ پنچر بودم آنجا.
گلو را می درید، اما بمنظور،
نفیرش انکرالاصوات، بدجور.
هوس کردم که از آن چاه بیژن،
بگویم کلّه خر، من مرده ام، من!.
تو فورا کربلا را می فروشی؟
به اُمّت اشقیا را می فروشی؟
نخوردی شام و دوغِ نابِ ما را؟
که فوری می زنی زیرابِ ما را.
حیایی کن بِبُر آن عَرعَرت را،
بِبَر تشریفِ خَرتَر از خَرَت را.

دل آرامی به سوگَم یک غزل خواند،
"ساق اولسون" چون غَزَل را "چوخ گؤزَل"خواند.
زِ چشمَش قَطرِه اشکی شُد نِثارم،
فَدای "قَطرِه اَشکِ" آن نگارم.

نظر بازان نمی دانم شمارا،
گُلی بر سَر نَزَد دنیا که مارا.
کنون بر رویِ قَبرَم گُل فراوان،
نثارِ مَقدَمِ پُر شورِ یاران.
به هر عزت، به هر نکبت به هر جور،
جماعت رفت و من ماندم بَلا دور،
لباسم یک کَفَن با بوی کافور.
نه تریاکی، نه غلفوری، نه وافور.

هنوز از حِسّ مُردن مَنگ بودم،
کمی تا قسمتی، دلتنگ بودم.
در آن ظلمت که چشم از کاسه می رفت،
به ساعت مانده بودم هشت یا هفت.
چنان بودم در آن آشفته افکار،
که ناگه گورِ تنگم شد چنان غار.
چه غاری، سرد و هول انگیز و تاریک،
ولیکن بهتر از آن گور باریک.
چرا مُسلِم به جهلش دارد اصرار،
چه جهلی بی دلیل و مُرده آزار.
چه جُرمی مُرده دارد بی هیاهو،
که در گورش یخوابد روی پهلو.
چه فرقی می کند پَهنای یک قبر،
چرا تدفین شود بازور و با جبر.
فقیها قبر ها را پهن تر گیر،
چه دارد مُردهٔ بیچاره تقصیر.
برای اَنکِران هم جای بگذار،
از این شامورتی بازی دست بردار.
خدا خواهد بیاید گَر به دیدار،
کجا باید نشیند، شیخِ طرّار.
خدا می رنجد از آن گورِ باریک،
بَشَر می ترسد از آن جای تاریک.
صداهایی هراس آور شنیدم،
ولی چیزی در آن ظلمت ندیدم.
زمانی در تَنَم افتاد وَحشَت،
که چشمَم کرد، با تاریکی عادت
دو موجودی که دیدم چون هیولا،
یکی پائین قبر، آن یک به بالا.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌📚#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖤓 𝄟🦅⍣᭄

𝑱𝒐𝒊𝒏☞︎︎ @aminf16m **

2 months, 3 weeks ago

*🌟 #دکلمه 🌟*

‍ مادر بزرگ مهره های تسبیحُ از زیرِ انگشتش رد کرد و بی هوا گفت :

زمانِ ما که اینجوری نبود مادر جون!
عیب بود اگه زن و شوهر بهم علاقه نشون بدن ، حتی رومون نمیشد همدیگرو به اسم صدا بزنیم ،

من به آقا جونت میگفتم "آقا" اونم به من میگفت "ضعیفه"...

یه وقتایی هم که کِیفش کوک بود حاج خانم صدام میزد...

اون موقع ها دوست داشتنُ با حرف نشون نمیدادن مادر...

همین که مَردت ساعت دوازده ظهر با یه کیسه خرت و پرت و یه کیلو میوه ای که دوست داری میومد خونه یعنی خاطرتُ میخواست...!

یادمه روزای اولی که واسه داییت آبستن بودم دلم بدجور برا آلبالو خشکه پَر میکشید

آقا جونت وقتی فهمید ، تا نُه ماه ظهرها که می اومد خونه اول یه پاکت پُر آلبالو خشکه میذاشت رو طاقچه و بعد بدونِ هیچ حرفی میرفت کنارِ حوض تا وضو بگیره ..

منم به جای تشکر سجاده اش رو تو اتاق پهن میکردم و منتظر میشدم تا بیاد نماز بخونه ، اون موقع ها به این چیزا میگفتن دوست داشتن...!

