...
آواز دهل هستم و از دور خوشایند
در گوش عزیز تو خوش آهنگ نباشم

خارم که به چشم کس و ناکس ننشینم
سنگم که به جز پای دلی لنگ نباشم

ای خاک پذیرنده مرا در بغلت گیر
تا غیر تو با غیر هماهنگ نباشم

#فاطمه_ابراهیمیان
@fatemeebrahimiyan

هم ترانه عالیه هم اجراش دلپذیر👏👍

مث پا خوردن زیر چارپایه
مث لجبازیِ تیغِ رو تنت
مرگه که میتونه آرومت کنه
میشه روسریتو دور گردنت...؟؟؟

همه چی طناب داره واسه تو
زندگی خیری نداره واسه تو
گم کنی گورتو خیلی بهتره
حیف یک سنگ مزاره واسه تو

به سرت افتاده نابود بشی
روی آتیش دلت عود بشی
کاش یکی طنابِ دردو بِکشه
آخ چقد دلت میخواد دود بشی

پشت خنده های تو خنده نبود
چیز تازه ای تو آینده نبود
توی آینه خنده تو رُفو نکن
این مترسک آدمِ زنده نبود

سرتو رو سینه ی غم میذاری
رو دلت دوباره مرهم میذاری
پا میشی مُردنو از سر میگیری
درد و غصه هاتو درهم میذاری

تو یه دردی که میپیچی توی سر
مرگه که میتونه آرومت کنه
خودتو میکوبی به دیوار و در
مرگه که میتونه آرومت کنه

#محاوره
#فاطمه_ابراهیمیان

@fatemeebrahimiyan

گاهی
به آخرین پیرهنم فکر میکنم
که مرگ در آن رخ می دهد...

#رضا_بروسان

@fatemeebrahimiyan

کان علیک إن تبقی بجانبی عندما هزمتنی إلاشیاء لا إن تکون ضمنها»

‏وقتی همه چیز مرا شکست داد باید کنارم می‌ماندی نه این‌ که در میانِ آن‌ها

لاادری

@fatemeebrahimiyan

هر چی تو از خودت زدی بیرون
من همونقدر تو خودم رفتم
تو مث صبح جمعه دلچسبی
من ولی کلّ روزای هفته ام

تو دلت تنگه دشت و بارونه
پیِ بیرون زدن از این خونه
من سرم گرمه توی فیلمام ُ
گریه مم تو کتابا پنهونه

حوصله ات قدّ خنده های منه
غصه هامم فقط واسه خودمه
تو نمیتونی درگیرم باشی
منم اینقدر بودنت،کَمَمه

پس چرا حالمو نمیگیری؟
چرا با خنده هام میخندی؟
هی میگی :من دوسِت دارم! اما...
آره معلومه خالی میبندی

ما که هم رو نمیشناسیم هیچ وقت
تو خودت باش من خودم ،باشه؟
تو همش از خودت بزن بیرون
من میرم تو خودم،همین راشه

#فاطمه_ابراهیمیان

@fatemeebrahimiyan

ملال،عشق،تنفّر

ملال
عشق
تنفّر

به جز همین سه تبحّر
چه مانده است برایم؟

#یاسر_قنبرلو

@fatemeebrahimiyan

روزی که مختصر بشوم در پناه قبر
روزی که خاک ،جسم مرا ریشه کن کند...

صبحی سیاه روی تنم پنجه می کشد
دنیا به روی آنچه منم پنجه می کشد

جاری نموده است مرا درمسیر خویش
بادی که روی پیرهنم پنجه می کشد

دستی گرفته روح مرا و مدام بر_
اصرار کندن از بدنم پنجه می کشد

تصویر تیره میشود وناگهان غروب
داردبروی نیستنم پنجه میکشد

حالا گلی که روی مزارم نشانده اند
با ریشه هاش بر کفنم پنجه میکشد

#فاطمه_ابراهیمیان

@fatemeebrahimiyan

می‌خوام امشب سرِ من گرمِ نخواستن باشه
استکانمو نگیر! می‌خوام زبونم واشه

خیلی حرفا هس که باید تو سرت فروکنم
با چیزایی که ندیدی تو رو روبرو کنم

اونی که جول و پلاس و یه شبه برد، منم!
آش کشک و پشت پای رفتنت خورد منم!

آدم فراری از کوچه و پس کوچه منم!
اونی که هرچی خدا داده بهش پوچه منم!

می‌زنم... سلامتیِ تو سرِ گرم می‌خوام
روی پیشونیِ داغم عرقِ شرم می‌خوام

اگه غم دوروبرم اومده... حقت بوده
می‌زنم...هرچی سرم اومده حقت بوده!

بسه پرپر زدنم! دیگه باید پر بکشم
خط هفتمو نوشتمو باید سر بکشم:

به سلامتیِ حال و روزِ غارت رفته
به سلامتی هرکی به سلامت رفته

برو ای حسرتِ فردای خودم! خوش باشی
بُتِ خوش‌تراشِ دستای خودم! خوش باشی

گوشِ شیطونِ حروم‌زاده می شد کر باشه
با تو می‌شد همه چی یه جورِ بهتر باشه

می‌شد این زمستونو بهار کنم... نشد دیگه
می‌شد عاشق بمونی! چیکارکنم... نشد دیگه

شبِ ماه گرفته که چراغ حالیش نمی‌شه
پیشونیِ گُرگرفته داغ حالیش نمی‌شه

من قراره یه وزیدن توی شالِ کی بشم؟
مالِ غصه خوردنم! قراره مالِ کی بشم؟

بسه این حالِ خراب نمی‌ره تو کتم دیگه
وقتشه حاااالی بدم به سر و صورتم دیگه

عکسای قدیمی‌مونو ببینم عشق کنم
عشقمو ازم گرفتن! بشینم عشق کنم!

تو شبام صورتِ ماه و شکلِ لبخند کنم
با زورِ بازو دلِ شکسته‌مو بند کنم

آخرین زورِ یه دیوارِ کج و مخروبم
روی میزم استکانِ آخرو می‌کوبم

به سلامتیِ حال و روزِ غارت رفته
به سلامتیِ هرکی به سلامت رفته...

#احسان_بایگی