?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 4 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 4 weeks ago
بس هي رحلة عمُر
وكلشي إنتهى بوكتة ،
قصه و طواها الزمن
وبَين چبير الفرق
وين انا وين انت !
سوزان عطیه اسماعیل خواننده مصری بود که فعالیت هنری خود را در اواخر دهه هفتاد در برنامه «جدید فی جدید» به همراه بلیغ حمدی آغاز کرد. صدای او با اصالتش متمایز بود. او بیش از 600 آهنگ را چه برای خودش و چه برای خوانندگان دیگر اجرا کرد و برخی او را جانشین امکلثوم میدانستند.
او در محلهای در مرکز شهرستان بسیون از توابع استان الغربیه به دنیا آمد، پدرش عطیه اسماعیل، خواننده محبوبی بود و عمههایش همگی از خوانندگان محبوب بودند که ترانهها، مداحیهای مذهبی و محلی را اجرا میکردند. مادر وی فاطمه سرحان نیز خوانندهی مشهور و محبوبی بو که مدتها با زکریای حجاوی و خضره محمد خضر همکاری داشت. وی بعدها با خانوادهاش به قاهره نقل مکان کرد و مدتی طولانی در محله «الرویعی» در عتبه زندگی کرد، سپس به محله سیده زینب نقل مکان کرد. وارد «مدرسه مقدماتی ام المؤمنین» شد و بلافاصله پس از دوره راهنمایی به مؤسسه موسیقی عرب پیوست. پس از تحصیل در دبیرستان، تحصیلات خود را در مؤسسه ادامه داد تا اینکه در سال 1371 موفق به اخذ مدرک لیسانس و سپس فوق لیسانس و سپس دکترای تار و صدابرداری شد.
سوزان به خاطر خواندن ترانههای امکلثوم خواننده مصری و فرید الاطرش شهرت پیدا کرد وبا چندین آهنگ از جمله «اتحداك»، «زی مانت» و «موافقة» به شهرت رسید.
وی خوانندگی را بین سالهای ۱۹۹۲_۱۹۹۳ به طور کامل کنار گذاشت و محجبه شد. او دو دختر و یک پسر به نامهای «هاجر»، «ساره» و «عمر» دارد. وی رسانهها را کاملا تحریم کرده و اصلا دوست ندارد در هیچ برنامه یا مصاحبه مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی حضور داشته باشد. وی آخرین بار در سال ۲۰۱۵ در مراسم ازدواج پسرش دیده شد.
سوزان عطية
☝️
??
تفاوتهای ترجمه عربی- انگلیسی
کتاب«ابداعات المترجمین»
یا ابتکارات مترجمان:
این کتاب به نکات دقیق و ظرایف ترجمه پرداخته که بین مترجمان جهان عربزبان و انگلیسیزبان غالباً رعایت نمیشود.
نویسنده آن«د.خالد توفیق»مصری است که در ده دانشگاه عربی و خارجی،استاد مسلّم ترجمه و زبانشناسی در گروه انگلیسی و عضو اتحادیه نویسندگان عرب است با بیش از ۳۰تألیف مرتبط در حوزه ترجمه.
کتاب دیگر نویسنده «أخطاء المترجمين الشائعة» است که به خطاهای رایج مترجمان عربی از انگلیسی پرداخته، اما کتاب ابتکارات مترجمان او حاوی اطلاعات مفید و دقیقتری است که به تفاوت اصطلاحات استعاری در ترجمه پرداخته.
طنزی هست که یکی از عربها در لندن سوار اتوبوس شده بود میخواست به راننده بگوید مرا پیاده کن:
به عربی میشود:((نزّلنی)) اما فکر کرد این را چطور به انگلیسی بگوید: یادش آمد عربها Download را به «تنزیل»ترجمه کردهاند برای همین مسافر عرب به راننده گفت:
Download me here!
«د.خالد توفیق» میگوید: خطاهای مترجمان گرچه اینگونه فاش نیست اما گاه دست کمی از فکاهی بالا ندارد و در این دسته از اشتباهات،تفاوت فرهنگی دو زبان است که باعث لغزش در ترجمه میشود.
به چند مثال از کتاب اشاره کنم.
میگوید مثلاً: عربها میگویند:
۱- (کان متعطشا للمعرفة)
يعنی او تشنهی دانستن است.