زن و شوهر زبونی بهم علاقه نشون نمیدادن ، اینکارا قباحت داشت...

تو جمع که دیگه حرفشم نزن...

تو تمومِ این سالا فقط یه بار آقا جونت جلوی همه محبتش رو بهم نشون داد اونم وقتی بود که بچه اولمُ بدنیا آوردم...

یادمه وقتی که پسر کاکُل زریمونُ دید اومد جلوی همه سرمُ بوسید و همینجور که میخندید گفت : عجب گل پسری واسمون آوردی خانم...

بمونه که اون روز از خجالت لپام گل انداخت و تا صبح تو چشماش نگاه نکردم...
زمانِ ما حیا حرف اولُ میزد...

تو خونه خودمونم چارقد سرمون بود ، فقط سالی یه بار یه سُرمه میکشیدیم تو چشمامون!

اون موقع ها همه چیز فرق میکرد ، علاقه ها یه جور دیگه بود!

الانُ نبین که دوست داشتن شده نُقلِ دهنِ همه و از مزه افتاده...

اینو که گفت اشک تو چشماش جمع شد ، عکسِ آقا جونُ گرفت تو بغلش و آروم گفت :

آقا الان که من نمیبینمت ، ولی تو از اون دنیا منو میبینی ، تو که صدامو میشنوی ، میخوام بگم به اندازه تمامِ اون سال هایی که با چشمامون حرف میزدیم ، دوسِت دارم ؛

اندازه تمامِ اون آلبالو خشکه های سَرِ ظهرِ رو طاقچه "دوسِت دارم#خسته_از_پرواز@aminf16m ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌📚#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖤓 𝄟🦅⍣᭄

𝑱𝒐𝒊𝒏☞︎︎ @aminf16m **

2 months, 3 weeks ago

*🟤 #نمایشنامه_شعر 🟤*

🟢 امشب عروسش می‌شوی، من دوستت دارم هنوز!

🔴 دارم عروسش می شوم اما تو را هنوز...

🟢 بی من چه شیرین می‌روی، من دوستت دارم هنوز!

🔴 آری! نگشته از دلم یادت جدا هنوز!

🟢 در این مثلث سوختم، دارم به سویت می‌دوم

🔴 در قلب من هنوز هم امید بی‌خودیست...

🟢 داری به سویش می‌دوی، من دوستت دارم هنوز!

🔴 باور نکرده مرگ را این بی نوا هنوز!

🟢 قسمت نشد در این غزل، شاید جهان دیگری...

🔴 در هر نمازی خواستم باشی برای من...

🟢 مستی و رقص و مثنوی...! من دوستت دارم هنوز!

🔴 اما اثر نمی‌ کند گویا دعا هنوز!

🟢 امشب برایت بغض من، کِل می‌کشد محبوب من!

🔴 خورشید را از من گرفتی با نبودنت...

🟢 حتی اگر هم نشنوی، من دوستت دارم هنوز!

🔴 ابریست در جهان من عمری هوا هنوز!

🟢 در سنگسار قلب من، لبخند تو زیباترست

🔴 باید فراموشت کنم اما نمی شود!

🟢 یک جور خاص معنوی، من دوستت دارم هنوز!

🔴 ما سهم هم نمی شویم آخر چرا هنوز...

🟢 خوشبخت باشی عمر من! در پِنت‌هاوس برج عشق!

🔴 با گریه رفتی گم شدم در گریه های تو...

🟢 در ایستگاه مولوی، من دوستت دارم هنوز!

🔴 نکرده بغضی لعنتی ما را رها هنوز!. . 🟢 دارد غرورم می‌چکد از چشمهایم روی تخت!

🔴 در من زنی آهسته می‌گرید به یادِ تو...

🟢 ای کاش جانم را بگیرد مرگ بعد تو،

🔴 کِل می‌کشد مابین گریه بی صدا هنوز!

🟢 داری عروسش می‌شوی، من دوستت دارم هنوز...

🔴 دارم عروسش می شوم اما تو را هنوز...

پسر (🟢)
دختر (🔴)

| #مهدی_حسینی@aminf16m ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌📚#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𖤓 𝄟🦅⍣᭄

𝑱𝒐𝒊𝒏☞︎︎ @aminf16m **

5 months, 1 week ago

*? #شعر ?*

در کنج قفس مانده ام وُ بال و پری نیست
دردا که زمن عاشق شوریده تری نیست

نفرین به من وُ بخت من وُ قصه ی عشقم
عمریست چنین زارم وُ از خود خبری نیست

تا چند دهم شرح ز این قصه ی تلخم
بر حال پریشان من اورا نظری نیست

گفتم که مگر شعر شود مرهم دردم
لیکن چه بگویم ؟که دگر شعر تری نیست

ظلمات شب از دیده ی من پرس که عمریست
روزم چو شبست و شب ما را سحری نیست

خون شد دلم از دوری و هجران و فراقت
دل عزم سفر دارد و لیکن سفری نیست

چون حال دل خسته ی من ، نیست ندیدم
می سوزم و می سازم و کار دگری نیست

از وصل تو کوته نکنم دست به یک دم
هرچند که وصلت به خیالست و بری نیست

گویند که راحم دگر از یار حذر کن
زین باب مگویید که دل را اثری نیست#راحم_تبریزی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌?#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌? ??⍣᭄

????☞︎︎@aminf16m**

5 months, 1 week ago

*?* تایم شعرو دکلمه و آواز با جوایز ارزنده

این گپ بعد از اتمام تایم به نفرات برتر جایزه میده و به دور بعد راه پیدا میکنه*?*?**