اما در انگلیسی میگویند:
he was hungry for knowledge
یعنی او گرسنهی دانش است.
چرا که عرب مشکل همیشگیاش در کویر و برهوت صحرا، آب بوده، برای همین تشنگی استعارهی اصیل او در جستجوی دانش است اما انگلستانِ پربارش، آب بی کمترین تلاشی در دسترس است پس آنجا گرسنگی،رنج اصیلتری است.
۲- (شرب الحساء)
عربها سوپ را مینوشند اما در انگلیسی گفته میشود:
he ate the soup
چون سوپ خوراکی محسوب میشود نه نوشیدنی؛ زیرا سوپ نزد عرب از غذاهای نادر بوده.
۳- (في ظل الأحداث الراهنة)
یعنی:
عرب میگوید: در سایهی رخدادهای جاری...
اما فرد انگلیسیزبان میگوید:
in the light of current events
یعنی: در پرتو رویدادهای جاری...
چرا؟ به این دلیل که عرب از آفتاب صحاری سوزانش اشباع شده برای همین در رویدادها، دنبال سایه میگردد، اما فرد انگلیسیزبان ولع آفتاب دارد برای همین میگوید: در پرتو رخدادهای جاری...
۴- عرب برای اینکه بگوید خیالم راحت شد میگوید: (اثلج الخبر صدری) یعنی دلم خنک شد.
چون باز موضوع استعاره آفتاب صحرا او را به خنکی و سردی سوق میدهد. اما در انگلیسی میگویند:
the news warmed my heart
یعنی این خبر دلم را گرم کرد که باز حاکی از اب و هوا و جغرافیای آنهاست.
۵- باز عرب میگوید: (علی رأس اولویاتنا)
یعنی در رأس اولویتهای ما چنین است..
اما بریتانیاییها میگویند:
at the heart of our priorities
یعنی در قلب اولویتهای ما
که شاید حاکی از این است که «رأس» اولویتهای از پیش تعیین شده نزد عرب است که رادیکالتر عمل میکنند به جای بررسی عواطف.
۶- عرب میگوید:
(نظر القاضی فی الدعوی)
قاضی در پرونده نظر کرد
اما در انگلیسی گفته میشود:
the judge heard the case
یعنی: قاضی به پرونده گوش فرا میدارد.
شاید از این منظر باشد که قضاوت در جهان سنت با نظر به اعیان و اشراف و موارد ویژه دستخوش تغییر میشدهاست اما در جهان مدرن افراد و اشخاص موضوعیت نداشتند بلکه قاضی باید به ادلهی هردو طرف دعوا گوش میکرده تا حکم را صادر کند.
•• و از این مقایسههای ظریف بسیار فراوان در این کتاب مییابید.
ترجمهی☝️
?
**وان درد هماره ،همچنان هست
وز زخم ز خون، در میان هست
بر هر نفَسم ز بند و زنجیر
بر کالبدم، ز دشنه و تیر
بس جا و مقام و بس مکان هست
بر جان هم اگر چنان که بینی
صد شیون و مویه و فغان هست...!**
زمزمه ی یک مادر با خدا در خانه ی سالمندان!!! خدایا ای کاش زمانی که فهمیدم بچه ام در راه است، بجای نه ماه دعا برای سالم بودنش فقط یک بار دعا می کردم که فقط یکبار دلتنگم شود!
قدرِ این فرشته های آسمونی رو بدونیم
"دهم مهرماه روزجهانی سالمندان گرامی باد"
☝️
??
((تقنية الصدى))
يا تكنيك پژواک در ادبیات عرب:
در چندین داستان مشابه عربی بهچیزی با عنوان((فن و رسم پژواک)) نزد سرآمدان ادب عربی برمیخوریم؛
کسانی چون ابنخفاجة و المتنبي «صدى الموتی» یا پژواک مردگان از آنها نقل شده است.
یکی از آنها را که مربوط به امرؤالقيس شاعر پیشااسلامی است برایتان تعریف کنیم:
قبلاً ماجراى امرؤالقیس و السمؤال را در همین کانال نوشتم که السمؤال که در فرهنگ عربی نماد وفاداری است_حتا فرزندش را پیش چشمانش کشتند_ اما او حاضر نشد به امرؤالقيس خيانت كند.
داستان زیر اما بسی پیشتر از قصهی السموأل است:
معروف است که امرؤالقيس پسر پادشاه کندیان که زمان حیات پدرش در حضرموت تبعید بود، پس از شنیدن خبر قتل پدرش، گفت:
(الیوم خمر و غدا امر)
یعنی امروز به شراب نشینیم و امارت را از فردا بیاغازیم.
از پسِ آن روز زنان و اثاثیه و لوازم شاهی خویش برگرفت تا سوی عمارت شاهانهی خود نزد کندیان شود؛ در راه به منزل"عامر بن جوين الطائي"که بزرگ قبیلهی طائیان بود، فرود آمدند.
زنانی که همراه امرؤالقيس بودند زیورآلات بسیار همراهشان بود و جامههایی بس فاخر و گرانبها.
از باب(وقد يَستضِعفُ النازحَ المقيمُ) که میزبان گاه پناهندهی خویش را خوار میشمرد، زن عامر که در اموال آن زنان طمع کرده بود، شوهرش عامر را ترغیب میکرد که به خدعه و نیرنگ مبادرت کند و اموال امرؤالقيس شاعر و زنانش را تصاحب کند.
عامر اما از طرفی از خیانت واهمه داشت، از طرفی نیز تصاحب آن همه اموال خوشایند نفس خودش هم بود.
در این کشاکش «خیانت کنم یا وفادار مانم؟» بود که به ناگاه نهیبی بر خویش زد و فرسنگها از خاندان و قبیله کناره گرفت و به مکانی خالی و دور در صحرا رفت و آنجا نعره زد:
((غدرَ عامر بن جوين))
یعنی:
عامربن جوین خیانت کرد.
چیزی نگذشت که پژواک صدایش به او برگشت که:
«عامربن جوین خیانت کرد.»
همین: «صدی الصوت»
با شنیدن این پژواک از خلأ صحرا چنین إنگاشت که حافظهی اخلاق عربی است که به صدای او پاسخ داده است. یا پژواک آوای آیندگان و پاسخ نسل حاضر بود که در گوشهای وی طنینافکن شد که:
«عامربن جوین خیانت کرد»
برایش این بازگشت صدا بس هولناک و دهشتناک جلوه کرد، و بر او سخت گران آمد؛ انگار که پژواک تاریخ و روزگار است که او را خیانتکار مینامد.
با شتاب به تغییر جملهاش کوشید و نعره زد:
"وَفى عامر بن جوين"،
یعنی عامربن جوین وفادار ماند.
تا پژواک صدایش دوباره در گوشهایش طنینانداز شد، مهمیز نفس برکشید و عزمش جزم گشت کز خیانت به اموال امروالقیس شاعر و زنانش چشم پوشد.
این ماجرا به «فن الصدی» در ادب عربی معروف است.
•° این حکایت، امروز پس از اینکه دوساعت به مناظرهی «دکتر حسام سلامت» و حریف افغانستیزش گوش سپردم برایم تداعی شد که پژواک تاریخ از پساپشت نسلها دربارهی ما چگونه داوری خواهد کرد؟
«دکتر حسام سلامت» عزیز که سلامتِ عرصهی پژوهش امروزند، متانت و اتقان کلام و استدلالشان بر تهیمایگی و پوپولیزم فاشِ مهمانِ رویارویشان البته غالب آمد؛ مهمانی که به صراحت میگفت:
چرا همانطور که کولبران را با گلوله میزنیم افغانها را با تیر نزنیم!؟ و شرم نمیکرد از گفتن اینکه:«مگر ما به مسیحی و زرتشتی حق گفتگو دادهایم که به افغانها این فرصت را بدهیم.؟))
حسام سلامت که مدام گوشزد میکرد از کلیسازی و سلفایمیجها باید پرهیخت، اما گوش ناآمُختهی رقیب با اصطلاحات علمی یکسره بیگانه بود و یکریز نفرت و چرک و خون بود که از دهانش فوران میکرد و تف میشد.
این تکنیک پژواک «صدی الصوت»از آیندگان تاریخ برای ما هم هست که چه تصور و تصویری از خویش و فرهنگ خود به آیندگان مخابره میکنیم؟
باقی زیادت است.
ب قلم دکتر باب الحوائجی
خمیسکم فله
عبير نعمة - حبيبي
فقط صدا و اجرا رو داشته باشید
گلوبند ورژن عربی
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 4 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 4 weeks ago