5 months, 1 week ago

*? #دکلمه ?*

من دلم یه باغبون میخواد
دوست دارم یه قلب عاشقم باشه
دوست دارم دو تا چشم همیشه مواظب من باشه
اصلا میدونی چیه ؟؟؟
من دوست دارم یه گلدون باشم که
دلش بازم یه باغبون میخواد
باغبونی که بلده با گلها و گلدوناش و با درختهاش مهربون باشه و به اون گل و درختها به موقع آب و کود و مواد مغذی بریزه به پاشون تا حسابی جون بگیرند و گلها نور کافی بهشون برسه و آب بریزه پاس گلدونها تا اون گل ریشه بزنه و غنچه بده و گلاش باز بشند
خوب میدونید چرا اینو گفتم ؟؟؟
چون عشق و دوست داشتن درست شبیه باغ و باغبونه
یعنی عاشق گله معشوق باغبون
پس باید یه باغبون مهربون داشته باشی تا شیش دنگ حواسش به رشد و نور و رسیدگی کردن به اون گل رو برعده داشته باشه
اون باغبون باید چشمای مهربونی داشته باشه که گلها و درختهاش رو به وقتش حرس کنه و نزاره آفت به جون گل و باغش و درختهاش بیفته
یه باغبون باید روزهای زیادی طی کنه که باغش و گلهاش و درختهاش سالم بمونند و عطر اون گل باید کل باغ رو خوش بوو کنه جوری که هر کسی خواست وارد این باغ بشه از عطر گلهای اون باغ سرمست بشند
پس کسی که باغبونه نباید نسبت به کل باغ و گل و درختهاش بی‌تفاوت باشه باید احساس پای احساس مسئولیتی که گرفته بزاره تا یه روز ثمره تمام تلاشش رو که شب و روز صبوری به خرج داده رو با چشمای خودش ببینه
وقتی باغبون باشی میدونی گلها و درختهات به توجه نیاز دارن درست مثل من
و اونهایی که مثل من هستند
مهربون و عاطفی و دلتنگ و نارنجی و خلاصه اینجوری بگم از حرفهام وقتی دو نفر با هم دیت شروع می‌کنند یعنی از طریق احساس و عطر و حالت صحبت کردن و بیرون رفتن و قرار ملاقات با خانواده گذاشتن و نشست برخواست کردن با خانواده دختر و خانواده پسر و به استقبال شناخت و آشنایی با اون دختر یا اون پسری که دوستش داری و میخوای یه عمر خوشبخت کنید همدیگرو برید و اینکه میخوام بگم دوست داشتن
یعنی تمام زمان‌ها رو با هم و کنار هم سپری کردن و یعنی بدون غرور و منیت و اینکه به احساس هم ارزش دادن و به خانواده های دو طرف احترام گذاشتن و از دوست داشتن یعنی در تمام مرحل اولویت هم بودن و زمان گذاشتن برای اون دوست داشتن
دوست داشتن یعنی احترام گذاشتن به خط قرمزهای دو طرف یعنی اعتماد داشتن دختر  پسر از همدیگه دوست داشتن در اصل شناخت تفاوتهاست و در اصل دوست داشتن این نیست که بگی چون من مغرورم پس اول دختر باید بیاد سمتم نه یا دختر بگه چون من مغرورم پس پسر اول باید بیاد بگه ازت خوشش اومده و بهت درخواست دوستی و آشنایی بده
نه جانم ما خانومها باید شجاع باشیم وقتی پای جنگیدن برای یک مرد میاد وسط که اون مرد رو باید خیلی خوشبخت باشه که یه خانوم بهش درخواست دوستی یا درخواست ازدواج داده
اصلا میدونید دوست داشتن اینکه ما بعضی از قانونها رو عوض کنیم که نه حتما مرد باید ابراز علاقه کنه
نه جانم زنها هم میتونند اگر جسارت و شجاعت و اون علاقه و اون حس  رو درون خودشون جستجو کنند خیلی هم قانون خوشکلی میشه که خانومها هم بدون هراس و وحشت میتونید از مرد رویاهاتون درخواست دوستی یا ازدواج کنید
یعنی فرق و تفاوت قائل نشیم برای اون آقا یا اون دختر فرقی نداره
اگر خودمون بعضی قانوها رو جدید بنویسیم
مثلا بنویسم توی دوست داشتن چه آقا و چه خانوم هیچ وقت حق ندارند اشک همدیگه رو در بیارن یا باید به خط قرمز همدیگه احترام بزارن توی دوست داشتن از بالا به همه چیز نگاه کردن اکیدا ممنوعه توهین کردن اکیدا ممنوعه توی دوست داشتن باید به خانواده‌ی دو طرف احترام گذاشته بشه همیشه و همیشه و همیشه توی دوست داشتن وقتی میبینی به آقا یا خانوم احساس داری و علاقمند شدی به آقا یا خانوم نگو چون من مغرورم اون اول باید بیاد بگه یا خانوم نباید بگه چون من مغرورم پس اول آقا بیاد بگه
این رفتارها اکیدا ممنوعه
توی دوست داشتن فقط به آرامش دو طرف باید فکر کنید نباید به جای همدیگه تصمیم بگیرید باید اجازه ی تصمیم گیری داشته باشیم چه آقا چه خانوم
توی دوست داشتن دروغ گفتن اکیدا ممنوعه
چون به قول شاعر
خشت اول چون نهد معمار کج
تا حضرت عباس میرود دیوار کج
وقتی هیچ علاقه‌ای حس نکردید توی دوست داشتن بهم قول ندید هیچ قولی چون دنیای طرف مقابل روی سرش خراب میشه توی دوست داشتن راستگو باشید لطفا همیشه و تا آخر عمرتون چیزی رو پنهان نکنید چون اکیدا ممنوعه توی دوست داشتن رفتارهای جلف نداریم اکیدا ممنوعه توی دوست داشتن قانون زمان رو رعایت کردنه یعنی اینکه باید
زمان اولویت توی هر چیزی باشه
مثلا با جفت روحیتون میخواید برید بیرون یه ساعت به فرض میگید ساعت ساعت ۶ فلان رستوران یا کافی شاپ میبینمت
باید خودتون زودتر حداقل نیم ساعت قبلش اونجا باشید باید همیشه مرتب و منظم و خوش پوش باشید و خوش عطر و خوش صحبت و ...

#راحمه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

????☞︎︎@aminf16m**

5 months, 2 weeks ago
5 months, 2 weeks ago

*❤️ #دکلمه ❤️*

کاش میشد نبود
مگه نه؟!
چه قصه ای نوشت برای من سرنوشت
چرا همیشه اونی که میخوای نمیشه

خدایا قربونت بشم فکر کنم تو اسم بنده هات اشتباهی شده
اسم من ایوب نیستااااا

خدایا میبینی منو
خسته ام از امتحان بسه
خدایا این سینه کوچیک من توان این همه درد و سنگینیا نداره ها

خسته شدم از بسکه زانوهام بغل کردم و زدم روشونه ی خودم گفتم غصه نخور بالاخره تموم میشه ولی غصه هام تموم نشدن خودم ذره ذره اب شدم و تموم شدم

درسته همیشه گفتن این نیز بگذرد
گفتن چون میگذرد غمی نیست
ولی به خدا قسم تا بگذره هم درد کمی نیست

همیشه میگفتم برای منی که وجود خدارا تو لحظه لحظه زندگیم احساس کردم !
خدا هیچ جای دوری نیست!
ولی خدا جونم دوری خیلی دور نمیبینمت یا تو منو نمیبینی

میدونی چیه
همه ی ادمای زندگیم هرکدوم یه واژه ی خوب رو ازم گرفتن
یکی اعتماد و یکی حرمت و یکی صداقت
یکی محبت و یکی معرفت و
هییییی
یکی هم قلبمو گرفت و رفت

خدایا حال دلمون رو تکونی بده قربونت بشم
هم میبینی هم میدونی هم میتونی

من حتی روزایی ک غمگین بودم سعی داشتم حال اطرافیانمو خوب کنم
یعنی بود روزایی ک حال خوبی نداشتم
ولی
ولی تموم تلاشم رو برای خندوندن دیگران انجام میدادم

چرا یکی نیست حال منو خوب کنه چرا

خدایا بیا و خودت بشو تنها دلیل خوبم
به خدا قسم گناه دارما
شونه های من زیادی ضعیفن برای حجم این همه غم

میدونی چیه خدا جون
یه روز عزیزترینم مُرد یعنی بردیش پیش خودت
بعد از اون تو زندگی هرجا کم آوردم اون شد بهونه گریه هام و حال بدیام

کاش زندگی دنده عقب داشت
کاش میشد برگردم عقب وقتی بچه بودم

یادمه وقتی بچه بودم هروقت میرفتم دکتر
دکتر میپرسید چرا اومدی؟!
مامانمو نگاه میکردم که جواب بده
چون میدونستم مامانم منو بیشتر از خودم بلده..
دلم میخواد الانم برم از مامانمم بپرسم
مامان
من چه مرگمه؟!…
مامان من دارم خفه میشما
نمیتونم نفس بکشم…
میشه بغلم کنی مثل بچگیامون
بگی من هستم
نمیزارم تو حالت بد باشه
میشه مامان؟!
میشه؟؟

✍️ستاره

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌?#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌? ??⍣᭄

????☞︎︎@aminf16m
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌**

5 months, 2 weeks ago

*? #شعر ?*

چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم

چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جست‌وجو کردم

خیالت ساده‌دل‌تر بود و با ما از تو یکروتر
من این‌ها هردو با آیینهٔ دل روبه‌رو کردم

فشردم با همه مستی به دل سنگ صبوری را
ز حال گریهٔ پنهان حکایت با سبو کردم

فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشکِ ندامت شست‌و‌شو کردم

صفایی بود دیشب با خیالت خلوتِ ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم

مَلول از نالهٔ بلبل مباش ای باغبان رفتم
حلالم کن اگر وقتی گلی در غنچه بو کردم

تو با اَغیار پیش چشم من مِی در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم

حراج عشق و تاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم

ازین پس شهریارا ما و از مردم رمیدن‌ها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک‌مو کردم#شهریار ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌?#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌? ??⍣᭄

????☞︎︎@aminf16m**

5 months, 3 weeks ago

*? #شعر ?*

‍ شبی فانوس احساسم،به دستان تو روشن شد
کویرستان ذهن من،زلبخند تو گلشن شد

صداي خنده خورشید،میان آسمان پیچید
غزل ها آمد و مهمان،میان دفتر من شد

اگرچه موسم شب بود،ولی خورشید می تابید
که نورش روشنی بخشِ،تمام کوي و برزن شد

دوباره حسِ عشق تو،قدم میزد میان دل
به روي ماه روي تو،دوباره پرده افکن شد

اگر عشق است زیبایی، تویی زیبایی مطلق
كه عشقت جلوه اي زيبا،به هرمرد وبه هر زن شد

برهنه میشود هر اَبر،گمانم فصل پاییز است
لباسِ خیسِ بارانی، دوباره زینت تن شد

ولی انگار#پروانه، فقط میل پریدن داشت
نه چشمش سوي شمعی بود،نه پرهایش ملون شد

شاعر#ناصرپرواني ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‍‌‌?#خسته_از_پرواز‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌? ??⍣᭄

????☞︎︎@aminf16m**

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 5 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 7 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 months, 2 weeks ago